نرجس
 
   



از دستفروشي تا رئيس جمهوری
چه كسي باور مي كند كه رئيس جمهور كشور روزگاري دست فروشي مي كرده و اصلاً برايش مهم نبوده كه مردم درباره اش چه فكر مي كنند. چون براي او مهم درست زندگي كردن بوده است حالا چه فرقي مي كند كه دست فروشي باشي يا رئيس جمهور."حدود 14 سال داشتم كه قزوين را به قصد تهران ترك گفتم، در تهران، در ابتدا در بازار تهران آهن فروشان به شاگردي مشغول شدم و مدتي را هم به دستفروشي گذراندم. بعد از مدتي دستفروشي، رفتم به تيمچه"حاجب الدوله” چند جايي شاگردي كردم و مجدداً به دستفروشي پرداختم كه مصادف شد با دوران حكومت رزم آرا. روزي رزم آرا تصميم گرفت كه دستفروشها سبزه ميدان را جمع كند و اين باعث شد كه بساط كاسبي ما را هم جمع كردند".
-بعضي ها سعي و تلاش زيادي مي كنند تا به قدرت برسند. چه شب ها كه نمي خوابند چه روزها كه گرسنه آن روز را به شب مي رسانند. اما وقتي كه به آن رسيدند فكر مي كنند تازه اول خوشبختي و آسايش آنهاست. روزي شهيد رجايي يكي از وزيرانش را بر كنار كرد. وقتي از او پرسيدند: چرا چنين كرديد؟ گفت: اين آقا هنوز جا خوش نكرده، مي گويد: خانه سيصد متري ام براي خانواده و محافظينم كوچك است. يكي از خانه هاي مصادره شده طاغوتيان را به من واگذار كنيد يا بفروشيد، تا زن و بچه ام كم تر در عذاب باشند. من به او گفتم:«آقاجان! ما انقلاب نكرديم كه خانه هاي مردم را مصادره كنيم، بعداً خودمان در آن ها سكونت كنيم. ما آمده ايم مشكل مردم را حل كنيم. اگر قرار باشد مثل طاغوتيان در آن خانه ها زندگي كنيم، مشكلات مردم را فراموش خواهيم كرد».
-نماز ستون دين است و نشان مسلماني و چه زيباست كه مسلمان اين نشان نوراني را گرامي بدارد و چه زيباتر كه مديران و مسئولان جامعه رفتار و كردارشان را به اين گوهر زيبا بيارايند.” يك بار در حين پرسش و پاسخ مسؤولان، با شنيدن اذان ظهر، خطاب به حضار و جمع گفت: اگر خبر داده باشند براي مدت بيست دقيقه ضرورت دارد ارتباط تلفني با مركزي برقرار كنم، آيا اجازه هست كه همين جا صحبت را متوقف و ادامه آن را بعد از تلفن موكول كنيم؟
حاضران كه از پيشنهاد غير منتظره شهيد رجايي غافل گير و شگفت زده شده بودند، گفتند: اختيار داريد. بله قربان! او گفت: هم اكنون دستگاه بي سيم الهي(اذان) خبر از انجام فريضه ظهر داده است. ما فعلاً وظيفه داريم با اقامه نماز، اين ارتباط را برقرار كنيم. سپس بدون تكليف، لحظه اي بعد در برابر نگاه ناباورانه حضار، با جمعي به نماز ايستاد و اين تكليف الهي را سر وقت انجام داد".
منبع: نشريه انتظار نوجوان.
روحش شاد و یادش گرامی. امیدوارم لیاقت داشته باشیم از شهید رجایی(ره) الگو بگیریم

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-10-12] [ 08:25:00 ق.ظ ]




داروخانه خداوند
*
هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مردمک و عنبیه و خط نوری که به چشم میرسد درست مانند چشم انسان
میباشد. تحقیقات نشان میدهد که مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملکرد چشم میشود.
وقتی گوجه فرنگی رو از وسط دو نیم میکنید چهار تا خونه میبینید که قرمزه و دقیقا مثل قلب هستش که اون هم قرمزه و
چهار تا بخش مجزا داره . تحقیقات نشون داده که گوجه فرنگی خون رو تصفیه میکنه .
حبه های انگور روی خوشه شبیه قلب هستش و هر دونه اون شبیه سلولهای خونی. امروزه تحقیقات نشون داده که
انگور برای حیات قلب بسیار مفیده.
مغز گردو شبیه مغز انسان هستش. نیم کره راست و نیم کره چپ . قسمت بالای مغز و پایین مغز. حتی چین خوردگی
های و پیچیدگی های اون هم شبیه نئو کورتکس میباشد . در حال حاضر میدانیم که گردو ۳۶ مرتبه نورونهای پیام رسان
به مغز را گسترش میدهد.
تا حالا به لوبیا قرمز دقت کردین؟ درسته … شبیه کلیه انسان هست . تحقیقات نشون داده که لوبیا قرمز در بهبود عملکرد
کلیه نقش بسزایی داره .
ساقه کرفس شبیه به استخوان است و این نوع از سبزیجات در استحکام استخوان بسیار موثر میباشد. استخوانها تشکیل
شده از ۲۳٪ سدیم و کرقس هم ۲۳٪ سدیم داره . چنانچه در رژیم غذایی شما سدیم وجود نداره کرفس میتونه این کمبود
رو جبران کنه .
آوکادو و گلابی و بادمجان برای سلامت سرویکس و رحم در خانمها بسیار موثر میباشد. امروزه تحقیقات نشان میدهد که
اگر خانمها در هفته یک عدد آوکادو مصرف نمایند هورمونهای آنها متعادل میشود و از بروز سرطان رحم جلوگیری
میکند . جالبه که بدونید ۹ ماه از شکوفه کردن آوکادو تا رسیدن میوه آن طول میکشه .
انجیر پر از دونه هستش که باعث افزایش تعداد و حرکت اسپرم مرد و همچنین جلوگیری از عقیم شدن میشود .
سیب زمینی استامبولی شبیه لوزالمعده هستش که باعث تعادل قند خون در بیماران دیابتی می شود .
زیتون به سلامت و عملکرد تخمدان کمک میکند.
کریپ فروت و پرتقال و انواع مرکبات شبیه غده های شیری هستند و در سلامت سینه و جنبش غدد لنفاوی در سینه موثر است .
پیاز شبیه سلولهای بدن میباشد. امروزه تحقیقات نشان داده است که پیاز نقش مهمی در خروج مواد زائد در بدن را
داراست و باعث ریزش اشک و شستشوی لایه مخاطی چشم میگردد.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ق.ظ ]




عاقبت ارتباط نامحرمان!!!!!!!!!!!

عاقبت ارتباط نامحرمان !
دین جامع و جاودان اسلام با اختلاط مخالف است، نه با شركت بانوان و مردان در مجامع عمومى و علمى با حفظ حریم. آنچه در جامعه اسلامى مذموم است، روابط ناصحیح زن و مرد در جامعه است، نه حضور فعال آن ها در اجتماع.

اخیرا در صدا و سیما شاهد پخش سریالی بودیم که عاقبت بی توجهی به مسائل دینی و ارزشهای اسلامی در آن به درستی ترسیم شده بود. به بهانه ی پخش این سریال بر آن شدیم تا از این فرصت استفاده کرده و اجمالا به بررسی یکی از چالش های مهم جامعه که اختلاط زن و مرد نامحرم هست بپردازیم:
اسلام و حضور زن در جامعه
افراد بیگانه با مبانى دینى، اسلام را متهم مى كنند كه مخالف حضور بانوان در اجتماع است. اما ما احادیث معتبر و فراوانی داریم كه طالب علم و دانش، چه زن و چه مرد، محبوب خدا و اولیای او هستند .
مثلا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: مَنْ أَرَادَ رِضَائِی فَلْیُكْرِمْ صَدِیقِی قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ صَدِیقُكَ قَالَ صَدِیقِی طَالِبُ الْعِلْمِ وَ هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الْمَلائِكَةِ وَ مَنْ أَكْرَمَهُ فَقَدْ أَكْرَمَنِی وَ مَنْ أَكْرَمَنِی فَقَدْ أَكْرَمَ اللَّهَ وَ مَنْ أَكْرَمَ اللَّهَ فَلَهُ الْجَنَّة (1)
در این روایت شریف طالب علم ،دوست پیامبر و محبوبتر از فرشتگان در نزد ایشان معرفی شده است.
براى كسب دانش و كارهاى مفید اجتماعى، مردان و زنان مى توانند با حفظ پوشش و عفاف و رعایت حریم، به راحتى در جامعه ظاهر شوند و به انجام وظیفه بپردازند.
حضور در اجتماع، با اختلاط زن و مرد، یكى نیست. در دین مقدس اسلام، روابط زن و مرد، داراى شرائط و احكام مخصوصى است كه هر مسلمانى باید آن را بداند و رعایت كند، در جوامع امروز بشرى بخاطر بى بند و بارى و عدم رعایت نكات اخلاقى لازم، زن و مرد، بدون در نظر گرفتن مسائل اخلاقى، با هم ارتباط برقرار مى كنند، و دچار دهها مفسده اجتماعى شده و خود و اجتماع را به هلاكت مى كشانند.
اسلام روابط زن و مرد را بسیار حساس و دقیق معرفى مى كند، و جوامع بشرى را از ارتباط ناسالم میان زن و مرد بر حذر مى دارد.
رعایت حریم ها از سوى زنان و مردان، حضور زنان در فضاهاى عمومى یك جامعه مشروط به صلاحیت اخلاقى و متانت مردان در اجتماع، تضمین لازم براى دوام مشاركت زن و مرد در جامعه است.
دین جامع و جاودان اسلام با اختلاط مخالف است، نه با شركت بانوان و مردان در مجامع عمومى و علمى با حفظ حریم. آنچه در جامعه اسلامى مذموم است، روابط ناصحیح زن و مرد در جامعه است، نه حضور فعال آن ها در اجتماع.
پیامدهای عدم رعایت حریم بین زن و مرد نامحرم
سفارش قرآن به بانوان در برخورد با نامحرم چنین است: یَا نِسَآءَ النَّبِىّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مّنَ النّسَآءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفا (2) اى همسران پیامبر! شما مثل یكى از زنان (عادّى) نیستید. اگر تقوا پیشه اید پس به نرمى و كرشمه سخن نگویید تا (مبادا) آن كه در دلش بیمارى است طمعى پیدا كند، و نیكو و شایسته سخن بگویید.
برخی از آفات رعایت نکردن حدود بین زن و مرد از این قرار است:
. رونق گرفتن چشم چرانى و هوسبازى.
. توسعه ى فساد و فحشا
. سوء قصد و تجاوز به عنف.
. باردارى هاى نامشروع و سقط جنین.
. پیدایش امراض روانى و مقاربتى.
. خودكشى و فرار از خانه در اثر آبروریزى.
. بى مهرى مردان چشم چران نسبت به همسران خود.
. بالا رفتن آمار طلاق و تضعیف روابط خانوادگى.
. رقابت در تجمّلات.
. ایجاد دلهره براى خانواده هاى پاكدامن.(3)
و….
از زمان رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) در جامعه مسلمین، غالبا سنت جارى بر این بوده كه حضور دختران و پسران و زنان و مردان در جامعه، با صیانت از قلمروهاى شخصى و توام با پاك دامنى و بزرگ منشى باشد. دختران و پسران و زنان و مردان، هیچ گاه از مجالس و محافل عمومى و مساجد منع نمى شده اند؛ ولى همیشه حفظ (حریم ) و (كرامت ) و (عفاف) به عنوان یك اصل در جامعه حكومت كرده و رعایت شده است. رفت و آمد در مجامع و محافل عمومى و مساجد و حتى كوچه و خیابان و بازار و… به طور مختلط و دوش ٍ به دوش نبوده است. روشى كه همچنان فرهنگ غالب بر جوامع اسلامى است و به وضوح، با فرهنگ غربى متفاوت است.
غریزه جنسی به عنوان یک غریزه فطری احتیاج به کنترل و تعدیل دارد و باید از راههای مشروع به آن پاسخ داد وگرنه تامین بی قید و شرط مسائل شهوانی نه تنها سودمند نیست بلکه موجب هلاکت خواهد بود.
به همین جهت است که در اسلام عده ای از افراد برای زن یا مرد به عنوان محرم و نامحرم مطرح شده اند. در واقع اختلاط زن و مرد نامحرم موجب تحریک غریزه ی جنسی و زمینه فعالیت شیطان برای ایجاد فساد در جامعه خواهد بود.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) به برخى از زنان اجازه مى دادند كه حتى در جنگ ها براى امداد و كمك به مجروحان و سربازان، شركت كنند و در تاریخ اسلام، نمونه هاى بسیارى براى مشاركت زنان در فعالیت هاى اجتماعى ذكر شده است.
برخی احکام روابط زن و مرد
اسلام هرگز اختلاط زن و مرد را نیکو نشمرده است و به زن و مرد در مورد خطر اینگونه محافل هشدار داده است، مخصوصا اختلاط پسر و دختر جوان در مجالس خلوت یا بی بندوبار.
به نمونه ای از احکام در این رابطه اشاره می شود:
1. حضور مرد و زن نامحرم در جای خلوتی که کس دیگری نمی تواند وارد شود، جایز نیست و ماندن در آن مکان حرام است.(4)
2. کار کردن زن و مرد نامحرم در مکان خلوتی که دیگران نمی توانند وارد شوند، اگر خلوت با نامحرم صدق کند یا خوف وقوع در حرام باشد، جایز نیست.(5)
فرهنگ غرب و کرامت زن و مرد
اسلام به اهمیت و ارزش فوق العاده پاكى و سلامت و کرامت زن و مرد و لزوم رعایت حقوق فرد و جامعه در ارتباطها، نگاه ها، شنیدن ها و مكالمات مستمر ،تاكید دارد و به هیچ عنوان راضى نمى شود كه حریم قدسى زن، خدشه بردارد یا مرد از دایره عفت و پاكى خارج شود. اما دنیاى امروز، تحت تاثیر فرهنگ غربى، به نام آزادى روابء کرامت انسانی را خدشه دار و انسانها را سرگردان و گرفتار هیجانات بیهوده مى كند. آزادى مورد نظر هم به جاى این كه به شكفتن استعدادها و خلاقیت ها كمك كند، موجب هدر رفتن نیروها و استعدادها شده و افراد را از دایره زندگى صحیح و اندیشه متعادل، خارج ساخته است.
فرهنگ غربى، خواسته یا ناخواسته، به نام آزادى و در راه رسیدن به آن، فضاى جامعه را ناامن و كانون خانواده را متزلزل نموده است. در چنین فضایى، هیجانات كاذب و عطش كامجویى ها، فرصت اندیشیدن و خلوت معنوى و لذت رفتارهاى جوانمردانه و خویشتندارى عفیفانه را از انسان گرفته است.
امت تعادل
اخیرا سریال «ماه و پلنگ»_با وجود انتقاداتی که به آن وارد است_اشاره ای به آسیبهای روابط بین نامحرمان داشت که نمونه واقعی اینگونه وقایع در جامعه موجود است و عبرت انگیز می باشد.
جامعه دینى، در روابط اجتماعى خود، توجهى ویژه به حصار عفاف و حریم شخصى زن و مرد دارد. روش اسلام، این است كه انسان، معتدل و متعادل زندگى كند و از هر افراط یا تفریطى به دور باشد. خداوند نیز مسلمانان را (امت متعادل) مى نامد و افراد اجتماع را به روش صحیح زندگى فرا مى خواند و در مقررات خود، همه جنبه هاى نیاز زن و مرد را در نظر مى گیرد.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) به برخى از زنان اجازه مى دادند كه حتى در جنگ ها براى امداد و كمك به مجروحان و سربازان، شركت كنند و در تاریخ اسلام، نمونه هاى بسیارى براى مشاركت زنان در فعالیت هاى اجتماعى ذكر شده است.
خلاصه سخن اینکه:
رعایت حریم ها از سوى زنان و مردان، حضور زنان در فضاهاى عمومى یك جامعه مشروط به صلاحیت اخلاقى و متانت مردان در اجتماع، تضمین لازم براى دوام مشاركت زن و مرد در جامعه است.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1395-10-11] [ 09:12:00 ق.ظ ]




یک شرط مهم برای فراوانی نعمت!!!!!

یک شرط مهم برای فراوانی نعمت!
یک انگیزه برای ناشکری کردن این است كه انسانها خود را سزاوار نعمت خداوند می دانند، مثل این كه از خدا طلبی دارند، در حالی كه آنچه خدا به بنده عطا می كند، عین تفضّل و ترّحم است و كسی به عمل و عبادت، استحقاق نعمت پیدا نمی كند.

شکر، افضل منازل اهل سعادت، و عمده توشه مسافرین به عالم نور و بهجت است. باعث دفع بلا، و زیادی نعمتها است و به همین جهت از مسائلی که فرهنگ اسلامی بر آن تأکید کرده و در قرآن و روایات به عنوان خصلتی ارزنده و نیک برای انسانها بیان شده شکرگزاری و سپاس از بابت نعمتهای الهی است. اسلام می خواهد افراد به درجه ای از یقین برسند که در هر حالی اعم از آرامش و یا روی آوردن مصائب شکر خدا را بجای آورند.
بنظر می رسد که انسانها پس از دریافت نعمت، شکر بجای آورند امّا عارفان و اهل معرفت معتقدند که حتی بلایی که انسان بدان گرفتار می شود جای سپاس دارد و شخصی که به ناراحتی مبتلا شده خداوند را حمد گوید که از میان بلاهای گوناگون به یکی از آنها گرفتار آمده است. علما درجه شکر را از صبر برتر دانسته و گفته اند شکر از رضا برخیزد و ریشه صبر در ناپسندی نهفته است.
خدای متعال در قرآن می فرماید: «لئن شکرتم لازیدنکم» «اگر شکر کنید نعمت شما را زیاد می کنم» (آیه 7 سوره ابراهیم)
انسان نباید به عبادت و اعمال خود مغرور شود و خود را سزاوار نعمتهای الهی بداند، بلكه باید به این مطلب توجه داشته باشد كه اگر تمام عمر شكر خداوند كند، حتی قادر نخواهد بود، شكرگزار جز كوچكی از نعمتهای خداوند باشد.
همینطور قرآن کریم تشکر از خدا را قرین با ذکر پروردگار می داند و می فرماید: «فاذکرونی اذکرکم و اشکرولی ولاتکفرون» (سوره بقره، آیه 152) در اینجا یاد کردن و شکر الهی تنها یک ذکر زبانی صرف نیست بلکه منظور از یاد، پاک ساختن روح و جان از رذایل و آماده شدن آن برای پذیرش رحمت پروردگار است و منظور از شکر استفاده کردن هر نعمتی به جای خود و در راه همان است که برای آن آفریده شده. معنای دیگر شکر که از آیه: «اعملوا آل داود شکراً» (سوره سباء، آیه 12) استفاده می شود این است که شکر بیشتر عمل انسان را در بر می گیرد گرچه یکی از اقسام شکر عمل به جوارح است. امّا باید تلاش گردد با بهره گیری صحیح از نعمت های داده شده شکر آن را در عمل بجا آوریم که اقل مراتب شکر است. به عبارتی دیگر می توان بیان داشت که شکر آن است که انسان همیشه و در همه حال بدون فراموشی به یاد خدا باشد و بدون انجام گناه به دستورات الهی گردن نهد.
سه انگیزه ی نا شکری را بدانیم
١ـ اولین انگیزه ناسپاسی این است كه انسانها خود را سزاوار نعمت خداوند می دانند، مثل این كه از خدا طلبی دارند، در حالی كه آنچه خدا به بنده عطا می كند، عین تفضّل و ترّحم است و كسی به عمل و عبادت، استحقاق نعمت پیدا نمی كند.
البته ریشه این كفران نعمت، غرور است و غرور نیز غالباً ناشی از عدم شناخت و جهل به قدر و منزلت انسان در پیشگاه خداست.
بنابراین انسان نباید به عبادت و اعمال خود مغرور شود و خود را سزاوار نعمتهای الهی بداند، بلكه باید به این مطلب توجه داشته باشد كه اگر تمام عمر شكر خداوند كند، حتی قادر نخواهد بود، شكرگزار جز كوچكی از نعمتهای خداوند باشد.
٢ـ دیگر از انگیزه ناسپاسی این است كه انسان معمولاً خود را با كسانی كه از نظر دنیوی بالاتر از او هستند مقایسه می كند، و در نتیجه این مقایسه، زندگی و نعمتهایی كه خداوند به او عطا كرده، در نظرش پست و حقیر جلوه می كند و در نهایت به كفران نعمت مبتلا می شود و همیشه از خدای خود، گله ها و نزاعهایی دارد.
بنابراین انسان باید در امور دنیوی به پایین تر از خود نگاه كند و در امور دینی به بالاتر از خویش نگاه كند، در اینصورت روح شكرگزاری در او تقویت می شود.
٣ـ فراوانی نعمت و ارزانی نعمتها، یكی دیگر از انگیزه های ناسپاسی است. بعضی انسانها در اثر نزول نعمتهای الهی از هر طرف، دچار غفلت گشته، به آن نعمتها مشغول می شوند و از شكر عطا كننده آن باز می مانند.
آیات و مثلهای قرآنی، برای ما انسانها درسی است كه خداوند و نعمتهای مادّی و معنوی او را سپاس گوییم و در هر حال شكر نعمتش را بجا آوریم.
انسان باید در امور دنیوی به پایین تر از خود نگاه كند و در امور دینی به بالاتر از خویش نگاه كند، در اینصورت روح شكرگزاری در او تقویت می شود.
شكر نعمت را بیاموزیم!
ابو هاشم جعفری گوید: در تنگنای سختی از زندگی گرفتار شدم ، به حضور امام هادی علیه السلام رفتم ، وقتی در محضر او نشستم فرمود: ای اباهاشم درباره كدام نعمتی كه خداوند به تو داده است می توان شكر گذار او باشی ؟ من ساكت ماندم وندانستم چه بگویم . حضرت فرمود: خداوند ایمان را روزی تو كرد و به وسیله آن بدنت را از آتش دوزخ مصون كرد و عافیت و سلامتی را نصیب تو گردانید و تو را بر اطاعتش یاری نمود و به تو قناعت بخشید و از اینكه خوار و بی آبرو گردی حفظ كرد. ای ابا هاشم من در آغاز این نعمتها را به تو یاد آوری كردم چرا كه گمان بردم می خواهی از آن كسی كه آن نعمتها را به تو بخشیده است شكایت كنی و من دستور دادم صد دینار به تو بپردازند آن را دریافت كن.
این هم نشانه ای دیگر!!
نقل می کنند: فقیری از امام صادق (علیه السلام) کمک خواست حضرت یک خوشه انگور به او داد. فقیر گفت: شکر خدا که به من روزی رساند. سپس امام دو مشت انگور به او دادند. سائل باز شکر خدا کرد. بار سوم امام 20 درهم به او داد. باز هم خدا را سپاس گفت. بار دیگر امام پیراهن خود را به سائل بخشید. این دفعه فقیر با لحن خاصی از خود امام تشکر کرد. دیگر حضرت چیزی ندادند. اصحاب دانستند که اگر فقیر همچنان از خدا سپاسگزاری می کرد، باز هم امام به او کمک می کردند. (داستان راستان ص 91)
خلاصه سخن اینکه:
در پایان باید گفت كه انسانها باید خود را به این حسنه اخلاقی (شاکر بودن ) ملزم كرده و در جهت آن تلاش نمایند و كفران نعمت را از خود دور كنند تا سعادت دنیا و آخرت را شامل حال خود گردانند

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ق.ظ ]




یک راه مهم برای جلب محبت الهی!
بعضی از عالمان اخلاق، صبر را دروازه ورود به مقام رضایت به مقدّرات الهی و مقام رضا را باب رسیدن به وادی محبت پروردگار دانسته اند. بنابراین دستیابی به مقام «رضا» و «محبت» پروردگار از آثار مهم صبر در همین دنیاست.

در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه كه عقل و شرع اقتضا می كنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی می كنند.
«صبر» یك صفت نفسانی بازدارنده ای است كه دارای دو جهت عمده است: از یك سو گرایش ها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را حبس و در قلمرو عقل و شرع محدود می كند. از سوی دیگر نفس را از مسئولیت گریزی در برابر عقل و شرع باز داشته و آن را وادار می كند كه زحمت و دشواری پایبندی به وظایف الهی را بر خود هموار سازد. البته این حالت اگر به سهولت و آسانی در انسان تحقّق یابد، به آن «صبر» و هرگاه فرد خود را با زحمت و مشقّت بدان وادار سازد، «تصبّر» می گویند.
اقسام صبر:
1. گسستن و بریدن از خود و شهوات و خواستهای خود و به تعبیر اسلامی، پرهیز از لغزشها و گناهان (صبر بر معصیت).
2. تنظیم برنامه‌ها و تمرین و ممارست برای خودسازی و آمادگیهای روانی و تلاشهای سازنده و تسلیم و فرمانبرداری كامل از قوانین الهی (صبر در طاعت).
3. ظرفیت پذیرش رنجها را داشتن و گنجایش و قدرت تحمل همة مشكلاتی (مصایب) را كه قدم به قدم بر سر راه در كمین است (صبر برمصیبت) (رفعتی، جلال، ‌صبر بصیر، ص 162)
رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: صبر سه قسم است: 1. صبر بر مصایب؛ 2. صبر بر طاعت؛ 3. صبر بر معصیت. (حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 11، ص 187)
صبر نه تنها ریشه در ایمان دارد؛ بلکه در ایمان، نقش کلیدى دارد. از امام صادق (علیه السلام) حکایت شده است: «صبر، نسبت به ایمان مانند سر نسبت به بدن است، پس همان گونه که اگر سر برود بدن نیز از بین می رود؛ اگر صبر برود ایمان نیز از بین می رود»
آداب صبر:
1. دور كردن بی‌حوصلگی از خود، انسان نباید هنگام بروز مشكلات، تسلیم آن شود؛ بلكه با عزم قوی و ارادة جدی تصمیم بگیرد.
2. دوری از بی‌قراری و دلتنگی: هنگام مواجه شدن با مصایب و معضلات، گله و شكوه نكند، بلكه با امداد الهی استقامت ورزد.
3. گله نكردن از خداوند متعال: بلكه آن را مصلحت ببیند و آن را امتحان الهی بداند. (مضمون روایت از علی ـ علیه السّلام ـ ، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 71، ص 86)
4. برای آن كه بیشتر به اهمیت صبر و آثار درخشان آن پی ببریم و نقش بسیار مهم و عمیق آن را در كسب فضائل و دوری از رذائل را درك كنیم. باید با سیره اولیاء‌الله آشنا شویم.
5. برای تحقق و پیدایش صبر باید با اجر و ثواب صابران در قرآن و احادیث آشنا شد.
طرح یک سوال مهم:
چرا خداوند صابران را دوست دارد؟ یعنی چرا صبر علت و زمینه جلب محبت الهی به بنده است؟
در قرآن کریم می‌خوانیم: «وَ اللهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ»؛[1] «خداوند صابران را دوست دارد»
این‌که چرا خداوند صبرکنندگان را دوست دارد؛ باید پاسخ آن‌را از اهمیت و ارزش صبر یافت که در این‌باره به طور خلاصه نکاتی بیان می‌شود:
1. دیندارى به معناى شناخت خداوند و پذیرش یگانگى ربوبیت او و تسلیم شدن در برابر دستورهاى او است. مؤمن کسى است که هم به خداوند معرفت دارد، هم‏ او را ربِ یگانه جهان می‌داند و هم از او پیروى می‌کند.[2] پیروى از دستورهاى خداوند جز با صبر و پایدارى در برابر وسوسه‌هاى شیطان و لشکریان جهل ممکن نیست؛ از این‌رو در روایات، رابطه صبر با ایمان را چونان رابطه سر با بدن دانسته‌اند، و هر کس که صبر ندارد از ایمان تهى است.[3]
افزون بر این؛ رابطه فضیلت‌هاى اخلاقى با صبر نیز مانند رابطه صبر با ایمان است؛ زیرا هیچ کار پسندیده اخلاقى جز با صبر و استقامت در برابر لشکریان جهل انجام‌پذیر نیست و از این‌رو است که برخى از علماى اخلاق گفته‌اند: «اکثر اخلاق داخل در صبر است».[4]
2. صبر نه تنها ریشه در ایمان دارد؛ بلکه در ایمان، نقش کلیدى دارد. از امام صادق (علیه السلام) حکایت شده است: «صبر، نسبت به ایمان مانند سر نسبت به بدن است، پس همان‌گونه که اگر سر برود بدن نیز از بین می‌رود؛ اگر صبر برود ایمان نیز از بین می‌رود».[5]
«صبر» یك صفت نفسانی بازدارنده ای است كه دارای دو جهت عمده است: از یك سو گرایش ها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را حبس و در قلمرو عقل و شرع محدود می كند. از سوی دیگر نفس را از مسئولیت گریزی در برابر عقل و شرع باز داشته و آن را وادار می كند كه زحمت و دشواری پایبندی به وظایف الهی را بر خود هموار سازد
از طرفى نیز صبر، نقش و ثواب عمل صالح در سیر و سلوک را ایفا می‌کند؛ همان‌طور که امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «هر مؤمنى به بلایى گرفتار شود و بر آن بلا صبر کند، مانند پاداش هزار شهید را خواهد داشت».[6] از این‌رو همان‌طور که از آیات قرآن استفاده می‌شود، ایمان و عمل صالح، در کنار هم باعث تکامل انسان می‌شود، و صبر می‌تواند هر دو را براى انسان به ارمغان بیاورد و در حقیقت، پُلى به سوى رضایت پروردگار باشد.
3. صبر رمز حرکت به سوی خدا است؛ خداوند در فرازهای مختلف قرآن، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را امر به صبر فرموده که در برخی آیات، صبر به صورت مطلق و در برخی دیگر، صبر در موارد خاصى ستایش شده است. گویا می‌خواهد رمز پیروزى در تمام زمینه‌ها را صبر معرفى ‌کند و شاید علت همراه شدن آن با نماز[7] این باشد که نماز حرکت آفرین است و صبر، مقاومت را ایجاب می‌کند و این دو در کنار هم به نتیجه و پیروزى می‌رسند.
4. صبر وسیله وابستگى به خدا است و با اتکاء به نفس تلازم دارد. قرآن تأثیر صبر را فلاح و رستگاری براى صابر عنوان می‌کند.[8] این تأثیر به‌گونه‌اى است که می‌تواند انسان را از هلاکت نجات بخشیده و از قعر جهنم به سوى مراتب بالاى بهشت رهنمون شود.
نتیجه گیری:
بنابراین، با توجه به این موارد و مباحث دیگر درباره صبر می‌توان پی برد که چرا خداوند صابران را دوست دارد؛ و به طور کوتاه گفت که؛ صبر، با همه جوانب آن، انسان را در مسیر رسیدن به کمال الهی محافظت می‌کند، و خداوند هرچه را که به او برساند، دوست دارد.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم