نرجس
 
   



برکات استغفار
قرآن کریم از قول حضرت نوح علیه‌السلام چنین می‌فرماید: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَاراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَاراً؛ به درگاه پروردگارتان استغفار کنید، او بسیار آمرزنده است. [استغفار کنید] تا باران را پی‌درپی بر شما فرو فرستد و شما را با اموال و فرزندان یاری نماید و برایتان باغ‌هایی قرار دهد و برایتان نهرهایی فراهم آورد». حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره با یاد‌آوری این مطلب، توصیه به کثرتِ استغفار داشت، تاآنجاکه به کسی که در پی رهایی از گرفتاری‌هایی در زمینه اشتغال و ازدواج بود،‌ چنین فرموده بود: «زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفرالله». هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید. و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده‌اید یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته‌اید

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1398-06-31] [ 10:43:00 ق.ظ ]




دوای دردها
یکی از اموری که ما را به توبه و استغفار تشویق می‌کند، دانستن این مطلب است که همۀ‌ گرفتاری‌های ما از رفتارهای نادرست خودمان سرچشمه می‌گیرد. بر این اساس است که اولیای الهی، در جایگاه‌های گوناگون و برای برطرف شدن مصیبت‌های مختلف، توصیه به استغفار می‌کردند. حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره می‌فرمود: «حوادثی که اتفاق می‌افتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما می‌آید: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌واسطه اعمال شماست». آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمی‌کنیم، چون کارهای خود را بد نمی‌دانیم».

ایشان بارها به کسانی که از ایشان دستورالعملی برای پیشرفت در راه خدا و نیز برای رهایی از مشکلات می‌خواستند، به استغفار توصیه می‌کرد و این روایت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را یاد‌آور می‌شد که: ««ألا أخبرکم بدائکم و دوائکم؟ داؤُکم الذّنوب و دواؤُکم الإستغفار؛ آیا شما را به دردتان و دوایتان خبر ندهم؟ درد شما گناهان است و دوای شما استغفار».٢

اما نباید فراموش کرد این استغفار، نباید تنها وردی زبانی باشد، بلکه باید از قلبی تائب از گناه و مشتاق به رحمت خدا سرچشمه بگیرد، وگرنه نباید انتظار گشایش و رهایی داشت. «کلمه «أستغفرالله» را تا می‌توانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیۀ معلومه‌اش، تکرار نمایید».

لازمه توبه حقیقی، در روایات معصومین علیهم‌السلام به‌روشنی بیان شده است؛ اموری مانند پشیمانی، تصمیم بر بازنگشتن به‌ گناه، پرداخت حق مردم و نیز حقوق واجب الهی، مانند قضای نمازها و روزه‌هایی که ترک شده است و…

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ق.ظ ]






امام علی(ع) چگونه با آقازاده‌ها برخورد می‌کرد؟
پدیده آقازادگی واقعیتی تلخ است که طی آن فرصت‌طلبان خود را به مراکز قدرت نزدیک مى‌کنند تا از بیت‌المال بهره‌مند شوند.

امام علی
آقازادگی اصطلاحی است برای افرادی که با سوءاستفاده از موقعیت‌‌های نَسبی یعنی نفوذ پدر و مادر و اقوام در دستگاه‌های حکومتی برای کسب ثروت‌های هنگفت دست به رانت و اقدامات اقتصادی می‌زنند؛‌ این در حالی است که برای رسیدن به این جایگاه از زحمت نسبیِ کمتری نسبت به افراد همنوع خود بهره می‌گیرند.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی در مقاله‌ای در تعریف آقازادگی آورده است: «از اوایل روی کار آمدن دولت سازندگی در سال 68 شاهد ظهور طبقه‌ای خاص در کشور بودیم؛ ‌‌طبقه‌ای که با توجه به نفوذ در بدنه قدرت، توانسته‌‌اند شریک ثروت طبقه اشراف نیز شوند. ‌‌دو عنصری‌ که تکمیل‌کننده دست نیافتگی این طبقه محدود اجتماع می‌شود.» از نظر این نویسنده با جمع دو پدیده ثروت‌مندی و نسب‌مندی سیاسی، فرد آقازاده می‌شود. البته این مقاله گستره آقازادگی را بیش از رابطه خویشاوندی درجه یک معرفی می‌کند و می‌افزاید: «نیازی نیست که فرد برای آقازادگی حتماً به عنوان اقوام درجه یک مدیران و مقامات ارشد محسوب شود، بلکه داشتن یک رابطه نزدیک با این مدیران و مقامات که منجر به متمایز شدن فرد در امور از سایر اجتماع شود نیز می‌تواند افراد را در دایره آقازادگی قرار دهد.»

این شرایط تبعیض‌آمیز، نوعی اشرافیت اقتصادی بر پایه اشرافیت خانوادگی ایجاد کرد که پیامد آن، ناهمگونی اقتصادی و بیکاری در سطح وسیع، و همچنین، از بین رفتن عدالت در عرصه تولید و انباشت سرمایه در دست گروهی خاص شد. تبعیض، انگیزه کار را تضعیف و خلاقیت‌ها و نیروهای آقازاده‌ها را به سوی کجی و ناراستی می‌کشاند.

نکته جالب توجه اینجاست که این مسئله مورد توجه امام علی(ع) در دوران حکومت‌شان قرار گرفته بود. ایشان در بخشی از نامه‌ مشهورشان به مالک اشتر که بنا بود والی مصر شود، می‌فرمایند: «براى زمامدار، خاصان و صاحبان اسرار (و نزدیکان و اطرافیانى) است که خودخواه و برترى طلبند و در داد و ستد با مردم عدالت و انصاف را رعایت نمى‌کنند ؛ ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِی خَاصَّةً وَبِطَانَةً، فِیهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَتَطَاوُلٌ، وَقِلَّةُ إِنْصَاف فِی مُعَامَلَة».

از این کلام امیرالمؤمنین(ع)‌ بر می‌آید پدیده آقازادگی واقعیتی تلخ است که در گسترده تاریخ مطرح بوده است. در این فرآیند همواره دنیاپرستان و فرصت‌طلبان خود را به مراکز قدرت نزدیک مى‌کنند و با اظهار اخلاص و فداکارى کامل به آنها تقرب مى‌جویند تا به وسیله آنها بخش‌هایى از بیت‌المال در اختیار آنان و منسوبانشان قرار گیرد و بر دوش مردم مظلوم سوار شوند و اموال و منافع آنها را غارت کنند. امام به مالک اشتر هشدار مى‌دهد که مراقب این گروه باشد.

دستور قاطعى که امام علی(ع) در این زمینه خطاب به مالک صادر کرد اینچنین است: «ریشه ستمشان را با قطع وسائل آن بر کن و هرگز به هیچ یک از اطرافیان و هواداران خود زمینى از اراضى مسلمانان را وا مگذار و نباید آنها طمع کنند که قراردادى به سود آنها منعقد سازى که موجب ضرر بر همجواران آن زمین باشد; خواه در آبیارى یا عمل مشترک دیگر. به گونه اى که هزینه‌هاى آن را بر دیگران تحمیل کنند و در نتیجه سودش فقط براى آنها باشد و عیب و ننگش در دنیا و آخرت نصیب تو شود؛ فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولَئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الاَْحْوَالِ. وَلاَ تُقْطِعَنَّ لاَِحَد مِنْ حَاشِیَتِکَ وَحَامَّتِکَ قَطِیعَةً، وَلاَ یَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِی اعْتِقَادِ عُقْدَة، تَضُرُّ بِمَنْ یَلِیهَا مِنَ النَّاسِ، فِی شِرْب أَوْ عَمَل مُشْتَرَک، یَحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَى غَیْرِهِمْ، فَیَکُونَ مَهْنَأُ ذَلِکَ لَهُمْ دُونَکَ، وَعَیْبُهُ عَلَیْکَ فِی الدُّنْیَا وَالآْخِرَةِ.»

امام علی(ع) در ادامه این بخش از نامه خویش با تأکید بر اجرای حق و عدالت در برخورد با چنین پدیده‌ای اشاره کردند: «اجراى حق را در باره هر که باشد، چه خویشاوند و چه بیگانه، لازم بدار و در این کار شکیبایى به خرج ده که خداوند پاداش شکیبایى تو را خواهد داد. هر چند، در اجراى عدالت، خویشاوندان و نزدیکان تو را زیان رسد. پس چشم به عاقبت دار، هر چند تحمل آن بر تو سنگین آید که عاقبتى نیک و پسندیده است؛ وَ أَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِیبِ وَالْبَعِیدِ، وَکُنْ فِی ذَلِکَ صَابِرا مُحْتَسِباً، وَاقِعاً ذَلِکَ مِنْ قَرَابَتِکَ وَخَاصَّتِکَ حَیْثُ وَقَعَ، وَابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا یَثْقُلُ عَلَیْکَ مِنْهُ، فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذَلِکَ مَحْمُودَةٌ.»

این تعبیرات با صراحت بیانگر این حقیقت است که شخص والى و زمامدار باید دست رد بر سینه گروه فرصت‌طلب سودجوى حاشیه‌نشین بزند و هرگز تسلیم خواسته‌هاى آنها نشود و زمین‌هایى را که به مسلمانان تعلق دارد در اختیار آنان نگذارد، زیرا آنها به سبب نفوذى که در مرکز اصلى قدرت دارند سعى مى‌کنند تمام هزینه‌هاى این املاک را که قاعدتاً باید در میان همه کسانى که ملک مشترک دارند تقسیم شود، به زور بر عهده دیگران بیندازند و منفعت خالص از آنِ آنها باشد; کارى که ظلم فاحش و خیانت آشکار است.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:28:00 ق.ظ ]





ثواب شاد کردن دل مومن
امام باقر(ع) مى‏ فرمود: به راستى دوست‏‌ترین کارها به درگاه خدا عز وجل شاد کردن مؤمن است یا سیر کردن مسلمانى یا پرداختن بدهکارى او.

شاد کردن
از امام صادق(ع) روایت شده، که می فرمایند:

نپندارد یکى از شماها که مؤمنى را شاد کرده است تنها او را شاد کرده، بلکه به خدا رسول خدا را(ص) شاد کرده است.

از ابى الجارود که شنیدم امام باقر(ع) مى ‏فرمود:
به راستى دوست‏ترین کارها به درگاه خدا عز و جل شاد کردن مؤمن است یا سیر کردن مسلمانى یا پرداختن بدهکارى او.

امام صادق(ع) در ضمن حدیثى طولانى فرمود:
چون خدا مؤمن را از قبرش مبعوث کند، با او نمونه‏ اى از قبر بیرون آید و جلو او باشد و هر آنجا که مؤمن یکى از هراسهاى روز قیامت را ببیند آن نمونه گوید: نترس و غم مخور و مژده گیر به شادى و کرامت از طرف خدا عز و جل تا آنکه در برابر خدا عز و جل بایستد و از او حساب آسانى بکشد و فرماید: او را به بهشت برند و آن نمونه جلو او باشد، مؤمن به او گوید: خدایت رحمت کند، چه خوب کسى بودى که با من از گورم بیرون آمدى و پیوسته مرا به شادى و کرامت از طرف خدا مژده مى ‏دادى تا آن را به چشم دیدم و به او مى‏ گوید: تو کیستى؟ مى ‏گوید:من همان شادیم که به دل برادر مؤمن خود در دنیا وارد ساختى، خدا عز و جل مرا از آن آفریده تا به تو مژده دهم.

از محمد بن جمهور، گوید: نجاشى که یک دهقانى بود، حاکم اهواز و فارس شد، یکى از کارمندانش به امام صادق(ع) گفت: در دفتر نجاشى خراجى به عهده من است و او مردى است مؤمن و فرمانبر، شما اگر صلاح مى‏د انى براى من نامه‏ اى به او بنویس، گوید: امام(ع) به او نوشت:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، شاد کن برادرت را تا خدا شادت کند، گوید: چون نامه به او رسید، در مجلس کار خود بود و چون تنها شد، نامه را به او داد و گفت: این نامه امام صادق(ع) است، آن را بوسید و بر دو چشم نهاد و به او گفت: چه حاجتى دارى؟ گفت:

خراجى که در دفترت بر عهده من است، به او گفت: چه مقدار است؟ گفت: ده هزار درهم.
نجاشى دفتر دار خود را خواست و به او دستور داد تا از طرف او بپردازد و آن را از دفتر بیرون آرد و دستور داد براى سال آینده هم برابر همین مبلغ را براى او بنویسد، سپس به او گفت: من تو را شاد کردم؟ پاسخ داد: آرى قربانت، سپس فرمان داد یک مرکب سوارى و یک کنیز و یک غلام به او دادند با یک دست جامه و در عطاى هر کدام مى‏ گفت: آیا تو را شاد کردم؟ و او جواب مى‏ داد:
آرى قربانت، و هر چه مى‏ گفت: آرى، براى او مى‏ افزود تا از عطا فراغت یافت و سپس به او گفت: همه فرش این اتاق را هم که من در آن نشسته ‏ام با خود ببر چون که نامه آقاى مرا در این جا به من دادى و هر حاجتى دارى به من اظهار کن و برسان، گوید: این کار را کرد و آن مرد بیرون شد و پس از آن خدمت امام صادق(ع) رسید و به او همه را باز گفت و آن حضرت هم شاد شد به کار او، آن مرد گفت:
یا ابن رسول اللَّه، گویا کارى که با من کرده، شما را شاد نمود؟ فرمود: آرى، به خدا هر آینه خدا و رسولش را هم شاد کرد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:20:00 ق.ظ ]





فضیلت و شرافت قرض دادن
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: ثواب صدقه ده مقابل است. و اما قرض، هجده مقابل آن است.

در کتاب کافی و فقیه از امام صادق (علیه السلام ) از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمود: ثواب صدقه ده مقابل است. و ثواب قرض هجده مقابل است. و صله و احسان به برادران بیست مقابل، و صله رحم 24 مقابل آن است.

از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که فرمود: قرض بدهم پولی را دوست تر دارم از آنکه آن را صدقه و رایگان دهم. و کسی که قرض بدهد و مدت آن را معین کند، پس در وقت رسید مدت پول او را رد نکرد، پس به هر روزی که تاءخیر می افتاد از آن وقت ثواب صدقه یک دینار برای او ثبت می شود.

فرمود امام صادق (علیه السلام ): کسی که به برادر دینی خود قرض الحسنه دهد برای خشنودی خدای تعالی، ثواب صدقه خواهد بود تا وقتی که آن پول به او رد شود.

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که قرض دهد برادر مسلمانش را، می باشد برای او به هر درهمی که قرض داده ثواب و حسنات به قدر وزن کوه احد و کوه طور سینا. و وقتی که داد، اگر مدارا کند در مقابل مطالبه آن، از صراط مثل برق جهنده بگذرد. و کسی که برادر مسلمانش نزد او شکایت از فقر کند و به او قرض ندهد، خداوند بهشت را بر او حرام می کند.

و این روایات را در کتاب وسائل و غیره از ثواب الاعمال نقل کرده است.

در حدیث مناهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که محتاج شود به او برادر دینی او که قرض خواهد و او ندهد با آنکه قدرت و تمکن دارد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می کند.

در کتاب من لا یحضر در باب اعتکاف از امام حسن مجتبی صلوات الله علیه نقل کرده که در ضمن حدیثی فرمود: حدیث کرد مرا پدرم از جدم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: کسی که سعی کند در برآوردن حاجت برادر دینی خود، گویا عبادت کرده نه هزار سال که روزها روزه و شبها به عبادت قیام کرده.

و این روایت را دیگران هم نقل کرده اند با اضافه بعضی از آنها که حضرت فرمود: سعی در حاجت بهتر است از سی سال اعتکاف.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:18:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم