معجزه برای فرار از سربازی در عصر سیاه رضا خان!

جريان سربازي پيش مي آيد، ايشان بايستي به سربازي مي رفتند، و اين چيزي نبود كه در آن روزگاران ـ عصر اختناق سیاه رضا خاني ـ كسي به آن رضايت بدهد ، و همه اگر مي توانستند از سربازي فرار مي كردند، هر کس برای فرار بهانه ای می جست. به همين جهت با كمك بعضي از آشنايان، شناسنامه را تغيير مي دهند، و كريم به عبدالكريم و صفاكيش به حق‎شناس تبديل مي شود ، سن هم ده، دوازده سال يا حتي بيشتر افزايش مي‎يابد؛ لذا تولد ايشان در شناسنامه 1285 شمسي مي‎باشد، و بااين مقدمه و عنايتي كه همراهي كرد، مسئله سربازي حل شد.

می فرمودند: به محل آزمایشات پزشگی ارتش رفته بود -م تا تکلیف سربازیم مشخص شود. وقتی از پله های آن بالا می رفتم، قلبم به سرعت به تپیدن در آمده بود. پیش خودم می گفتم :من که نمی ترسم پس چرا قلب این چنین به تپش در آمده است!؟در محل معاینه، پزشگان ارتش قلبم را معاینه کردند. معاینه کننده به دیگری گفت: زودتر معافیت این را بنویس برود. دیگری علت سوال کرد:آخر چرا؟ او گفت : این جوان دو روز بیشتر زنده نیست. در هر صورت معافیت صادر شد ، ومن بیرون آمدم. پائین پله ها ضربان قلب به حال عادی باز گشت.

صفحات: · 2 · · 4

موضوعات: آیت الله بهجت  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...