بر پا شده حسینیه ای از دعا بیا
یک شب کنار سفرۀ شب های ما بیا
من خسته ام از این همه توبه از این شروع
امشب برای توبۀ از توبه ها بیا
از معرفت تهی ام و از مصلحت پُرم
تا زیر و رو شَوَم ز قدوم شما بیا
یادش به خیر صحن رضا داد می زدم
آقا نشسته ام در ایوان طلا بیا
ای منتقم اگر که نشد تا ببینمت
وقت سحر زیارت پایین پا بیا
وقتی کنار پنجره فولاد می روم
آن جا میان روضۀ دارالشفا بیا
می خوانمت که بین ابوحمزه بشنوم
نذرت قبول یک سفر کربلا بیا

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...