یکی از اهداف والای ازدواج ، پاک و پاکیزه ماندن جوانان از فساد است که بدون ازدواج امری غیر ممکن به نظر می رسد. اگر جوانی را در پاکی و پاکیزگی ظاهر و باطن یافتیم، در حالی که هنوز ازدواج نکرده باشد، باید بگوییم از اولیاء الهی است.
مرد بدون همسر و زن بدون شوهر، درصورتی که غرائز و شهوات آنان زنده است ، و فشار غریزه و شهوت بر آنان سنگینی می کند، جدای از فسادِ هر چند اندک ، و بریده از مشکلات گوناگون روحی و خانوادگی و اجتماعی نیستند.
ازدواج این حقیقت الهی و طبیعی، آسان کنندۀ پاره ای از مشکلات و عاملی برای تداوم جوانان، و حفظ عفت و تقوای آنان است.
خداوند در سورۀ نورآیه 36 می فرماید: « فِی بُیُوتٍ اُذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ وَ یُذکَرَ فِیها اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیِهَا بِالغُدُوِّ وَ الآصَالِ…» (این چراغ پر فروغ) در خانه هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند( تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد) ؛ خانه هایی که نام خدا در آنها برده می شود ، و صبح و شام در آنها تسبیح او می گویند.
چنین خانه هایی با این اوصاف، خانۀ مؤمن است که طاعت و عبادت حق در آن رونق دارد، و به امر الهی مسئله ازدواج در آن صورت گرفته ، و مرد و زن آن خانه به تمام حقوق الهی پایبند هستند.
آری! قرآن مجید به ازدواج امر می کند ، تا مشکلات مرد و زن با تحقق این سنت تخفیف یابد، و دامن هر دو که دامن رحمت و تربیت است از فساد سالم بماند، و مرد و زن با تشکیل زندگی و همسوئی با یکدیگر خانه را محل ذکر خدا و تسبیح حضرت حق کنند.

موعودا!
دیر هنگامی است که چشمان انتظار به راهت دوخته و جان و دل به شراره های اشتیاقت، سوخته ایم باغ آرزوها به شوق بهار روی تو خزان ها را می شمارد و چکامه های خونین شقایق را می نگارد؛
نرگس ها داغ هجر تو بر سینه دارند؛
عروسان چمن جز به مژده جمال دلارایت سر زحجله عیش برنیارند؛
مهدیا!
معراج نشینی بگذار و از پرده غیبت به درای و رخسار محمدی بنمای؛
که خیل منتظران به جان آمده از حقارت و عیدهای دنیایی، چشم بر بلندای وعده دیدار تو دارند.
ای گوشوار عرش الهی! آرمان انتظار را به کوله بار صبر و یقین، بر دوش می کشیم و به ترنم آوای ظهور سرخوشیم، هر بامداد ، یاد طلوع تو را در سینه می پرورانیم و پرتو چهره تو را در دیده نقش می زنیم.
عمری است که اشک هایمان را در کوره سوزان حسرت ها انباشته ایم و انتظار جمعه ای را می کشیم که جویبار ظهورت از پشت کوه های غیبت سرازیر شود، تا آن کوره را بدان آب خاموش سازیم و آن حسرت ها را به دریا ریزیم.
سبکبار، تن خسته مان را در زلال آن بشوییم.
ای امید بی پناهان، بیا…بیا.
از ثری تا به ثریا، دل های بی قراران، شیدای یک نگاه توست.
از سوی تا ماسوی جان های بی پناهان، نثار قدم های تو باد.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
نظر از: شاهمرادی [عضو] 
شاهمرادی

بسیار عالی

احسنت

1395/06/31 @ 11:41


فرم در حال بارگذاری ...