نرجس
 
   



عوامل ترک نماز

كسي كه نسبت به خواندن يا نخواندن نماز بي تفاوت شده( با علم به ارزش و اهميت نماز و مطالعه كتبي چون آداب الصلوه امام(ره) و اسرار الصلوه ميرزا جواد آقاملكي) چه كند؟ چطور اين سبك شماري را كنار بگذارد؟

دوست عزيز در خصوص چنين فردي ابتدا بايد به ريشه يابي عواملي كه موجب شده تا نسبت به نماز بي تفاوت شود پرداخت ؛ سپس در برطرف نمودن اين عوامل برنامه ريزي و اقدام نمود .
بطور كلي عواملي كه موجب مي شود تا فردي با علم به ارزش و اهميت نماز نسبت به آن بي تفاوت گردد به دو دسته عمده قابل تقسیم بندی می باشد :
الف : عوامل زود گذر و غير پايدار
گاهی اوقات کاهش معنویت در انسان از جمله نماز معلول عواملی زود گذر و ناپايدار مي باشد كه در صورت مقداري توجه و عبور از شرايط بوجود آمده انسان به سرعت به مسیر اصلی خود باز گشته و چه بسا با اشتیاق بیشتر به مسائل معنوی بپردازد که در اینجا به سه نمونه از این عوامل اشاره می نمائیم
1- برخي اوقات از دست دادن حالات معنوي نتيجه برخي اتفاقات و حوادث زندگي مي باشد از نگاه روان شناختي انسان از نظر خلقى و عاطفى معمولاً حالت يكنواخت ندارد. همه انسان‏ها كم و بيش دوره‏هايى از غمگينى و افسردگى را تجربه مى‏كنند و اين امر طبيعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل از دست دادن عزيزى، شكست در بعضى از امورات زندگى ويا برآورده نشدن خواسته و آرزويي ، و يا دست نيافتن به محبوب و مطلوب خود (مثل دختراني كه در مسير ازدواج با مشكل مواجه مي شوند ) . و يا حتي انتظار عنايت و لطف و توجه خاصي از طرف خدا داشته باشند اما حاصل نشده باشد و همچنين زندگى كردن در غربت و دوري از خانواده و صدها عامل ديگر که هر يک از آنها مي تواند در حالات معنوي انسان تاثير گذار باشد و موجب کاهش حالات معنوي در انسان گردد .
2- تحميل عبادات مستحبي به خود به هنگام عدم آمادگي روحي
انسان براي انجام اعمال مستحبی (همچون نماز شب و خواندن ادعیه ، حضور در مراسمهاي معنوي ) همواره از لحاظ روحي داراي آمادگي نمي باشد بلكه گاهي اوقات در حال نشاط و آمادگي معنوي و گاهي اوقات هم آمادگي و نشاط لازم را ندارد .
لذا اگر فردي در حالت ادبار و بي ميلي به انجام مستحبات پرداخته و اين امور را به خود تحميل نمايد به مرور زمان موجب دل زدگي از امور معنوي و در نهايت منجر به دست دادن حالات معنوي مي گردد.
3- خستگي ناشي از فعالتهاي روزانه
انتخاب واحد هاي درسي متعدد و فعاليتهاي جنبي آن موجب خستگي جسمي مي شود و اين خستگي جسمي بدنبال خود خستگي روحي و بي حالي نسبت به نماز و ديگر عبادات را نيز بدنبال خواهد داشت .
در صورتي كه علت بي تفاوتي نماز چنين عواملي باشد با مقداري صبر ، تامل ، كاهش فشارهاي روحي و رواني و همچنين برنامه ريزي صحيح در امور معنوي وي را مجددا به نماز علاقه مند نمود .

ب : عوامل پایدار
گاهی اوقات بي تفاوتي در نماز معلول عواملیست که در وجود انسان ریشه دوانده و در صورت عدم ریشه یابی و برطرف نمودن آن می تواند انسان را به نابودی بکشاند ؛ در اینصورت باید توجه بيشتري نسبت به شناسايي اين عوامل اقدام نموده و به برطرف نمودن آن پرداخت .
مهمترين اين عوامل كه ممكن است باعث بي تفاوت شدن چنين افرادي نسبت به نماز گردد به شرح ذيل مي باشد .
اول : گناه
این عامل از عواملي است که تاثير فراواني در بي تفاوتي انسان نسبت به نماز دارد ؛ چراكه رو آوردن به گناه در واقع پشت نمودن به دستورات الهي مي باشد و هر چه انسان در گناه بيشتر غوطه ور گردد از امور معنوي بيشتر فاصله مي گيرد .
بعضي از گناهان که معمولا دامنگير جامعه امروزي و بويژه جوانان مي باشد از قرار ذيل است .
1- ديدن صحنه هاي و تصاوير غير اخلاقي از طريق اينترنت ، ماهواره ، تلفن همراه و …
2- چشم چراني
3- برقراري روابط نامشروع با جنس مخالف
4- استفاده از غذاهايي كه حلال نيستند.
5- استفاده از غذاهايي كه پاك نيستند.
6- دروغ گفتن
7- استهزاء و تحقير مؤمنان است (نقطه‏هاى‏آغازدراخلاق‏عملى ص : 289)
8- تكرار گناه به حدي كه دل سياه گردد و شوق عبادت گرفته شود. كه با تفحص در نفس خود بايد علت را پيدا كرد و مداوا نمود.
9- ايجاد مزاحمت و آزار همکلاسي ها و يا هم خوابگاهي ها
10- خود ارضائي
در صورتيكه علت بي تفاوتي به نماز چنين مسائلي مي باشد بهترين راه آشنا نمودن اينگونه افراد با پيامدهاي منفي گناهان و تشويق به ترك گناه و معاصي كوچك و بزرگ از جمله ترك تماشاى فيلم ها و صحنه هاى مبتذل و آلوده به گناه و همين طور حضور در محيط هاى ناسالم مي باشد . (1)
دوم : سست شدن بنیه های اعتقادی
امروزه بخش عظيمي از جوانان که در کتب درسي خوانده اند که خدا و قيامتي هست و مسائل ديني تا حدودي به آنان گفته شده و ليکن به باور و يقين نرسيده اند . اینگونه افراد اصول اعتقادي را به صورت مستدل و متقن فرا نگرفته بلکه اصول را چون فروع مقلدانه باور دارد. تعاليم دين را با انگيزه و اعتقاد انجام نمي دهد و بيش از آنکه با درايت و بينش همراه باشد با احساس و عاطفه با امور ديني برخورد دارند.
از همین رو اين ضعف در عقيده و عدم استواري آن بر پايه منطق موجب گردیده تا جوانان به محض مواجه شدن با القاء شبهات دینی که از سوی برخی اساتید و دانشجویان و کتب و نشریات و… ، به سرعت پایبندی خود را نسبت به مسائل دینی از دست داده و مسائل معنوی به شدت در آنها کمرنگ گردد عبادات خود را بطور فصلي انجام مي دهند و يا اينكه بطور كلي از آنها دست كشيده و حتي خجالت می کشند تا اعمال عبادي خود را انجام دهند .
لذا در خصوص چنين افرادي توصيه مي شود یک دوره مطالعاتی در زمینه اصول عقاید برنامه ریزی نمائید
در این باره مي توان از كتاب‏هاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى آغاز نموده و سپس از كتاب‏هاى استاد شهيد مطهرى مثل: «توحيد»، «نبوّت»، «اصل عدل در اسلام»، «امامت و رهبرى»، «معاد». كتاب «عدل الهى» آن شهيد هم مفيد است. كتاب «آموزش عقايد» اثر استاد مصباح هم در سير مطالعاتى اصول عقايد مفيد و لازم است.
سوم : احساس گناه و شرمساري از اعمال خويش
برخی بدلیل گرفتار دانستن خود به گناه از درگاه الهی مایوس شده و چنین می پندارند که آب از سرشان گذشته و دیگر راه برگشتی برای آنها وجود ندارد لذا نسبت به تمامي مسائل عبادي از جمله نماز بي تفاوت مي شوند .
اگر سستي در نماز – خداي ناكرده - بواسطه گناهي مي باشد ؛ خوب است به اينگونه افراد ياآوري شود كه خداوند راه بازگشت را بسوي همه گناه كاران باز گذاشته تا جايي كه از كساني كه خداوند متعال خيلي آنها را دوست دارد آنهايي هستند كه با وجود گناهان مكرري كه در گذشته داشته اند به دامن امن الهي باز گشته و توبه مي كنند .
در قرآن كريم آمده است : إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ (البقرة : 222) خداوند، توبه‏كنندگان را دوست دارد، و پاكان را(نيز) دوست دارد.
چهارم : قهر با خدا
برخی از افراد نیز بدلیل اینکه به خواسته های خود نمی رسند با خدا لج بازی نمودن و بوسیله ترک نماز با خدا قهر می کند .
اگر کسی با خدا قهر کرده بايد اين را بداند كه : چه بسا چيزهايى که انسان به آن دست مي يابد ، ولى سرانجام بلاى جان و مايه اندوهش مى‏گردد؛و چه بسيار اموري که در نظر انسان ناگوار و ناخوشايند است و گاه مورد نفرت او است ولي باطن و سرانجام آن براي او خير و مبارک است ، قرآن كريم بر اين حقيقت ريشه ‏دار انگشت کذاشته و مي فرمايد : و عسى ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسى ان تحبّوا شيئاً و هو شرّ لكم ؛ چه بسا چيزى را ناگواربد انيد ولى در واقع مايه خير شما است و چه بسا به چيزى دل ببنديد كه در واقع برايتان زيانبار است( بقره:6 21 ) .
پنجم :فقدان برنامه ريزي
به عنوان نمونه دانشجويان قبل از ورود به دانشگاه معمولا تحت نظارت والدين خود داراي برنامه اي منظم مي باشند (هم براي مسائل مادي و هم معنوي ) ؛اما به محض ورود به دانشگاه روال عادي زندگي افراد تغيير کرده به گونه اي که تقريبا تمامي مسئوليتهاي زندگي از جمله برنامه ريزي فعاليتهاي روزانه بر عهده خود دانشجو قرار مي گيرد . و متاسفانه برخي از دانشجويان بدليل فضاي باز محيط هاي دانشجويي نمي توانند آنگونه که بايد و شايد زندگي دانشجويي خود را بر اساس برنامه منظمي تنظيم نمايد تا هم بتوانند به نحو شايسته اي فعاليت هاي درسي خود را پيگيري نمايند و هم از مسائل معنوي دور نمانند لذا به مرور زمان در زندگي روزمره خود دچار برخي مشکلات مي گردند .
به عنوان نمونه دانشجويي که شبها را به شب نشينى و بيهودگى به نيمه مى‏رسانند، و معده خود را تا به حلقوم از خوردنى‏ها پر مى‏كنند، و سپس در جاي گرم و نرم خود به خواب ميروند، چنين خوابيده‏اى براى نماز شب بيدار نخواهد شد. چرا كه او از ابتداى شب اسباب خواب را فراهم مى‏كرده , بيدار شدن براي نماز را .
همچنين اگر دانشجويي تا ساعات پاياني شب خود را با رايانه و اينترنت و چت و … مشغول نمايد ؛ نبايد توقع داشته باشد که بتواند نماز صبحش را اول وقت بخواند (اگر نگوئيم که چنين کسي حتي نمي تواند براي نماز صبح بيدار شود ).
همينطور اگر دانشجويي بدون دليل منطقي ، واحد هاي درسي زيادي را انتخاب نمايد و خود را دچار سختي زيادي نمايد نه به تحصيل مفيد خود مي تواند ادامه دهد و نه به مسائل معنوي خود برسد . در مقابل نيز کساني در ايام تحصيل شب و روز خود را به بطالت و كارهاى بيهوده مى‏گذراند، نمى‏تواند در نماز و مناجات، توجه خود را كاملًا متمركز كند و از راه يابى خيالات باطل به ذهن خود جلوگيرى نمايد.
اينگونه افراد بايد براي طول روز خود برنامه اي منسجم تنظيم نمايند بگونه ايکه بتوانند هم نشاط عبادي خود را حفظ كرده و هم فعاليت هاي ديگر زندگي اعم از تفريح ،ورزش و كار و تحصيل خود را به خوبي ادامه دهند .
رسول خدا (صل الله عليه و آله ) توصيه نموده اند : سزاوار است براى عاقل اگر مغلوب هواى نفس نباشد كه شبانه روز خود را چهار قسمت نمايد،
اول : در يك قسمت حساب نفس خود را نمايد تا ببيند در شبانه روز چه كسب كرده خوبى يا بدى،
دوم : در يك قسمت حوائج خود را از حقتعالى بخواهد و با او مناجات كند و تفكر در صنايع و مخلوقات خداوند بنمايد،
سوم: در يك قسمت خلوت كند با برادران و دوستان (و بايد ايشان برادران و دوستانى باشند كه عيبهاى او را بگويند و او را از عيوبش اعراض دهند)
چهارم : يك قسمت را از براى نفس خود گذارد كه صرف در لذتهاى حلال كند. (ارشاد القلوب-ترجمه مسترحمى ج‏2ص 146 )
ششم : همنشيني با دوستان ناباب
بديهي است که نقش بسيار مهم دوستان در شکل دهي شخصيت انساني خصوصا در سنين نوجواني و جواني را نبايد ناديده انگاشت. دوستان شايسته و خوب در سوق دادن انسان به سوي سعادت و کمال موثرند و دوستان ناشايست درانحراف آدمي به سمت ناهنجاري هاي اخلا قي. چه بسا جواناني که در مسائل ديني علا قمند و به دينداري خود را غبند و ليکن در محيط هاي مختلف از قبيل محل هايي که در آن زندگي مي کنند يا محيط کار و تحصيل که در آن ساعاتي را سپري مي سازند با افرادي آشنا شوند كه كارهاى نادرست انجام مى‏دهند يا حرفهاى لغو و بيهوده مى‏زنند به مرور زمان موجب مى‏گردد كه حالات و رفتار آنها در روح انسان تأثير بگذارد و حال نماز و دعا و مناجات از انسان سلب شود و به تدريج او را در دام بي ديني و لا ابالي گري گرفتار مي کنند.
راهي كه در خصوص چنين افرادي توصيه مي شود كنترل دوستان پيرامون خانواده مي باشد ؛ لذا اگر دوستانى دارد كه اهل نماز نيستند و نسبت به مسائل دينى و شرعى توجه ندارند و از خانواده هاى لاابالى هستند بايد به نحوى او را از آن ها جدا شد و دوستانى مناسب را جايگزين آنها نمود .
1- تاثیر پذیری از محیط اطراف
برخی از محیط های غیر مذهبی فضایی را ایجاد می کنند که افراد برای مقید نشان دادن خود به مسائل مذهبی احساس خجالت می کنند .
در اينصورت بايد سعي شود در محيط زندگي خود اعم از دانشگاه و محله با كسانيكه که بيشتر اهل معنويت، نماز و دعا و با نشاط هستند معاشرت داشته باشيد و از گعده هايي که توأم با گناه و رفتارهاي غيراخلاقي است اجتناب کند.
2- تمسخر افراد جاهل و نادان
برخی اوقات نیز تمسخر برخی افراد نادان موجب سستی افراد نسبت به نماز می شود
راه نجات اينگونه افراد تقويت ايمان و ایجاد اعتماد به نفس برای مقابله و مواجهه با محیط های ناسالم ، تمسخرهای افراد نادان و همچنین خجالتی بودن مي باشد چرا كه وقتي انسان به درستي و حقانيت مسيري كه طي مي نمايد ايمان داشته باشد در هيچ شرايطي حاضر نمي شود به مسير درستي كه طي مي كند پشت نمايد .
3- اعمال و رفتار بعضی از نمازگزاران
عملکرد بد برخی از افراد مذهبی و نماز خوان خود باعث زده شدن افراد نسبت به نماز می شود .
اگر علت بي تفاوت شدن به نماز اينگونه مسائل مي باشد بايد توجه آنها را به الگوهاي واقعي اسلام اعم از معصومين و بزرگان ديني معطوف داشت نه كسانيكه فقط ظاهري از دين را براي خود برگزيده اند و در عمل خلاف دين انجام مي دهند
4- غفلت
بايد توجه كرد كه حب افسار گسيخته به دنيا و علاقه ي قلبي به تمايلات نفساني , انسان را دچار غفلت نموده و خود ريشه ي همه ي خطاها و گناهان است و در اثر اين غفلت است كه انواع گناهان از انسان سر خواهد زد و حتي در نماز هم , تمام توجه كسي كه محب دنيا است، به سمت دنيا و منابع آن خواهد بود و در نتيجه لذتي از نماز نمي برد و کم کم کاهل نماز شده و چه بسا نماز را ترک کند و به خسران ابدي گرفتار شود .
براي كسانيكه دچار غفلت شده اند توصيه مي شود پيامدهاي منفي ترك نماز و يا سبك شمردن آنرا يادآوري نمايد كه در اينجا به تعدادي از آنها اشاره مي شود :
1- ترك نماز، از عوامل جهنّمى شدن آدمى:
يكي از سؤال هايي كه بهشتيان از جهنميان مي پرسند در خصوص علت جهنمي شدن آنها مي باشد كه آنها ريشه و علت اصلي چنين عقوبتي را ترك نماز مطرح مي نمايند .
خداوند متعال اين مكالمه را چنين بيان داشته :
في‏ جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ (40) عَنِ الْمُجْرِمينَ (41) ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَرَ (42) قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (43) ( سوره المدثر(
آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى‏كنند… (40) از مجرمان: (41) چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» (42) مى‏گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم، (43(
2- اعراض كننده از نماز ؛ در دنيا زندگي پرمشقتي داشته و در قيامت كور محشور مي شود .
خداوند متعال نماز را به عنوان ذكر و ياد الهي معرفي نموده و بيان داشته است : وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري ( طه : 14) « و نماز را براى ياد من بپادار!» و در آيات ديگري از قرآن براي اين ذكر و ياد خدا ويژگي هايي مطرح نموده است از جمله اينكه يا ذكر و ياد الهي است كه دلها آرام مي گيرد أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ( الرعد : 28)«آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد!» و در آيه ديگر تصريح نموده هركس از ياد الهي رويگردان شود زندگي سختي داشته و در قيامت كور محشور مي شود آنجا كه مي فرمايد : وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏ ( طه : 124) « و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قيامت، او را نابينا محشور مى‏كنيم!»
بنا بر آنچه در اين آيات الهي ذكر گرديده كسيكه نماز نمي خواند علاوه بر از دست دادن آرامش در اين دنيا ؛ زندگي سختي داشته و در قيامت كور محشور مي شود .
3- بي نماز در حقيقت دين ندارد
بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلَاةِ
فاصله بين بنده و كفر ترك نماز است ( جامع الأخبار، ص: 74) (پيام پيامبر، ترجمه‏فارسى، ص: 665)
4- بي نماز خود را از ياري خداوند محروم مي كند
كسيكه نماز مي خواند در هر نمازي با گفتن «اياك نعبد و اياك نستعين » (پروردگارا فقط تو را مي پرستيم و فقط از تو ياري مي جوييم ) از خداوند طلب ياري مي جويد اما بي نماز خود را از اين ياري محروم مي نمايد .
5- شفاعت اهل بيت شامل كسيكه نماز را سبك مي شمارد نمي شود
به‎ ‎روايت‎ ‎شيخ‎ ‎صدوق ابوبصير‎ ‎مي‎ ‎گويد‎:‎پس‎ ‎از‎ ‎شهادت‎ ‎امام‎ ‎صادق‎ ‎عليه‎ ‎السلام‎ ‎نزد‎ ‎اُمِّ‎ ‎حميده (كنيز‎ ‎امام‎ ‎صادق‎ ‎عليه‎ ‎السلام) ‏براي‎ ‎عرض‎ ‎تسليت‎ ‎رفتيم،‎ ‎گريه‎ ‎كرد‎ ‎و‎ ‎ما‎ ‎نيز‎ ‎از‎ ‎گريه‎ ‎ي‎ ‎او‎ ‎گريه‎ ‎كرديم،‎ ‎سپس‎ ‎گفت‎:‎اي‎ ‎ابا‎ ‎محمد (لقب‎ ‎ديگر‎ ‎ابو‎ ‎بصير) ‏اگر‎ ‎امام‎ ‎صادق‎ ‎عليه‎ ‎السلام‎ ‎را‎ ‎هنگام‎ ‎مرگ‎ ‎مي‎ ‎ديدي،‎ ‎چيز‎ ‎عجيبي‎ ‎مشاهده‎ ‎مي‎ ‎نمودي‎ ‎؛چشمهاي‎ ‎خود‎ ‎را‎ ‎گشود‎ ‎و‎ ‎فرمود‎: ‎بستگانم‎ ‎را‎ ‎حاضر‎ ‎كنيد،ما‎ ‎همه‎ ‎ي‎ ‎آنها‎ ‎را‎ ‎حاضر‎ ‎كرديم،‎ ‎به‎ ‎آنها‎ ‎نگاه‎ ‎كرد‎ ‎و‎ ‎فرمود‎:‎‏ اِنَّ‎ ‎شَفاعَتَنا‎ ‎لا‎ ‎تَنالُ‎ ‎مُستَخِفّاً‎ ‎بِالصَّلوةِ : ‏همانا‎ ‎شفاعت‎ ‎ما‎ ‎به‎ ‎كسي‎ ‎كه‎ ‎نماز‎ ‎را‎ ‎سبك‎ ‎بشمرد‎ ‎،نرسد ( طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز، متن‏ج‏2، ص: 451)
6- ترك نماز موجب باطل شدن اعمال نيك انسان مي گردد :
رسول خدا صل الله علي وآله فرمودند : مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ‏
كسيكه بدون دليل نمازش را رها كند تا اينكه قضا شود بدرستيكه اعمالش را باطل كرده است . ( جامع الأخبار، ص: 73)
7- تارك الصلاه با قارون و فرعون و هامان محشور شده و با منافقين روانه جهنم مي شود
رسول خدا صل الله علي وآله فرمودند : لَا تُضَيِّعُوا صَلَاتَكُمْ فَإِنَّ مَنْ ضَيَّعَ صَلَاتَهُ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ أَخْزَاهُمْ- وَ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِينَ فَالْوَيْلُ لِمَنْ لَمْ يُحَافِظْ عَلَى صَلَاتِهِ‏
نمازتان را ضايع نكنيد ؛ بدرستيكه هر كس كه نمازش را ضايع كند خداوند او را با قارون و فرعون و هامان ( كه لعنت و ننگ الهي بر آنها باد ) محشور نمايد و واجب است بر خداوند كه داخل كند او را با منافقين پس واي بر كسيكه بر نمازش محاظت ننمايد . ( جامع الأخبار، ص: 74)
8- شيطان بر تارك الصلاه مسلط شده و او را دچار گرفتاريهاي بزرگ مي كند .
رسول خدا صل الله علي وآله فرمودند : لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ يَرْعَبُ مِنْ بَنِي آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ- فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ يَجْتَرِئُ عَلَيْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِي الْعَظَائِمِ‏
همواره شيطان از بني آدم گريزان است مادامي كه بر نماز هاي پنج گانه محافظت مي نمايد اما هنگاميكه آنها را ضايع نمايع بر او جرأت پيدا كرده و او را دچار گرفتاريهاى بزرگ مى‏كند. ( جامع الأخبار، ص: 74)
9- تارك نماز بر دين يهود يا نصارا يا مجوس خواهد مرد .
رسول خدا صل الله علي وآله فرمودند : مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ لَا يَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لَا يَخَافُ عِقَابَهَا فَلَا أُبَالِي أَنْ يَمُوتَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً أَوْ مَجُوسِيّاً
از پيامبر (ص) نقل شده است: هر كه نماز را ترك كند و اميدى به پاداش آن نداشته باشد و از كيفر آن نترسد، باكى ندارم كه يهودى يا نصرانى يا مجوسى بميرد. ( جامع الأخبار، ص: 74)
10-مصيبت هاي پانزده گانه در دنيا ، مرگ ، قبر و قيامت شامل سبك شمارنده نماز مي شود
در روايت آمده كه سرور زنان، فاطمه، دختر سرور پيامبران- كه درودهاى خداوند بر او و پدر و شوى و پسران اوصياء او باد- از پدر بزرگوارش حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله پرسيد: اى پدر جان! سزاى مردان و زنانى كه نماز را سبك بشمارند، چيست؟ فرمود: اى فاطمه، هر كس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبك بشمارد، خداوند او را به پانزده مصيبت گرفتار مى‏نمايد: شش چيز در سراى دنيا، و سه چيز هنگام مرگ، و سه چيز در قبرش، و سه چيز در قيامت هنگام بيرون آمدن از قبر.
مصيبتهايى كه در دار دنيا بدان مبتلا مى‏گردد عبارتند از:
1- خداوند، خير و بركت را از عمر او برمى‏دارد.
2- خداوند، خير و بركت را از روزى‏اش برمى‏دارد.
3- خداوند- عزّ و جلّ- نشانه صالحان را از چهره او محو مى‏فرمايد.
4- در برابر اعمالى كه انجام داده پاداش داده نمى‏شود.
5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمى‏رود و مستجاب نمى‏گردد.
6- هيچ بهره‏اى در دعاى بندگان شايسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
و مصائبى كه هنگام مرگ به او مى‏رسد بدين ترتيب است:
1- با حالت خوارى و زبونى جان مى‏دهد.
2- گرسنه مى‏ميرد.
3- تشنه جان مى‏سپارد، به گونه‏اى كه اگر آب تمام رودخانه‏هاى دنيا را به او بدهند، سيراب نگشته و تشنگى‏اش برطرف نخواهد شد.
و مصيبتهايى كه در قبرش بدان گرفتار مى‏گردد بدين قرار مى‏باشد:
1- خداوند فرشته‏اى را بر او مى‏گمارد تا او را در قبر نگران و پريشان نموده و از جايش بركند.
2- خداوند گور را بر او تنگ مى‏گرداند.
3- قبرش تاريك مى‏شود.
و مصائبى كه در روز قيامت، هنگام بيرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مى‏شود، عبارت است از:
1- خداوند فرشته‏اى را بر او مى‏گمارد تا در حالى كه مردم به او مى‏نگرند، او را به رو بر زمين بكشد.
2- سخت از او حساب مى‏كشند.
3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بديها پاكيزه‏اش نمى‏گرداند، و براى او عذاب دردناكى خواهد بود. (فلاح السائل و نجاح المسائل ص 22 - ادب حضور ص 62 )

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-12-03] [ 08:47:00 ق.ظ ]




تقوای چشم حتی هنگام خواب

 

یکی از خصوصیات حضرت آیت الله حاج شیخ محمد تقی ستوده، تقوای چشم بود. اگر چشم ایشان در خیابان به نامحرم می‌افتاد، فوراً چشم خود را بسته، به جهت دیگری روی می‌گرداند.
خود ایشان بیان می‌کرد: اگر برای من حتی در خواب هم، چنین منظره‌ای پیش بیاید، در آنجا هم همین رفتار را دارم و چشم‌هایم را می‌بندم.
وی این مطلب را بر یک مطلب کلامی شاهد می‌گرفت که در عالم برزخ می‌گویند انسان صفاتش را همراهش دارد و خواب نمودی از برزخ است. می‌گفت: انسان هر ملکه‌ای که در بیداری دارد، در خواب هم همان حالت را دارد و در برزخ هم همین طور است.
همسرشان نقل می‌کرد: یک بار کاری با ایشان داشتم و به مسجد رفتم و منتظر شدم تا ایشان از مسجد بیرون بیاید و آن کار را به ایشان بگویم.
همان طور که کنار ایستاده بودم و ایشان بیرون می‌آمد، گفت: همشیره! فرمایشی داشتید؟
اصلاً نگاه نمی‌کرد ببیند چه کسی است که من را بشناسد و همان طور که سرشان پایین بود، از من سؤال کر

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-12-02] [ 09:07:00 ق.ظ ]




ویژگی های افراد با تقوا

 

منبع : قرائتی، محسن، چهار صد نکته از تفسیر نور، ص 345

افراد با تقوا خصوصیات و ویژگی هایی دارند، از جمله:

1- صبر در برابر مشکلات، صبر بر ترک گناهان و صبر بر انجام واجبات.

2- صداقت در گفتار و رفتار.

3- خضوع و فروتنی در انجام دستورات و دوری از غرور و خود برتربینی.

4- انفاق از هر چه خداوند به آنان روزی کرده است.

5- شب زنده داری و مناجات سحر و آمرزش خواهی از خداوند. آری! سحر، مناسب ترین زمان برای دعاست. [1]

امام صادق علیه السلام فرمود: «مراد از استغفار در سحر، نماز در آن وقت است».

در برخی روایات آمده است: «اگر کسی یکسال به طور مداوم، در قنوت نماز شب هفتاد مرتبه استغفار کند، مشمول این آیه می شود». [2]

ابی بصیر از امام صادق علیه السلام دربارۀ«المُستَغفِرینَ بِالأسحار» پرسید، حضرت فرمودند:

«رسول خدا صلی الله علیه و آله در نماز وتر، هفتاد مرتبه استغفار می کرد». [3]

مفضل بن عمر می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: نماز شب من فوت می شود و من بعد از نماز صبح آن را قضا می کنم؟ حضرت فرمودند: «اشکالی ندارد، ولی آن را برای خانواده ات آشکار نکن، چون آن را سنّت می پندارند و در این صورت عمل به گفتار خداوند: «المُستَغفِرینَ بالأسحار» را ترک می کنند». [4]

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ق.ظ ]




فرق توبه و استغفار

 

استغفار، توقف در مسیر گناه و شستشوی خویشتن است و توبه بازگشت به سوی اوست که وجودی است بی انتها. استغفار به معنای شستشو است و توبه به معنای کسب کمالات است.

 

سوال

فرق توبه و استغفار را توضیح دهید و انواع توبه را نام ببرید؟

پاسخ

گروهی معتقدند که فرقی میان استغفار و توبه نیست. برای آنکه استغفار و توبه یکی است و توبه تاکید استغفار است. ولی گروهی دیگر میان آن دو فرق گذارده اند، به آن جهت که استغفار مقدم بر توبه است و تقدم استغفار بر توبه به این معناست که انسان باید خود را از گناهان پاک سازد و سپس خود را به اوصاف الهی بیاراید. در واقع استغفار، توقف در مسیر گناه و شستشوی خویشتن است و توبه بازگشت به سوی اوست که وجودی است بی انتها. استغفار به معنای شستشو است و توبه به معنای کسب کمالات است، مانند شخص آلوده که باید اول لباس چرکین را از تن بیرون بیاورد و خود را شستشو بدهد و بعد لباس پاکیزه به تن کند. یا باید ابتدا جاروب کند، سپس زمین را فرش کند.[1]

تفاوت های اساسی استغفار و توبه

1.بین توبه و استغفار، نسبت عموم و خصوص مِنْ وجه است، زیرا از جهت این که عزم برترک گناه از ارکان یا شرایط توبه است، اما شرط استغفار نیست، پس استغفار اعم از توبه است. از سوی دیگر استغفار وابسته به لفظ است اما در توبه نیاز به لفظ خاصی نیست، پس توبه اعم از استغفار است. در جایی که توبه و ندامت با استغفار اظهار شود و با عزم برترک گناه توأم گردد، هم استغفار است و هم توبه.

2.استغفار نوعی دعا است، چنان که امام صادق(ع) فرمود: «استغفار جامع ترین دعاها است».[2] در حالی که توبه، از مقوله دعا به شمار نمی رود.

3.توبه تنها از شخص تائب(توبه کننده) صورت می گیرد و نیابت بردار نیست اما استغفار (طلب آمرزش) از طرف دیگری به نحوه نیابت نیز ممکن است، همان طور که یعقوب برای فرزندانش استغفار کرد و یا فرشتگان برای مؤمنان و پیامبر و اولیای الهی برای پیروان خود طلب مغفرت و بخشش می کنند.

4.استغفار یک عمل مستحبی محسوب می شود، اما توبه واجب و فریضه است.

درباره انواع توبه

توبه بر حسب اختلاف گناهان مختلف است، برای هر گناهی توبه ای خاص مقرر است که اگر انسان توبه ی مخصوص به آن گناه را تحقق ندهد، پرونده ی او از آن گناه پاک نمی شود و مظلمه ی آن تا قیامت بر عهده ی او باقی می ماند، و در آن روز به اسارت عذاب آن گناه دچار خواهد شد.

تمام گناهان را می توان در سه مرحله خلاصه کرد:

1ـگناهانی که به صورت ترک عبادات واجبه و طاعات لازمه صورت گرفته، مانند: ترک نماز، روزه، زکات، خمس، جهاد و…

2ـگناهانی که به صورت تخلف از نواحی حق صورت گرفته و اصطکاکی با حق مردم ندارد، مانند: شرب خمر، چشم چرانی، زنا، قمار، لواط، استمناء، استماع موسیقی حرام و…

3ـگناهانی که علاوه بر نافرمانی از اوامر حق، حقوقی از مردم را ضایع نموده، مانند: قتل نفس، سرقت، ربا، غصب، خوردن مال یتیم، رشوه، ضربه زدن به بدن یا مال مردم و…

توبه از گناهان دسته اول، انجام ترک شده است: خواندن نماز، گرفتن روزه، رفتن به حج، پرداخت خمس و زکات تمام دورانی که خمس و زکات به انسان تعلق گرفته.

توبه از گناهان دسته دوم، استغفار و پشیمانی، و عزم بر ترک جدی نسبت به آن گناهان است، به صورتی که انقلاب حال انسان باعث شود که اعضا و جوارح از هوس بازگشتن به گناه باز مانند.

توبه از گناهان دسته سوم، رجوع به مردم و پاک شدن از حقوق آنهاست.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ق.ظ ]




همه چیز در دست خداست

همه چیز در دست خداست
به غیر از حافظیّت خدا، به هیچ چیز نباید اعتماد داشت. همه چیز در دست خداست؛ در روایت است که لا حول و لا قوه الا بالله یعنی هیچ روگردانی از گناهان نیست مگر با حفظ و نگهداری خود خدا و هیچ نیرویی بر طاعت و عبادت خدا نداریم مگر به کمک و یاری خداوند.(تحف العقول ص 468) 
 

 


گناه زهر است
هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست؛ یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صدسال هم به شما عمر داد، حتی یک گناه نکنید،همچنان که اگر صد سال عمر کنید، حاضر نخواهید شد یک بار تَهِ استکانی زهر بنوشید؛ حقیقت و واقع گناه هم، زهر و سَمّ است.
 
نخستین گناه شاید به ناکجا آباد بکشد!
اگر انسان یک گام در راه غیر رضای خدا بردارد، دیگر گامهای بعدی را نمی داندچه خواهد شد!همان گام اول، او را به جاهایی که نمی داند، خواهد کشید.
 
شرط همه توسلات، توبه است
- پرسش: آیا استفاده از خاک مدفن سیدالشهداء و آب زمزم – که اینقدر آنها را برای شفا یافتن سفارش می کنید – دعای ویژه ای هم دارد؟
- پاسخ: شرط همه ی توسلات، توبه است و غیر از توبه شرط دیگری ندارد.
 
در هر مرتبه ای هستید، تقوا را مراعات کنید
آیت الله بهجت خطاب به نوجوانانی که بعد از تشرف امام رضا علیه السلام در مشهد خدمت ایشان رسیدند:
إنشاءالله مؤید، مقبول الزیاره و محفوظ و معصوم از شرّ شیطانهای انس و جن و آفتهای دنیوی و اخروی و ظاهری و باطنی باشید.
در هر حال با خدا باشید و خدا را فراموش نکنید تا اینکه خودمان، خودمان را فراموش نکنیم.
خداوند همیشه، همه ی مردان و زنان مؤمن را موفق بدارد تا از صراط مستقیم به چپ و راست منحرف نشوند و از خداوند همیشه سعادت خودشان را بخواهند و تا ابد از شرّ و آفت شیطانهای انس و جن، دوری کنند و به خدا و انبیاء او و اوصیای انبیاء و ملائکه ی مقرب، نزدیک شوند.
هر کسی – با هر مرتبه ای که دارد – اگر از خداوند و انبیاء و راه انبیاء و اوصیاء دوری کند، آخرش به همان اندازه ی دوری اش، پشیمان خواهد شد و هر کس در هر مرتبه و هر جا و هر کاری باشد، با نزدیک شدن به آنان، آخر کارش سعادت و خوشحالی است.
امید دارم خدا همه را در صراط مستقیم به گونه ای حفظ و تثبیت کند که گمراهان را بتوانیم به راه بیاوریم، نه اینکه آنانی را که در راه مستقیم هستند، گمراه کنیم.
 
گردنه ای که نمی توان از آن گذشت مگر…
در قیامت گردنه ای هست که کسی حقی از مردم بر گردنش باشد، نمی تواند ازآن بگذرد؛ یا باید از حسناتش به کسی که حق او را پایمال کرده، بدهدیا… بالاخره تا مردم در آنجا از همدیگر راضی نشوند، نمی تواننداز آنجا بگذرند.
 
چرا این اندازه از امام زمان علیه السلام دوریم؟!
چرا این اندازه از امام زمان عجل الله فرجه دوریم؟! ایشان که ما را می بیند و از همه ی موجودات، ظاهرترند، پس چرا این اندازه غافلیم و آن حضرت علیه السلام را از خود دور می بینیم؟! چرا این حضور قلبی را نداریم که از سوی ایشان هر لحظه به مطالبی دست بیابیم؟!
 
شکر گزاری بر علم ما هم می افزاید
اگر ما شاکر باشیم، خدا می داند چه اندازه بر علوم حقیقی ما افزوده می شود: «لئن شکرتم لأزیدنّکم. اگر سپاسگزاری کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد.»(سوره ابراهیم، آیه 7)
 
بیشتر بیاندیش!
یکی از طلاب که اهل جبل عامل بود و پس از تحصیل در نجف به وطن خود بازگشت و در آنجا بسیار مشهور شد، در درس مرحوم آقا ضیاء اراکی شرکت می کرد و خیلی اشکال می نمود.
روزی آقا ضیاء به وی فرمود: «شما که این همه سال به درس ما آمدی، یک سال هم در درس من حرف نزن، تا پس از آن یفهمی اصلا من فارسی حرف می زنم یا انگلیسی یا…»
 
سفارش به نماز اول وقت و فراگیری علوم دینی
حضرت آیة الله بهجت قدس سره در دیدار با مسئولان دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به دقت در تعلیم و تربیت دانشجویان، بر وجوب همّت در تعلیم اسلامی دانشجویان، تأکید کردند و فرمودند: (دانشجویان و انسان مسلمان به هر مقامی نائل شوند، باید مطالعه ی اسلامی و دینی داشته باشند و از محرمات بپرهیزند.
اگر دانشجو از مسائل دینی آگاه باشد، کار حرام انجام نمی دهد و گرفتار گناه نمی شود.
باید آن اندازه همت داشته باشیم تا گنجهایی را که رسول الله صل الله علیه و آله و سلم در روایات برای ما قرار داده اند، بیرون بکشیم و به دست جوانانمان بدهیم.اگر جوانان درس نخوانند، انحراف از دین برای آنان محتمل است. انسان باید دنبال هدایت برود، نه اینکه دنبال راهی برود که عاقبتش هلاک ابدی باشد. باید ان قدر درس بخوانند که گویی انان را در محفظه ی مطمئنی گذاشته اند که شیطان ها در آنان اثر نمی کنند.)
حضرت آیت الله بهجت قدس سره سپس با تأکید بر نماز اول وقت افزودند: (یکی از استادان اخلاق در نجف می فرمود: من ضامنم اگر کسی نمازهای پنجگانه را در اول وقت بخواند به مقامات عالیه می رسد؛ اگر کسی این کار را کرد و به مقامات عالیه نرسید، بر من لعن بفرستد. اطباء باید فقیران را هم معاینه کنند. اگر فقیر، خودش نتواند از طبیب تشکر کند، صاحب کار [خداوند و صاحب الزمان علیه السلام] می بیند و تشکر می کند.
 
شما بر کافران اثر بگذارید، نه آنها بر شما
باید خیلی خیلی ملتفت باشیم که از مفاد إنّی تارک ٌ فیکم الثقلین - که قرآن و عترت است و خدا آنها را برای ما قرار داده است - جدا نشویم و گر نه در دارالضّیافه ی گرگ ها قرار می گیرید. همه ملتفت باشید -که از قرآن و اهلبیت علیهم السلام که باطنشان یکی است - جدا نشوید به این طرف و آن طرف نروید زیرا منحرفان به فانیات تعلبق دارند و سخنانشان یا باطل است یا دروغ.
بنابراین با کافران و سرانشان و افراد مانند انها، ابدا رفاقت و دوستی – و هر چه بدین معناست – نداشته باشید. اگر هم یک مصاحبتی با آنان کردید، شما باطل انها را بگیرید و [عقائد] حق را به آنها بدهید؛ نه اینکه آنها باطلشان را به شما تزریق کنند یا حق شما را از دستتان بگیرند.
 
کاری کنید که نیاز به کشتن حیوانات موذی نباشد
شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت پرسید در خانه مان مورچه زیاد است؛ آیا کشتن آنها اخلاقا پسندیده است؟
آقا فرمودند: به جای کشتن، مقداری نفت جلو لانه شان بریزید. وی گفت: حالا که در خانه پخش شده اند چه کنیم؟
آقا با تبسمی فرمودند: [یا أیها النمل] ادخلوا مسکنکم لا یحطمنّکم سلیمان و جنوده.(سوره نمل آیه ی 18)
 
وسواسی دچار تناقض است!
در وسوسه گاهی میان دو نقیض جمع می شود. شخص دارای وسواس، هم یقین دارد و هم ندارد! نقل شده که کسی به دخول وقت نماز ظهر یقین نمی کرد؛ آنقدر طول داد که دیگر وقت تمام شد [و آفتاب غروب کرد].
 
چه زمانی ازدواج کنیم؟
جوانی 18 ساله از حضرت آیة الله العظمی بهجت رحمة الله پرسید: چه زمانی ازدواج کنیم؟
آقا تبسم نمایانی کرد و فرمود: پس از بلوغ!
 
استحباب در خانه ماندن زن
در خانه نگه داشتن زن، مستحب است و اگر بیرون رفتن برای وی خطری داشته باشد، این کار واجب می شود.
پرسش: آیا فضیلت نماز جماعت تنها برای مردان است یا زنان هم می توانند شرکت کنند؟
پاسخ: به شرطِ آنکه در مسجد با پرده ای کاملا پوشیده باشند، می توانند شرکت کنند؛ در راه هم اگر پشت سر مردان حرکت کنند، اینکار مانند پرده ای آنان را از مردان جدا می سازد و باید اینگونه باشند.
 
از علی علیه السلام بگو تا از علی علیه السلام بشنوند
حضرت آیة الله العظمی بهجت رحمة الله به یکی از روحانیان که گاهی در مجالس ایشان موعظه می کند، فرمودند: بر منبر، خطبه های کوچک نهج البلاغه را بخوان و برای مردم بازگو کن چرا که وقتی آن خطبه ها خوانده شود، مردم در پای منبر شنونده ی امام علی علیه السلام خواهند بود.
 
طلّابی که تنها در تبلیغ متعمّم می شوند
پرسش: آیا کار طلابی که تنها هنگام تبلیغ متعمّم می شوند شبهه یا اشکالی دارد؟
پاسخ: مانند کسانی هستند که تنها هنگام نماز عمامه گذاشته و تحت الحنک می اندازند.
 
هر کار خوبی صدقه است
امام صادق علیه السلام از پدرانشان، از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل فرموده اند: کلُّ معروفٍ صدقه هر کار خوبی صدقه است.(الخصال ج 1 134)
 
او [دیگر] کیست؟! قرآن بخوان، خوب است
روزی جوانی در راه خانه، از حضرت آیة الله بهجت رحمة الله پرسید: نظر شما درباره ی دکتر… [نویسنده ای که اشکالات بنیادین فراوانی در کتابهایش هست] چیست؟
فرمودند: او [دیگر] کیست؟!
و پس از چند لحظه شاید به این خاطر که دانستند جوان مقصود ایشان را متوجه نشده باشد دوباره رو کرد به وی و افزودند: قرآن بخوان [که اینکار] خوب است.
 
سفارش های مهم معظم له به شهردار تهران
هنگام تشرف شهردار تهران به محضر آیة الله العظمی بهجت در تاریخ 26 / 2 / 87 معظم له خطاب به وی فرمودند:
مراقبت کنید! مردم را راهنمایی کنید! گمراه ها را راهنمایی کنید! مردم را گمراه نکنید! [عملکرتان] طوری باشد که خدا را راضی کنید (نه رضایت فلان افراد را) پناه ببرید به خدا در کلیات و جزئیات. یک لحظه غافل نشوید!
 شما مثل یک آدم عادی نیستید، هر طوری شود – در کلیات و جزئیات – به شما نگاه می کنند و مواظبند از شما ایراد بگیرند.
از ایراد و دروغ [گفتنِ دیگران] نترسید تا [زمانی که] دست شما به بالاست. یک ریسمانی در بالای سرتان داشته باشید و به آن چنگ زنید. همیشه متکی به خدا و متکی به خواستِ خدا باشید. او را ناصر و معینِ خود بدانید. به زید و عمرو و بکر نگاه نکنید که با شما خوب است یا بد؟ نگاه کنید به اینکه خدا از شما راضی باشد. این ملاک است و لو همه ی عالم از شما ناراضی باشند. او [خدا] که راضی بود، غصه ندارد که دیگران راضی هستند یا نیستند؛ از شما خوششان می آید یا نمی آید.
البته در وسائلِ [به دست آوردن خرسندی ِ خدا و نزدیکی به او] چیزی که مختصر و کارکن و مفید باشد، صلوات زیاد است و با آن، خدا شما را بالا می برد. صلوات عاشقانه و محبّانه [انسان را بالا می برد].
او [خداوند متعال] حاضر است و ما را می بیند [اما] ما او را نمی بینیم؛ همانطور که امامِ ما حاضر است و ما غائبیم.
[آقایی بود در نجف نقل می کرد:] استادی داشتیم [که] اِخبار از مغیبات می کرد. من شاگرد و خادمِ او بودم و خرجی خانه ی ایشان با من بود. می گفت: هر چه دلت خواست [برای من بخری] استخاره کن و بخر، غیر از تنباکو – با تنباکو مخالف بود -.
روزی [که پشت سر ایشان در حال حرکت بودم] در دلم گفتم: [آیا] غیر از ائمه سلام الله علیهم کسی می تواند اخبار از مغیبات کند؟
گویی ایشان شنید؛ [برگشت رو به من کرد و] فرمود: نعم المؤمنون یعلمون الغیب [بله مؤمنان علم غیب دارند].
این از طریق اتصال به خدا میسر است و برای امام علیه السلام این امر هست. امام زمان علیه السلام حرف مرا پیش از آنکه شما از من بشنوید می شنود.
یقینیات را از دست ندهید، کارتان برای او [خدا] باشد. [اگر] رئیس شدید، راستگو باشید باید طوری باشد که همیشه خدا را، بلکه ولی خدا را، ناظر و بصیر در جزئیات و کلیات کارتان بدانید.
خدا موفقتان کند که شیاطین انس و جن نتوانند در شما تصرف کنند و نتوانند یقینیات شما را بگیرند.
کاری بکنید که پشیمانی نداشته باشد. عمروعاص – که ظاهرا در دنیا در ترقّی بود – هنگام مرگ انگشت در دهان داشت؛ حاکی از این که «پشیمانم»! هیچ کس این طوری در پشیمانی نمُرد؛ من نشنیده ام یا به یادم نیست که غیر از او، کسی در حال مرگ انگشت در دهان داشته باشد. کاری نکنید که آخرش پشیمان شوید. [اگر می خواهید چنین کاری کنید] از اولش پشیمان شوید! پشیمانی علامت این است که نباید این کار را بکنی.
کارِ آسان و کوچک – بعد از ملاحظه ی واجبات و محرمات - صلوات فرستادن است؛ صلوات محبت آور است و محبت، [انسان را] بالا می کشد.
بعد از صحبت آیت اله العظمی بهجت پرسیدند: اسم شما چیست؟
- شهردار تهران: محمد باقر
حضرت آیة الله بهجت: با باقر آل محمد صلوات الله علیهم در دنیا و آخرت معیّت [همراهی] بیابید

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم