مقدمه
خانواده از نهادهاي كهن و داراي نفوذ اجتماعي هر جامعهاي به شمار ميآيد. اين نهاد اجتماعي در دورههاي گوناگون با تغييرات گستردهاي در ساختار خود روبهرو بوده است. از جمله تغييراتي كه اين نهاد به خود ديده است، تغييرات از خانوادة گسترده به سمت خانوادة هستهاي بوده، و در امروزه به سوي تك والدي و حتي همخانهاي در حركت است. درك نحوة اين تغييرات در ساختار خانواده و برنامهريزي در جهت مطلوبيت حداكثري اين نهاد از دغدغههاي هر جامعهاي است. رصد اين تغييرات و حركت به سمت اهداف، نيازمند دستيابي به شاخصهايي است كه براي ايصال به مطلوب ضرورياند. اسلام دين حنيفي است كه داعية برنامه براي كل بشريت در همة اعصار را دارد. ازاينرو، ميتوان دربارة الگوي ساختاري خانواده، ديدگاه اسلامي را تفحص كرد و آن را در جهت رشد و تعالي ايران اسلامي ارائه داد.
خانوادة گسترده خانوادهاي است كه در آن بيش از دو نسل از خويشاوندانِ نزديك، در كنار يكديگر و در يك خانوار زندگي ميكنند.1
خانوادة هستهاي خانوادهاي است كه بنيان آن از والدين يا يكي از آن دو به علاوة فرزندان وابسته به آنها كه جدا از ديگر بستگان با يكديگر زندگي ميكنند. تشكيل شده است2 در چنين خانوادهاي مرد و زن با يكديگر ازدواج كردهاند.3
در جهان به طور كلي و ايران براي نمونه، صورتي واحد از خانوادة هستهاي وجود ندارد؛ زيرا اين نوع خانواده به لحاظ شرايط مختلف اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي صورتهاي پرشماري يافته است. ايران اسلامي نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و با شكلهاي متفاوت خانوادة هستهاي روبهرو شده است. اين اشكال متنوع كه در آيندة نزديك نيز همچنان وجود خواهند داشت از اين قبيلاند: خانوادة هستهاي مستقل زن و شوهري، خانوادة هستهاي سنتي وابسته، خانوادة هستهاي پيوستدار، خانوادة هستهاي مهاجر، خانوادة گستردة سنتي و سرانجام خانوادة گسترده بازسازيشده در پي فشارهاي اقتصادي، مهاجرت، بيكاري و مشكل مسكن.4
موضوعات: آیات وروایات
لینک ثابت