نرجس
 
   





از نشانه های اخلاص چیست؟





براى کسب اخلاص در اعمال اول باید نسبت به تعریف اخلاص و مراحل آن شناخت پیدا کنید. دوم این که مراحل اخلاص را به ترتیب مذکور رعایت کنید و شب و روز مراقب باشید تا کم‏کم به رعایت اخلاص عادت کنید.
تعریف اخلاص: اخلاص ضد ریاست و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غیرخدا و پرداختن نیت از ماسوى‏اللّه‏. V}(معراج‏السعاده، ملا احمد نراقى، بحث اخلاص){V
T}پاره‏اى از ویژگى‏هاى مخلصین:{T
اول - انجام کار براى خدا: این ویژگى از لابلاى تعریف اخلاص - مخصوصا با توجه به روایت پیش گفته - به دست مى‏آید. در روایتى دیگر درباره همین ویژگى حضرت على(ع) مى‏فرمایند: «طوبى لمن اخلص للّه‏ عمله و علمه و حبه و بغضه، و اخذه و ترکه، و کلامه و صمته و فعله و قوله؛ خوشا به حال کسى که عمل و علم و حب و بغض و گرفتن و نگرفتن و سخن و سکوت و کردار و گفتارش (همه و همه را) براى خدا خالص گرداند»، (همان، روایت 4750).
دوم - انجام عبادت براى خدا: ویژگى اول شامل این ویژگى هم مى‏شود ولى به جهت اهمیت عبادات جداگانه به یادآورى نیاز دارد زیرا عبادات اساسى‏ترین و مهمترین وسیله پرواز روح مى‏باشد ازاین‏رو اگر اخلاص در آن نباشد و ذره‏اى غیر خدا و ریا در نیت باشد نه تنها پرواز روح نیست بلکه حرام و تمام عمل عبادى باطل مى‏گردد مانند آن نجاستى است که اگر ذره‏اى از آن در یک دیگ بزرگ غذا باشد همه غذا را نجس مى‏کند به آن خاطر بحث زیر لازم و ضرورى مى‏باشد.
اخلاص در عبادات چندین مرحله دارد:
1- پاکسازى عمل از ریا: ریا نیز بر چند قسم است:
الف) محض ریا یعنى عمل فقط و فقط براى نشان دادن به مردم انجام گیرد.
ب ) انضمام ریا یعنى انجام عملى که هم در آن قصد قربت و هم قصد ریا و نشان دادن به مردم باشد.
ج ) ریا در بعضى از اجزاء عمل چه آن بعضى واجب باشد یا مستحب.
د ) ریا در مکان عمل گرچه خود عمل براى خدا باشد مثل خواندن نماز در صف اول جماعت که انتخاب صف اول ریایى باشد.
ه ) ریا در زمان عمل گرچه خود عمل براى خدا باشد مثل خواندن نماز اول وقت که انتخاب زمان اول وقت از روى ریا باشد.
و ) ریا در وصف عمل مثل خواندن نماز با تأنى و خشوع که این تأنى و خشوع از روى ریا باشد.
اگر تمام این اقسام ریا نسبت به عمل عبادى (عملى که در آن قصد قربت شرط است مثل نماز) باشد هم حرام و هم مبطل عمل است البته با اختلاف کمى در فتاوا، (عروه‏الوثقى، سید محمد کاظم طباطبایى یزدى، ج 1، ص 470 تا 472، بحث نیت نماز).
2- پاکسازى عمل از ریاى بعد از عمل: گاهى عملى مخلصانه انجام مى‏گیرد ولى بعد از اتمام عمل صاحب عمل کارى مى‏کند و یا سخنى مى‏گوید که به دیگران بفهماند فلان عمل را انجام داده‏ام این نوع ریا گرچه مبطل عمل عبادى نیست، اخلاص را شائبه‏ دار مى‏کند.
این خوشایند نفسانى و چشم بر ستایش دیگران دوختن مذموم است در قسمتى از روایتى مى‏فرماید: «… و یحرص فى کل امره على المحمده…»، (میزان‏الحکمه، روایت 6807).
یکى از علایم ریاکار این است که در هر کارى حریص بر ستایش (شنیدن) دیگران است. دیگران او را مشغول به نماز مى‏بینند او در همان وسط عمل خوشحال مى‏شود و به خود مى‏بالد گرچه عجب را حرام شرعى و باطل‏کننده عمل نمى‏دانند.
بعد از انجام عمل: یعنى کسى بعد از عمل از این که دیگران بفهمند فلان عمل را انجام داده است خوشحال مى‏شود. این قسم نیز مرحله‏اى از اخلاص را شائبه‏دار و آلوده مى‏سازد گرچه مثل قسم قبلى حرام شرعى و مبطل عمل نیست.
3- زهد قلبى: حضرت على(ع) مى‏فرمایند: «الزهد سجیه المخلصین؛ زهد، خلق و خوى مخلصین است»، (میزان‏الحکمه، ج 3، روایت 4789) و این ویژگى بسیار بلند و بالاست که از توان همت‏هاى معمولى بسى فراتر است و دست هر کسى به آن نخواهد رسید زیرا زهد قلبى یعنى بى‏رغبتى دل نسبت به غیر خدا اگر کسى به این مقام رسید فقیر و غنى برایش یکى است. در این مرحله انسان مخلص قلبش از رغبت به غیر خدا خالص مى‏گردد و این خود وقتى حاصل مى‏شود که انسان یقین قلبى داشته باشد زیرا حضرت مى‏فرمایند: «اصل الزهد الیقین…؛ ریشه زهد یقین است»، (همان، ج 4، رویات 7725) و نیز مى‏فرمایند: «یستدل على الیقین بقصر الامل و اخلاص العمل والزهد فى الدنیا؛ سه چیز دلیل بر یقین است: 1- آرزوى کوتاه، 2- اخلاص در عمل، 3- زهد در دنیا» یعنى هر کدام از اینها از یقین سرچشمه مى‏گیرد و یقین به قدرى گران و نایاب است که امام صادق(ع) مى‏فرمایند: «ما اوتى الناس اقل من الیقین؛ چیزى کمتر از یقین به مردم داده نشده است»، (همان، روایت 22625)
بنابراین زهد فرع بر یقین است و داشتن یقین هم امرى است بسیار مشکل. تذکر این نکته ضرورى است که این یقین آن یقین عرفى و معمولى رایج در زبان مردم نیست بلکه یک حال بلند معنوى و عرفانى است که با سال‏ها ریاضت شرعى حاصل مى‏شود. این ویژگى سوم بلندترین ویژگى‏هاى مخلصین است که خود نیز داراى مراتبى است. هر طالب کمالى باید این مراحل و ویژگى‏ها را در خود احیا کند تا در سایه اخلاص و بالا بردن میزان آن به کمالات عالى انسانى برسد.
خطور فکر ریا یا خوشی آمدن از این که کسی عمل او را ببیند تا مادامی که جامه عمل نپوشیده و آن عمل را انجام نداده مشکلی ندارد. گرچه بهتر است تلاشی کند تا این افکار هم به قلبش خطور نکند زیرا حرام هم که نباشد ادامه آن آثار سوء را دارد.
این که اگر کسی شما را می دید التماس دعا می گفت فی نفسه کار بدی نیست به شرطی که عجب و غرور در عبادات برای شما حاصل نشود خداوند از نیات ما آگاه است. برای چه ما دوست داریم دیگران کار ما را و عبادت ما را ببیند آیا بخاطر تشویق شدن آنها به عبادت است یا تحسین ما از این ه آدم مؤمنی هستیم و چه خوب نماز می خوانیم نیت ها متفاوت است.
در نتیجه باید تلاش کرد تا عبادت فقط برای رضای خدا باشد بنده ضعیف که مثل ما است کاری از دست او بر نمی آید که بخاطر خوشایند او کاری انجام دهیم.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1397-08-05] [ 09:23:00 ق.ظ ]




سجده نکردن شیطان بر آدم

بر اساس آیه 16 سوره اعراف «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» شیطان مجبور به مخالفت در برابر فرمان خدا بود؛ پس چرا مؤاخذه شد؟

از آیه فوق بر می‏آید که نخستین پایه‏گذار مکتب جبر، شیطان بود و برای تبرئه خویش، به خداوند نسبت جبر داد و گفت: چون تو مرا گمراه ساختی، من نیز در گمراهی نسل آدم کوشش خواهم کرد.

سپس شیطان، برای تأیید و تکمیل گفتار خود، اضافه کرد که نه تنها بر سر راه آن ها کمین می‏کنم؛ بلکه از پیش‏رو، از پشت سر و از طرف راست، و از طرف چپ از چهار طرف، به سراغ آن ها می‏روم، و اکثر آن ها را شکرگزار نخواهی یافت. «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ»[1]

ممکن است تعبیر بالا، کنایه از این باشد که شیطان، انسان را محاصره می‏کند و سعی دارد به هر وسیله‏ ای که ممکن است برای وسوسه و گمراهی او بکوشد. و این تعبیر در کلمات روزمره نیز دیده می‏شود که می‏گوئیم فلان کس از چهار طرف گرفتار قرض یا بیماری یا دشمن شده است.

و این که سمت بالا و پائین ذکر نشده به خاطر آن است که انسان معمولا در چهار سمت، حرکت و فعالیت دارد.

اما در روایتی که از امام باقر علیه السلام نقل شده، تفسیر عمیق تری برای این چهار جهت دیده می‏شود؛ آن جا که می‏فرماید: «منظور از آمدن شیطان به سراغ انسان از پیش رو، این است که آخرت و جهانی را که در پیش دارد؛ در نظر او سبک و ساده جلوه می‏دهد و منظور از پشت سر، این است که آن ها را به گردآوری اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت می‏کند و منظور از طرف راست این است که امور معنوی را به وسیله شبهات و ایجاد شک و تردید، ضایع می‏سازد و منظور از طرف چپ این است که لذات مادی و شهوات را در نظر آن ها جلوه می‏دهد»[2]

در آخرین آیه مورد بحث، بار دیگر فرمان بیرون رفتن ابلیس از حریم قرب خدا و مقام و منزلت بالا صادر می‏شود. با این تفاوت که در این جا حکم طرد او به صورت تحقیر آمیزتر و شدیدتر صادر شده است و شاید به خاطر لجاجتی بود که شیطان در مورد اصرار در وسوسه افراد انسان به خرج داد. یعنی در آغاز تنها گناه او سرکشی از اطاعت فرمان خدا بود و به همین جهت فرمان خروج او صادر شد. اما بعدا گناه بزرگ دیگری بر گناه خود افزود و آن تصمیم گمراه ساختن دیگران بود. به او فرمود: «از این مقام با بدترین ننگ و عار بیرون رو و با خواری و ذلت فرود آی؛ قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً»[3]

«و سوگند یاد می‏کنم که هر کس از تو پیروی کند، جهنم را از تو و آنها پر سازم؛ لَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ أَجْمَعِینَ»[4]

بنابر این شیطان در این آیه به خداوند متعال تهمت جبر، زده است؛ زیرا نافرمانی و گناه خود را به تقدیر و قضاء و قدر الاهی نسبت داده است. خداوند متعال به شیطان قدرت مخالفت با خودش را داده است؛ ولی شیطان در استفاده از این قدرت و یا عدم استفاده، کاملا مختار است. می توانست با فرمان خداوند مخالفت نکند.

به عنوان مثال اگر شخصی در معامله ای بدون مشورت ضرر کند و بعدا یقه پدر را گرفته و بگوید: شما کمکم نکردید؛ در نتیجه من ضرر کردم؛ کسی از او نمی پذیرد. زیرا خطای خودش را به دیگری(پدر) نسبت می دهد.  شیطان خودش خطا کرد و با فرمان خداوند مخالفت نمود و گفت: شما مرا گمراه کردید. در حالی که شیطان هم مثل انسان، موجودی مختار بود.

آبه شریفه «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون» [5] و سوره جن که جن را به دو قسم کافر و مسلمان تقسیم می کند؛ دلالت بر مختار بودن اجنه دارد. همه ملائکه سجده کردند و شیطان که از جنس جن بود و با ملائکه حشر و نشر داشت؛ مخالفت کرد.[6] پس شیطان با اختیار، با فرمان خداوند در خصوص سجده بر آدم مخالفت کرد و دلیل مخالفتش هم را این گونه بیان کرد؛ که حاکی از تکبر و حسادتش بود: «قالَ ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین؛ خداوند به شیطان فرمود: وقتی دستور به سجده بر آدم دادم، چرا سجده نکردی؟ شیطان گفت: من از آدم بهترم؛ زیرا مرا از آتش و ایشان را از خاک آفریدی»[7] شیطان در این آیه اقرار به داشتن اختیار کرده است. زیرا بیان کرده است که من از آدم بهتر هستم. یعنی شیطان با اختیاری که داشت می توانست بر آدم سجده کند و یا سجده نکند. اما گزینه سجده نکردن را به دلیل این که مقام خود را برتر از آدم می دانست؛ انتخاب کرد. در نتیجه پیداست که شیطان با جمله «فبما اغویتنی» به خداوند نسبت جبر داده است. گناه خود را که باعث گمراهی او شده است؛ به خداوند نسبت داده است.

در سوره بقره خداوند متعال، گمراهی و خطای شیطان را به شخص شیطان نسبت می دهد و می فرماید: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبی‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ؛ و [یاد کن‏] هنگامی که به فرشتگان گفتیم: به آدم سجده کنید، [پس‏] سجده کردند مگر ابلیس که سر پیچید و تکبّر ورزید و از کافران شد» [8]  

معنی سلیس و روان آیه «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی» این است: شیطان گفت: به خاطر آنکه مرا گمراه کردی؛ من هم برای گمراه کردن آن ها سر راه مستقیم تو می‏نشینم.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ق.ظ ]




با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداتغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ق.ظ ]




آیا شما هم عادت به خودخوری کردن دارید چرا خود را سرزنش میکنید

فرد خودخور نسبت به توانایی ها و داشته های خود دید منفی دارد و بیشتر در پی برجسته کردن کمبود های خود است در واقع این گونه افراد نسبت به محرک های محیطی و پیرامونی خود دچار حساسیت های افراطی بوده و همیشه از افسردگی و اضطراب رنج می برند

این افراد همواره در حال رنجش, سرزنش و مجازات خود هستند و تصور می کنند اطرافیانشان در مورد آن ها قضاوت کرده و آن ها را مورد ارزشیابی قرار می دهند و تصاویر ذهنی و افکار منفی موجود در روان ناخودآگاه افراد خودخور آن ها را کنترل و مدیریت می کنند

هنگامی که فرد دچار خودسرزنشی می شود با کشمکش های روانی و ذهنی فراوانی درگیر است و گاهی برانگیخته و هیجانی شده و برخی اوقات در خود فرو رفته و منزوی می شود که همه این موارد باعث کاهش اعتماد به نفس در آن ها شده و تاثیر مخربی بر جسم و روان آن ها دارد که باید با تمرین مستمر الگو های فکری منفی را محدود کرد.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ق.ظ ]




 

آگاهی از اهمیت نماز در آیات و روایات

 

 

نماز از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است که باعث خشنودی خدا میشود و در اینجا احادیث و روایاتی درمورد نماز تهیه شده که خواندن اش را حتما به شما پیشنهاد میکنم.

اهمیت نماز اول وقت در زندگی

یکی از مهم ترین دستوراتی که در اسلام سفارش زیادی به آن شده نماز است. در اهمیت نماز و اینکه ستون دین معرفی شده سخن های بسیار گفته اند، اما در اینجا تنها در مورد اهمیت نماز اول وقت سخن می گوییم. سبک شمردن نماز، شکل های مختلفی دارد که یکی از مهمترین آنها، تأًخیر در خواندن آن است.

 

فواید نماز اول وقت

روایات معصومین درمورد اهمیت نماز

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد. به خدا قسم هر کس نماز واجبش را از اول وقت، به تأخیر بیندازد، در حوض کوثر نزد من نخواهد آمد و شفاعت من در  روزقیامت  نصیب او نمی گردد.» 


شیطان از انسانی که نمازهای پنج گانه را در اول وقت بخواند، می ترسد اما نسبت به هر کس که نمازهای خود را به تاخیر بیفکند جرأت پیدا می کند و او را به ارتکاب گناهان بزرگ وادار می نماید.

 

 اهمیت نماز در قرآن 

تاکید خدا بر نماز اول وقت

نماز یکی از فریضه های مهم و اصلی اسلام است که به عنوان دومین رکن اسلام قرار گرفته است و پلی ارتباطی بین خدا و بنده اش است. در نماز، بنده دلش را برای راز و نیاز با خدایش باز می کند و شروع به حرف زدن، ستایش کردن و درخواست از خداوند می کند و نهایت بندگی اش را برای خداوند به منحصه ی ظهور می گذارد. در این بین نماز می تواند پل ارتباطی قویتری باشد وتمام ثوابش را در بر داشته باشد، به شرطی که بر طبق قرآن و سنت صحیح و در اول وقت بر گذار شود. و انجام آن از طرف نماز گذار به تأخیر انداخته نشود. ما نیز در اینجا به دلیل اهمیت موضوع و عادت کردن مردم به تأخیر انداختن نمازها، اشاره ای گذرا و قابل فهم بر این مسئله می کنیم تا توانسته باشیم تا حدودی در تبیین بحث خواندن نماز در اول وقت آن، انذار و تبشیری کرده باشیم. خداوند در قرآن می فرماید:

 إن الصلاة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا(نساء/103).

‹ بی گمان نماز بر مؤمنان فرض و دارای اوقات معلوم و معین است›.

خداوند متعال می فرماید:(اتْل مآ أوحی إلیک مِن الکتـب و أقم الصّلوه إنّ الصّلوه تنهی عن الفحشآء و المنکر و لذکر اللَّه أکبر و اللَّه یعلمُ ما تصنعون) ؛ آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده است بخوان و نماز را برپادار، که نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد و قطعاً یاد خدا بالاتر است و خدا می داند چه می کنید.

 نماز عامل عاقبت به خیری و خوشبختی

در آیه دیگری می فرماید:(یـأیّها الّذین ءامنواْ استعینواْ بالصّبر و الصّلوه إنّ اللَّه مع الصّـبرین)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، از شکیبایی و نماز یاری جویید، زیرا خدا با شکیبایان است. هم چنین می فرماید:و در دو طرف روز ]اول و آخر آن [و نخستین ساعات شب، نماز را برپادار، زیرا خوبی ها بدی ها را از میان می برد… . بنابراین، نماز یک تکلیف الهی بوده و بر تمام انسان های مکلف واجب است و تمام تکالیف و دستورهای خداوند، در راستای خوش بختی و به کمال رسیدن انسان است. گرچه خوش بختی تنها در نماز نیست،اما می توان از نماز و عبادت به بهترین و مؤثرترین عامل خوش بختی و عاقبت به خیری انسان و بهترین و محبوب ترین عمل نزد خداوند متعال نام برد؛ چنان که از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)سؤال شد:کدام اعمال نزد خداوند متعال محبوب ترین است؟ فرمود:الصلاه لوقتها؛ نمازی که در وقت خوانده شود. امیرمؤمنان علی(علیه السلام) هم می فرماید:هیچ عملی نزد خداوند محبوب تر از نماز نیست؛ پس امور دنیا، شما را از اوقات آن و خواندن آن در وقت، باز ندارد و به خود مشغول نکند.

در قیامت آن گاه که از اعمال بندگان سؤال می شود، نخست نماز سؤال و محاسبه می شود؛ از همین رو در روایت اول و دوم کلمه «عمل» ذکر شده است و هنگامی که از اعتقادات سؤال می شود، نخستین سؤال از محبت اهل بیت می باشد. شیخ صدوق در بیان عقاید امامیه می گوید:«پس از معرفت (اعتقادات) نخستین عملی که از میان اعمال آدمی، محاسبه می شود، نماز است». پس به یک معنا بنابر نظر مرحوم صدوق، سؤال از اعتقادات مقدم بر سؤال از نماز است. ضمن این که یکی از شرایط قبولی نماز و دیگر عبادات اعتقاد به ولایت اهل بیت است. بر این اساس نخستین چیزی که سؤال می شود، ولایت اهل بیت خواهد بود.

فواید نماز خواندن برای انسان

1- برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی:

پیامبر اکرم فرمودند:"بنده ای نیست که به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می کنم:برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش."3

2 - ورود به بهشت و دوری از جهنم:

امام محمد باقر(علیه السلام) می فرمایند:"هر کس نماز واجب را در حالی که عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه ای که چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند برای وی برائت از جهنم می نویسد که او را عذاب نکند، و کسی که درغیر وقتش به جا آورد در حالی که چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او را ببخشد یا عذابش کند.4

3- در امان بودن از بلاهای آسمانی:

قطب راوندی گوید:پیامبر خدا فرمود:هنگامی که خداوند از آسمان آفتی بفرستد، سه گروه از آن، در امان می مانند:حاملان قرآن، رعایت کنندگان خورشید یعنی کسانی که وقت های نماز را محافظت می کنند و کسانی که مساجد را آباد می نمایند.

 4- خشنودی خداوند:

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:اول وقت، خشنودی خداست و آخر آن، عفو خداست، و عفو نمی باشد مگر از جهت گناه."6 و در مقابل، تأخیر نماز موجب خشم خداست چرا که پیامبر اکرم به حضرت علی(علیه السلام) فرمودند:"نماز را با وضوی کامل و شاداب در وقتش به جای آور که تأخیر انداختن نماز بدون جهت، باعث غضب پروردگار است."7

5- استجابت دعا و بالا رفتن اعمال:

در حدیث است که به هنگام ظهر درهای آسمان گشوده می شود و درهای بهشت باز می گردد و دعا مستجاب می شود ؛پس خوشا به حال کسی که در آن هنگام برای او عمل صالحی بالا رود.8 در حدیثی دیگر از حضرت صادق(علیه السلام) آمده است که فرمودند:"… بهترین ساعت های شب و روز، وقت های نماز است.” سپس فرمودند:"چون ظهر می شود درهای آسمان گشوده شده و بادها می وزند و خداوند به خلق خود نگاه می کند. هر آینه من بسیار دوست دارم که در آن هنگام، عمل صالحی برای من بالا رود.” آنگاه فرمودند:” برشما باد به دعا کردن بعد از نمازها، چرا که آن مستجاب می شود."9

6- دوری شیطان و تلقین شهادتین:

پیامبر اکرم فرمودند:"شیطان تازمانی که مؤمن بر نمازهای پنج گانه در وقت آن محافظت کند، پیوسته از او در هراس است؛ پس چون آنها را ضایع نمود بر وی جرأت پیدا کرده و را در گناهان بزرگ می اندازد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-08-01] [ 10:46:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم