نرجس
 
   



حکمت روزه

از روایات ما استفاده می‌شود برقراری خلوص و پاکی و احساس درد و رنج مستمندان - آگاهی یافتن بر فقر خود در قیامت - تمرین صبر در سختی‌ها و تقویت اراده، همچنین در کلام نورانی زهرای مرضیه (سلام الله علیها) که می‌فرمایند: فَرَضَ اللَّهُ الصِّیامَ تَثبْیتاً لِلْاخْلاصِ؛ خداوند روزه را برای تثبیت اخلاص واجب کرد

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-03-06] [ 10:23:00 ق.ظ ]




روزه وسیله تقرب به خدا

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
آیاتی از قرآن مجید درباره وجوب روزه ماه مبارک رمضان و فلسفه روزه و همچنین احکام آن و کسانی که از این امر الهی مستثنا هستند، بیان می‌کند، از جمله آیه فوق در سوره بقره آیه ۱۸۳ می‌باشد.
اولین نکته در این آیه این است که می‌دانیم در ادبیات زبان عرب با حرف نداء خطاب می‌کنند و می‌دانیم که در زبان عربی حرف نداء قریب و بعید فرق می‌کند در این آیه خداوند بندگانش را با حرف خطاب (یا) که برای بعید است مورد خطاب قرار می‌دهد. یکی از عبادات ویژه خداوند در بین همه عبادت‌ها که برای اوست (این را برای خود می‌نامد)، روزه است که بهترین نتیجه‌ی آن تقوا و ترک گناه است.

سوال

حال با توجه به مضمون آیات قرآن و برخی از دعاها که خداوند ما نزدیک است، مثل آیه‌ی
نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از شاهرگ او به او نزدیکتر هستیم. (1)
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَلَٰکِنْ لَا تُبْصِرُونَ. (2)
وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ. (3)
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی؛ هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند بگو من نزدیکم دعای دعا کننده را وقتی که مرا بخواند اجابت می‌کنم. (4)
یا در دعا می‌خوانیم وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
حالا که خداوند اینقدر به ما نزدیک است چرا با حرفی که برای ندای بعید است استفاده می‌کند؟

پاسخ

اجمالاً پاسخ این پرسش این‌طور است درست که خداوند به ما نزدیک است ولی ما بندگان از او دور هستیم. به قول سعدی؛

دوست نزدیکتر از من به من است *** وین عجب‌تر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که او *** در کنار من و من مهجورم

در دعای افتتاح جمله زیبایی هست که می‌خوانیم؛ الّذِی‌ بَعُدَ فلا یُری‌، وَ قَرُبَ‌ فَشَهَدَ النَّجوی‌
شهید مطهری می‌فرماید در این دو جمله خدا این‌طور توصیف شده است؛ آن کسی که دور است و در نتیجه دیده نمی‌شود و نزدیک است به نحوی که نجوی و سخنان بیخ‌گوشی را گواه است در حقیقت ما از او دوریم ولی او به ما نزدیک است.
نکته‌ی جالبی که در این جمله هست این است که وقتی خدا را به دوری توصیف می‌کند، صفتی از صفات مخلوقات را شاهد آن ذکر می‌کند و آن دیدن است کسی نمی‌تواند او را ببیند. در زمانی که خدا را به قرب توصیف می‌کند، صفتی از صفات خدا را دلیل آن می‌آورد و آن حضور و آگاهی خداست آنجا که سخن از کار ماست خدا را به دوری نسبت می‌دهیم و آنجا که سخن از کار اوست صفت قرب را به او نسبت می‌دهیم. (5)
 

راه نزدیک شدن به خدا چیست؟

بهترین راه‌کار برای نزدیک شدن به خدا عبادت و بندگی است که هدف از خلقت همین است در قرآن می‌فرماید؛ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ. (6)
ترجمه: جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند به گفته بعضی از مفسران: أَیْ لِیَعْرِفُون؛ یعنی تا بشناسد. یکی از فلسفه‌های روزه تهذیب نفس و رسیدن به صفت تقوا است به نحوی که آثار روزه در وجود انسان بروز کند. خودش احساس کند که با قبل از ماه رمضان فرق دارد در غیر این صورت جز بستن دهان از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها نیست.
نکته‌ای که خدای سبحان، یعرفون نگفت به بیان حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام): راه شناسایی او منحصراً در بندگی و عبادت است. از این رو این عبارت را آورد تا به این معنا اشارت باشد و اقسام مختلف عبادت به همین منظور است. یکی از عبادات ویژه خداوند در بین همه عبادت‌ها که برای اوست (این را برای خود می‌نامد)، روزه است که بهترین نتیجه‌ی آن تقوا و ترک گناه است.

بیشتر بخوانید: ثمره‌های ارتباط با خدا
 

آداب روزه‌داری و ارزش آن

در حدیث قدسی می‌خوانیم که خداوند متعال می‌فرماید: الصَّوْمُ لی و اَنا اَجْزی به. روزه برای من است و من خود پاداش او را می‌دهم و در کتاب کافی با یک کلمه تغییر می‌فرمایند: الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی عَلَیْهِ. یعنی روزه برای من است و من جزای روزه‌ی او هستم. (7)
روزه در اسلام از اهمیت بالایی برخوردار است و تنها عبارتی که به خداوند متعال اختصاص داده شده بعضی از بزرگان فرموده‌اند که روزه از نظر ظهور هیچ ظهوری ندارد، مثل جهاد یا نماز یا حج نیست که ظهور خارجی دارد، عبادتی است باطنی به همین جهت شاید در روزه کمتر ریا راه داشته باشد.

 آثار اجتماعی روزه
 

روزه چیست؟

روزه عملی است که انسان مکلف برای رضای خدا از اذان صبح تا اذان مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می‌کند از قبیل خوردن و آشامیدن و نسبت دروغ به پیامبر و امام (که به رساله‌های عملیه می‌توانید مراجعه کنید) اجتناب کند.
دستور روزه در آیاتی از سوره بقره ذکر شده؛ یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ، آیه ۱۸۳ سوره بقره در این آیه هم امر به وجوب روزه شده و هم به صراحت بیان می‌فرمایند که در امت‌های قبلی هم روزه واجب بوده است و نیز فلسفه روزه را بیان می‌کند.
خداوند در این آیه وقتی حکم روزه را بیان می‌کند (لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)، در یک جمله کوتاه فلسفه روزه را بیان می‌کند: با روزه گرفتن امید است که به تقوا برسید.
 

تقوا چیست؟

تقوا به معنی خویشتنداری از گناه است و بیشتر گناهان از دو ریشه‌ی غضب و شهوت سرچشمه می‌گیرند و روزه جلوی تندی‌های این دو غریزه را می‌گیرد و لذا سبب کاهش فساد می‌گردد. (8)
همچنان که از آیه فوق استفاده شد یکی از فلسفه‌های روزه تهذیب نفس و رسیدن به صفت تقوا است به نحوی که آثار روزه در وجود انسان بروز کند. خودش احساس کند که با قبل از ماه رمضان فرق دارد در غیر این صورت جز بستن دهان از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها نیست.
گویند روزی عربی سوار بر شتر از بیابان عبور می‌کرد دید کسی با حالتی زیبا و صدای خوش نماز می‌خواند. شیفته او گردید در کنار او فرود آمد و گفت: نعم المصلی چه نماز خوان خوبی. گفت: و صائم ایضا؛ روزه هم دارم.
خوشش آمد، گفت: من هم دنبال کاری می‌روم و این شتر را نزد شما به امانت می‌گذارم تا برگردم. بعد از برگشت دید نه از نماز خوان اثری است و نه از شتر بسته. دست حسرت به هم می‌سائید و انگشت ندامت به دندان و این بیت را می‌خواند:

صلى فأعجبنی وصام فرابنی *** نح القلوص عن المصلی الصائم

نمازش مرا به تعجب و با روزه‌اش بر ارادت من افزود امان ای مردم امانت‌های خود را به دست نماز خوان روزه دار نسپارید.

 مراتب و درجات تقوا در قرآن

از روایات ما استفاده می‌شود که روزه تمرین برای ترک گناه است. امساک از نوشیدن و خوردنی‌های حلال، تقویت اراده برای اجتناب از کارهای حرام. یعنی چشم هم روزه بگیرد از دیدنی‌های حرام، گوش هم امساک کند از شنیدنی‌های حرام و سایر اعضا و جوارح. بر همین اساس است که بزرگان فرموده‌اند مرحله‌ی اول روزه، کف نفس از طعام با همه‌ی احکام و شرایط فقهی که در بیان فقها بیان شده است، روزه عوام است.
مرحله‌ی بالاتر از این روزه، نگهداری اعضا و جوارح است از گناه و تسلط بر چشم، گوش، زبان و …
مرحله سوم که روزه خاص الخاص است غض بصر از ما سوی الله است. اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ یعنی این مرحله.
 

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ق.ظ ]




آیا گذر زمان، خشم را درمان می‌کند؟

 


 

یکی از نکته‌های بسیار مهم در ارتباط با عصبانیت و مشکلات رفتاری زمان و گذشت زمان است. در واقع زمان نقش بسیار مهم و تعیین کننده‌ای را در مقدار و میزان آسیب‌های موجود رفتاری و هم چنین ثبات و پایدار شدن آنها دارند. به عبارتی ساده‌تر هر قدر زمان بیش‌تری از ابتلا و ایجاد ناهنجاری‌های رفتاری بگذرد، شخص مشکلات به مراتب بیش‌تری پیدا می‌کند. زمان نقشی بسیار تعیین کننده در عصبانیت‌ها، مشکلات و اختلالات رفتاری، عاطفی و شخصیتی دارد. به عبارتی ساده فردی که حدود سه ماه از ابتلا به افسرده شدنش گذشته با فردی که حدود سه سال از افسردگی‌اش می‎‌گذرد، وضعیت و مشکل‌شان با یکدیگر متفاوت است. به عبارت دیگر هر قدر زمان بیش‌تری از ابتلا به مشکل رفتاری بگذرد، آن رفتار یا خصلت آسیب‌زا دوام یا پایداری بیش‌تری پیدا می‌کند و می‌تواند مشکل آفرینی‌های بیش‌تری به همراه داشته باشد. در هر حال عمده‌ترین نکات و مطالبی که می‌توان در ارتباط با گذشت زمان و عصبانیت مطرح نمود به قرار زیر است.
1- گذشت زمان باعث ثبات و پایداری عصبانیت‌ها می‌شود.
2- گذشت زمان باعث خوگیری فرد عصبی به ناهنجاری‌های رفتاری‌اش می‌گردد.
3- گذشت زمان باعث می‌شود تا شخص ناهنجاری‌های رفتاری‌اش را عادی و هنجار تلقی نماید.
4- با گذشت زمان برطرف نمودن و درمان عصبانیت‌ها به مراتب پیچیده‌تر و دشوارتر می‌گردد.
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شده فوق ارائه می‌گردد.

1- گذشت زمان باعث ثبات و پایداری عصبانیت‌ها می‌شود.

زمان نقشی بسیار تعیین کننده در عصبانیت‌ها، مشکلات و اختلالات رفتاری، عاطفی و شخصیتی دارد. به عبارتی ساده فردی که حدود سه ماه از ابتلا به افسرده شدنش گذشته با فردی که حدود سه سال از افسردگی‌اش می‎‌گذرد، وضعیت و مشکل‌شان با یکدیگر متفاوت است. به عبارت دیگر هر قدر زمان بیش‌تری از ابتلا به مشکل رفتاری بگذرد، آن رفتار یا خصلت آسیب‌زا دوام یا پایداری بیش‌تری پیدا می‌کند و می‌تواند مشکل آفرینی‌های بیش‌تری به همراه داشته باشد.
مولوی در کتاب مثنوی داستانی را در ارتباط با یک بوته خار مطرح می‌کند که در گذری بوته خاری جوانه زده و شروع به رویش می‌کند و پس از مدتی که از نمو آن می‌گذرد، برای افرادی که از آن محل عبور می‌کردند، مشکل آفرینی‌هایی ایجاد می‌نموده، بدین صورت که ابتدا پای بعضی از گذرکننده‌ها با خارهای آن زخمی می‌شده و ناراحتی برای آنها ایجاد می‌کرده است. با گذشت زمان خار موجود در آن محل رشد و نمو بیش‌تری پیدا می‌کند و هر قدر خار تنومندتر و شاخه‌های بیش‌تر و بزرگ‌تری نیز پیدا می‌کند، طوری که اگر افرادی که از آن محل عبور می‌کردند، تعداد محدودی پای‌شان با خارهای موجود در گذر زخمی می‌شده، اما پس از گذشت زمان و تنومندتر شدن خار وسعت بیش‌تری از گذر را اشغال می‌کند و طبعی است که تعداد بیش‌تری از عابرین پای‌شان مجروح می‌شده است.
در نهایت خار تا اندازه‌ای رشد می‌کند که تمام گذر را می‌پوشاند، طوری که هر فردی که قصد عبور داشته پایش زخمی می‌شده است. سپس تصمیم گرفته می‌شود که خار را کنده و از ریشه درآورند، اما دیگر دیر شده بوده زیرا بوته‌ی خار به قدری رشد کرده و ریشه دوانده بود که دیگر کسی قادر به کندن و از ریشه در آوردنش نبوده است.
مولوی به این نکته اشاره می‌کند، در مراحل اولیه که خار در رشد ونمو بود، خار ضعیف و فرد خارکن قوی بوده، اما پس از مدتی و گذشت زمان قابل ملاحظه‌ای، بوته‌ی خار تنومند و فرد خارکن ضعیف‌تر می‌گردد و دیگر قادر نبوده که خار را از ریشه درآورد و در ادامه خاطرنشان می‌کند که:

خار بن در قوت و برخاستن *** خارکن در سستی و در کاستن

در این داستان نمادین، خار مظهر آن چیزهایی است که می‌تواند به فرد آسیب بزند، به طور ناگهانی ظهور پیدا می‌کند و با رشد و نمو کردن عاملی برای آزار و رنجش برای فردی که خاری در زندگی‌اش پیدا شده و هم چنین سایرین می‌گردد، به عبارتی هر خصلت و خلق و خوی نامناسب و ناهنجار یک خار است و لازم می‌شود که شخص خارهای موجود در خود را یافته و هر چه سریع‌تر اقدام به کندن و ریشه کن نمودن آنها نماید، در غیر این صورت خارها رشد کرده و تمام وجود شخص را اشغال نموده و خارهای موجود نه فقط خود شخص بلکه به سایر افرادی که با او در ارتباط هستند نیز آسیب و آزار می‌رساند.

رفتارهای آرام بخش در کانون گرم خانواده
 

2- گذشت زمان باعث خوگیری فرد عصبی به ناهنجاری‌های رفتاری‌اش می‌گردد.

مدت‌ها پیش مشغول تماشای فیلمی بودیم، فیلم زندگی چند تبهکار را نشان می‌داد و موضوع اصلی آن روابط متقابل میان همان چند نفر را شامل می‌شد، و طبیعی است که ارتباطات موجود میان افرادی با آن شرایط و وضعیت روابط چندان مطبوع، خوشایند و سالمی نیست.
یکی از حاضرین اشاره کرد که آیا این افراد با بودن در چنین شرایطی و داشتن این‌گونه زندگی‌های پر از خطر و ناهنجاری‌های انسانی و معنوی و روابطی مملو از تنش و درگیری، چرا به زندگی سالم، ساده و کم خطر و درگیری که آرامش بیش‌تری را دارد، رو نمی‌آورند. فرد دیگری در پاسخ اشاره کرد که آنها به دلیل این که چنین امری را تجربه نکرده‌اند و از فواید آن بی‌اطلاع هستند از سوی دیگر آنها به واسطه این که به چنین اموری از ابتدا آشنا شده و به تدریج و به نوعی به آن خو گرفته‌اند و این‌گونه آدم‌ها و روابط را اگر چه از نظر آن‌هایی که با این‌گونه آدم‌ها سر و کار ندارند را امری سخت و غیر قابل تحمل می‌دانند، اما به دلیل درگیر بودن و به مرور با گذشت زمان با این‌گونه افراد و چنین محیط‌هایی خو می‌گیرند.
چنین امری در ارتباط با عصبانیت‌ها و ناهنجاری‌های رفتاری و ارتباطی نیز مصداق دارد، بدین صورت که با گذشت زمان رفتارهای ناهنجار تکرار می‌شود و تکرار این‌گونه امور ناهنجار به مرور باعث می‌شود تا شخص به نوعی خوگیری و عادت برایش ایجاد شود و به اختلالات خویش عادت نماید.

3- گذشت زمان باعث می‌شود تا شخص ناهنجاری‌های رفتاری‌اش را عادی و هنجار تلقی نماید.

یکی از عمده‌ ناهنجاری‌های رفتارهای عصبی، آسیب خورده و مشکل‌آفرین، ناراحتی‌هایی است که اینگونه رفتارها برای خود و دیگرانی که با وی در ارتباط هستند، ایجاد می‌نماید. رنجش و ناراحتی‌هایی که این رفتارهای ناهنجار به همراه دارند، با گذشت زمان از شدت رنج‌ها و ناآرامی‌هایش کاسته می‌شود و حتی در مواردی به مرحله‌ای می‌رسد که این رنجش‌ها عادی و طبیعی گشته و ناراحتی‌های حاصل از عصبانیت‌ها امری عادی تلقی می‌گردد.
این امر در میان همسران به میزان قابل توجهی ملاحظه شده است که پس از مطرح نمودن مشکل خود در ارتباط با شریک زندگی‌شان و ناراحتی که از بابت این‌گونه رفتارها متحمل شده‌اند، در ادامه خاطرنشان می‌کنند که پس از گذشت سال‌های متوالی به این‌گونه برخوردها و ناهنجاری‌ها، خو گرفته و دیگر به آزارهای ناشی از آن عادت کرده‌اند.

4- گذشت زمان به تنهایی باعث بهبود و درمان ناهنجاری‌های رفتاری نمی‌شود.

یکی از عمده شناخت‌های نادرست و در مواردی مشکل‌آفرین در ارتباط با ناهنجاری‌های رفتاری، این باور است که با گذشت زمان همه چیز رو به راه خواهد شد و مشکلات رفتاری خود و یا فردی که با وی در ارتباط هستند، بهبود خواهد یافت.
چنین باوری هم در مورد فردی که مبتلا به عصبانیت است و هم افرادی که با آنها در ارتباط هستند، مصداق دارد، که شاید در آینده تغییر و تحولی ایجاد شود و شرایط و وضعیت موجود بهتر از آن چه که هست شود. البته چنین امکانی وجود دارد که نوعی بیداری و شناخت سالم و سازنده برای شخص به وجود آید و به دنبال آن نیز تغییری به صورت کنار گذاشته شدن رفتاری مشکل‌آفرین و یا به وجود آوردن رفتاری سالم و سازنده ایجاد گردد. اما این به واسطه گذشت زمان نیست، بلکه تحول شناختی و رفتاری به مرور ایجاد شده و یا به عبارتی دیگر از طریق فرآیندهایی بهبود و درمان به وجود آمده است. عصبانیت و ناهنجاری‌های رفتاری و شخصیتی امری است که در صورت مراعات ننمودن نکات و مواردی مرتبط با آن هم عصبانیت‌ها پیچیده‌تر و دشوارتر شده و هم اقدام برای بهبود آن نیز سخت‌تر می‌گردد. از این رو در صورت تشخیص این مشکلات رفتاری لازم است که زمان به درازا نینجامد و شخص برای طولانی مدت با ناهنجاری‌های رفتاری‌اش پیش نرود و هر چه سریع‌تر به برطرف نمودن آنها اقدام نماید. در میان همسرانی که به واسطه ناراحتی‌ها و مشکل‌آفرینی‌های رفتاری همسرشان به مرکز مشاوره مراجعه می‌نمایند، در پاسخ به این سوال که چرا برای مدت طولانی این‌گونه ناهنجاری‌های رفتاری و ارتباطی را تحمل کردی و پس از گذشت سال‌ها تازه به فکر اقدامی برای برطرف نمودن و درمان افتاده‌ای؟ آنها نیز در پاسخ اشاره می‌کنند که «فکر کردم شاید به مرور زمان اوضاع و احوال بهتر از این‌ها شود.» البته چنین شناخت و برداشتی می‌تواند ناشی از ناشناخته بودن عصبانیت‌ها و ناآشنا بودن افراد با شیوه مقابله با این‌گونه ناهنجاری‌های رفتاری، تنها راه حلی که به نظرشان می‌رسد، همین واگذار نمودن همه چیز بر گذشت زمان است، تا شاید با سپری شدن زمان، وضعیت موجود برطرف و یا درمان شود.

5- با گذشت زمان، برطرف نمودن و درمان عصبانیت‌ها به مراتب پیچیده‌تر و دشوارتر می‌گردد.

همان‌طور که در بند شماره 1 عنوان شد، گذشت زمان باعث ثبات و پایداری عصبانیت‌ها می‌شود و این امر باعث می‌گردد تا برطرف نمودن و درمان این‌گونه آسیب‌های رفتاری با دشواری‌های به مراتب بیش‌تری مواجه شود. نگارنده در اوایل اشتغال به حرفه مشاوره روان‌شناسی و روان درمانی اعتقادم بر این بود که افراد بالای 50 سال را نمی‌توان تغییر و درمان چندان مؤثر و مفیدی برای‌شان انجام داد. بعدها به مرور زمان 50 سال به 40 سال تبدیل شد. اما در حال حاضر و با توجه به تجربه‌های بسیاری که در این زمینه به دست آمده 40 سال نیز به 30 سال تبدیل شده است. در واقع افراد دچار مشکل زیر 30 سال سن به مراتب بهتر می‌توانند رفتارهای مشکل‌دار و آسیب خورده‌شان را تغییر دهند.

 عصبانیت و تربیت

البته این موضوع بدان معنی نیست که افراد بالای 40 و یا 50 سال و به بالا قادر نیستند که خود را تغییر دهند. بلکه در هر سنی شخص قادر است که رفتارش را شناسایی و چنان چه مورد و مشکلی در آن وجود دارد، اقدام به بهبود و برطرف نمودنش نماید، اما چنین عملی به همان دلایلی که در این بخش خاطرنشان شد، کمی پیچیده‌تر و مشکل‌تر خواهد بود.
در مجموع عصبانیت و ناهنجاری‌های رفتاری و شخصیتی امری است که در صورت مراعات ننمودن نکات و مواردی مرتبط با آن هم عصبانیت‌ها پیچیده‌تر و دشوارتر شده و هم اقدام برای بهبود آن نیز سخت‌تر می‌گردد. از این رو در صورت تشخیص این مشکلات رفتاری لازم است که زمان به درازا نینجامد و شخص برای طولانی مدت با ناهنجاری‌های رفتاری‌اش پیش نرود و هر چه سریع‌تر به برطرف نمودن آنها اقدام نماید.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:21:00 ق.ظ ]




 

اسموتی چیست؟

گاهی پیش می‌آید که میوه‌های زیادی از مهمانی‌ها در یخچال، اضافی باقی می‌مانند،که مصرف نمی‌شوند و یا تک میوه‌هایی که در یخچال باقی می‌مانند که دیگر طراوت و تازگی خود را از دست داده‌اند؛ این میوه‌های باقی مانده، ممکن است. مشغله‌ی فکری بانوی خانه شوند؛ چرا که نه می‌توان آنها را دور ریخت و مصرف آنها نیز (به دلیل از دست دادن تازگی) احساس لذتی به ما نخواهد داد. اما شما می‌توانید با تهیه «اسموتی» یا «بستنی میوه‌ای»، هم از خراب شدن و اسراف میوه‌ها جلوگیری نمایید و هم یک نوشیدنی خوش‌مزه نوش جان کنید. برای تهیه بستنی میوه‌ای لازم است میوه‌هایی که قصد دارید از آنها استفاده کنید را برش زده و داخل فریزر برای چند ساعت قرار دهید تا یخ بزند، سپس آنها را در غذاساز ریخته و کاملا مخلوط کنید. برای تهیه این نوع بستنی دست‌تان باز است و می‌توانید به دلخواه از ثعلب (از فروشگاه‌های لوازم قنادی می‌توانید آن را تهیه کنید)، شیر، شکر و یا حتی عسل استفاده کنید. گاهی برای طعم دادن از پودر کاکائو نیز می‌توانید استفاده کنید. اسموتی نوعی نوشیدنی است که از ترکیب و مخلوط کردن میوه‌ها تهیه می‌شود؛ این بدین معنی است که اجزای یک میوه شکسته می‌شود و به حالت یک نوشیدنی در می‌آید؛ نوشیدنی‌ای که بافت دارد و آبکی نیست. بافت میوه اندکی شکسته و نرم می‌شود، اما از بین نمی‌رود و از نوشیدنی حذف نمی‌شود؛ پس بدن شما برای هضم اسموتی نیاز به انجام عملیاتی دارد تا بتواند به صورت کامل این نوشیدنی را در بدن حل کند. اما این تجزیه و تحلیل شدید نیست و بدن فعالیت چندان زایدی انجام نمی‌دهد.
اسموتی در واقع نوعی از نوشیدنی است که قابلیت تغییر و خلاقیت (بر حسب طبع و سلیقه‌ی مصرف کننده‌اش را) دارد؛ یعنی شما به راحتی می‌توانید اجزای آن را تغییر دهید و جابه جا کنید. اسموتی تنوع پذیرتر از آبمیوه می‌باشد. برای تهیه اسموتی دست‌تان باز است؛ مثلاً به راحتی می‌توانید از گیاهان، سبزیجات، میوه‌ها، دانه و مغزها، ادویه‌ها و هر چیزی دیگری که دوست دارید، استفاده کنید.
برای آماده کردن اسموتی، همه مواد را داخل مخلوط کن بریزید تا خوب مخلوط شوند. اگر مخلوط شما خیلی سفت شد، کمی آب یا شیر داخل آن بریزید؛ در ضمن می‌توانید برای خنک کردن نوشیدنی اسموتی خود، به جای یخ از میوه‌های یخ زده هم استفاده کنید. در آخر هم آنها را در لیوان‌های زیبا سرو کنید و با تکه‌های میوه تزئین کنید، نوش جان!

بستنی میوه‌ای

اگر به اسموتی علاقه‌ای ندارید یا از طرفداران پر و پا قرص بستنی هستید، اما به خاطر داشتن رژیم، خود را از خوردن آن محروم کرده‌اید، می‌توانید با درست کردن بستنی‌های رنگ‌رنگ میوه‌ای، هم هوس خوردن بستنی را پایان بخشید و هم خواص و ویتامین‌های مورد نیاز بدن را از طریق میوه‌ها به بدن خود برسانید و هم هنر خود را به رخ دیگران بکشید. به این صورت که دستورهای اسموتی‌ای که در ادامه می‌آید را با کمی تغییر به بستنی میوه‌ای تبدیل کنید. از آنجایی که بستنی میوه‌ای چندان فرقی با اسموتی ندارد، به همین دلیل بخشی جداگانه برای آن قرار نداده‌ایم.
برای تهیه بستنی میوه‌ای لازم است میوه‌هایی که قصد دارید از آنها استفاده کنید را برش زده و داخل فریزر برای چند ساعت قرار دهید تا یخ بزند، سپس آنها را در غذاساز ریخته و کاملا مخلوط کنید. برای تهیه این نوع بستنی دست‌تان باز است و می‌توانید به دلخواه از ثعلب (از فروشگاه‌های لوازم قنادی می‌توانید آن را تهیه کنید)، شیر، شکر و یا حتی عسل استفاده کنید. گاهی برای طعم دادن از پودر کاکائو نیز می‌توانید استفاده کنید.
تمام این‌ها به سلیقه و نوع رژیم شما بستگی دارد. اگر از رژیم لاغری پیروی می‌کنید، به جای شکر از عسل استفاده کنید و اگر کودکی دارید که از خوردن میوه امتناع می‌کند و مایلید که دلبندتان ویتامین و خواص زیاد میوه‌ها را استفاده کند، می‌شود از بستنی میوه‌ای استفاده کرد؛ چون کمتر کودکی است که به بستنی نه بگوید.

 

نکته‌هایی درباره اسموتی

* میوه‌هایی که هسته دارند، ابتدا باید هسته‌های آن راجدا کرد و سپس در فریزر قرار داد.
* برای تهیه اسموتی، می‌توان به دلخواه مقداری شکر و یا عسل ویا حتی نمک و گلپر به آن اضافه کرد.
* خودتان را به یک اسموتیِ خاص عادت ندهید. در تهیه این نوشیدنی سعی کنید متنوع عمل کنید. بدن شما به انواع میوه و ویتامین نیاز دارد.
* سعی کنید خیلی نوشیدنی‌ها را پیچیده نکنید و با هر چه که به دست‌تان می‌آید، اسموتی نسازید. حداقل دو و حداکثر شش نوع میوه، گیاه، سبزی، مغز و … استفاده کنید. باید موادی را برای اسموتی انتخاب کنید که به راحتی هضم شوند و مشکل ساز نباشند.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:19:00 ق.ظ ]




بررسی زیبایی از نگاه اسلام

انسان به اقتضای فطرت خویش، جویای زیبایی و آراستگی است و از ژولیدگی و پریشانی ظاهر نهی کرده است. از آنجا که دین مقدس اسلام منطبق بر این فطرت الهی است به حس آراستگی، که یکی از چهار بعد روح انسانی؛ یعنی حس زیبایی، حس نیکی، حس دانایی و حس مذهبی است، توجه کرده و برای تأمین نیازهای انسان در این زمینه توصیه هایی ارایه کرده است.

 از دیدگاه قرآن کریم، استعداد درک زیبایی از جمله مواهب فطری خداوند در روح آدمی است و وجود موجودات زیبا در جهان، پاسخی به این خواسته فطری بوده و نعمتی از نعمتهای گرانبهای آفریدگار حکیم است. اسلام به پیروانش دستور می دهد همواره، مظاهر زشتی و درهم ریختگی را از خود و محیط زندگی خویش دور ساخته، بویژه هنگام برخورد با دیگران آراسته و با ظاهری زیبا در معرض دید همنوعان ظاهر شوند. از این رو در اسلام، استفاده از زیبایی های موجود در جهان طبیعت نه تنها مجاز شمرده؛ بلکه بدان توصیه و سفارش نیز شده است.

آراستگی در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسانها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. انسان افزون بر آنکه به مقتضای فطرت خویش، جویای زیبایی و آراستگی به عنوان یکی از ابعاد وجودی خویش است، در گسترش و تحکیم روابط خانوادگی و اجتماعی نیز از آن گریزی ندارد.

 انسان موجودی اجتماعی است و به کمال مطلوب خود جز با زندگی در اجتماع نمی تواند دست یابد، از این رو انواع و اقسام زینتهایی که مورد پسند جامعه و سبب مجذوب شدن دلها به سوی اوست، را مورد استفاده قرار می دهد و بدین وسیله خود را در نظر دیگران محبوب می کند.افزون بر آراستگی ظاهری، نوعی دیگر از آراستگی نیز هست که اهمیت فزونتری دارد و آن آراستگی باطنی و یا معنوی است.

 این قسم از آراستگی شامل اموری چون: ایمان، علم، صبر، شکر و… است که در واقع می توان آن را عبارت از ویژگی های اخلاقی دانست که سبب آراسته شدن نفس و باطن انسان به زیبایی هایی این چنینی می شود. در این نوشتار، ابتدا به بررسی دیدگاه اسلام درباره آراستگی ظاهری پرداخته، سپس آراستگی باطنی و معنوی را از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 آراستگی و زیبایی از نگاه قرآن

خداوند در قرآن کریم از آراستگی آسمانها به وسیله ستارگان یاد کرده، می فرماید:

« همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان بیاراستیم.»

قرآن کریم در آیه ای انسانها را به آراستگی و برگرفتن زینت های خود، هنگام رفتن به مساجد دعوت می کند (که البته این توصیه منحصر به آرایش ظاهری نبوده و زینتهای معنوی مانند طهارت و تقوا را نیز شامل می شود.) سپس در آیه بعد، حکم کلّی تری را بیان کرده و نظر کسانی را که به غلط آراستگی را، با دین و تعالیم آسمانی مغایر می پندارند، مردود می شمارد.

خداوند می فرماید: « ای فرزندان آدم، نزد هر مسجدی- به هنگام نماز- آرایش خویش- جامه و آنچه مایه آراستگی است- فرا گیرید،… بگو: چه کسی آرایشی را که خدا برای بندگان خود پدید آورده و روزی های پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: اینها در زندگی دنیا برای مؤمنان است- ولی کفار هم بهره مندند- در حالی که در روز رستاخیز ویژه ایشان است.»

چنانکه بیان شد حس زیبایی، بعدی از ابعاد روح انسانی را شکل می دهد. با توجه به این، باید یادآور شد آراستگی با زیبایی ارتباطی تنگاتنگ دارد.

 انسان، آفریده موجودی زیباست که زیبایی را می پسندد، از این رو باید تلاش کند به وسیله زینتهایی که خداوند در اختیار او قرار داده است، خود را آراسته، از این زیبایی و آراستگی لذت ببرد. در واقع انسان با آراستن خود و پرهیز از ژولیدگی و پریشانی ظاهر، با روند طبیعت همگام می شود، طبیعتی که با انواع زینتها و زیورها آراسته شده است.

 آراستگی و زیبایی در کلام معصومان

در روایات معصومان (ع) نیز نسبت به موضوع آراستگی –اعم از ظاهری و باطنی و معنوی- اهتمام ویژه ای به چشم می خورد.

اما درباره آراستگی ظاهری، فرمایش علی (ع) که امام صادق (ع) آن را روایت کرده است، خود سند گویایی از اهتمام اسلام به موضوع آراستگی و زیبایی ظاهری است. علی (ع) فرمود: « خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد و همچنین دوست دارد اثر نعمتهای خود را در مردم مشاهده فرماید.»

برخی به اشتباه، آراستگی را با دینداری و یا به معنی دقیق تر کلمه، زهد در تضاد دیده و گاه با مشاهده پوشش آراسته بزرگان دین، آنان را مورد اعتراض قرار می دادند. مثلا 
ابن قداح –از اصحاب امام صادق (ع)- چنین روایت کرده است: «امام صادق (ع) در حالی که لباسی زیبا از جنس پارچه های مرو (پارچه ای قیمتی منسوب به مرو) به تن داشت به
 عبّاد بن کثیر –صوفی- برخورد نمود، عبّاد عرض کرد: یا اباعبدا…! تو از خاندان نبوتی و پدرت علی، امیرالمومنین بود که همیشه کرباس می پوشید، این لباس های فاخر مروی چیست که به تن کرده ای؟ حضرت فرمود: وای بر تو ای عباد! این چه اعتراضی است که می کنی؟ زینت خدایی و روزی های پاکیزه را چه کسی حرام کرده؟ خدای عزوجل وقتی به بنده اش نعمتی بدهد دوست دارد [اثر] آن نعمت را در بنده اش ببیند.»

بنابراین انسان مؤمن می تواند در عین 
بی اعتنایی به آنچه اسباب غفلت او را از خدا و روز بازپسین فراهم می آورد، به ظاهر خویش رسیدگی نموده و آن را به نحو شایسته و مشروع بیاراید و بدین وسیله دین و دینداری را در چشم و دل دیگران زیبا جلوه داده، آنان را به سمت دین جذب نماید.

پیامبر (ص) تا آن حد بر پاکیزگی و آراستگی ظاهر تأکید داشتند که می فرمودند یک مسلمان باید چنان به آراستگی خود اهمیت دهد که در میان مردم، مانند خالی نمودار و برجسته باشد.

 امام علی (ع) آراستگی را جزو خلق و خوی افراد با ایمان می داند و نیز توصیه می کند: « آن گونه که هر یک از شما خود را برای بیگانه ای می آراید و دوست دارد وی او را در بهترین شکل ببیند، باید برای برادر مسلمانش نیز خود را همان گونه بیاراید.»

افزون بر این، از نگاه علی (ع)، چه کسی بهتر از افراد مومن که از نعمتهای بی شمار خداوند بهره برده و خود را بدانها بیارایند. در منطق امیر مومنان (ع) هیچ مانعی ندارد که افراد پرهیزگار در این دنیا در بهترین خانه مسکن گزینند، از بهترین خوردنی ها تناول کنند، از گواراترین نوشیدنیها بنوشند، با برترین لباسها خود را بیارایند و…خلاصه همچون دیگران از لذتهای دنیا بهره برند و در آخرت نیز در جوار خداوند، هر چه بخواهند در اختیار آنان قرار داده شود. اینها زینتهایی است که خداوند به بندگانش ارزانی داشته است.آراستگی انسان در بسیاری موارد در نحوه پوشش او بروز می یابد.

 امام علی (ع) فرمود: « لباس، زیبایی را آشکار می کند.» اما برخی انسانها چندان به تمیزی و آراستگی لباس خویش توجه ندارند و حتی برخی از دینداران، رسیدگی به وضع ظاهری لباس را در تضاد با حالات دینی و معنوی خویش دانسته، با وضعی نامرتب در انظار دیگران ظاهر می شوند، حال آنکه از نگاه اسلام، آراستگی لباس و تمیزی و زیبایی آن بسیار مورد تأکید و سفارش است. از این رو امام حسن مجتبی (ع) هنگامی که برای نماز برمی خاست، بهترین لباسهای خود را می پوشید.

 از ایشان پرسیدند چرا بهترین لباس خود را می پوشید؟ می فرمود: «خدا زیباست و زیبایی را دوست می دارد و من برای پروردگارم خود را می آرایم، خدا فرموده است: ( هنگام خواندن هر نماز، آراسته باشید)؛ این است که دوست دارم، بهترین جامه هایم را بپوشم.»

از نگاه معصومین علیهم السلام، در روابط اجتماعی لازم است انسان خود را بیاراید و در نظر دیگران نیک جلوه دهد، البته می تواند در آنچه در مقابل دید سایر افراد نیست و تاثیری در تحکیم روابط اجتماعی ندارد، به گونه ای که خود می پسندد رفتار کند.

 مثلا می تواند لباسی فاخر، نرم و گرانقیمت را روی لباسهای خشن و ساده خود بپوشد، که هم معنویت و زهد خود را به نحوی پاس دارد و هم در روابط با دیگران که آراستگی ظاهر نقشی بسزا در جذب و جلب توجه آنان دارد، توفیق یابد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:21:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم