بررسی زیبایی از نگاه اسلام
انسان به اقتضای فطرت خویش، جویای زیبایی و آراستگی است و از ژولیدگی و پریشانی ظاهر نهی کرده است. از آنجا که دین مقدس اسلام منطبق بر این فطرت الهی است به حس آراستگی، که یکی از چهار بعد روح انسانی؛ یعنی حس زیبایی، حس نیکی، حس دانایی و حس مذهبی است، توجه کرده و برای تأمین نیازهای انسان در این زمینه توصیه هایی ارایه کرده است.
از دیدگاه قرآن کریم، استعداد درک زیبایی از جمله مواهب فطری خداوند در روح آدمی است و وجود موجودات زیبا در جهان، پاسخی به این خواسته فطری بوده و نعمتی از نعمتهای گرانبهای آفریدگار حکیم است. اسلام به پیروانش دستور می دهد همواره، مظاهر زشتی و درهم ریختگی را از خود و محیط زندگی خویش دور ساخته، بویژه هنگام برخورد با دیگران آراسته و با ظاهری زیبا در معرض دید همنوعان ظاهر شوند. از این رو در اسلام، استفاده از زیبایی های موجود در جهان طبیعت نه تنها مجاز شمرده؛ بلکه بدان توصیه و سفارش نیز شده است.
آراستگی در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسانها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. انسان افزون بر آنکه به مقتضای فطرت خویش، جویای زیبایی و آراستگی به عنوان یکی از ابعاد وجودی خویش است، در گسترش و تحکیم روابط خانوادگی و اجتماعی نیز از آن گریزی ندارد.
انسان موجودی اجتماعی است و به کمال مطلوب خود جز با زندگی در اجتماع نمی تواند دست یابد، از این رو انواع و اقسام زینتهایی که مورد پسند جامعه و سبب مجذوب شدن دلها به سوی اوست، را مورد استفاده قرار می دهد و بدین وسیله خود را در نظر دیگران محبوب می کند.افزون بر آراستگی ظاهری، نوعی دیگر از آراستگی نیز هست که اهمیت فزونتری دارد و آن آراستگی باطنی و یا معنوی است.
این قسم از آراستگی شامل اموری چون: ایمان، علم، صبر، شکر و… است که در واقع می توان آن را عبارت از ویژگی های اخلاقی دانست که سبب آراسته شدن نفس و باطن انسان به زیبایی هایی این چنینی می شود. در این نوشتار، ابتدا به بررسی دیدگاه اسلام درباره آراستگی ظاهری پرداخته، سپس آراستگی باطنی و معنوی را از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار خواهیم داد.
آراستگی و زیبایی از نگاه قرآن
خداوند در قرآن کریم از آراستگی آسمانها به وسیله ستارگان یاد کرده، می فرماید:
« همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان بیاراستیم.»
قرآن کریم در آیه ای انسانها را به آراستگی و برگرفتن زینت های خود، هنگام رفتن به مساجد دعوت می کند (که البته این توصیه منحصر به آرایش ظاهری نبوده و زینتهای معنوی مانند طهارت و تقوا را نیز شامل می شود.) سپس در آیه بعد، حکم کلّی تری را بیان کرده و نظر کسانی را که به غلط آراستگی را، با دین و تعالیم آسمانی مغایر می پندارند، مردود می شمارد.
خداوند می فرماید: « ای فرزندان آدم، نزد هر مسجدی- به هنگام نماز- آرایش خویش- جامه و آنچه مایه آراستگی است- فرا گیرید،… بگو: چه کسی آرایشی را که خدا برای بندگان خود پدید آورده و روزی های پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: اینها در زندگی دنیا برای مؤمنان است- ولی کفار هم بهره مندند- در حالی که در روز رستاخیز ویژه ایشان است.»
چنانکه بیان شد حس زیبایی، بعدی از ابعاد روح انسانی را شکل می دهد. با توجه به این، باید یادآور شد آراستگی با زیبایی ارتباطی تنگاتنگ دارد.
انسان، آفریده موجودی زیباست که زیبایی را می پسندد، از این رو باید تلاش کند به وسیله زینتهایی که خداوند در اختیار او قرار داده است، خود را آراسته، از این زیبایی و آراستگی لذت ببرد. در واقع انسان با آراستن خود و پرهیز از ژولیدگی و پریشانی ظاهر، با روند طبیعت همگام می شود، طبیعتی که با انواع زینتها و زیورها آراسته شده است.
آراستگی و زیبایی در کلام معصومان
در روایات معصومان (ع) نیز نسبت به موضوع آراستگی –اعم از ظاهری و باطنی و معنوی- اهتمام ویژه ای به چشم می خورد.
اما درباره آراستگی ظاهری، فرمایش علی (ع) که امام صادق (ع) آن را روایت کرده است، خود سند گویایی از اهتمام اسلام به موضوع آراستگی و زیبایی ظاهری است. علی (ع) فرمود: « خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد و همچنین دوست دارد اثر نعمتهای خود را در مردم مشاهده فرماید.»
برخی به اشتباه، آراستگی را با دینداری و یا به معنی دقیق تر کلمه، زهد در تضاد دیده و گاه با مشاهده پوشش آراسته بزرگان دین، آنان را مورد اعتراض قرار می دادند. مثلا
ابن قداح –از اصحاب امام صادق (ع)- چنین روایت کرده است: «امام صادق (ع) در حالی که لباسی زیبا از جنس پارچه های مرو (پارچه ای قیمتی منسوب به مرو) به تن داشت به
عبّاد بن کثیر –صوفی- برخورد نمود، عبّاد عرض کرد: یا اباعبدا…! تو از خاندان نبوتی و پدرت علی، امیرالمومنین بود که همیشه کرباس می پوشید، این لباس های فاخر مروی چیست که به تن کرده ای؟ حضرت فرمود: وای بر تو ای عباد! این چه اعتراضی است که می کنی؟ زینت خدایی و روزی های پاکیزه را چه کسی حرام کرده؟ خدای عزوجل وقتی به بنده اش نعمتی بدهد دوست دارد [اثر] آن نعمت را در بنده اش ببیند.»
بنابراین انسان مؤمن می تواند در عین
بی اعتنایی به آنچه اسباب غفلت او را از خدا و روز بازپسین فراهم می آورد، به ظاهر خویش رسیدگی نموده و آن را به نحو شایسته و مشروع بیاراید و بدین وسیله دین و دینداری را در چشم و دل دیگران زیبا جلوه داده، آنان را به سمت دین جذب نماید.
پیامبر (ص) تا آن حد بر پاکیزگی و آراستگی ظاهر تأکید داشتند که می فرمودند یک مسلمان باید چنان به آراستگی خود اهمیت دهد که در میان مردم، مانند خالی نمودار و برجسته باشد.
امام علی (ع) آراستگی را جزو خلق و خوی افراد با ایمان می داند و نیز توصیه می کند: « آن گونه که هر یک از شما خود را برای بیگانه ای می آراید و دوست دارد وی او را در بهترین شکل ببیند، باید برای برادر مسلمانش نیز خود را همان گونه بیاراید.»
افزون بر این، از نگاه علی (ع)، چه کسی بهتر از افراد مومن که از نعمتهای بی شمار خداوند بهره برده و خود را بدانها بیارایند. در منطق امیر مومنان (ع) هیچ مانعی ندارد که افراد پرهیزگار در این دنیا در بهترین خانه مسکن گزینند، از بهترین خوردنی ها تناول کنند، از گواراترین نوشیدنیها بنوشند، با برترین لباسها خود را بیارایند و…خلاصه همچون دیگران از لذتهای دنیا بهره برند و در آخرت نیز در جوار خداوند، هر چه بخواهند در اختیار آنان قرار داده شود. اینها زینتهایی است که خداوند به بندگانش ارزانی داشته است.آراستگی انسان در بسیاری موارد در نحوه پوشش او بروز می یابد.
امام علی (ع) فرمود: « لباس، زیبایی را آشکار می کند.» اما برخی انسانها چندان به تمیزی و آراستگی لباس خویش توجه ندارند و حتی برخی از دینداران، رسیدگی به وضع ظاهری لباس را در تضاد با حالات دینی و معنوی خویش دانسته، با وضعی نامرتب در انظار دیگران ظاهر می شوند، حال آنکه از نگاه اسلام، آراستگی لباس و تمیزی و زیبایی آن بسیار مورد تأکید و سفارش است. از این رو امام حسن مجتبی (ع) هنگامی که برای نماز برمی خاست، بهترین لباسهای خود را می پوشید.
از ایشان پرسیدند چرا بهترین لباس خود را می پوشید؟ می فرمود: «خدا زیباست و زیبایی را دوست می دارد و من برای پروردگارم خود را می آرایم، خدا فرموده است: ( هنگام خواندن هر نماز، آراسته باشید)؛ این است که دوست دارم، بهترین جامه هایم را بپوشم.»
از نگاه معصومین علیهم السلام، در روابط اجتماعی لازم است انسان خود را بیاراید و در نظر دیگران نیک جلوه دهد، البته می تواند در آنچه در مقابل دید سایر افراد نیست و تاثیری در تحکیم روابط اجتماعی ندارد، به گونه ای که خود می پسندد رفتار کند.
مثلا می تواند لباسی فاخر، نرم و گرانقیمت را روی لباسهای خشن و ساده خود بپوشد، که هم معنویت و زهد خود را به نحوی پاس دارد و هم در روابط با دیگران که آراستگی ظاهر نقشی بسزا در جذب و جلب توجه آنان دارد، توفیق یابد