توصیه اخلاقی حضرت حجت(عج) به آیتالله حق شناس/ معجزه برای فرار از سربازی! |
... |
«در اوايل دوران درس وتحصيل، به ناراحتي سينه دچار شده بودم، حتي گاه از سينهام خون مي آمد. سل، مرض خطرناك آن دوران بود، و بيماري من احتمال سل داشت، و دكتر و دارو تأثير نميكرد. يك روز تمام ذخيره هاي خود را كه از كار برايم باقي مانده بود، (حقوق، روزي يك ريال مي شد؛ نيمي از آن را خرج و نيم ديگر را ذخيره مي كردم) صدقه دادم. شب هنگام در عالم رؤيا حضرت ولي عصر عجلا… تعالي فرجه را زيارت كردم، و به ايشان التجا بردم. دست مبارك را بر سينهام كشيد، و فرمود: اين مريضي چيزي نيست ، مهم مرضهاي اخلاقي آدم است، و اشاره به قلب مي فرمود. بيماري سينه بهبود يافت.
به گزارش مشرق ، آيت ا… حاج ميرزا عبدالكريم حقشناس تهراني در سال 1298 شمسي در خانواده اي متدين در تهران متولد شدند. نام پدرشان علي و نام خانوادگيشان صفاكيش بود. پدر در فرمانداري آن روز تهران صاحب منصب بود و به همين جهت به عليخان شهرت داشت. او سه فرزند داشت: ولي، كريم و رحيم. منزل مسكوني پدریشان در خيابان عین الدوله يا ايران كنوني قرار داشت كه جزو محلات نجيب تهران حساب می شد. پدر در ايام صباوت فرزندان خويش وفات يافت؛ ولي مادرشان تا آن زمان كه ايشان به سن پانزده شانزده سالگي برسند در قيد حيات بود.
عنایت امیرالمونین علی (ع) به مادر آیت الله حق شناس
از مادر بزرگوارشان به نیکی ياد می کردند، و براي او طلب مغفرت داشتند، و خود را وامدار ايشان میدانستند. میفرمودند: «مادرم سواد نوشتن و خواندن نداشت؛ اما به خوبی قرآن و مفاتيح را میخواند، و حتي آيات مبارکۀ قرآن را در ميان كلمات ديگر تشخيص میداد. او اين فهم وشناخت را به خوابي كه از امام امیرالمؤمنین عليهالسلام ديده بود، مربوط میدانست. در آن رؤيا ايشان حضرت وصي (عليهالصلوه والسلام) را ديده بود كه به او دو قرص نان میدهند. يكي از آنها را شيطان میرباید؛ اما او موفق میشود كه ديگري را حفظ كرده و بخورد. بعد از اين كه صبح از خواب برخاسته بود، ديگر میتوانست قرآن را بشناسد، و بخواند.»
«اينقدر بايد از اين چوب ها بخوري، تا آدم شوي»
صفحات: 1 · 2
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1395-06-27] [ 11:27:00 ق.ظ ]
|