1. محبت
اخلاق پيامبر ص اخلاق قرآنى و مظهر ملايمت و رحمت و الگوى شفقت و مهرورزى بود و دامنه محبت او، بزرگ و كوچك را فرا مى‏گرفت. كودكان در نزد او جايگاه خاصى داشتند و آن حضرت در موقعيت‏هاى مختلف، از جمله در خانه، كوچه، مسجد، بازار، ميدان جنگ و…، با كودكان مهربانى مى‏ كرد و اطرافيان را نيز به اين امر تشويق مى ‏فرمود:
از پيامبر اكرم ص روايتى در بيان اهميت محبت به كودكان با اين عبارت نقل شده است: از ما نيست كسى كه بزرگ ما را احترام نكند و به كوچك ما رحم نورزد.73 همچنين در مقامى از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «خدواند به خاطر محبت انسان به فرزندش به او رحمت مى‏ كند.»74
پيامبر ص در راه تثبيت محبت و الفت ميان مردم، همواره تلاش مى‏ كرد و مظاهر قساوت و سختدلى را مورد انتقاد و سرزنش قرار مى‏داد و آنها را از ساده‏ترين مظاهر تا بدترين و بزرگ‏ترينشان به شدت رد مى ‏كرد و بعكس، مظاهر عطوفت و نيكويى را حتى در ساده‏ترين و كوچك‏ترين اشكالش، همچون بوسيدن كودك، مى‏ستود و با كسانى كه اهل اظهار محبت و بوسيدن كودك نبودند، به شدت برخورد مى‏ كرد.
از آن پيغام‏ آور رحمت، نقل شده است كه فرمود: «كسى كه فرزندش را ببوسد، خداوند براى او پاداش نيكو مى‏ نويسد و هر كه او را شاد كند، خداوند در روز قيامت شادمانش خواهد كرد .»75
در روايت ديگرى آمده است: روزى رسول خدا ص حسين عليه‏السلام را مى ‏بوسيد. عيينه و به قولى اقرع بن حابس وقتى اين صحنه را مشاهده كرد، گفت: من ده فرزند دارم و هرگز هيچ‏يك از آنان را نبوسيده‏ ام. رسول رحمت به قدرى از شنيدن اين سخن خشمگين شد كه رنگ چهره‏ اش دگرگون گرديد و به آن مرد فرمود: كسى كه رحم نكند، مورد ترحّم قرار نمى‏ گيرد. اگر خدا ترحم را از قلب تو گرفته است، پس من با تو چه كنم؟! كسى كه به كودكان ما رحم نكند و به بزرگان ما احترام و عزت نگذارد از ما نخواهد بود .76
در رفتار پيامبر ص با حسنين عليهماالسلام نمودهاى بارزى از محبت و مهرورزى به آنان مشاهده مى‏شود. اصحاب و ياران رسول خدا ص در موارد متعددى بازى كردن پيامبر با كودكان، به ويژه حسنين عليهماالسلام، مزاح كردن و بوسيدن آنان را نقل كرده‏ اند .77
پيامبر ص على ‏رغم توصيه‏ هاى فراوان به محبت و مهروزى و بوسيدن كودك، در اين زمينه از مسائل تربيتى غافل نبودند و در تعاليم خود، جانب احتياط و اعتدال را رعايت مى‏كردند. به همين دليل، آن حضرت در بوسيدن كودكان محدوديت‏ هايى را به لحاظ سنى قايل شده و فرموده است: «چون دختر به سن شش سالگى رسيد، ديگر او را نبوسيد و پسر هم، چون به سن هفت سالگى رسيد، مادرش او را نبوسد.»78
نوازش‏هاى پدرانه رسول خدا ص و مهرورزى‏ هاى بى‏ شمار او به حسنين عليهماالسلام كه نمادى از شخصيت والا و مهربان پيامبر است، محدود در خانه و كوچه و موقعيت‏هاى خاص نبود. آن حضرت حتى در حين نماز و در مسجد و منبر، به كودكان خود توجه داشت. براى نمونه، شواهدى ذكر مى‏ شود: گفته‏ اند كه وقتى پيامبر، مشغول نماز مى‏ شد و به سجده مى‏ رفت، حسين عليه‏السلام بر پشت حضرت سوار مى‏ شد، پاهاى خود را حركت مى‏ داد و مى‏گفت: «حَل حَل.» وقتى اطرافيان مى‏ خواستند كودك را بردارند، رسول خدا ص با اشاره به آنان مى‏ فهماند كه كودك را رها كنند، و تا پايان نماز، كودك را در كنار خود جاى مى‏ داد. اين عمل همچنان انجام مى‏ شد تا آنكه پيامبر از نماز فراغت حاصل مى‏كرد. در يكى از اين موارد، پس از نماز، فرد يهودى‏اى كه شاهد اين صحنه بود، نزد رسول خدا ص آمد و به او گفت: يا محمد! شما با كودكان خود، عملى انجام مى ‏دهيد كه ما نمى ‏كنيم. پيامبر فرمود: «اگر به خدا و رسول او ايمان آورده باشيد، بايد به كودكان ترحم كنيد.» مرد يهودى وقتى چنين شنيد و عظمت و كرامت رسول خدا ص را ديد، تسليم شد و گفت: من به خدا و رسول او ايمان مى‏ آورم .79
در روايت ديگرى، توجه و محبت پيامبر ص به حسنين عليهماالسلام، پس از اداى فريضه نماز و نشستن يكى از آن دو بر روى زانوى راست پيامبر و ديگرى بر زانوى چپ وى گزارش شده است.80 بر اساس اين روايت، حسنين عليهماالسلام با وجود سن كم، در هنگام اداى نماز در كنار پيامبر قرار مى‏ گرفتند و اعمال و اركان نماز را به تأسى از پدربزرگ خود، انجام مى‏دادند. به طور قطع، رسول خدا ص كه اصولاً با هدف تعليم و تربيت فرزندان خود، به آنان اين همه محبت مى‏ كرد، در امر نماز خواندن حسنين عليهماالسلام مشوق آنان بود. نوازش‏ها و محبت‏هاى رسول خدا به آن دو كودك پس از نماز، به طور غيرمستقيم، تقويت‏ كننده عمل حسنين عليهماالسلام بوده است.
يكى از مصاديق ديگر توجه و محبت به كودك در سيره عملى رسول خدا ص، بازى و شوخى با كودك است. از ديرباز روان‏شناسان كودك، به اهميت بازى و پيامدهاى مثبت آن توجه كرده و بدان پرداخته‏ اند.
از آن حضرت در تأييد بازى و تأثير آن بر دوران بزرگ‏سالى چنين نقل شده است: «تندخويى و ميل بسيار به بازى در كودكى، نشانه متانت و پختگى و زيادى عقل كودك در بزرگى است.»81 شايد بتوان اين سخن رسول اكرم ص را از ديدگاه روان‏شناسى، به گونه‏اى با اين نظريه منطبق دانست كه بازى و شيطنت در دوران كودكى موجب تخليه انرژى‏هاى زايد جسمى‏ و روحى مى‏ شود و در رسيدن كودك به آرامش و حلم در بزرگ‏سالى تأثيرگذار است.82
در سيره عملى پيامبر ص شواهدى از بازى و شوخى آن حضرت با كودكان به چشم مى‏ خورد. براى نمونه، ذكر شده است: وقتى رسول خدا ص از سفر بازمى‏ گشت، در كوچه با كودكان برخورد مى‏ كرد و به احترام آنان مى‏ ايستاد، سپس امر مى‏ كرد كودكان را به نزدش بياورند. رسول خدا ص برخى از آنان را در آغوش مى‏ گرفت و برخى را بر پشت و دوش خود سوار مى‏ كرد و به اصحاب خويش مى‏ فرمود: كودكان را در آغوش گيريد و بر دوش خود بنشانيد.83 از ديگر شواهد بازى‏ها و شوخى‏ هاى آن حضرت با حسنين عليهماالسلام است. در روايات ديگرى نيز اين‏گونه بازى‏ها و تماس‏هاى بدنى پيامبر با حسنين نقل شده است. گاه رسول خدا ص حسن عليه‏ السلام را روى شانه راست و حسين عليه‏السلام را روى شانه چپ خود قرار مى ‏داد و راهى خانه مى‏ شد84 و گاه مى‏ شد كه حسنين عليهماالسلام را كه در ابتداى راه افتادن بودند، براى شوخى و مزاح و سرگرمى بر روى پا مى‏ جهاند و برايشان شعر مى‏ خواند. آن‏گاه آنان پاهاى كوچك و ضعيفشان را بر بدن رسول اللّه قرار مى‏ دادند و بالا مى‏رفتند تا جايى كه پايشان را روى سينه مبارك حضرت مى‏ گذاشتند .85
از اين روايات اهميت نقش پدر و حتى پدر بزرگ در بازى با كودكان به دست مى‏ آيد. همچنين اين ماجراها، كيفيت ويژگى‏ هاى بازى‏هاى پدرانه رسول اكرم ص با نوه‏هاى خود را كه معمولاً هيجان‏ آور، جذاب، پرتحرك و جسمانى بود، نشان مى ‏دهد. در مباحث روان‏شناسى رشد نيز به ويژگى بازى‏هاى پدران و تأثير آن در رشد كودك اشاره شده است.86
از تعاليم و رفتار رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله با كودكان، همچنين برمى‏ آيد كه پدر علاوه بر مسئوليت تأمين مالى خانواده و در عين حفظ اقتدار پدرانه، بايد با كودك خود، بخصوص در شش سال اول زندگى، بازى و با او كودكانه رفتار كند و زمانى را براى ارتباط جسمى و روحى با كودك اختصاص دهد. در اين‏باره از رسول اكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله نقل شده است كه فرمود: «هر كس كودكى دارد، بايد با او كودكانه رفتار كند.»87
خوش‏رويى و مهرورزى و نوازش‏هاى پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله نسبت به حسنين عليهماالسلام پس از فريضه نماز، نشان از تأثير ارتباط عاطفى در پذيرش آيين‏ هاى دينى و مذهبى به وسيله كودكان دارد. علاوه بر آن، از چگونگى تعامل رسول خدا با فرزندان و نوادگان خود، نقش پدر در تربيت دينى فرزندان آشكار مى‏گردد و نشان مى ‏دهد تأثير حضور كمّى و كيفى پدر در خانه و تلاش او در تربيت و پرورش كودك، اصل مهمى در قوام خانواده، حمايت از مادر و رشد و بالندگى فرزندان به شمار مى‏ رود؛ اصلى كه امروزه متأسفانه به دليل مشكلات فرهنگى و اقتصادى مغفول واقع شده است. تصور غالب عمومى چنين است كه وظيفه تربيت فرزند، تنها به عهده مادر است و پدر نان‏آور خانواده به شمار مى ‏رود. گرچه اسلام و همچنين ديدگاه‏هاى روان‏شناسى، نقش مادر را در رشد و تربيت كودك، نقش اساسى و مهم مى‏داند و وظيفه اصلى او را تربيت فرزندان و رسيدگى به امور خانواده معرفى مى‏كند، اما اين امر هرگز به معناى آن نيست كه پدران در امر رشد و تربيت كودكان، مادران را تنها و بدون حمايت گذارند و تمام وقت و انرژى خود را صرف كار در بيرون از خانه و تأمين هزينه ‏هاى مالى خانواده بنمايند.
تحقيقات اخير نشان داده است كه در ابتداى كودكى، فرزندان تنها به مادر دلبستگى پيدا نمى‏ كنند، بلكه در اين دوره، پدران نقش فعال‏ترى به عهده دارند و فقدان پدر، در نقصان مهارت‏هاى شناختى در هر دو جنس بى‏ تأثير نخواهد بود.88 البته اين فقدان تنها به معناى فقدان فيزيكى نيست، بلكه گاه پدر حضور دارد، ولى به دليل عدم آگاهى، نگرش غلط، مشكلات شخصيتى و روحى و درگيرى‏هاى شغلى و اقتصادى، توجه و محبت كافى به فرزندان ندارد. در اين حالت نيز فرزندان به همان اندازه آسيب مى ‏بينند كه غيبت پدر، بر روى آنان تأثير منفى مى‏ گذارد. علاوه بر آن، وقتى زن از حمايت‏هاى همسر، در امر مراقبت و تربيت كودكان محروم شود، نمى‏ تواند نقش مادرى خود را به خوبى ايفا كند و در نتيجه، كودكان از اين جنبه نيز آسيب مى‏ بينند. اقتدار پدر، بخصوص در زمينه تعليم و تربيت كودكان، نقش فوق ‏العاده‏اى دارد و پدران با تلفيق مهر و اقتدار مى‏توانند به بهترين شيوه خانواده را سرپرستى كنند و به تعليم و تربيت دينى فرزندان بپردازند

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...