بهترین و موثرترین راه برای رسیدن به تقرب خدا چیست؟
قرآن حكیم: ای كسانی كه ایمان آورده اید! از (مخالفت با دستورات الهی) پرهیز كنید و وسیله ای برای تقرب به او بجویید؛ و در راه او جهاد كنید باشد كه رستگار شوید. (سوره مائده - آیه 35)
اساسا دنیا مقدمه ای جهت رسیدن و تقرب به خداست و در آن وسایط و وسایلی قرار دارد که تحقق این هدف را تسریع می بخشد.
مفهوم قرب و تقرب به خدا
باید دانست كه چون تقرّب بنده به خداوند عزّوجلّ حاصل گردد حجاب های نفسانی او از میان برداشته میشود. قرب به خدا یعنی بیپرده بودن. تقرّب به خدا یعنی انجام دادن فعلی كه موجب رفع حجاب شود. تمام عباداتی را كه انجام میدهیم باید به نیّت تقرّب به سوی او بوده باشد، و گرنه آن عبادت باطل است و به پشیزی ارزش ندارد، گرچه پیكره عمل درشت و چشمگیر بوده باشد. قرب به خداوند، قرب مكانی و یا زمانی و یا سائر امور طبیعی نیست. چرا كه خداوند محلّی ندارد تا انسان بدان محلّ نزدیك گردد. و در زمانی واقع نمیباشد تا انسان بدان زمان خود را نزدیك نماید. مكان و زمان و سائر عوارض و جواهر، مخلوق و آفریده خدا هستند، و در مشت قدرت وی قرار دارند. امّا میان نفس انسان و خداوند حجاب هایی ست، بلكه هفتاد هزار حجاب است. و هر عملی را كه انسان انجام دهد، خواه فعل طاعت بوده باشد خواه ترك معصیت، اگر از روی قصد قربت و نیّت نزدیكی به وی باشد، یك عدد از حجاب ها را بر میدارد یعنی نفس انسان یك مرحله به خداوند نزدیكتر میشود و خود را روشنتر مینگرد، و قساوت و ظلمات درونیاش را كمتر و سبك تر احساس مینماید؛ تا رفته رفته، بنده جمیع حجاب هایش از بین میرود و میان وی و خدای وی هیچ فاصله و بعد نفسانی باقی و برقرار نمیماند. (کتاب اللهشناسی/ جلد اول)
وسایل تقرب به خدا
امیرالمومنین علی(علیه السلام) در خطبه 110 نهج البلاغه وسایل تقرب به خداوند را این طور معرفی فرموده است: ایمان به خدا و پیامبر، جهاد، نماز، زكات، روزه، حج و عمره، صله رحم، صدقه پنهانی و آشكار، نیكوكاری، یادخدا، پیروی از راه و رسم پیامبر(صلی الله علیه) و عمل به قرآن.
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت شده است كه فرمود: بهشت دربى دارد كه نام آن «باب المجاهدین» مىباشد؛ به طرف در حركت كرده، در حالى كه درب باز شود، مجاهدان شمشیر به خود آویخته، مردم در محشر، فرشتگان خدا درودگویان به استقبالشان مىشتابند؛ پس هر كس جهاد را ترك كند خداوند جامه خوارى و ذلّت را بر اندام او بپوشاند، و او را در طول زندگى نیازمند و تهیدست مىگرداند، و دین او را از میان بردارد (بی دین از دنیا مىرود)
«بهترین وسیلهاى كه توسل كنندگان به خداوند سبحانه و تعالى انتخاب نمودهاند، ایمان به او و به فرستاده او، و جهاد در راه اوست، زیرا جهاد در راه خدا مقام اعلاى اسلام است، و كلمه اخلاص است، كه مبناى فطرت اصلى انسان بر آن است، و برپاداشتن نماز است كه اصل دین است، و پرداخت زكات است كه فریضه واجب است، و روزه ماه رمضان كه سپرى از عذاب است، و حج بیت الله و عمره در آن كه فقر را منتفى و گناه را می شوید، و صله رحم مال را مىافزاید، و اجل را به تاخیر مىاندازد، و صدقه پنهانى كه كفاره گناهست، و صدقه آشكار كه مرگ زشت و سخت را دفع می نماید، و انجام كارهاى نیكو كه از سقوط هاى پست جلوگیرى مىكند، در ذكر خداوندى حركت كنید كه بهترین ذكر است، و علاقه پیدا كنید به آنچه كه خداوند متقیان را وعده فرموده است، زیرا وعده خداوندى راستترین وعدهها است، و اقتداء كنید به هدایت پیامبرتان، زیرا برترین هدایتها است، و بپذیرید سنت پیامبرتان را زیرا هدایت كنندهترین سنت ها است.»(نهج البلاغه/ ترجمه علامه محمد تقی جعفری) در ادامه چند مورد این وسایل تقرب به خدا را مورد توجه قرار می دهیم:
ایمان به خدا:
باید دید مقصود از زندگى چیست؟ اگر مقصود از زندگى فقط حركت و احساس طبیعى به وسیله اعضاى حاسه، و خواستنهاى ناشىبراى اشباع غرایز طبیعى حیوانى است و بس، نه تنها ایمان براى چنین زندگى مورد نیاز نیست، بلكه مزاحم و مخل آن نیز محسوب می شود. از اینجا است كه اشخاصى كه می گویند: انسان ها می توانند بدون ایمان زندگى كنند! انسان و زندگى او را در مرتبهاى از حیوانیت پست در نظر می گیرند كه شایستگى درك و پذیرش ایمان را ندارد. پیشنهاد ایمان به چنین اشخاص، مانند پیشنهاد اندیشه نیرومند براى یك بیمار روانىاست كه اندیشه براى او سبب زحمت و رسیدن فورى به پوچى است. و اگر مقصود از زندگى، عبارتست از زندگى با همه ابعاد و استعدادهاى انسانى، محال است كه بدون ایمان از چنین زندگى برخوردار گشت. براى انسانى كه ایمان به موضوعى ندارد، توقع اندیشه و عمل بر مبناى قانون درباره آن موضوع، همان مقدار منطقى است كه توقع حركات منظم و منطقى مبتنى بر وجدان آگاه براى یك حیوان بىاندیشه و بىذهن!! (شرح نهج البلاغه/ علامه محمد تقی جعفری)
جهاد در راه خدا:
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت شده است كه فرمود: بهشت، دربى دارد كه نام آن «باب المجاهدین» مىباشد؛ به طرف در حركت كرده، در حالى كه درب باز شود، مجاهدان شمشیر به خود آویخته، مردم در محشر، فرشتگان خدا درودگویان به استقبالشان مىشتابند؛ پس هر كس جهاد را ترك كند خداوند جامه خوارى و ذلّت را بر اندام او بپوشاند، و او را در طول زندگى نیازمند و تهیدست مىگرداند، و دین او را از میان بردارد (بی دین از دنیا مىرود)، چرا كه خداوند تبارك و تعالى امّت مرا (به خاطر) سم اسبان (مجاهدان) و جایگاه نیزههاى آنان، عزیز و سرافراز مىدارد. (پاداش نیكیها و كیفر گناهان/ ترجمه ثواب الأعمال/ 479)
نماز: امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است. (تحت العقول، ص 455)
زکات: امام صادق علیهالسلام فرمودند: سنگ هاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست نمى شود. (کافى، جلد2، ص 18)
چون تقرّب بنده به خداوند عزّوجلّ حاصل گردد حجاب های نفسانی او از میان برداشته میشود. قرب به خدا یعنی بیپرده بودن. تقرّب به خدا یعنی انجام دادن فعلی كه موجب رفع حجاب شود. تمام عباداتی را كه انجام میدهیم باید به نیّت تقرّب به سوی او بوده باشد، و گرنه آن عبادت باطل است و به پشیزی ارزش ندارد، گرچه پیكره عمل درشت و چشمگیر بوده باشد
روزه: پیامبر(صلی الله علیه) فرمود: روزه گرفتن، سپری است در برابر آفت های دنیوی، حجابی است در برابر عذاب های اخروی.(مصباح الشریعت،ص133) ابو عبد اللَّه صادق (علیه السلام) گفت: آیا از ریشه اسلام و شاخه اسلام و قلّه بلند اسلام با خبرت سازم؟ من گفتم: آرى. ابو عبد اللَّه گفت: ریشه اسلام نماز است. و شاخه اسلام زكات است و قلّه بلند اسلام جهاد در راه خداست. ابو عبد اللَّه گفت: آیا از درهاى خیر، باخبرت سازم؟ بدان كه روزه سپر آتش است. (گزیده كافى/ ج3 /125)
حج: در دین مقدس اسلام هیچ عبادتى مانند حج، داراى آن همه ابعاد متنوعى كه هر یك احساس نوعى از تكلیف را اشباع می نماید، نمی باشد. از آن جمله:
تكلیف مالى است كه مسلما براى عمل حج وجود دارد. انسان با اداى این تكلیف است كه به مرحله آزادى ارتباط با مال و منال دنیا می رسد و در راه انجام تكلیف دست از آن برمی دارد.
لبیك-یعنى اجابت می كنم دعوت تو را اى خداى من، كه اگر این كلمه واقعا از دل بر آید، قطعى است كه دعوت از خدا هم واقعا متوجه آن بنده گشته است. آیا كسانى كه مورد دعوت خداوندى قرار گرفتهاند، -شرفى بالاتر از این سراغ دارند كه خدا آنان را خواسته است كه در پیشگاه او حاضر شوند و به شهود عظمت و فروغ او نائل آیند؟ وقوف در صحراى عرفات و نیایش در آن، از اعماق قلب توام با خلوص و صفا. مضامین دعاى عرفهاى كه سرور شهیدان امام حسین بن على علیهما السلام در آن مكان مقدس الهى خوانده است، مىفهماند كه بنده مشتاق انجذاب به بارگاه ربوبى، چگونه می تواند با پروردگارش ارتباط برقرار كرده و در جذبات آن فیاض مطلقفرو رود!
هر سرو قد كه بر مه و خور، حسن میفروخت چـون تـو درآمـدی پی كار دگر گـرفت
زین قصّه هفت گنبد افلاك پر صداست كوته نظر ببین كه سخن مختصر گـرفت
[دوشنبه 1396-03-22] [ 08:50:00 ق.ظ ]
|