نرجس
 
   



موضوع کرامت انسانی موضوعی است که در قرآن و نهج البلاغه و روایات ائمه معصومین (ع) همواره مورد توجه بوده است ؛ نویسندگان زیادی سعی کرده اند در این مورد کتابهای زیادی بنویسند من جمله: حضرت جوادي آملي در کتاب كرامت در قرآن در اين باره مي‌فرمايد: «مايه كرامت آدم و نسل آدم، همان روح الهي اوست و چون خداوند اين روح الهي را به انسان داد، فرمود: «فتبارك الله احسن الخالقين». قبل از مرحله انسانيت همة آثار صنعي كه در باره انسان صورت پذيرفت، بين انسان و حيوانات ديگر مشترك است؛ يعني اگر نطفه‌اي از صلب و ترائب خارج مي‌شود و در رحم قرار مي‌گيرد، و اگر نطفه علقه مي‌شود، بعد مضغه مي‌گردد و بعد جنين مي‌شود، اين مراحل، هم در انسان است و هم در حيوانات. از اين جهت، فرقي بين انسان و ديگر حيوانها نيست. اگر در جنين، نفس نباتي هست و كم كم به مرحلة نفس حيواني مي‌رسد، اين تحويل در انسان و حيوان يكسان است. امتياز انسان از ساير حيوانات در ناحية روح الهي اوست».
حضرت امام(ره) در تقریرات فلسفه در این باره می فرمایند: اين مقام انسانيت، همان است كه از آن به ابو البشر نوراني و روحاني تعبير نموده كه در واقع، عبارت از نور و روح محمديه مي‌باشد که قبل از تمام موجودات حتی ملائکه به وجود آمد، نه آدمي كه از بهشت رانده شد و در دامنة كوه سرانديب هبوط نمود: «آن ابوالبشر عبارت از نور نوراني محمد(ص) است كه مظهر اسم اعظم الهي بود؛ لذا در روايات فرمودند: «سبحنا فسبحت الملائكة و قدسنا فقدست الملائكه» پس آن آدم روحاني، ابوالبشرِ نوراني اولي است كه به ملائكة الله تعليم الهيه داد و ملائكه از اظلّه او هستند. منتها اين آدمي كه در دامنة كوه سرانديب افتاد، ابوالبشر روحاني نمي‌باشد، بلكه اين آدمي بود. منتها آنچه ما بالقوه داريم، او بالفعل داشته است وليكن اين آدم بعد از وجود ملائك بود، ولي آن ابوالبشر روحاني قبل از تمام موجودات است و صدور ملائك هم، از اوست.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-10-07] [ 09:44:00 ق.ظ ]




 در لغت به معني بزرگواري و بخشش و ارزشمندي مي باشد و به همين ترتيب شخص کريم انساني است بزرگوار، با شخصيت و داراي ويژگي ها و ارزشهاي اخلاقي. تکريم شخصيت انسانها و احترام و بزرگداشت آنها از جمله اموري است که فراوان مورد توجه و سفارش دين عزيز اسلام قرار گرفته است. خداي تعالي در قرآن کريم، با عنايت به همين مسئله پيامبر خويش را به وصف «رحمة للعالمين» معرفي کرده و در جاي ديگر مي فرمايد: «فبما رحمه من الله لِنتَ لهم و لو کنت فظّاً غليظ القلب لانفضّوا من حولک» (سوره آل عمران- 159).
از طرف ديگر خداوند حکيم در مورد فضيلت و کرامت و بزرگي شأن نوع بشر فرموده است: « ولقد کرّمنا بني آدم و حملناهم في البرّ و البحر و رزقناهم من الطّيبات و فضّلناهم علي کثير ممّن خلقنا تفضيلا» (سوره إسراء- 70).
در جامعه اي که مورد نظر اسلام و قرآن است، هر انساني محترم و داراي شخصيت و کرامت مي باشد. اين تکريم و بزرگداشت از دو زاويه قابل نگاه و بررسي است؛ يکي از جانب خود شخص مي باشد؛ به اين معني که با شناخت مقام «خليفه الهي» خويش و اينکه اشرف مخلوقات است، قدر و منزلت خود را بداند و اين گوهر گرانمايه را براي خود حفظ نمايد. اما اين تکريم را مي توان از بعد جامعه هم در نظر گرفت. يعني در جامعه اسلامي انسانها علاوه بر حفظ کرامت خودشان، موظف به تکريم و تجليل ديگران نيز هستند و نبايد از آن کوتاهي و غفلت کنند.
2-1ضرورت و اهمیت تحقيق
اهمیت کرامت در قرآن به قدری زیاد است که مكررا در آيات و روايات به آن اشاره شده است. « بعثت رسول اکرم صلى الله علیه و آله، هدفى حکیمانه و اجتماعى دارد که به زندگى مردم مربوط است. این هدف به روحیه، اخلاق و تربیت افراد مربوط مى شود. باید گفت اساس و محور اخلاق اسلامى، کرامت نفس است» ؛ زیرا بدون توجه به کرامت انسانى، هر نوع اخلاق و تربیتى رنگ مى بازد. کرامت، عزت و بزرگوارى نفس، چیزى جز احساس عظمت و پرهیز از حقارت نفس نیست و پیامبر اسلام مى فرماید: « اِنّما بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الْاَخْلاق؛ من مبعوث شده ام که مکارم اخلاق را تکمیل کنم».
مکارم اخلاق؛ یعنى اخلاق کریمانه و بزرگوارانه که کرامت انسانى در آن محور قرار مى گیرد. «هر مکتب و روش اخلاقى، یک محور و یک اصل دارد که دستورهاى اخلاقى آن مکتب پیرامون آن گرد مى آیند. مثلا محور اخلاق بودایى، آزادى و رهایى از خواهش هاى نفسانى است. محور اخلاق مانوى، خلاصى از رنج زندگى و محور اخلاق کلبى، بى نیازى از وسایل زندگى؛ محور اخلاق اپیکورى، لذت و محور اخلاق مارکسیستى، منافع مادى و تنازع بقا؛ محور اخلاق ماکیاولى، سیادت و آمریت و محور اخلاق نیچه اى، زور و قدرت است، ولى محور اخلاق اسلامى، احساس شخصیت انسانى است. اگر مى گوییم انسان ارزشمند است، یعنى جوهره - اى ارزشمند دارد که انسانیت اوست. بر همین اساس مى گوییم مکتب اسلام، مکتب انسانیت دوستى است، نه مکتب انسان دوستى». پس انسان ها مى توانند از فطرت خود؛ یعنى ارزش هاى انسانى (انسانیت)، منحرف و به حیوانى انسان نما تبدیل شوند.
ارتباط سازنده با هر موجودى، فقط با توجه ویژه به ارزش ها و ظرفیت هاى آن موجود به دست مى آید. ارزش طلا در زینت؛ ارزش آهن در استحکام؛ ارزش لباس در پوشش؛ ارزش گندم در نان و ارزش هر موجودى بر اساس انتظار از کارآیى اوست. بنابراین، استفاده بیهوده از هر موجودى به معناى ضایع کردن و نادیده گرفتن آن موجود است. انسان نیز ارزش و اصالتى دارد که بر اساس آن، هدف مشخصى را دنبال مى کند.
خداوند بزرگ درباره انسان مى فرماید: « وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم.» (اسراء: 70) انسان نه تنها خود کرامت دارد، بلکه نسبت به دیگر موجودات نیز از کرامت نسبى بهره مند است: « فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً؛ آنها را بر بسیارى از آفریده هاى خود برترى آشکارى دادیم.» (اسراء: 70)؛ زیرا انسان در اصل، منسوب به خداست. « وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی؛ و از روح خویش در آن دمیدم.» (ص:72) ارتباط با انسان از این جنبه که موجودى الهى است، شرایط ویژه اى دارد. از نظر اسلام، انسان، موجودى شرور و بدذات نیست. ازاین رو، اگر در زندگى به انحراف کشیده مى شود، از ارزش هاى ذاتى و درونى خود دور شده و به عوامل منحرف کننده خارجى پاسخ مثبت داده است. اگر تمام سفارش هاى رسول خدا صلى الله علیه و آله به انسان ها و نیز رفتارهاى آن حضرت را در ارتباط با دیگران جمع آورى کنیم، عنصرى مشترک در میان آنها به چشم مى خورد که توجه ویژه به انسان در جایگاه یک موجود ارزشمند است؛ یعنى موجودى که فطرتى اصیل دارد. بنابراین، توجه به کرامت انسانى و احیاى آن را مى توان یک اصل در همه رفتارها و گفتارهاى پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله دانست.
اگرچه به کرامت انسان از ديرباز درمنابع ديني پرداخته شده است اما چون امروزه اين مقوله،بامباحث حقوق بشر رابطه اي ناگسستني يافته است،ضرورت بازشناسي،تحليل و تبيين آن در ارائه ديدگاه قرآن کريم براي پرسش هاي پيش رو در عصر حاضر،بيش از هر زمان احساس مي شود.
کرامت انسان از مباحث مهم در حوزه ي انسان شناسي است که درمکاتب مختلف الهي و بشري رويکردهاي متفاوتي را موجب گرديده است. در اديان آسماني بويژه دين مبين اسلام و بالاخص درکتاب آسماني مسلمانان و سيره نبوي و ائمه اطهار (عليهم السلام)مباني گران سنگي از کرامت انسان ارائه گرديده است.اما پژوهش درحدود و ثغورکرامت انسان، مباني و خاستگاه آن و چيستي و ماهيت آن،عناصر کرامت ستيز و پرداختن به آثار و لوازم و مؤلفه هاي کرامت انسان در طول تاريخ اسلامي کمتر مشاهده مي شود؛که ضرورت پرداختن به اين امر،بويژه در دنياي معاصر، جهت تبيين ديدگاه هاي اسلام در زمينه ي حقوق بشر،ضروري است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ق.ظ ]




منشوري جامع و تمام نمايي است از خداوند عليم و حکيم، که آن را به خاتم و اشرف رسولان خويش فرستاده است. و حکمت الهي اقتضاي آن را دارد که دين خاتم مشتمل بر آيين نامه اي کامل و جامعي باشد، چرا که بعد از آن دين و رسالت ديگري نخواهد بود تا نقص و کمبود آن را جبران کند. اينچنين است که قرآن کريم دربر دارنده تمام معارف و حقايق هستي است و چيزي درآن فروگذار نشده است. «و نزّلنا عليک الکتاب تبياناً لکلّ شيءٍ» (سوره نحل- 89). و در نتيجه فراتر از کتب ديگر و «مهيمن» بر آنهاست. « و أنزلنا إليک الکتاب بالحقّ مصدّقاً لما بين يديه من الکتاب و مهيمناً عليه…» « سوره مائده- 48».
بنابراين چنين منشوري که خاتم است، طبيعتاً جاويد و هميشگي است و همه زمانها و مکانها را دربر ميگيرد وهمه جانهاي تشنه علم وحکمت را از بحر معرفت خويش سيراب مي کند . ( ذلک الکتاب لا ريب فيه هديً للمتقين)» سوره بقره- 2»
البته آنچه در اينجا مهم است و نبايد از آن غفلت کرد اين است که کليد سعادت و موفقيت در سايه اين کتاب عظيم الهي، التزام عملي به احکام و دستورات راهگشاي آن مي باشد و اصولاً صرف قرائت و ازبرداشتن قرآن کريم کسي را به جايي نمي رساند. ازاين رو لازم است با نگاه ديگري به سراغ اين کتاب عزيز رفت و حقيقتاً توشه خود را ازآن برگرفت و در زندگي به کاربست؛ بلکه اساساً حکمت نزول قرآن کريم برهمين مبناست؛ براي اصلاح بشريت و اصلاح امور دنيا و آخرت آنها. « و هذا کتاب أنزلناه مبارک فاتّبعوه،واتّقوا لعلّکم ترحمون» (سوره انعام -155(.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ق.ظ ]




ما منتظران لحظه دیداریم/از عطر گل محمدی سرشاریم/اینحرمت وعزت وسر افرازی را /از حرمت انتظار مهدی داریم….

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ق.ظ ]




ای شهید…..

چشمانت را ببند!!!!!!!!!!

تا این روزهارا نبینی….

روزهایی که ما چشمایمان را بستهایم….

وروی خون شما پا بگذاریم….

چشمانت را ببند…

ای شهید….

تاقلبت داغدار خون دوستانت  نشود …

خون های پاکی که امروز مردم کشورت زیر پا گذاشته اند…..

چشمانت را بازنکن/تو اگرنبینی این جماعت راحترند!

دلم برای تو میسوزد که جوانی ات را برای چه کسی به خون نشاندی؟؟

اما می دانم با خدا معامله کردی…..اما….چشمانت را ببند……

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-10-01] [ 07:59:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم