نرجس
 
   



 راهکار برای جلوگیری از بدحجابی
شما اینجا هستید: حجاب برتر » متن » ۱۷ راهکار برای جلوگیری از بدحجابی


 
قرآن کریم درباره رعایت حجاب که به عنوان یک امر ضروری در اسلام، شناخته می شود، راهکارهای متعددی را ارائه داده است…

 

به کارگیری این راهکارها در جوامع اسلامی می تواند تبعات ناشی از بی حجابی و بدحجابی را تقلیل داده یا به طور کلی از میان بردارد. این راهکارها که بخشی از آن مربوط به نوع پوشش زنان در جامعه است شامل:

۱- ارائه یک چهار چوب صحیح برای پوشش زن

۲- معرفی افراد محرم و نامحرم

در قران کریم در سوره نور (۲۴) آیه ۳۱ ، که شامل محارم رضاعی نسبی و سببی می باشد.

 

۳- آشکار نکردن زینت ها

که در این باره می توان گفت که اسلام دستور به زینت نکردن نداده است بلکه از زینت که باعث جلوه گری و خودنمائی زن در برابر مردان نامحرم می شود نهی نموده است.

قران کریم در این باره می فرماید:

«… لایبدین زینتهن …»

زنان زینت های خود را آشکار نکنند

۴- تبیین حد و مرز زینت در برابر افراد

که به سه قسم تقسیم می شود:

الف: زینت برای غیر محارم که آشکار نکردن زینت های پنهان است و نگاه به زینت های آشکار در صورتی خالی از اشکال است که خالی از هر گونه قصد لذت و ریبه باشد این حد زینت در آیه مبارکه »الاماظهر منها »استثنا شده است و دو قسمت زیر با «الالتبعولتهن» از دستور «لایبدین زینتهن» استثنا شده است.

ب: زینت برای شوهر، که زینت علی الاطلاق می باشد و شامل تمام بدن می باشد.

ج- زینت برای سایر محارم

از ابی جعفر علیه السلام وارد شده :

«واما زینته المحرم فموضع القلاده فما فوقها و الدملج مادونه والخلخال و ما اسفل منه و اما زینه الزوج فالجسد کله»

قسمت سوم ، مربوط به زینت برای سایر محارم است که شامل محل گردنبند و بالای ان، بازوبند و زیر ان و خلخال و انچه پائین آن است می شود.

اگر می خواهید نیروی بازدارنده ای در برابر این تبرج به دست آورید نماز را به پا دارید
بنابراین باید به این مهم توجه داشته باشیم که از پوشیدن لباس حلقه آستین، دامن های کوتاه با پاهای برهنه و یقه های باز بیش از حد متعارف حتی در برابر محارمی (به جز شوهر) مانند پدر ، برادر، عمو و دایی و … خودداری کنیم و جواز نگاه کردن به زینت های باطنی زنان آن هم در محدوده ای که در روایات نقل شده برای محارم غیر شوهر به شرطی است که فسادی در بین نباشد.

با توجه به آیه مبارکه «وقرن فی بیوتکن و لاتبرجن …. اقمن الصلوه …» خداوند در این آیه شریفه به زنان امر می کند که شرح و جلوه گری نکنید و اگر می خواهید نیروی بازدارنده ای در برابر این تبرج به دست آورید نماز را به پا دارید نماز شما را از فحشاء منکر باز می دارد. نماز خواندن نیرومندترین وسیله برای حفظ حجاب است

۵- نهی از تبرج مذموم

در قرآن کریم در این باره آمده است «… و لاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی….» منظور از تبرج زنان در جاهلیت اولی، جلوه گری زنان در قبل از اسلام بوده است که در تمامی این دوران به دلیل عدم رعایت دستورات پیامبران زنان دچار چنین معضلی شده که سبب به وجود آمدن پیامدهای بد بسیاری برای جامعه نیز شده است.

در تفسیر قمی روایتی از امام صادق علیه السلام از پدرش در ذیل آیه «… و لاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی …» آمده است و این است که «به زودی جاهلیت دیگری می آیید» و در تفسیر التبیان آمده است که منظور از جاهلیت اخری زمانی است که مردم همان گونه عمل کنند که قبل از اسلام عمل می شده است.

امروز شاهد این تبرج ها و جلوه گری های مذموم هم در مردان و هم در زنان هستیم. در روایات از چنین مردانی با چنین خصوصیاتی یاد شده است: «یتزینون بزینه المراه لزوجها و یتبرجون تبرج النساء» و از چنین زنانی این چنین یاد شده است «نسوه کاشفات عاریات متبرجات. من الدین داخلات فی الفتن مائلات الی الشهوات مسرعات الی للذات مستحلات للمحرمات جهنم فی جهنم خالدات.»

۶- عدم حضور غیر ضروری زن در جامعه

با توجه به آیه شریعه:

«و قرن فی بیوتکن و لاتبرجن تبرح الجاهلیه الاولی…»

در خانه هایتان بنشینید و آرام گیرید و بی حاجت و ضرورت از منزل بیرون نروید و مانند دوره جاهلیت پیشین آرایش و خودآرائی مکنید.

امام رضا علیه السلام در مجلس فرمودند: هنگامی که دختر شش ساله شد مرد نامحرم نباید او را در آغوش بگیرد

زنان مۆمنه به پیروی از این آیه مبارکه باید از هرگونه حضور غیر ضروری در جامعه خودداری کند تا الگو و نمونه برای سایر زنان مسلمان باشند.

۷- ترویج فرهنگ غیرت در مردان

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید: چگونه مردی است در حالی که تزئین می کند همسرش و خارج می‌شود از خانه اش به حالتی که تزئین کرده و عطر زده و شوهرش بر این امر راضی باشد پس می سازد برای همسرش آن زن هر قدم خانه اش در آتش.

 

۸- حفظ نگاه

«قل للمومنین یعضوا من ابصارهم… و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن»

حفظ نگاه توسط زنان و مردان مومن یک مبارزه منفی با زنان جلوه گر می باشد و چون چنین زنانی را مورد بی توجهی قرار دهند یک اثر تربیتی دارد آنها متوجه خواهند شد که تنها با این وضع مورد توجه بیمار دلانی قرار خواهند گرفت که خود فاقد ارزش انسانی هستند.

 

۹- تبیین فلسفه حجاب برای جامعه

حجاب مایه ارزش و احترام زن می باشد و مایه حفظ عفت و عصمت زن است. حجاب مایه تحکیم پیوند زوجین می شود حجاب سلامت جامعه را در بردارد حجاب حق الهی است و مسلمان تسلیم امر الهی می باشد حجاب پرچم پاکدامنی و عفاف برای زن است. حجاب سبب امنیت زن در جامعه می شود حجاب عاملی برای موفقیت های معنوی است و حجاب …

۱۰-آگاهی افراد از مضرات سوء بدحجابی

بدحجابی باعث عدم امنیت زن در جامعه می شود، بدحجابی عاملی برای بلوغ زودرس جوانان است، بدحجابی باعث بی ارزش شدن زن در جامعه می شود بدحجابی باعث بالا رفتن آمار طلاق، تلف کردن وقت، استحاله شدن در فرهنگ بیگانه، فلج کردن نیروی کار در جامعه، تبدیل شدن زن به موجودی مصرفی استعمار کشیده شدن کشور و … می شود، و علاوه بر آن عذاب های اخروی را نیز به دنبال دارد.

۱۱- صبر و استقلامت در ترک عادت

افرادی که سعی بر این دارند که بهبود در وضعیت پوشش خود به وجود آورند مسلما با مشکلاتی چون فشار از ناحیه اطرافیان، تمسخر عده ای نادان و … قرار خواهند گرفت اما زنی که الگوی خود را فاطمه زهرا سلام الله علیها و زینب کبری سلام الله علیها قرار دهد سختی این کار در برابر سختی هایی که این بزرگان کشیده اند بسیار ناچیز است.

۱۲- تربیت تدریجی بر تحجب در خانواده

امام رضا علیه السلام در مجلس فرمودند: هنگامی که دختر شش ساله شد مرد نامحرم نباید او را در آغوش بگیرد.

بنابراین در مساله آموزش حجاب و پوشش به فرزندان نیز پدر و مادر باید مرحله به مرحله او را به فلسفه و خوبی های حجاب آشنا کرده و درخور درک فرزند به راهنمایی او بپردازند و فرزند تحت تربیت تدریجی و عملی پدر و مادر قرار گیرد.

باید به این نکته توجه داشته باشیم که غالبا پیروزی های نهایی و کامل در دراز مدت به دست می آید.

 

۱۳- مراقبت در معاشرت ها و همنشینی ها

حضرت علی علیه السلام می فرماید: با اشخاص شرور معاشرت و رفاقت نکن زیرا طبیعت تو ناخودآگاه از او متاثر می شود. بنابراین زنان مومنه باید مراقب باشند دوستان صمیمی و همدل خود را از زنان عفیف و با حیا انتخاب کنند و از دوستی با افراد بی بند و بار خودداری کنند هر چند باید تلاش بر منشا اثر بودن روی این افراد باشند.

۱۴- ترویج فرهنگ قناعت و ساده پوشی در زنان

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سلم می فرمایند:

«استعینوا علی النساء بالعری ان احداهن اذا کثرت ثیابها و احسنت زینتها اعجبها الخروج»

زنان را لباس ساده بپوشانید هنگامی که زیاد شود لباس ها و نیکو شود زینت هایش وسوسه می شود. او بر خروج از خانه اسراف و زیاده روی و مد پرستی در تهیه لباس علاوه برابر انگیختن حس خودنمایی عاملی برای فقر خود ساخته این زنان می شود که آسیب های فراوان دیگری را به همراه دارد.

۱۵- ایجاد مشاغل خانگی برای زنان جویای کار

زنان مۆمنه باید سعی کنند وقت خود را با کارهای نیک پر کنند از جمله تربیت فرزندان، بالا بردن علم و آگاهی، و همچنین کارهای هنری مفید برای زنان از جمله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «نعم اللهو المعزل للمراه الصالحه»؛ بافندگی برای زن صالحه سرگرمی خوبی است.

 ۱۶- احیای امر به معروف و نهی از منکر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: اگر شخصی در نهان معصیتی را مرتکب شود فقط به شخص او ضرر وارد می شود و اگر در ملا عام گناهی را انجام دهد و دیگران او را نهی از منکر نکنند همه مردم زیان می بینند.

البته باید توجه داشت در پیش گیری و درمان بدحجابی و بی حجابی باید امر به معروف با شیوه های منکر و بدون توجیه منطقی و خارج از حدود شرعی مشخص شده نباشد تذکرات باید صحیح باشد و مرحله به مرحله اجرا شود.

 

۱۷- ترویج فرهنگ نماز در بین زنان

زنان در حال نماز خواندن مکلف به داشتن حجاب کامل هستند؛ از طرفی بهترین نوع ارتباط معنوی بنده با خدای خویش در حالت نماز می باشد. با توجه به وجوب پوشش در نماز که بهترین حالت ارتباط زن با خداوند متعال است به ارزش جایگاه حجاب پی می بریم از طرفی زنان مومن برای انجام فرضیه الهی نماز در روز چندین بار داشتن پوشش کامل را عملا تمرین و تکرار می کنند علاوه بر آن با توجه به آیه مبارکه «وقرن فی بیوتکن و لاتبرجن …. اقمن الصلوه …» خداوند در این آیه شریفه به زنان امر می کند که شرح و جلوه گری نکنید و اگر می خواهید نیروی بازدارنده ای در برابر این تبرج به دست آورید نماز را به پا دارید نماز شما را از فحشا منکر باز می دارد. نماز خواندن نیرومندترین وسیله برای حفظ حجاب است.

منبع : 17 راهکار برای جلوگیری از بدحجابی | حجاب برتر

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-04-25] [ 12:06:00 ب.ظ ]




مسیر کمال در لسان میرزا اسماعیل دولابی

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می‌فرمود: اگر خداوند که مربی ماست با وجود این که غنی و عالم است ما را مبتلا می‌کند؛ غم می‌دهد، شادی می‌دهد، فقر می‌دهد، غنا می‌دهد، مرض و صحت می‌دهد و می‌گوید: صبر کن، به خاطر این است که می‌خواهد انسان را بزرگ کند.
  مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: انسان این‌گونه لطیف و نازک و حساس آفریده شده است. خداوند که مربی است کار خودش را انجام می‌دهد. بنابراین در غم و شادی صبر لازم است. تا خداوند غم را از بین ببرد و سروری بدهد که دائم است، بلکه به انسان چیزی بدهد که سرور آفرین است. چیزی می‌دهد که قابل وصف نیست. اسم آن را سرور هم نمی‌توان گذارد. مثل این که گرما و سرما دیگر در انسان اثر نگذارد، حزن و سرور هم این چنین است.

اسمی ندارد، فقط از صفاتش این است که می‌تواند هم سرور ایجاد کند و هم غم. نه این که خودش دچار سرور و غم می‌شود، بلکه خالق سرور و غم است. مربی ما، خداوند متعال می‌خواهد انسان را به آن جا ببرد. غم و سرور، فقر و غنا و مرض و صحت را، همه را، به هم می‌مالد. دیگر هیچ تاثیری نیست.


این تغییر در بشر برای لایتغیر شدن است. خداوند با این تغییرات می‌خواهد انسان را لایتغیر کند. همانند دُر که در زمین خیلی تغییر داشته است تا به جایی می‌رسد که دیگر تغییری ندارد. یا مثل طلای تمام عیار که قابل تغییر نیست. در زمین آن قدر دستخوش تغییرات شده است تا این که به جایی رسیده است که دیگر تغییری در آن پیدا نمی‌شود. همان طور که خداوند لایتغیر است می‌خواهد مصنوعش را هم لایتغیر کند. الطاف خداوند به بندگانش این چنین است. انواع تغییرات، سردی و گرمیف مرض و صحت، فقر و غنا، موت و حیات در این دنیا در انسان موج می‌زند. تا سرانجام به جایی می‌رسد که متاثر نمی‌شود.


بنابراین اگر خداوند که مربی ماست با وجود این که غنی و عالم است ما را مبتلا می‌کند؛ غم می‌دهد، شادی می‌دهد، فقر می‌دهد، غنا می‌دهد، مرض و صحت می‌دهد و می‌گوید: صبر کن، به خاطر این است که می‌خواهد انسان را بزرگ کند و به جای لایتغیری برساند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-04-24] [ 08:11:00 ق.ظ ]




مرحوم دولابی: آیا می‌شود غم و غصه نداشت؟

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می‌فرمود: قبض و بسط دو نیرو هستند که مرتب به انسان ور می‌روند، به طوری که هیچ قدرتی نمی‌تواند جلو آنها را بگیرد. با جهت یا بدون جهت. ممکن است انسان کفران کرده باشد. یا نه اصلا خداوند مربی است می‌خواهد انسان را تربیت کند.
  مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می‌فرمود: کار خدا حیات دادن و تجدید حیات است. غم و غصه مربوط به حیات تازه است. قرآن می‌فرماید: «ان مع العسر یسرا»* یسر و آسانی در عسر و سختی خوابیده است. جای اصلی کار همان جایی است که سخت است. این، هم مربوط به جسم و هم مربوط به روح است. خداوند بر این مطلب هم تاکید کرده است. یعنی حتما این چنین است، شک نکنید. امیدوارم خداوند پرده‌ها را بردارد و یسر دائم مرحمت کند. خداوند گاهی فتق می‌کند و گاهی رتق، باز می‌کند و می‌بندد. گاهی قبض می‌کند و گاهی بسط. انسان نمی‌داند چه می‌شود؛ یک وقت بسط می‌شود و نمی‌داند از خوشحالی چه کند. گاهی هم غم می‌آید. قبض و بسط مربوط به قلب است. در مواقعی که ماجور است باید صبر کرد، دندان سرجگر گذارد و خوابید. باید صبر کرد تا فرج حاصل شود.


قبض و بسط دو نیرو هستند که مرتب به انسان ور می‌روند، به طوری که هیچ قدرتی نمی‌تواند جلو آنها را بگیرد. با جهت یا بدون جهت. ممکن است انسان کفران کرده باشد. یا نه اصلا خداوند مربی است می‌خواهد انسان را تربیت کند؛ گاهی او را در غصه فرو می‌برند و گاهی هم در سرور را به روی انسان باز می‌کنند. در نهایت هم باز نشسته می‌شوند و دیگر نمی‌توانند به انسان ور بروند. یعنی غم و غصه و حزن می‌رود. خداوند مرحمت کند!


حضرت امیر(ع) فرمود: هرگاه کسی محزون می‌شود چیزی از علمهای سابقش را به همراه ندارد. کسی که یک عالم نور دیده است، حال عبادت دیده است، الان که محزون شده است هیچ کدام همراه او نیست. چون اگر با او باشد نمی‌گذارد غم و غصه بیاید. مثل این که کسی چهل سال نخست وزیر باشد و روزی به او بگویند: باید بروی! از آن چهل سال چیزی به همراه ندارد. به خاطر این که به او گفته‌اند باید برود، از غصه زانو به بغل گرفته است. راه خدا هم همین طور است.


وقتی خدا عبدی را از روی مصلحت یا حکمت یا هر جهت دیگر محزون می‌کند، از آن سرورهای قبل چیزی به همراه ندارد. چاره‌ای نیست، علاج آن فقط صبر است تا خداوند فرج را برساند. وقتی قلب بسته می‌شود نمی‌تواند روزنه‌ای به سابق باز کند. اصلا فکر او کار نمی‌کند تا برای علاج، مدرک و برهانی بیاورد. می‌بیند از آن حالات خوب چیزی به همراه ندارد. یک مرتبه خداوند سرور را می‌آورد و دیگر چیزی از غم باقی نمی‌ماند. مثل کسی که دو من تریاک تلخ خورده باشد. به مجرد این که حبه قندی به دهان می‌گذارد شیرین می‌شود. با این که تناسبی بین دو من تریاک و یک حبه قند وجود ندارد. عکس آن هم همین طور است.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:09:00 ق.ظ ]




چگونه مشمول بخشش الهی شویم؟
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: هر کاری را آدم چشم بسته انجام داد خدا با او می‌کند. این خیلی لطیف و خوب است. خدا روزی کند که آدم همین کار را بکند. عفو کن تا عفوت کنند، عطا کن تا عطایت کنند، زیر دست ضعیف را بگیر تا زیر دستت را بگیرند.
 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:  آب علم است، حیات و عزت است. علم هم خودش حیات آفرین است. علم و حیات و قدرت مال خداست. همه چیزها مال خداست. اینها اسم برده شده است. برای این که مومنین راه پیدا کنند. حیات او قدرت و علم است. حیات تنها فایده‌ای ندارد. علم، هم قدرت است و هم حیات. باید حی باشد تا علم و قدرت داشته باشد. قدرت بدون علم و حیات هم به درد نمی‌خورد. پس هر سه یکی است. نمی‌توان برای خدا اسم و رسم قائل شد.


اسم را انبیا آوردند تا مومنین راه پیدا کنند و به خدا نزدیک شوند. خدا غفار است، یعنی غفران از آثار اوست. رزاقیت از آثار اوست. همه اینها آثار هستی است. خدا منزه از اسم و محدودیت است. من گناهکارم. چه کسی باید بیامرزد؟ خدا باید بیامرزد. خدا هم می‌آمرزد. اسمش می‌شود غفار و من هم می‌شوم مغفور له.


امیدوارم مومنین همه دارای این صفات شوند؛ هم ببخشند و هم خدا آنها را ببخشد. هم خدا عفوشان کند و هم عفو کنند. این اسامی را خدا منت گذارده و به پیامبرش مرحمت فرموده است و او به مومنین داده است. یعنی اسامی خدا مال بنده شده است. عجب شیرین است! تو بیامرز تا بیامرزندت!


راه خدا دو گونه است؛ یکی این که «کما تَدیُن تُدان»*، یعنی هر کاری را آدم چشم بسته انجام داد خدا با او می‌کند. این خیلی لطیف و خوب است. خدا روزی کند که آدم همین کار را بکند. عفو کن تا عفوت کنند، عطا کن تا عطایت کنند، زیر دست ضعیف را بگیر تا زیر دستت را بگیرند. بشر این کار را کم کرده است. عفو و غفران و صدق کجاست؟ کسی که این کار را انجام دهد هنر دارد.


خداوند با لطافت فرموده است: حالا که این کار را نکردید هر کاری من با شما کردم شما هم بکنید. این را ان شاء الله انجام دهید. یعنی وقتی شما را بخشیدم، شما هم ببخشید. وقتی به تو دادم، تو هم بده، این کار آسان‌تر است. یعنی «کما تدان تدین». همان طور که خداوند به تو حیات و عزت داده است و در راه خدا احساس عزت می‌کنی، همان‌طور به زیر دستت بکن. به تو محبت عطا کردم، شما هم به زیر دستت محبت کن. این دو نان را به تو می‌دهم به شرط این که یکی را ببخشی. این از اخبار و روایت هم استفاده می‌شود و وجدان خودمان هم آن را تصدیق می‌کند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:08:00 ق.ظ ]




توصیه‌هایی درباره تاثیر زبان

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: بنده یک وقت به ذهنم آمده بود که نکند زبان مقدر باشد. یعنی اگر گفتی خوب است خوب می‌َشود و اگر گفتی بد است بد می‌شود.
  مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خلاصه خوب حواستان را جمع کنید! هر چه اطراف شما جمع می‌شود، مالک آن هستید. مملوک چیزی نیستید. آزاد و مختارید. این اختیار و عزت را از دست ندهید. اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره‌ام و عادت کنی اوضاع خیلی بی‌‌ریخت می‌شود. کسی که قوی بوده کم کم می‌بینی ضعیف شده است. این طور گفتن خیلی مدخلیت دارد. همیشه بگویید: الحمدالله، شکر خدا. بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی. اگر پکر هستی دو مرتبه با دلت بگو: الحمدالله، آن وقت غمت را از بین می‌برد. قوه‌ات زیاد می‌شود.

مبادا اگر تازه کسب را شروع کرده‌ای بگویی بازار خراب است، وضع بد است. این حال کسانی است که هفتاد سال در این دنیا خرد شده‌اند. تو سه روز است کاسب شده‌ای. کسب خیلی سخت است. این حرف را نگو که عادت می‌کنی.


امیدوارم که جلو زبانت را بگیری که موثر است. بنده یک وقت به ذهنم آمده بود که نکند زبان مقدر باشد. یعنی اگر گفتی خوب است خوب می‌َشود و اگر گفتی بد است بد می‌شود.* کسی که تازه زن گرفته است نگوید: ای بابا اوضاع بی‌ریخت است. کمرهایتان را محکم ببندید و قرص مشغول کارتان باشید. زود خودتان را ضعیف معرفی نکنید. فکر مشقتهای جزئی دنیا را نکنید.


مالکیت خیلی قیمت دارد. هر جا هم که خرج می‌کنی بهره‌اش را می‌بری. لذتبخش است. مالکیت خیلی قیمت دارد؛ مالکیت نفس، مال، آبرو، خانه. کسی که سیگار می‌کشد در حقیقت سیگار او را می‌کشد.


یک وقت نگویید مجبوریم. لفظ «مجبورم» نداریم مگر در طاعات خدا. در آن جا عیب ندراد، خدا یا من بیچاره‌ام، کاری از من بر نمی‌آید، نمی توانم تو را عبادت کنم. خدا اینها را دوست دارد. مالکیت وحشت آور نیست، خسته کننده نیست. مملوک بودن انسان را بیچاره می‌کند. این که انبیا و اولیا می‌گویند دنیا طلب نباشید، یعنی عبد دنیا نشوید.


خدا انسان را مالک قرار داده است. فرمود: «الدنیا و الاخره هما ضرتان بمنزله المشرق و المغرب ان قرب من الواحد بعد من الاخر»** ؛ هر کس به یکی نزدیک شود از دیگری دور می شود. اگر مملوک دنیا شوم مملوک آخرت نمی توانم باشم. اگر مملوک خدا و ائمه(ع) شوم مملوک دنیا نمی‌توانم باشم. باید مالک باشم. بعد فرمود: «لکل منهما بتون»؛ برای هر کدام فرزندانی است. «کونوا من أبناء الاخره»؛ شما از فرزندان آخرت باشید! چقدر شیرین و لذتبخش است. کلام امیرالمومنین(ع) قوت کمر شیعیان است. کمر انسان را قرص و محکم می‌کند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:07:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم