نرجس
 
   



اخلاق آیت الله قرهی؛

مؤمن، اهل مکر نیست و مرز مکر و زیرکی را می‌داند

آیت الله قرهی گفت: مؤمنی که سیّاس کیّاس است، یکی از خصایصش این است که به جایی می‌رسد که مرزها را می‌شناسد، مرز بین کفر و اسلام، مرز بین خدعه و زیرکی، مرز بین مکر و فطانیّت و … را می فهمد.

وارث: متن زیر مشروح درس اخلاق اخیر آیت الله قرهی است که در ادامه می خوانید؛

برترین مجالس دنیا

«أفضل المجالس، مجالس الذّکر»، فرمودند: برترین، بالاترین و با فضیلت‌ترین مجالس، مجالس ذکر است. ذکر یعنی انسان یادش بیاید که کیست، چیست، از کجاست، به مبدأ خود تفکّر کند، به حرکت خود باندیشید و به غایت خود تأمّل داشته باشد. ذکر یعنی یاد آن کسی که انسان را آفرید.

مجلس ذکر یعنی مجلسی که انسان را به معرفت برساند. مجلس ذکر، مجلس یادآوری است که به انسان بگوید: تو از کجایی و چه کاری باید انجام بدهی و به کجا بروی. اخلاق، مجلس ذکر است. بحث اخلاق، بحث تأمل، تدبّر و تفکّر در خویشنِ خویش انسانی است. از بالاترین مجالس، مجلس اخلاق است که انسان را متنبّه، بیدار و هشیار کند و او را به خوداندیشی وادار کند. اگر کسی این‌گونه شد، آرام آرام به معرفت نفس می‌رسد و هر کس به معرفت نفس رسید، به معرفت ربّ نیز خواهد رسید، «من عرف نفسه فقد عرف ربّه».

لذا مجالس اخلاق، مجالس ذکر عظیم است. مجالس اخلاق، مجالس بریدن از دنیا و مافیها و رسیدن به حقیقت انسانی است، ولو ساعاتی انسان از دنیا و مافیهایش جدا شود و به خود بیاندیشد که من چه کردم و بر سر سرنوشت انسانی خودم که باید خلیفه‌الله می‌شدم، چه آوردم؟

پس خصوصیّات مجالس ذکر، تأمّل و تفکّر در انسانیّت انسان است و نهایتاً به بیداری و إن‌شاءالله حرکت به سمت پروردگار عالم می‌انجامد. اخلاق، اعظم و اکبر این مجالس است.

مجالس ذکر، انسان را به تفکّر می‌اندازد و بحث ما هم این بود: اگر انسان بخواهد از رذائل دور شود، باید به فضائل اخلاقی بیاندیشد. چون حسب روایات شریفه‌ای که بیان کردیم، هر کس به هر چه بیاندیشد، نهایت قضیّه، به آن مطلب ورود پیدا می‌کند. اگر نعوذبالله به پلیدی‌ها، پلشتی‌ها و زشتی‌ها فکر کند، خدای ناکرده یک موقع می‌بیند که مبتلا شده است و اگر به خوبی‌ها بیاندیشد، حتّی احوال خوبان عالم را مطالعه کند، در خوبی‌ها قرار می‌گیرد.

نسخه ­ای برای خروج از رذائل

در این جلسه می‌خواهم اصرار بر این موضوع داشته باشم؛ چون رسیده است و آن، این است: هر کس در هر رشته‌ی تحصیلی هست، هر کس با هر مشغله‌ی فکری و شغلی هست، حتماً در طیّ هفته و اگر شد هر روز، حالات بزرگان را مطالعه کند که عجیب اثر می‌گذارد. فرمودند: ولو به تکرارش. یعنی اگر یک مرتبه کتابی را از احوالات مردان الهی و کسانی که طیّ طریق کردند، خواندید، باز هم آن را بخوانید.

خواندن حالات اولیاء خدا و اعاظم، یک تنبّه است، انسان را بیدار می‌کند و سبب می‌شود او بیاندیشد که اینان که با این فضائل هستند، چه کردند که این‌گونه شدند و چرا من این‌گونه نیستم؟! لذا شاید خواندن حالات بزرگان، خودش عامل حرکت باشد.

پس به نظر بنده می‌آید فرض است (نه وجوب به آن معنا که بعضی ایراد بگیرند؛ چون هر کسی از ظنّ خود شد یار من) که انسان، هر کس در هر شغلی هست، با خواندن فضائل اهل فضل و علمای عامل، تأمّلی در حرکات آنان و خودش داشته باشد، ولو روزی یک ورق. نمی‌گویم: تمام وقتتان را بگذارید، امّا ولو ده دقیقه در روز را به این امر اختصاص دهید. این‌قدر ما وقت‌ها داریم که تلف می‌شود، مع‌الأسف (با تأسّف بسیار زیاد) چقدر پیامک‌ها، لطیفه‌ها و … می‌خوانیم و دقایق عمرمان، پای فیلم‌ها و سریال‌ها هدر می‌رود، امّا ده دقیقه تأمّل نمی‌کنیم.

پس اگر انسان هر روز ده دقیقه حالات بزرگان را مطالعه کند، آن احادیثی که می‌خواند و می‌شنود، بعدها بر روی او اثر می‌گذارد. این یک کد و دستورالعملی است که اولیاء دادند.

شاید بپرسیم: چه کنیم فکر ما هم الهی شود و از تفکّر در رذائل خروج پیدا کنیم و حالمان، حال خوبان عالم شود، نسخه‌ی این مطلب چیست؟ یکی از نسخه‌ها این است: چه جوان، چه پیر، چه زن و چه مرد، در هر موقعیّت شغلی که هست، هر روز ولو ده دقیقه و یا یک ورقه در حالات اولیاء خدا مطالعه کنیم. تفکّر در این فضائل سبب می‌شود که انسان به این مطلب برسد که مگر آن اولیاء الهی چه کردند که من نتوانستم و این‌طور جلو می‌رود. لذا این را برای خودمان فرض بدانیم، بعد ببینیم چه غوغایی می‌شود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-11-26] [ 08:44:00 ق.ظ ]




 

هیزم بر در خانه!

همانطور که به اشاره در شرح مبسوط ابن قتیبه آمده است، جهت تهدید برای گرفتن بیعت مهاجمان اقوام به انباشتن هیزم بر در خانه نمودند. ابن ابی الحدید از علمای اهل سنت در شرح نهج البلاغه به نقل از مسعودی می نویسد: «قال المسعودی: و کان عروة بن الزبیر بعذرأ خاه عبدالله فی حصر بنی هاشم فی الشعب و جمعه الحطب یحرقهم و یقول: إنمّا اراد بذلک الا تنتش اکلمة و لا یختلف المسلمون و إن یدخلوا فی الطاعة فتکون الکلمة واحدة کما فعل عمر بن الخطاب ببنی هاشم لما تأخروا عن بیعة ابی بکر فإنّه أحضر الحطب لیحرق علیهم الدار»؛ «مسعودی می گوید: عروة بن زبیر برادرش عبدالله را در محاصره بنی هاشم در دره ای و جمع آوری کردن هیزم توسط او برای آتش زدن آنان معذور می دانست و می گفت: او این کار را برای این کرد که تفرقه و پراکندگی ایجاد نشود و مسلمانان با هم اختلاف نکنند و آنان (بنی هاشم) نیز به اطاعت او در آیند و در نتیجه با هم متحد شوند همانطور که عمر بن خطاب این کار را با بنی هاشم کرد وقتی آنان از بیعت با ابوبکر درنگ کردند.» (7)

براساس گفته این عالم اهل تسنّن جمع آوری هیزم برای آتش زدن درب منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) واقعه ای تاریخی است و این مطلب توسط شخص عمر بن خطاب براساس نقل مسعودی انجام گرفته است البته تلاش برای تبیین دلیل و به بیان دیگر توجیه این اقدام مطلب دیگری است که البته در قانع کننده بودن و یا نبودن آن نیز می توان سخن گفت که مجالی دیگر می طلبد. اما به طور ضمنی و البته قطعی می توان اعتراف علمای سنت به اقدام شخص خلیفه اول به این کار را براساس مستندات تاریخی بدست آورد.

 

سند دیگری بر این مضمون بیان ابن خیزرانه در کتاب غرر است که علی محمد فتح الدین الحنفی آن را نقل نموده است که «از زید بن السلم روایت می کند که من از جمله کسانی بودم که به هنگام خودداری علی (علیه السلام) و یارانش از بیعت به همراه عمر هیزم به طرف درب خانه فاطمه(علیهاالسلام) بردیم…»(8)

جمع آوری هیزم در پشت درب خانه امیرالمومنین(علیه السلام) امری تاریخی است که هیچ جای شبهه و شکی در آن نیست که در برخی دیگر از اسناد از شیعه و سنّی نیز آمده است که از آن جمله می توان به کتاب سلیم از قیس الهلالی و تفسیر عیاشی و بحارالانوار و بسیاری دیگر از کتب شیعه اشاره نمود. برخی از اسناد اهل سنت نیز در این موضوع عبارتند از: الامامه و السیاسة از ابن قتیبة، انساب الاشراف از البلاذری موتمر علمای بغداد از مقاتل بن عطیه، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، اعلام النساء از عمر رضا کحاله و نیز کتاب عمر بن الخطاب از عبدالرحمن احمد البکری.(9)

 

نتیجه

هجوم به منزل دخت گرامی اسلام و جمع آوری هیزم به در منزل ایشان از جمله مستندات تاریخی است که منابع اهل سنت و شیعه در آن متفق القول هستند.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-11-25] [ 09:35:00 ق.ظ ]




داستان هجوم به خانه علی(علیه السلام)!

 

 

 

 

 

اسناد اهل تسنن در شهادت زهرا(سلام الله علیها)


پس از شهادت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) و ماجرای سقیفه که البته در این نوشتار مجال پرداختن بدان نیست، بیعت گرفتن برای خلیفه آغاز شد. و این آغاز ماجرای شهادت زهرا(سلام الله علیها) بود. براساس اسناد اهل سنت و شیعه هنگامی که علی(علیه السلام) از بیعت با ابوبکر کناره گیری کرد


 

ایام شهادت بزرگ بانویی است که شاید نخستین وجه هویت او آن است که دخت گرامی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بوده است. مسلمانان همواره تا ابد داغ مصیبت عظیم را در دل خواهند داشت و چقدر می تواند خوب باشد اگر به تاریخ رجوع کنیم مستندات واقعه شهادت زهرا (سلام الله علیها) را از ذیل روایات مسلمانان از شیعه و اهل تسنن بیرون بکشیم!

پس از شهادت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) و ماجرای سقیفه که البته در این نوشتار مجال پرداختن بدان نیست، بیعت گرفتن برای خلیفه آغاز شد. و این آغاز ماجرای شهادت زهرا(سلام الله علیها) بود. براساس اسناد اهل سنت و شیعه هنگامی که علی(علیه السلام) از بیعت با ابوبکر کناره گیری کرد، ابوبکر، عمر بن خطاب را به سوی علی(علیه السلام) فرستاد و گفت: او را با سخت ترین تندی و عتاب(برای بیعت گرفتن) به نزد من بیاور. عین عبارت البلاذری از علمای اهل تسنن در کتاب انساب الاشراف چنین است: «بعث ابوبکر عمر بن الخطاب الی علی(علیه السلام) حین قعد عن بیعته و قال ائتنی به بأعنف العنف …(1)

علامه حلّی از علمای شیعه در کتاب نهج الحق و کشف الصدق تصریح فرموده اند که ابوبکر در صورت امتناع علی(علیه السلام) از بیعت حکم جنگ با ایشان را صادر نمود.(2) ابن عبدربه از علمای اهل تسنن در العقد الفرید حتی اذعان نموده است که ابوبکر دستور داد اگر علی(علیه السلام) و عباس از بیعت امتناع کردند آنها را بکش: «ان ابیا (علی (علیه السلام) و العباس) فقا تلهما.» (3)

 

هجوم به منزل

جوهری از علمای اهل تسنن در السقیفه و فدک قریب به این مضمون را تصریح نموده است که: «و بلغ ابابکر و عمر انّ جماعة من الهاجرین والانصار فقد اجتمعوا مع علی بن ابیطالب فی منزل فاطمه بنت رسول الله فأتوا فی جماعته حتّی هجموا الدار…»

صدای فاطمه(سلام الله علیها) و گریه اش را شنیدند، باز گشتند، در حالی که اشک می ریختند و نزدیک بود که دل هایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود. پس آنها علی(علیه السلام) را از خانه بیرون کشیده و او را به سوی ابوبکر بردند و به او گفتند: بیعت کن! پس فرمود: اگر بیعت نکنم چه می کنید؟ گفتند: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، گردنت را خواهیم زد.»

به ابابکر و عمر خبر رسید که عده ای از مهاجرین و انصار با علی بن ابی طالب(علیه السلام) در خانه فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اجتماع نموده اند، پس با جماعتی آمدند تا اینکه به خانه هجوم آوردند… (4)

شرح واقعه هجوم به منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) در روایات شیعه و اهل تسنن با جزییات آمده است و لازم است برای مشخص شدن ابعاد شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مورد بررسی دقیقتری قرار بگیرد. ابن قتیبه از علمای اهل سنت در کتاب الامامة و السیاسة که معروف به تاریخ الخلفاء است به شرح مفصّل هجوم به منزل دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) پرداخته است.

بر اساس شرح ابن قتیبه هجوم، دو بار تکرار شده است. وی هجوم اول را چنین شرح می دهد: «ابوبکر گروهی را جویا شد که از بیعت با او تخلّف کرده و نزد علی(علیه السلام) می باشند. پس عمر را به سوی آنها فرستاد، عمر نزد آنها آمده و آنها را صدا زد و حال آن که ایشان در خانه علی(علیه السلام) بودند. ولی آنها از خارج شدن امتناع ورزیدند پس … هیزم طلب کرد و گفت: به آن خدایی که جان عمر در دست اوست یا از خانه خارج می شوید یا خانه را با تمام کسانی که در آن هستند، می سوزانم. به وی گفته شد: ای ابا حفص، فاطمه (سلام الله علیها) در این خانه است. او گفت: اگر چه (فاطمه در خانه باشد.) پس آن گروه خارج شدند و با ابوبکر بیعت کردند جز علی(علیه السلام).» جهت ارائه اسناد دقیقتر در این باره عین متن عربی ابن قتیبة را نیز می آوریم:

«ان ابابکر تفقد قوماً تخلّفوا عن بیعته عنه علی(علیه السلام) فبعث إلیهم عمر فجاء فناداهم و هم فی دار علی(علیه السلام) فأبوا عن تخرجوا فدعا بالحطب و قال: والذی نفس عمر بیده لتخرجن او لاحرقنها علی من فیها. فقیل له: یا اباحفص انّ فیها فاطمة. قال: و إن! فتخرجوا فبایعوا الاّ علیاً(علیه السلام).»(5)

دو بار هجوم کردند!

 

هجوم اول سبب شد همه افرادی که در منزل علی(علیه السلام) جمع شده بودند برای بیعت نزد ابوبکر روند، به جز خود امیرالمومنین(علیه السلام) که در منزل باقی ماند. ابن قتیبه از نظر تاریخی هجوم دومی را نیز مفصّلاً شرح می دهد که پس از امتناع علی(علیه السلام) از بیعت روی داده است: «پس عمر نزد ابوبکر آمد و به او گفت: آیا از این کسی که تخلّف نموده بیعت نمی گیری؟ پس ابوبکر به قنفذ گفت: برو و علی(علیه السلام) را بخوان … برای بار دوم عمر گفت: به این کسی که از بیعت با تو تخلّف نموده مهلت نده. بعد ابوبکر به قنفذ گفت: برگرد به سوی او و به او بگو، خلیفه رسول الله(صلی الله علیه و آله) تو را می خواند که با او بیعت کنی… سپس عمر برخاست و گروهی با او حرکت کردند تا به درب خانه فاطمه(سلام الله علیها) رسیدند. پس درب را کوبیدند. فاطمه(علیهاالسلام) چون صدای آنها را شنید با ندای بسیار بلند فرمود: ای پدر، ای رسول خدا، بعد از تو از ابن خطاب و ابن ابی قحافه چه ها بر سر ما آمد.

پس جمعی از آن گروه چون صدای فاطمه(سلام الله علیها) و گریه اش را شنیدند، باز گشتند، در حالی که اشک می ریختند و نزدیک بود که دل هایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود. ولی عمر با جمعی باقی ماند.

پس آنها علی(علیه السلام) را از خانه بیرون کشیده و او را به سوی ابوبکر بردند و به او گفتند: بیعت کن! پس فرمود: اگر بیعت نکنم چه می کنید؟ گفتند: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، گردنت را خواهیم زد.» عین عبارات عربی ابن قتیبة در تاریخ الخلفاء در باره هجوم دوم چنین است: «… فأتی عمر ابابکر فقال له الا تاخذ هذا المتخلّف عنک بالبیعة؟ فقال ابوبکر لقنفذ اذهب فادع لی علیاً… فقال عمر الثانیة لا تمهل هذا متخلّف عنک بالبیعة. فقال ابوبکر لقنفذ: عُد إلیه فقل له خلیفة رسول الله یدعوک لتبایع … ثمّ قام عمر فمتنی معه جماعة حتی اتوا باب فاطمه(سلام الله علیها) فدقّوا الباب فلما سمعت اصواتهم نادت باعلی صوت ها: یا ابت یا رسول الله ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن قحافة؟ فلماً مع القوم صوت ها و بکاء ها الضرفوا باکین و کادت قلوبهم تنصدع و اکبادهم تنفطر و بقی عمر و معه قوم: فاجرجوا علیاً(علیه السلام) فمضوا به الی ابی بکر فقال له: بایع. فقال(علیه السلام) إن لم افعله فمه؟ قالوا: إذاً والله الذی لا اله الاّ هو نضرب عنقک.»(6)

که علی محمد فتح الدین الحنفی آن را نقل نموده است که «از زید بن السلم روایت می کند که من از جمله کسانی بودم که به هنگام خودداری علی (علیه السلام) و یارانش از بیعت به همراه عمر هیزم به طرف درب خانه فاطمه(علیهاالسلام

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




برای روش برای آموزش نظم وانضباط به یک کودک نوپا پیست؟

بهترین روش برای آموزش نظم و انضباط به یک کودک نوپا چیست؟

نی نی سایت: باید به نظم و انضباط به عنوان بخشی از آموزش نگاه کرد نه شکلی از تنبیه کردن. فرزند شما باید یاد بگیرد چگونه با دیگران همراه شود و در امان بماند. او دانش‌آموز مشتاقی است اما مهم‌ترین درس‌ها (مانند سهیم شدن با دیگران، صبر،‌همکاری و احتیاط) چند سالی زمان می‌برد تا برایش جا بیفتند. به عنوان معلم اصلی‌فرزندتان، ‌این وظیفه شما است که این آموزش‌ها را با پیگیری، صبر و دلسوزی تقویت کنید. ثبات داشتن برای بچه‌ها بسیار مهم است. 
از تکرار کردن خودتان نترسید. شاید لازم باشد یک کودک نوپا، قبل از اینکه پیامی را بگیرد و درک کند‌واقعا آن را صد‌‌مرتبه بشنود. زمانی که او در مقابل خواسته‌ای که دارد بی‌ادبی و گستاخی می‌کند نیازی به سخنرانی ندارد. به او یک «نه» محکم بگویید و اگر دلتان خواست توضیح کوتاهی هم برایش بدهید مثلا به او بگویید «ممکن است آسیب ببینی» یا «آن یک اسباب‌بازی» نیست. سپس نظرش را به یک فعالیت مطلوب‌تر تغییر دهید.  کودکان نوپا معمولا کم‌حوصله‌اند بنابر‌این او با پیشنهاد شما خوشحال می‌شود و آن کار را شروع می‌کند.

 

فرصت دادن به بچه می‌تواند مفید باشد. اما تعداد بسیار کمی از کودکان، تا قبل از 3 ‌سالگی مفهوم آن را درک می‌کنند. برای بچه‌های کوچک‌تر فرصت دادن یا تایم اوت دادن، گیج‌کننده و خسته‌کننده است. اگر کودکتان آنقدر بزرگ هست که معنای فرصت دادن را بفهمد،‌از این زمان‌ها، کم استفاده کنید و آنها را به 3 دقیقه یا کمتر برسانید به اندازه‌ای که او بتواند خودش را کنترل کند. به جای اینکه او را به اتاقش بفرستید، او را روی یک صندلی بنشانید. چون شما نمی‌خواهید که او با تنبیه‌کردن، به اتاقش وابسته شود. بنابر‌این در نظر بگیرید که با او نشسته‌اید. او احتمالا زودتر آرام می‌شود و شما هم دوباره می‌توانید استراحت کنید.
مهم نیست که کودکتان چقدر بد رفتار می‌‌کند، اما به هر‌‌حال شما نباید از گزینه کتک زدن استفاده کنید. ضربه محکم به باسن و یا سیلی زدن به بچه باعث می‌شود که او ترس از پدر و مادر را یاد بگیرد. حتی اگر شما قصد صدمه زدن به فرزندتان را نداشته باشید، اما در زمان عصبانیت خیلی راحت کنترل‌تان را از دست می‌دهید. اگر شما حس می‌کنید که دلتان می‌خواهد فرزندتان را کتک بزنید،‌به خودتان کمی فرصت دهید تا این احساس فروکش کند.
نظم و انضباط همیشه نتیجه منفی ندارد. وقتی فهمیدید کودکتان خوب شده است به او جایزه بدهید مانند بازی کردن با اسباب‌بازی‌ها به همراه یک دوست و یا یک ظرف غذای خوشمزه! بنابر‌این او یاد می‌گیرد که برای جلب توجه شما نباید بی‌ادبی کند. در نهایت برای کودکان به راحتی این کار را ممکن می‌کنید که کار‌های درست را انجام دهد. برای مثال وقتی فرزندتان خسته و گرسنه است، او را به خرید‌های طولانی نبرید تا با چیز‌هایی که اجازه ندارد به آنها دست بزند محاصره‌نشود. اگر دنیای کودکتان با وسوسه به هم بریزد، شما تمام روز را باید صرف «نه» گفتن کنید. به او فرصت‌بیشتری برای بازی کردن و کشف کردن بدهید اما در عوض شانسش را برای به دردسر افتادن کاهش دهید

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




شیوه ای که حضرت زهرا(علیهاالسلام) برای زندگی می آموزد

 

 

 

 

 

یکی از راه های دستیابی به سعادت و بهره مندی از معنویت که آرامش را در پی خواهد داشت، دانستن شیوه های بهتری برای زندگی در جامعه است. آموزه های مختلفی که از جانب حضرت زهرا به دست ما رسیده است می تواند راهگشا باشد.

فرآوری: محمد باعزم - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 

برای نهادینه كردن سبك زندگی اسلامی، ابتدا لازم است چنین سبكی تبیین شود. برای دستیابی به این هدف باید پژوهش‌های راهبردی انجام و چیستی سبك زندگی اسلامی و ایرانی و ابعاد آن مشخص شود. البته این كار، مشكل نیست چون منابع غنی اسلامی و روایی، قرآن و نهج‌البلاغه در اختیار ما قرار دارد. اما بهترین راه برای پی بردن به سبك زندگی اسلامی بهره‌مندی از زندگی پیامبر اسلام و اهل بیت ایشان است كه از هر كس به حقایق اسلام آگاه‌ترند. یكی از اهل بیت(علیه السلام) كه بی‌شك از نزدیك‌ترین‌ها به حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) نیز می‌باشد دختر گرامی ایشان فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است.

تحقق سبك زندگی دینی با تأمل در ابعاد زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) امكانپذیر است. به بركت حاكمیت فرهنگ ناب فاطمی در جامعه، امروز زنان مسلمان ایرانی الگویی برای زنان آزاده دنیا هستند.

آنچه که از آن به عنوان سبک زندگی شناخته می شود، انتخاب روش و شیوه صحیح برای زندگی که ضامن و تامین کننده خواست های مادی و معنوی ما است و ما را به آرامش می رساند است. هر انسانی در زندگی خود تلاش می کند تا با بهره گیری از روش های مختلف و امتحان کردن راه های متعدد به دنبال آرامشی که می خواهد برسد. به نظر می رسد که راهی که ائمه معصومین علیهم السلام به ما پیشنهاد می دهند برای یک بار هم که شده،ارزش امتحان کردن و پیاده کردن در زندگی را داشته باشد.

یکی از راه های دست یابی به سعادت و بهره مندی از معنویت که آرامش را در پی خواهد داشت، دانستن شیوه های بهتری برای زندگی در جامعه است. آموزه های مختلفی که از جانب حضرت زهرا به دست ما رسیده است می تواند راهگشا باشد.

حضرت زهرا و ارائه الگوی زندگی

این الگوی متعالی در تاریخ پرشکوه اسلام موجود است، الگویی که به راستی راهبر و راهگشا بوده و همواره انسان را به سوی معیارها و ساختارهای وجودی خویش فرا می خواند. آن الگوی راستین و متعالی نمونه ای غیر از زندگانی حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها نیست؛ شایسته است که زنان و بانوان مسلمان ایرانی با توجه به پیش رو داشتن چنین الگوی گرانبها و ارزشمندی در تنظیم سبک زندگی خویش به آن حضرت اقتدا نمایند.

یكی از اصول مهم در زندگی به ویژه زندگی مشترك از خودگذشتگی است. در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز ایثار موج می‌زند. احترامی كه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) برای پدر خود قائل بودند در نوع خود بی‌نظیر است. برای مثال هنگامی  كه حضرت علی(علیه السلام) برای خواستگاری حضرت  آمده بودند، حضرت زهرا(سلام الله علیها) به پدر خود فرمودند: «پدر، نظر شما بر نظر من اولی‌تر است» و این یعنی احترام و تعامل یك دختر با پدر در سبك زندگی اسلامی. اما باید به این موضوع اذعان داشت كه منظور از سبك زندگی اسلامی این نیست كه ما با همان وسایل و روش‌های 1400 سال پیش زندگی كنیم، بلكه مقصود این است كه سبك را همان سبك صداقت و امانت و به طور كل اسلامی نگاه داشته و نوع را با توجه به مقتضیات زمان تغییر دهیم. لیكن باید توجه داشته باشیم پیش از آنكه سبك زندگی غربی بر اذهان جوانان ما تسلط یابد، باید دست به كار شویم. 

موضوع از خودگذشتگی نه به معنای آن است که ما از حقوق خود دست بکشیم و گمان کنیم که بر اساس دستورات حضرت زهرا عمل می کنیم بلکه به این معناست که در جامعه ای ارزش های مختلف اخلاقی به هر نحو ممکن به فراموشی سپرده شده و نوع زندگی مردم را به سمتی کشانده که برای همدیگر احترام و ارزشی انسانی قائل نیستند، تا حدودی با استفاده از این الگو بتوان جامعه متعادل تر و صبورتر داشت.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم