نرجس
 
   



آثار تربیتی بوسیدن فرزند از منظر اسلام چیست؟

نخستین بار که او را در آغوش مادر یا پدر می‌گذارند، همه‌ی محبت خود را با بوسه نثار طفلش می‌کند اما همین که دختر یا پسر کمی بزرگ‌تر شد شاید دلش برای بوسیدن فرزندش غنج برود اما هر کاری می‌کند نمی‌تواند مانند دوران کودکی فرزندش را بغل بگیرد و بدین وسیله محبتش را نشان دهد. حالا بماند پدر و مادرهایی که از این کار اکراه دارند و معتقدند بوسیدن بچه کار ناپسندی است و به قول معروف او را لوس و وابسته بار می‌آورد در حالی که با نگاهی به روایات و سیره‌ی معصومین (علیهم السلام) دست‌‎مان می‌آید که همین عمل ساده چقدر می‌تواند محبت و مودت را میان پدر و مادر و فرزندان بیشتر کند

 

نخستین بار که او را در آغوش مادر یا پدر می‌گذارند، همه‌ی محبت خود را با بوسه نثار طفلش می‌کند اما همین که دختر یا پسر کمی بزرگ‌تر شد شاید دلش برای بوسیدن فرزندش غنج برود اما هر کاری می‌کند نمی‌تواند مانند دوران کودکی فرزندش را بغل بگیرد و بدین وسیله محبتش را نشان دهد. حالا بماند پدر و مادرهایی که از این کار اکراه دارند و معتقدند بوسیدن بچه کار ناپسندی است و به قول معروف او را لوس و وابسته بار می‌آورد در حالی که با نگاهی به روایات و سیره‌ی معصومین (علیهم السلام) دست‌‎مان می‌آید که همین عمل ساده چقدر می‌تواند محبت و مودت را میان پدر و مادر و فرزندان بیشتر کند و اصلاً یکی از اصول تربیتی ائمه همین بوسیدن فرزندان است. در این مطلب جنبه‌های مختلف این رفتار عاطفی را بررسی کرده‌ایم.

۱- راه‌های ابراز عشق

توجه و محبت دیدن از جانب پدر و مادر یکی از نیازهای فرزندان است. فرزندانی که در دوران کودکی، نوجوانی و حتی بزرگسالی مورد لطف و توجه والدین خود قرار می‌گیرند، بهتر می‌توانند عواطف و احساسات مثبت خود را با آدم‌های مهم زندگی‌شان یعنی پدر و مادر، همسر و فرزندان خود به اشتراک بگذارند. زیرا از محبت لبریز شده‌اند و آمادگی دارند با آنچه خود چشیده‌اند، کام اطرافیانشان را شیرین کنند و بالعکس کودکانی که کمتر مورد توجه بوده‌اند، از نظر هوش هیجانی و عاطفی و توانایی برقراری ارتباطات سالم و مفید با دیگران ضعف‌های زیادی دارند. راه‌های ابراز علاقه به فرزند متفاوت است. گری چاپمن روانشناس غربی کتابی به نام «پنج زبان عشق» نوشته و گفته: «زبان عشق آدم‌ها با یکدیگر متفاوت است. اگر زبان عشق انسان‌ها را نشناسیم و به آنها با روش دیگری محبت کنیم، مثل این است که در محضر استاد عالمی حاضر شویم اما زبان او را نفهمیم و طبیعی است که بهره‌ای از همکلام شدن با او نبرده‌ایم. چاپمن زبان عشق را به پنج دسته تقسیم می‌کند: ۱- تماس فیزیکی ۲٫ وقت گذاشتن ۳٫ خدمت کردن ۴٫ هدیه دادن.
۵٫ ابراز کلام تأییدآمیز.
در دوران نوزادی و کودکی مهم‌ترین نوع ابراز عشق تماس فیزیکی است. زیرا در این مرحله از زندگی، فرزند ارتباط کلامی محدودی دارد و علاوه بر آن مفاهیمی چون وقت گذاشتن، خدمت کردن و … را درک نمی‌کند. درباره‌ی اهمیت تماس فیزیکی برای کودکان و فرزندان خردسال، همین بس که روزی سلمان وارد خانه‌ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) شد و حضرت زهرا (سلام الله علیها) را دید که مشغول کارهای خانه است و امام حسین (علیه السلام) در حال گریه کردن. سلمان خواست امام حسین را در آغوش بگیرد تا حضرت فاطمه با خیالی آسوده به کارهای خانه رسیدگی کند اما حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود بچه به آغوش مادر محتاج‌تر است و از او خواست در کارهای خانه کمک کند.

۲٫ نشانه‌های محبت و احترام

روانشناسان معتقدند فرزندانی که در شش ماهه‌ی اول تولدشان تماس فیزیکی بیشتری با مادر داشته‌اند، در دوره‌ی نوجوانی از عزت نفس بیشتری برخوردارند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی در کوچه‌ها رفت و آمد می‌کرد بر سر کودکان دست می‌کشید و آنها را نوازش می‌کرد. بوسیدن یکی از انواع مهم تماس فیزیکی است و در اسلام بسیار تأکید شده که فرزندان خود را ببوسید. یکی از شاگردان آیت‌الله بهجت نقل کرده: «شبی دیروقت به خانه رسیدم. یکی از دخترانم بیدار بود و دیگری در خواب، تنها روی دختری را که بیدار بود بوسیدم. فردای آن روز در مجلس درس آیت‌الله بهجت، آقا به من فرمود فلانی! چرا در تربیت فرزندانت فرق می‌گذاری؟ گفتم آقا موضوع چیست؟ فرمود کاش هر دو فرزندت را می‌بوسیدی». این توصیه‌ نشان از اهمیت بوسیدن فرزند دارد. تا آنجا که اگر در این عمل بین فرزندان تفاوت بگذاریم، یعنی در تربیت و ابراز علاقه به آنها عدالت را رعایت نکرده‌ایم.
بوسه علاوه بر ابراز محبت، نشانه‌ی تقدس و احترام نیز هست. مثال بارزش نیز بوسیدن قرآن، اماکن متبرکه، مهر و … است. چنانچه بوسیدن گلوی مبارک سیدالشهدا (علیه السلام) توسط حضرت زینب (سلام الله علیها) قبل از رفتن به میدان جنگ چنین معنایی را منتقل می‌کند. بنابراین می‌توان گفت این تقدس و احترام که مصادیقی خاص و متمایز دارد، در جنبه‌ی عمومی‌تر، فرزندان و کودکانمان را نیز شامل می‌شود. یعنی وقتی فرزندمان را می‌بوسیم، علاوه بر ابراز محبت به او می‌فهمانیم که به عنوان هدیه‌ای از جنب خداوند، برای ما مقدس و قابل احترام است.

۳٫ هر بوسه یک درجه در بهشت

روایات زیادی درباره‌ی بوسیدن فرزند نقل شده. اگر به سیره‌ی عملی معصومین (علیه السلام) توجه کنیم، بیشترین نوع ابراز محبت به فرزندان از طریق همین عمل است. چنانچه روایت‌های زیادی داریم که پیامبر حسنین را روی پاهای خود می‌نشاند و آنها را می‌بوسید. درباره‌ی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز نقل‌های متواتری وجود دارد که نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هر وقت او را می‌دید، دست و سینه‌اش را می‌بوسید. رسول اکرم در مورد پاداش و ثواب بوسیدن فرزند فرموده: «هر کس فرزندش را ببوسد خدا برایش نیکی می‌نویسد». همچنین در حدیث دیگری فرموده: «فرزندانتان را زیاد ببوسید. به راستی که در برابر هر بوسه برای شما درجه‌ای از بهشت است که مسافتش ۵۰۰ سال است». عبدالله بن مسعود روایت کرده: نزد پیامبر بودم. وقتی حسین بن علی وارد شد، پیامبر او را در آغوش گرفت و بوسید و فرمود: «خداوندا من او را دوست می‌دارم. تو نیز او را دوست بدار و هر که او را دوست می‌دارد.» احادیثی هم در مزیت نبوسیدن روایت شده. از جمله در جلد ششم «کافی» حدیثی نقل شده که مردی به پیامبر گفت هرگز بچه‌ها را نبوسیده‌ام. زمانی که رفت، پیامبر فرمود: «نزد من این مرد اهل آتش است». در «مکارم الاخلاق» آمده پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حسنین (علیهما السلام) را بوسید. مردی که آنجا بود، گفت من ۱۰ اولاد دارم و تاکنون هیچ کدام آنها را نبوسیده‌ام! پیامبر فرمود: «تقصیر من نیست اگر خداوند رحمتش را از تو دریغ کند.» در حدیث دیگری نقل شده پیامبر به آن مرد فرمود: «کسی که رحم نکند، به او رحم نمی‌شود».

۴- محبت همراه با رعایت حریم‌ها

بوسیدن فرزندان از نظر سنی محدودیت خاصی ندارد. بدین معنا که فرزند نوجوان و جوان نیز می‌تواند همانند طفل خردسال، از ابراز محبت و بوسه‌ی پدر و مادر خشنود شود. اما راه‌های ابراز علاقه با بزرگ‌تر شدن بچه‌ها و افزایش درک و فهم آنها متفاوت‌تر می‌شود و با توجه به بحثی که درباره‌ی زبان عشق مطرح است باید ببینیم آیا فرزند نوجوان و جوان ما همچنان از تماس فیزیکی مثل در آغوش گرفتن و بوسیدن احساس رضایتمندی می‌کند یا اینکه دوست دارد روش‌های جایگزینی مثل تأیید کلامی پدر و مادر یا وقت گذاشتن برای شنیدن حرف‌هایش و … درباره‌ی او بیشتر به کار رود. در دوره‌ی نوزادی، هیچ محدودیتی برای تماس فیزیکی از جمله بوسیدن وجود ندارد. برخلاف تئوری‌های گذشته که تأکید می‌کردند افزایش تماس فیزیکی مادر در این دوران موجب می‌شود کودک وابسته و غیرمستقل بار بیاید، امروزه به اثرات مثبت تماس فیزیکی و بوسیدن نوزاد بیشتر تأکید می‌شود. اما طبق تربیت اسلامی، وقتی بچه‌ها بزرگتر شدند باید در این زمینه دقت بیشتری شود. از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) روایت شده: «هر گاه یکی از شما بخواهد زنان محارم خود (غیر از همسر) را که به سن بلوغ رسیده‌اند ببوسد اشکالی ندارد. فقط سر یا بین دو چشمان او را ببوسد نه لب‌ها و گونه‌هایش را. در روانشناسی اسلامی برای پسران نیز می‌گویند جایز نیست مادر وقتی فرزندش به سن بلوغ رسید همانند کودکی خردسال او را در آغوش فشرده و ببوسد بلکه بهتر است دست در گردن او بیندازد یا با روش‌های دیگر به او ابراز محبت کند. با نگاهی به سیره‌ی معصومین و احادیث درباره‌ی بوسیدن درمی‌یابیم حتی در سنین نوجوانی و بزرگسالی نیز این عمل محبت‌آمیز نهی نشده و همچنان یکی از راه‌های ابراز علاقه‌ی پدر و مادر به فرزند است اما به گونه‌ای که هیجانات جنسی فرزند را تحریک نکند و مغایر با تربیت اسلامی نباشد.

۵- تربیت با چاشنی عاطفه

در میان فرزندان، معمولاً دخترها بیشتر به ابراز علاقه از طریق بوسیدن تمایل نشان می‌دهند. هر چند بوسیدن پسر نیز مانعی ندارد. اما پسرها دوست ندارند در جمع همسالان خود این گونه از طرف پدر و مادر مورد توجه قرار بگیرند چرا که به لحاظ اجتماعی نتیجه‌ی مثبتی برایشان به همراه ندارد و از طرف گروه همسالان فردی بیش از اندازه وابسته به مادر و خانواده تلقی می‌شود. معمولاً در دوره‌ی بلوغ پسران، می‌توان تماس فیزیکی همراه با کمی هیجان را جایگزین بوسیدن کرد. مثلاً دستش را هنگام مصافحه بفشارند یا محکم به پشت او بزنند. حتی گاهی اوقات گفتن جمله‌ی «چقدر مرد شده‌ای» تأثیر عاطفی بیشتری روی پسرهای نوجوان دارد تا بوسیدنشان. مسلماً مادران به خاطر عواطف و احساسات زنانه و حضور پررنگ‌تری که نسبت به پدران در خانه دارند، بیشتر ارتباط عاطفی و تماس فیزیکی از طریق بوسیدن فرزندان را به عهده دارند. اما در اسلام هیچ محدودیت و تفاوتی برای پدر و مادر در این رابطه در نظر گرفته نشده و چه بسا پدران به خاطر اینکه کمیت حضورشان در خانه محدودتر است باید کیفیت رابطه‌ی عاطفی خود را از طریق روش‌های مؤثر ابراز علاقه مثل بوسیدن بیشتر کنند. به همین خاطر سفارش شده وقتی پدر به خانه می‌آید، با همه‌ی اعضای خانواده مصافحه و روبوسی کند. در این میان دخترها به بوسیدن پدر و ارتباط عاطفی قوی با او محتاج‌ترند. هرچه پیوند و رابطه‌ی پدر و دختری از طریق تماس فیزیکی مناسب مثل بوسیدن قوی‌تر باشد، احتمال انحراف رفتاری و اخلاقی دختران در سنین نوجوانی به شدت کاهش پیدا می‌کند. چنانچه در سیره‌ی اهل بیت نیز بارها نقل شده که پیامبر اکرم دختر خود حضرت فاطمه‌ را می‌بوسید یا امیرالمؤمنین، حضرت زینب را در کودکی روی پای خود می‌نشاند و او را می‌بوسید. درباره‌ی رابطه‌ی امام حسین با دختران خردسال خود نیز چنین رفتار و سلوکی روایت شده.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-08-14] [ 10:41:00 ق.ظ ]




در کتاب ریحانه بهشتی آمده است: رفتار مناسب با کودکان بسیار اهمیت دارد و ثمره رفتار خوب با کودکان را در بزرگسالی آنان می‌توان دید، این چند نکته مفید در ارتباط با رفتار با کودکان را مطالعه کنید.

1 ) تحفه را اول به دختر بدهید

2) با طفل خود کودکانه بازی کنید. بازی بزرگسالان با کودکان در برنامه‌های تربیتی امروز، بسیار مهم تلقی شده است. پیشوایان بزرگ اسلام به این اصل بزرگ تربیتی توجه کامل داشتند و دربارۀ آن به مسلمین سفارش کردند و از پیامبر اکرم (ص) در این زمینه نقل شده است که می‌فرمایند: «مَن کانَ عِندَهُ صَبِیُّ فَلیَتَصابَ لَه؛ آن کس که نزد او کودکی است باید در پرورش وی، کودکانه رفتار کنند» و از حضرت علی (ع) منقول است که می‌فرمایند:«کسی که کودکی دارد باید در راه تربیت او خود را تا سر حد طفولیت و کودکی تنزل دهد».

3) اطفال خود را به خاطر گریه‌هایشان نزنید، زیرا گریه تا مدتی شهادت به وحدانیت خدا، شهادت به نبی اکرم (ص) و دعای برای والدین است.

4) فرزندان خود را ببوسید. پس همانا برای هر بوسیدن درجه‌ای است در بهشت.  حضرت علی (ع) می فرماید: «بوسیدن فرزندان رحمت است» 

5) با سلام کردن به فرزندانتان به او شخصیت دهید. اگر کودک به بزرگترها سلام کرد، لازم است به گرمی جواب او را بگویند و با این عمل شخصیت او را مورد اعتنا و احترام قرار دهند. اما از صفات پسندیدۀ پیامبر بزرگ اسلام (ص) این بود که به تمام مردم از کوچک و بزرگ سلام می‌کردند.

6) کودک را در کارهای کودکانه خود تمسخر نکنید و کارهایش را احمقانه نخوانید.

7) زیاد امر و نهی به فرزند نکنید تا جرأت پیدا نکند (جرأت فرزند بر والدینش در کودکی، باعث نافرمانی در بزرگی خواهند شد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:37:00 ق.ظ ]




خشونت با کودک

بسیارى از والدین گمان مى کنند براى حفظ حرمت خویش و تربیت کودک، از ابتدا باید با خشونت و کتک، ناآرامى ها و شیطنت هاى فرزندان را کنترل نمایند، در حالى که نه تنها نتیجه ى مطلوب را نمى گیرند، بلکه این گونه فرزندان، به ویژه پسران بعد از بلوغ، در مقابل خشونت هاى آنان موضع گرفته، از خود دفاع مى کنند و حرمتى براى پدر و مادر قایل نیستند، رفتار خشن با فرزندان، آثار سویى را در پى دارد که ـ علاوه بر آثارى که قبلا ذکر شد ـ به برخى از آن ها اشاره مى کنیم:

1. بدآموزى.

2. پرورش روحیه ى جسارت و دریدگى و یا برعکس ترسویى و بُزدلى دائم.

3. کم کردن محبّت والدین در فرزند و گریز از خانه.

در روایات اسلامى کسانى که به دلیل خشن بودن مورد احترام دیگران قرار مى گیرند، از بدترین افراد امت معرفى شده اند و پدران و مادران خشن از این اصل جدا نیستند. رسول گرامى اسلام ـ صلّى الله علیه‏وآله‏وسلّم ـ مى فرماید:

«شَرُّ النّاسِ یَوْمَ الْقِیامَةِ الَّذِینَ یُکْرَمُونَ اتِّقاءَ شَرِّهِم.»[39]

بدترین مردم در روز قیامت کسانى هستند که از ترس شرّ آن ها مورد احترام هستند.

و نیز فرمودند:

«آگاه باشید که بدترین افراد امّت من کسانى هستند که از ترس ستم آنان مورد احترام قرار گیرند، اى مردم بدانید کسى که مردم از ترس شرّش به او احترام گذارند، از من نیست.»[40]

خوشا به حال فرزندانى که تحت تربیت پدران و مادران فهمیده و آشنا به مبانى تربیتى اسلام قرار دارند، زیرا اگر در خانه اى حکمت و عقل حاکم بود، خیر کثیر حاکم است و اگر نبود خراب و ویران است، گرچه به ظاهر آباد و پر زرق و برق باشد.

رسول گرامى اسلام ـ صلّى الله علیه‏وآله‏وسلّم ـ فرمود:

«مَا مِن بَیت لَیس فیه شىء من الحکمة الا کان خراباً.»[41]

خانه اى نیست، اگر چیزى از حکمت در آن نباشد، جز آن که خراب است.

پدران و مادران بدانند که هر مقدار اهتمام مادى و معنوى در تربیت فرزندان خود بنمایند بر خود اهتمام نموده اند که فرزندان ما پاره هاى تن ما هستند که پیرى و فرسودگى والدین با مشاهده تربیت صحیح و بالندگى معنوى آنان به نشاط و طراوت تبدیل مى شود و والدین حیات خود را در حیات آنان مشاهده مى کنند که فرزند صالح مایه حیات و نور چشم والدین است.

(وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَ جِنَا وَذُرِّیَّـتِنَا قُرَّةَ أَعْیُن وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا)[42]

ولى همه سخن در آن است که مربى و معلم حقیقى پروردگار است و والدین و مربیان تربیتى اگر لایق باشند مجارى سالمى در تربیت کودکان اند. بنابراین همه آن چه در تربیت گفته شد تنها لایه ى سطحى از تربیت کودک است و والدین مى باید با تأسى به سیره ى انبیا و اولیا دائماً در درگاه الهى براى خود و فرزندان خود دعاى خیر نمایند و صلاح و هدایت توحیدى کودکان خود را از مربى حقیقى بخواهند.

سیره ى تربیتى انبیاى الهى در قرآن نه تنها ارائه کرامت انسانى در عمل و نظر با فرزندانشان بود، بلکه دعاى پنهان و آشکار براى عاقبت به خیرى آنان در همه حال بود.

خداوند دعاهاى برجسته برخى از انبیاى خود را در قرآن درباره ى فرزندانشان نقل فرمود که خود میزان اهتمام آنان در دعا و خیرخواهى براى آنان را نشان مى دهد.

دعاهاى حضرات ابراهیم، یعقوب، زکریا، همسر عمران، حضرت مریم ـ علیهم السّلام ـ بیانگر بلندى فکرى آنان درباره ى فرزندانشان است تا به آن جا که حضرت نوح ـ علیه السّلام ـ دست از دعا براى فرزند گناه کارش برنمى دارد و درخواست نجات او را از پروردگار مى نماید.[43]

در پایان مناسب مى دانم به قسمت هایى از دعاهاى امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در نیایش بیست و پنجم صحیفه سجادیه پیرامون فرزندانشان اشاره اى کوتاه بنمایم.

بارالها! با بقاى فرزندانم و با صالح گردانیدن آنان براى من و با بهره مندى من از آنان بر من منت گذار.

بارالها! مرا در تربیت کردن، ادب آموختن و نیکى کردن به آنان یارى ام فرما…

بارالها! من و فرزندانم و خانواده ام را از شرّ شیطان رجیم در امان بدار…

بارالها! با قدرت و غلبه ات تسلّط شیطان را از ما بگردان تا به آن جا که شرّ او را به واسطه کثرت دعاهایمان از ما برگردانى و ما از جمله کسانى باشیم که از نیرنگش در امان قرار مى دهى.

بارالها! آنان را نیکوکار، پارسا، بینا، شنوا، فرمان بردار فرامین خودت و دوست و خیرخواه دوستان خودت و دشمن خشمگین همه دشمنانت قرار ده.

بارالها! با توفیق خودت و رحمت خودت همه ى آن چه را که خواستیم به ما عنایت کن و از عذاب دوزخ پناهمان ده و به همه ى مردان و زنان مسلمان و مؤمن همانند آن چه را براى خودم و فرزندانم در دنیا و آخرت از تو خواستم به من عطا کن.

آمین یا ربّ العالمین

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ق.ظ ]




تنبیه کودک

تنبیه در لغت، به معناى بیدار و هوشیار کردن است.

هدف از تنبیه در بزرگسالان امورى است از جمله:

1. اصلاح فرد

(الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِى فَاجْلِدُواْ کُلَّ وَ حِد مِّنْهُمَا مِاْئَةَ جَلْدَة وَ لاَ تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِى دِینِ اللَّهِ)[31]

به هر زن زناکار و مرد زناکارى صد تازیانه بزنید، و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، در ]کار [دین خدا، نسبت به آن دو دلسوزى نکنید.

2. اصلاح و عبرت گرفتن جامعه.

(وَ لَکُمْ فِى الْقِصَاصِ حَیَوةٌ یَـأُوْلِى الاَْلْبَـبِ)[32]

و اى خردمندان، شما را در قصاص زندگانى است.

3. تشفّى خاطر و آرامش مظلوم، در نتیجه جلوگیرى از شعله‏ور شدن آتش انتقام و هرج و مرج در جامعه.

امّا باید توجه داشت تنبیه در کودک با بزرگسال تفاوت دارد؛ زیرا:

الف. روح لطیف کودک، تاب تحمل تنبیه هاى سخت را ندارد و تنها باید به نحو خاص و با دقت و در صورت ضرورت انجام گیرد.

ب. کودک به دلیل ضعف قواى ادراکى، نمى تواند به خوبى خطا را از صحیح تشخیص دهد و در صورت نیاز و ضرورت، قبلا باید کاملا متوجه خطایش شود. بنابراین تنبیه کودک به دلیل ادرار کردن، رعایت نکردن نجاست و پاکى، وارد کردن ضرر مادى و… آثار منفى و در موارد عکس را مى دهد.

ج. در تنبیه کودک، نباید به دلیل تشفّى خاطر والدین یا دیگران باشد، در حالى که بسیارى از تنبیه ها به همین دلیل صورت مى گیرد.

بنابراین هدف اصلى در تنبیه کودک، اصلاح و تربیت روح او است و بنابر اصل «کُلُّ مَوْلُود یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ»[33] باید حسّ انصاف و نفس لوّامه ى او متأثر شود و او را از خطا حفظ کند، برخلاف تنبیه بزرگسالان که ممکن است انحراف براى وى ملکه شده باشد و نفس لوامه اى باقى نمانده باشد تا متأثر شود و فقط نفس اماره بر او حاکم باشد.

تنبیه کودک باید از ضعیف به شدید باشد و مناسب کارى باشد که انجام داده است، این مراحل به ترتیب، براى تنبیه کودک توصیه مى شود:

1. کنایه، با ذکر داستان هاى مفید و گنجاندن نکات مورد نظر تربیتى که کودک به آن ها مبتلا مى باشد.

«الکنایةُ اَبلغُ مِن التَّصریح.»[34]

کنایه از صراحت گویى بلیغ تر است.

2. تذکر صریح ولى با خطاب جمعى نه به صورت فردى، به طورى که کودک در جمع مخاطب نباشد و شخصیت او خدشه دار نشود.

حضرت على ـ علیه السّلام ـ فرمود:

«نُضْحُکَ بَیْنَ الْمَلاَِ تَقْرِیعٌ.»[35]

نصیحت برادرت در جمع تحقیر او است.

3. صریح و فردى باشد و در حضور دیگران نباشد.

4. قهر موقت نه طولانى که هدف آن متأثّر کردن روح طفل است. کودک، در صورت طولانى شدن قهر، از جانب پدر و مادر احساس بى میلى کرده و ناخودآگاه قهر کردن را مى آموزد و آن را علیه والدین به کار مى برد! راوى مى گوید: به امام ـ علیه السّلام ـ در مورد فرزندم شکایت کردم. فرمود: «او را نزن و تنها با او قهر کن و قهر تو هم زیاد طول نکشد.»[36]

5. محرومیت کودک از امورى که مورد علاقه ى او است، همچون مسافرت، اسباب بازى و…

6. تنبیه بدنى را هرگز توصیه نمى کنیم و هر چند از برخى روایات و نصوص دینى در موارد خاصى اشاره به تنبیه بدنى شده، ولى در روزگار امروز و شرایط اجتماعى و روانى که بر فرزندان ما حاکم است هرگونه تنبیه بدنى فاصله آنان را از خانواده و مربیان تربیتى بیشتر مى کند و خاطره ى یک برخورد فیزیکى براى همیشه در ذهن آنان به صورت نقطه ى سیاه باقى مى ماند.

تنبیه بدنى همچون چاقوى جراحى است که هر چند بخشى را درمان مى کند، ولى بخش هاى دیگرى را آسیب مى رساند و پزشک حاذق جز در موارد نادر از آن استفاده نمى کند.

«آخر الدواء الکَىّ.»

آخرین مرحله ى درمان سوزاندن ]جراحى[ است.

 

نکات لازم در تنبیه

1. تنبیه باید بلافاصله بعد از خطا باشد تا تأثیر نیکویى بخشد.

2. دلیل تنبیه، کاملا روشن باشد؛ در غیر این صورت کودک دروغگو، منافق، فرارى از والدین، ترسو، مطیع محض و زورگو بار مى آید و روحیه ى کنجکاوى و استقلال رأى را از دست مى دهد. چنین کودکانى به سرعت روحیه ى نشاط و شادابى خود را از دست مى دهند و هر چند به حسب ظاهر مؤدبند، ولى در باطن منتظر فرصتى هستند تا از بزرگ ترها انتقام بگیرند و در عالم خیال، روزى چند بار والدین خود را کتک مى زنند و از آنان انتقام مى گیرند! خیال پردازى در این گونه بچه ها زیاد است و معمولا عقده هاى خود را هنگام برخورد با برادر و خواهر کوچک تر از خود خالى مى کنند و عمده ى این روحیات تا بزرگى در کودک باقى مى ماند.

3. توجه به خدشه دار شدن شخصیت کودک، مسأله ى عمده در تنبیه است. بنابراین باید از تنبیه کودک در جمع به ویژه نزد کسانى که وى از آن ها خجالت مى کشد و یا از به کار بردن کلمات زشت هنگام تنبیه و یا مقایسه ى او با دیگران به عنوان سرزنش، جداً خوددارى کرد.

4. تنبیه باید گاه گاه و به ندرت باشد. و در غیر این صورت، اولا تنبیه جنبه ى آموزشى خود را از دست مى دهد و پس از مدتى عادى مى شود. همچنین روحیه ى سرکشى و لجاجت را در کودک زنده مى کند.

5. والدین باید پس از تنبیه، اشتباه کودک را فراموش کنند و مدام به یاد او نیاورند. یادآورى خطا مثل ارتکاب آن مضرّ است. علاوه بر آن که کودک حوادث را زود فراموش مى کند، والدین نیز باید مثل او باشند. و خطاهاى او را سریع فراموش نمایند.

6. در صورت عذرخواهى کودک، والدین عذر او را بپذیرند.

حضرت على ـ علیه السّلام ـ به مالک اشتر مى فرماید:

«وَ اقْبَلْ عُذْرَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْک.»[37]

و عذر کسى که به سوى تو عذر مى آورد، بپذیر.

7. در مواردى که خطرى کودک را تهدید نمى کند، باید اجازه داد کودک عملا نتیجه ى انجام کارهاى خطرناک خود را ببیند و به اصطلاح تنبیه طبیعى شود، مثلا هنگامى که به بخارى نزدیک مى شود به او هشدار دهند که مى سوزى و سپس دستش را به بخارى نزدیک کنند تا خطر را عملا نیز احساس کند.

8. هرگز ولو در اوج عصبانیت زبان به نفرین و دعا بر علیه فرزند خود نگشایید که دعاى والدین در حق فرزند اثر وضعى خود را خواهد داشت.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:

«اَیّما رَجل دُعا على وَلدِه اورثَهُ اللهُ الفقر.»[38]

هر کس فرزندش را نفرین کند، خداوند او را فقیر مى گرداند

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ق.ظ ]




آثار لوسى در بزرگسالى

همه مى دانیم زندگى انسان پر از فراز و نشیب است و این گونه نیست که انسان همیشه در رفاه و آسایش باشد، بلکه مصائب و مشکلات فراوان گریبانگیر نوع بشر است. انسانى که در اثر زیاده روى در محبّت به وى در دوران کودکى عادت کرده همواره به دیگران، به خصوص والدین خودش متکى باشد و از طرف دیگر حسّ خودخواهى و طلبکارى از دیگران (شخصیت کاذب) در او به وجود آمده، هنگام حضور در جامعه توقع دارد همواره به او احترام گذاشته شود و همه در خدمت او باشند. اما چون واقعیت جامعه و اجتماع به دور از این خواسته ها است، انسانى سرخورده، افسرده و گوشه گیر خواهد شد.

علاوه بر این نتایج شوم، این گونه انسان ها پس از ازدواج نیز با همسرشان ناسازگار و برخوردى خشن دارند و در نهایت چه بسا سرخوردگى اجتماعى، به خودکشى منجر شود.

«طلب الثَّناءِ بِغَیرِ استحقاق خرق.»[27]

توقّع تعریف از دیگران، در حالى که مستحق آن نباشد، از کم عقلى است.

همچنین خداوند متعال در قرآن کریم از این صفت مذمّت نموده و در توصیف کافران و منافقان مى فرماید:

(یُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ)[28]

دوست دارند به آن چه نکرده اند، مورد ستایش قرار گیرند.

 

راه درمان

براى پیشگیرى از لوس شدن کودک و درمان آن، نکاتى باید مورد توجه قرار گیرد.

1. محبّت به کودک به اندازه و در حدّ اعتدال باشد. در روایتى آمده است:

«شُرّ الاباءِ مَن دعاه البرّ اِلى الاِفراط.»[29]

بدترین پدران کسانى هستند که زیادى روى در محبّت آنان به افراط وادارد.

2. کارهایى که به کودک مربوط است در حدّ توانش به او واگذار شود، مانند راه رفتن، لباس پوشیدن، و…

3. والدین هنگام ناراحتى کودک، ابراز ناراحتى ننموده، بلکه عکس العمل منطقى از خود نشان دهند. مثلا هنگام زخم برداشتن و یا بیمارى کودک، به گونه اى بى تابى نکنند که انگار اتفاق بزرگى افتاده است.

4. اگر کودک از کسى شکایت کرد، بلافاصله و بدون تحقیق حق به جانب او داده نشود.

5. کودک را نباید زیاد از حدّ، تحسین و تشویق کرد و او را از دیگران برتر دانست. لذا در جایزه دادن ها، جشن تولد و یا عبادت گرفتن ها حد و حدود و شؤون خانواده رعایت شود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم