نرجس
 
   



غیرت ورزی مصداقی از حمیت عقلانی

یکی از اصطلاحات در فرهنگ  اسلامی، واژه غیرت است. «غیرت» مصدر جعلی از غیر به معنای غیر زدایی از حریم حرمت‌ها و دفاع از مرزها و نوامیس است. غیور کسی است با حمیت عقلانی و تعصب منطقی نسبت به هر بیگانه‌ای حساسیت به خرج می‌دهد و اجازه نزدیکی و تعرض به غیر نمی‌دهد تا به حریم حرمت او نزدیک یا وارد شود.در آموزه‌های قرآن، همان طوری که به مومنان و مسلمانان اجازه داده نمی‌شود تا به حریم حرمت‌های شرعی نزدیک شوند، اجازه داده نمی‌شودتا به حریم نوامیس دیگران هم نزدیک شده و یا متعرض آن شوند. از همین رو چشم فروهشتن از نوامیس دیگران از جمله ناموس جنسی و زنان و دختران دیگران واجب دانسته شده است.

خداوند می‌فرماید:‌ ای رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشمها بپوشند و اندامشان را  از كار زشت با زنان محفوظ دارند كه این بر پاكیزگی (جسم و جان) شما بهتر است؛ و البته خدا به هر چه كنید كاملاً آگاه است و به زنان با ایمان بگو: از برخی نگاه‌ها چشم پوشی كنند و دامن‌های خود را حفظ نمایند و جز آنچه (به طور طبیعی)ظاهراست، زینت‌های خود را آشكار نكنند و روسری خود را بر‌گریبان بیفكنند (تا علاوه بر سر، گردن و سینه آنان نیز پوشیده باشد) و زینت خود را ظاهر نكنند جز برای شوهر، یا پدر یا پدر شوهر، یا پسر، یا پسر شوهر (كه از همسر دیگر است) یا برادر، یا پسر برادر، یا پسر خواهر، یا زنان (‌هم كیش)، یا آنچه مالك شده‌اند (از كنیز و برده‌)، یا مردان خدمتكار كه تمایل جنسی ندارند، یا كودكانی كه (‌به سنّ تمییز نرسیده و) بر امور جنسی زنان آگاه نیستند . و پای  خود را به گونه‌ای به زمین نكوبند كه آنچه از زیور مخفی دارند آشكار شود.‌ ای مؤمنان! همگی به سوی خدا بازگردید و توبه كنید تا رستگار شوید. (نور، آیات 30 و 31)

از نظر قرآن همان گونه که انسان باید نسبت به حریم حرمت‌های دیگران محفوظ به حیا و عفت باشد و متعرض نوامیس دیگران نشود، هم چنین باید نسبت به نوامیس خویش نیز مراقبت داشته و به صیانت و دفاع از آن پرداخته و غیرت ورزد و اجازه ندهد بیگانه به حریم ناموسی او نزدیک یا وارد شود.

از نظر آموزه‌های قرآنی کسی که حمیت عقلانی نداشته و به صیانت و دفاع از حریم نوامیس خویش با غیرت‌ورزی اقدام نکند، روی بهشت را نخواهد دید. رسول خدا (ص) فرمود: سه گروه هرگز داخل بهشت نمی‌شوند: 1- کسی که نسبت به عفت ناموس خود بی‌تفاوت است. 2- زنی که خود را در لباس و حرکات و امور دیگر شبیه مرد سازد. 3- شرابخوار. (میزان الحکمه : ج 2، ص 102)

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1398-04-30] [ 11:21:00 ق.ظ ]






مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خلاصه هر وقت از شما پرسیدند چه کاری سخت است بگو هیچ کاری در عالم سخت‌تر از دروغ گفتن نیست، به حدّی که اگر کسی بخواهد این کار را به دیگری یاد بدهد، باید خیلی اوقات صرف کند. مثلاً اگر خدای نخواسته پدری بخواهد… .
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: صدق واقعیّت دارد و همین بس است. لذا آنها – امام حسین(ع) و اصحابش – صادق و راستگو و پاک، سر کار خود بودند. حال آنکه دروغ خلاف است. خدا وجود انسان را پاک و صاف آفریده است. ان‌شاءالله که همواره برای خدا قیام هم دارید، حرکت و شغل و نماز و کسبتان برای خداست، لذا همه اینها راحت می‌شود. بدن و مزاج، شما را دعا می‌کند و می‌گوید عجب راکب خوبی دارم که مرا هیچ اذیّت نمی‌کند. امیدوارم مزاج ما آنقدر شریف باشد که نامش را مرکب هم نگذاریم و بُراق بگذاریم، بُراق راه خدا. وقتی که جنس آن پاک و سلامت است دیگر نمی‌شود او را مرکب گفت. باید گفت این بُراقِ معراج من است. با او نماز می‌خوانم و روزه می‌گیرم، راه می‌برم، کار خیر می‌کنم. آیا می‌توانم او را مرکب بنامم؟ با من رفیق شده است. حضرت رسول(ص) فرمود شیطانِ من از همه اهل زمین بزرگتر بود. اَسلَمَ بِیَدی. شیطان‌های ما کوچک است. آن هم چقدر سخت است بخواهیم دروغ بگوییم.
خلاصه هر وقت از شما پرسیدند چه کاری سخت است بگو هیچ کاری در عالم سخت‌تر از دروغ گفتن نیست، به حدّی که اگر کسی بخواهد این کار را به دیگری یاد بدهد، باید خیلی اوقات صرف کند. مثلاً اگر خدای نخواسته پدری بخواهد به فرزندش دروغ گفتن یاد بدهد، باید خیلی وقت صرف کند و زحمت بکشد یا اینکه اجتماع دروغگو باشد و او درون آن برود و آن کار را عملاً و مفهوماً بیاموزد. پدر بارها به پسرش گفت دَمِ که می‌روی بگو پدرم نیست. پسر گفت آقا جانم منزل هستند فرمودند بگو نیست، صاف می‌گوید. چند بار این اتفاق افتاد تا این کار را به او یاد بدهند. اصلاً نمی‌داند دروغ چیست. فطرت‌های پاک، دروغ را نمی‌شناسند. آیا نمی‌بینی که اگر کسی دروغ بگوید چقدر به درد می‌آیی؟ جگرت در می‌آید و آسمان به لرزه در می‌آید و می‌ترسی. همه می‌گوییم: عجب! عجب! معلوم است که یک امر ناجوری است و یک فضله موش است که پیدا شده است.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ق.ظ ]






کارهای خدا را امضا کن!
 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: کارهای خدا را امضا کن. اگر امضا نکنی غصه‌ها را خورده‌ای و همه از کیسه‌ات رفته است. اگر دانستیم خدا خیر ما را می خواهد غصّه نمی‌خوریم. کارهایی که او می‌کند همه برای ما خوب است. پس با اختیار خود آن را امضا کن.

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: حضرت نوح(ع) بعد از این که با ده بیست نفر سوار کشتی شدند یکدفعه به یاد پسرش افتاد. خطاب آمد: «انهُ لَیسَ مِن أَهلِکَ» و از اهل تو نبود. بی‌خود به او چسبیده بودی. ان شاء الله این در مذهب شیعه پیشامد نمی‌کند. این آیه را بنده برای قوت قلب شما خواندم که صلواتی بفرستی، دستی به دست بمالی و بچه‌هایت را نگاه کنی ببینی خداوند اولاد خوب به شما داده است. اگر هم نداده از روی مصلحت بوده است.


این هم خوب است. کارهای خدا را امضا کن. اگر امضا نکنی غصه‌ها را خورده‌ای و همه از کیسه‌ات رفته است. اگر دانستیم خدا خیر ما را می خواهد غصّه نمی‌خوریم. کارهایی که او می‌کند همه برای ما خوب است. پس با اختیار خود آن را امضا کن. مشیّت خدا مشی خداست؛ آن را امضا کن. به یک حساب محمد و آل محمد(ص) مشیّتند.


اگر کارهای خدا را امضا کردی خیلی خیر می‌بارد. خوش اخلاقی به سوی شما روی می‌آورد، باطن شما هم با خدا آشتی کرده است. از این ساعت به بعد تمام زندگی‌ات را درست برو. هر کجا باز دیدی دارید تکان می‌خورید، صلواتی بفرست و مواظب باش که صفایت با خدا به هم نخورد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:29:00 ق.ظ ]




مرحوم دولابی: به چند کلاف نخ که یوسف نمی‌دهند!
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: یوسف را آوردند به شهر، اهل شهر آمدند یوسف را دیدند، حاضر بودند ثروت‌های زیادی بدهند و یوسف را بخرند، همه خریدار بودند، کسی فکر نمی‌کرد که پول و ثروت من کم است و یوسف را به من نمی‌دهند. آنکه مایه اندکی داشت هم…
مرحوم دولابی: به چند کلاف نخ که یوسف نمی‌دهند!
 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: هیچکس در دنیا نیست که مغبون باشد، اگر باشد، یوسف بود در چاه، در وسط بیابان، بدون اینکه کسی بفهمد رهایش کردند، یک جمعی به آب نیاز داشته باشند و بیایند بر سر چاه خشک و از چاه صدای انسان بشنوند، دلو بیندازند و یوسف را بالا بکشند.


یوسف را آوردند به شهر، اهل شهر آمدند یوسف را دیدند، حاضر بودند ثروت‌های زیادی بدهند و یوسف را بخرند، همه خریدار بودند، کسی فکر نمی‌کرد که پول و ثروت من کم است و یوسف را به من نمی‌دهند. آنکه مایه اندکی داشت هم در کنار آنکه ثروت داشت آمده بود. حتّی پیرزنی چند کلاف نخ آورده بود تا یوسف را بخرد. به او گفتند: به چند کلاف نخ که یوسف را نمی‌دهند. گفت: در میان خریداران که هستم، اسم خریدارها را که می‌آوردند، اسم من هم گفته می‌شود. الان هم شما هرجا قصه‌ یوسف را می‌خوانید، نقل این مشتری هست.
این را کوچک نشمارید، چون از یاد نمی‌رود. نماز خواندن، روزه گرفتن، کار خوب انجام دادن خودت را هم کوچک نشمار. اگر کوچک بشمارید یک وقت می‌بینید چقدر خطا کرده‌اید.
خود حضرت یوسف هم می گوید یک مشتری با چند کلاف نخ آمده بود من را بخرد.


هر کس در دنیا کمی زاهد، متقّی و ساده باشد، خیلی بازار ندارد خریدارش با چند کلاف نخ می‌آید. یعنی انتظار نداشته باش اهل دنیا به تو سجده کنند، دستت را ببوسند، پایت را ببوسند. اگر هم دیدی دستت را می‌بوسند، پایت را می‌بوسند، غش نکن، پس بیفتی و بگویی ما این هستیم. ما آمدیم، چنین و چنان شد، تربیت کردیم، هدایت کردیم، تازه فرمان ما را کم می‌برند، باید بیشتر ببرند، خیلی جاها هست که من می‌توانم اینجور کنم ولی نمی‌کنم. انسان اینجور است. اما یوسف را ببین که چقدر فرق دارد. تازه این یوسف کنعان است. یوسف ما را ببین که چیست؟

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:27:00 ق.ظ ]




 

آثار غیبت
علی‌رغم اینکه حرمت غیبت، از مسلمات و ضروریات فقه به شمار می‌رود و شاید به جرئت بتوان ادعا کرد که هیچ مسلمانی در حرمت آن شک و تردیدی ندارد؛ اما متأسفانه کمتر انسانی را می‌توان پیدا کرد که در شبانه‌روز مرتکب این عمل ناپسند نشود.

بدون شک غیبت، آثار مخرب و زیانبار فراوانی را برای غیبت‌کننده، غیبت شونده و همچنین برای شنونده یا شنوندگان غیبت، به بار می‌آورد. لذا آثار غیبت طی دو مرحله به اختصار بیان می‌شود:

الف) آثار فردی
1. حبط اعمال نیک
بدون تردید اعمال نیک، بزرگ‌ترین سرمایة انسان به شمار می‌رود؛ سرمایه‌ای که سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی او به آن بستگی دارد. از جمله پیامدها و شاید بتوان گفت دردناک‌ترین و زجرآورترین پیامدهای غیبت، از دست دادن اعمال نیک و انتقال آن به نامة عمل کسی است که غیبت او را کرده است.

3. عامل‌ پیشگیری‌ از انحرافات‌: خداوند در سوره‌ عنكبوت‌ آیه‌ 45 می‌فرمایند: «آنچه‌ را از كتاب‌ آسمانی‌ قرآن‌ بر تو وحی‌ شد بر خلق‌ تلاوت‌ كن‌ و نماز را (كه‌ بزرگ‌ترین‌ عبادت‌ خداوند است‌) به‌جای‌ آر كه‌ همانا نماز است‌ كه‌ اهل‌ نماز را از هر كار زشت‌ و منكر بازمی‌دارد و همانا ذكر خدا بزرگ‌تر (و برتر از اندیشه‌خلق‌) است‌ و خدا بر هر چه‌ كنید آگاه است». نماز به‌ انسان‌ شناخت‌ و قرب‌ می‌دهد و این‌ نزدیكی‌ سبب‌ می‌شود تا معرفت فرد به‌ زشت‌ بودن‌ گناه‌ شدید شود و انسان‌ را از گناهان‌ بازدارد و به‌ او جهت‌ دهد تا در صراط مستقیم‌ گام بردارد و هرگز از این‌ راه‌ به‌ گمراهی کشیده‌ نشود. یك‌ فرد معتقد و مذهبی‌ كه‌ نماز را به‌جای‌ می‌آورد، كمتر در معرض فشارهای‌ روانی‌، افسردگی‌ و اضطراب قرار می‌گیرد و هرگز به‌ بزهكاری‌، اعتیاد و دیگر انحرافات‌ اجتماعی‌ روی نمی‌آورد. فرد معتقد می‌داند كه‌ با توکل به‌ خداوند از طریق‌ نماز، دعا، نیایش و‌ مطلب‌ حاجت‌ از خداوند، احساس‌ بهتری پیدا خواهد كرد. او احساس‌ می‌كند که در انجام‌ كارها موفق‌تر، بانشاط‌تر، امیدوارتر، پرانرژی‌تر و آرام‌ بوده‌ و حرکات‌ سنجیده‌ و مطابق‌ با واقعیت‌ها را خواهد داشت (شرفی، 1379، 14)‌.

امام صادق (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرمایند:

« الْغِيبَةُ حَرَامٌ عَلَي كُلِّ مُسْلِم وَاِنَّهَا لَتَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ» (غيبت كردن براي هر مسلماني حرام است و همان‌گونه كه آتش هيزم را مي‌خورد، غيبت نيز كارهاي نيك انسان را مي‌خورد و از بين مي‌برد» (الجبعی العاملی الشامی (الشهیدالثانی)، 1403ق، 9).

2. مانع قبولی عبادات
گاه اتفاق می‌افتدکه انسان با کلی زحمت و تلاش، عمل نیک و پسندیده‌ای انجام می‌دهد؛ اما با یک لحظه غفلت مرتکب غیبت می‌شود و بدین وسیله مانع ثبت آن در نامه عمل خویش می‌شود؛ چرا‌که یکی از پیامدهای غیبت، عدم قبولی طاعات و عبادات است.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در ضمن حدیثی می‌فرمایند:

«مَن اغتابَ مُسلِماً أو مُسلِمَة، لَم یَقبَل الله تَعالی صَلاتَه و لا صِیامَه أربَعینَ یَوماً و لَیلة، إلّا أن یَغفِرَ لَهُ صَاحِبه» (هرکس از مرد یا زن مسلمان، غیبت کند، خداوند متعال نماز و روزة او را تا چهل شبانه‌روز نمی‌پذیرد؛ مگر آنکه شخص غیبت شده، او را ببخشد) (النوری الطبرسی، 1408 ق، 7، 322)

3. كاهش ارزش عبادت‌ها‏
در روایت آمده است، كسى كه مرتكب غيبت شود، ارزش عبادات او كم مى‏شود.

رسول‌خدا (صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند:

«الجُلوسُ فِي المَسجدِ إنتظاراً لِلصَّلَوة عبَادَهٌ مَا لَم يَحدث، قِيلَ يَا رَسول اللّه وَ مَا یَحدث؟ قَالَ: الاغتياب» (نشستن در مسجد و انتظار كشيدن براى رسيدن وقت نماز، عبادت است تا زمانى كه حدثى از انسان سر نزند. سؤال شد: حدث چيست؟ فرمود: غيبت) (کلینی، 1388ق، 2، 266).

4. محرومیت از بهشت
یکی از پیامدهای ناگوار غیبت، محرومیت از بهشت است.

پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم) در این رابطه می‌فرمایند:

«تحرمُ الجَنّةُ عَلی ثَلاثة: عَلی النَّمامِ، وَ عَلی المُغتَابِ، وَ عَلَی مدمِن الخمر» (بهشت بر سه نفر حرام است: سخن‌چین،کسی که غیبت می‌کند و کسی که دائم‌الخمر ‌باشد) (الحرالعاملی، 1414ق، 12، 281).

«و أوحَی الله عَزوَجَل إلی مُوسَی بنِ عِمران إن المُغتَاب إذَا تَابَ فَهُوَ آخر مَن یَدخُلُ الجَنَة وَ إن لَم یَتُب فَهُوَ أوَل مَن یَدخُلُ النَار» (خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد که اگرغیبت‌کننده توبه نماید، آخرین کسی است که به بهشت وارد می‌شود و اگر توبه نکند اولین کسی خواهد بودکه داخل آتش می‌شود (الجبعی العاملی الشامی (الشهیدالثانی)، 288 و مجلسی، 1403ق، 72، 222).

5. غيبت‌كننده از ولايت خدا بيرون است‏:
غیبت در بُعد معنویش باعث می‌شودکه به رشته دوستی میان خالق و مخلوق، ضربه وارد شود. انسان وقتی تحت حکومت پروردگار باشد، همه اعمالش در محور خواسته‌های خدا قرار می‌گیرد و رنگ الهی می‌یابد؛ اما وقتی تحت حکومت و سرپرستی شیطان باشد، کارهایش رنگ شیطانی می‌گیرد و از اوج عظمت به حضیض ذلت سقوط می‌کند.

امام صادق (عليه‌السّلام) در این زمینه می‌فرمایند:

«مَنْ رَوَي عَلَي مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَهَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَي وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَان» (هر كس به منظور عيب‌جويى و ريختن آبروى مؤمنى سخنى عليه او بگويد تا او را از چشم مردم بيندازد، خداوند چنين كسى را از ولايت خودش بيرون مى‏كند و به سوى ولايت شيطان مى‏فرستد و شيطان او را نمى‏پذيرد» 1414ق، 12،

6. دین انسان را از بین می‌برد
روایاتی در زمینه تأثیر غیبت بر از بین بردن دین انسان وجود داردکه به دو مورد از آن اشاره خواهد شد: پيامبر اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

«الغيبةُ وَ النََّميمَةُ يَحِتَََّان الايمانَ كَمَا يَعضدُ الرَّاعِى الشَّجرة» (همان‌گونه كه شبان، برگ درختان را مى‏ريزد، غيبت و سخن‌چينى نيز ايمان انسان را بى‌شاخ و برگ مى‏كند» (کلینی، 1388ق، 2، 357).

ب) آثار اجتماعی
1. ريختن آبرو و شكستن حرمت افراد
اسلام همان‌گونه که برای جان و مال انسان اهمیت و ارزش قائل شده و هر گونه تعرض نسبت به آن را حرام دانسته، آبرو و حیثیت او را نیز محترم شمرده است.

پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم) در این زمینه می‌فرمایند:

«إنَّ الله تَعالی حَرَّمَ مِن المُسلِم دَمه وَ مَاله وَ عِرضَه» (خداوند خون، مال و آبروی مسلمان را بر دیگران حرام کرده است» (الجرجانی، 1409ق، 7، 232 و الأنصاری القرطبی، 1405ق، 16، 332).

امام صادق (عليه‌السّلام) در این زمینه می‌فرمایند:

«لاتَغتَب فَتغتَب وَلاتَحفَر لاَخيكَ حُفَره فَتَقَعَ فيها، فانَّک کَمَا تُدین تُدان» (غيبت نكن كه مورد غيبت واقع مي‌شوي و براي برادرت گودالي نكن كه خود در آن خواهي افتاد، به راستی که هر جوری با دیگران معامله کنی به همان صورت با تو معامله شود) (مجلسی، 1403ق، 72، 247، 16 ).

2. ايجاد دشمني
از آنجا كه غيبت، آبروي مؤمني را مي‌ريزد، او را دشمن غيبت‌كننده مي‌كند. همچنين دوستان كسي كه از او غيبت‌ شده، به غيبت‌كننده به ديده دشمني مي‌نگرند؛ هر چند شاید ديدشان درباره كسي كه نقصش بيان شده است نيز عوض شود؛ پس غيبت كننده، هم خشم پروردگار و هم خشم بندگان او را برمي‌انگيزد.

امام علي(عليه السّلام) در این زمینه می‌فرمایند:

«إیَّاکَ وَ الغیبة، فَانَّهَا تمقتک إلی الله وَ النَّاسِ، وَ تَحبِطُ أجرکَ» (از غیبت بپرهیز، چون موجب می‌شود مورد خشم و دشمنی خدا و مردم قرار گیری و اجر و پاداشت نابود شود) (ری شهری، 3، 2328).

در حدیث قدسی آمده است:

«مَن تَرَکَ الغیبة ظَهَرَت محَبَّتُه فِی القُلُوبِ» (کسی که غیبت و بدگویی دیگران را ترک کند، محبتش در دلها آشکار می‌شود) (کتابچی).

3. از بین رفتن وحدت و انسجام
گناه غيبت، نه‌تنها موجب فساد در ايمان و اخلاق شخص و رسوايي او در دنيا و آخرت می‌شود، بلكه مفاسد اجتماعي و بشري را هم به دنبال دارد.

امام علي(عليه السّلام) در این زمینه می‌فرمایند:

«إیَّاکَ وَ الغیبة، فَانَّهَا تمقتک إلی الله وَ النَّاسِ، وَ تَحبِطُ أجرکَ» (از غیبت بپرهیز، چون موجب می‌شود مورد خشم و دشمنی خدا و مردم قرار گیری و اجر و پاداشت نابود شود) (ری شهری، 3، 2328).

4. تبليغ و گسترش زشتي‌ها
ازآنجا كه غيبت، بيان عيب و نقص شخص يا بازگفتن كار زشت او در غيابش او است، با اين رفتار، زشتي آن عمل ناپسند از بين مي‌رود، چنان كه اگر شنونده در مقابل غيبت‌كننده سكوت اختيار كند و واکنشی نشان ندهد باعث مي‌شود او در انجام اين كار، جسارت و جرئت بيشتري يابد و زشتي غيبت را درك نكند، همچنين زشتي و قبحي كه عمل بازگوشده پيش از غيبت، نزد شنونده داشته است، شكسته يا دست‌كم ضعيف مي‌شود.

امام صادق (عليه السّلام) مي‌فرمايند:

«هر كس درباره مؤمني آنچه كه با چشم ديده يا باگوش شنيده است باز گويد، از كساني است كه خداوند عزوجل درباره آنان مي‌فرمايد: «إنّ الذين يُحبُّونُ أن تَشَيَّعَ الفَاحِشَه فِى الَّذينَ آمنوا لَهُم عَذَابٌ أليمٌ» (یعنی همانا كساني كه دوست دارند زشتي‌ها در بين كساني كه ايمان آورده‌اند، منتشر شود، براي ايشان عذابي دردناك است (نور/19) (کلینی، 1388ق، 2، 266، 2).

یافته‌ها
در راه آموزش و سازندگي و براي پيشبرد برنامه‌ها و رسيدن به اهداف و مقاصد تربيت، معصومین (علیهم‌السلام) به بیان نکات تربیتی و اخلاقی در طی عمر شریفشان پرداخته‌اند؛ چنانچه اين نکات به طور صحيحی پياده و عملي شوند، آثار مفيدي بر اعمال و رفتار افراد خواهند داشت. از آنجا كه بدون پرهیز از این رذیله اخلاقى(غیبت) هرگز انسانِ در مسیر قرب الى الله، به جایى نمى‌رسد و جامعه انسانى روح صلاح و سعادت را نمى‌بیند، باید براى آن اهمیت فوق‌العاده‌ای قائل شد.

در رابطه با سؤال اول، غیبت در لغت به معنای «پشت سر کسی بدگویی کردن» یا «پشت سر کسی حرف زدن» است؛ و در اصطلاح: «غیبت آن است که انسان، مردم را متوجه عیوب شخصی بکند که او دوست ندارد این سخنان درباره‌اش زده شود و هدف گوینده آن باشد که به آن شخص اهانت کند و او را تحقیر نماید».

در صورت پرداختن انسان به این رذیله اخلاقی، اين آثار برآن مترتب مي‌شود: آثار فردی که عبارتنداز: حبط اعمال نیک، عدم قبولی عبادات، کاهش ارزش عبادت‌ها، محرومیت از بهشت، خروج از ولایت خدا و از بین رفتن دین انسان؛ و آثار اجتماعی که عبارتنداز: ریختن آبرو و شکستن حرمت افراد، ایجاد دشمنی، از بین رفتن وحدت و انسجام و تبلیغ و گسترش زشتی‌ها است که اینها نتیجه این تحقیق و پاسخ به مسئله اصلی است.

جمع‌بندی
زبان و قدرت تکلم، از جمله نعمت‌ها و موهبت‌های الهی است كه هر انسانی به طور فطری از آن بهره‌مند است؛ بزرگترین نعمتی که حتی تصور از دست دادن آن نیز برای انسان، سنگین و طاقت‌فرسا است. علی‌رغم اینکه سخن و گفتار از ارزش و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، اما اگر بجا و درست از آن استفاده نشود، ممکن است دستخوش آفات شده و در نتیجه، پیامدهای خطرناک و جبران‌ناپذیری را به بار آورد. از جمله آفاتی که از قدیم‌الایام انسان کم و بیش به آن گرفتار بوده، بیماری مهلک «غیبت» است؛ بیماری که علاوه بر پیامدهای فردی، پیامدهای اجتماعی را نیز به بار می‌آورد.

سخنان معصومین، از جايگاه بسيار مهمي برخوردار است و مي‌تواند در عبادات، اصلاح اخلاق فرد، خانواده و اجتماع، رشد علم و صنعت و تكامل در ابعاد مختلف زندگي، نقش معجزه‌آساي خود را به منصه ظهور رساند و سعادت دنيوي و اخروي را به ارمغان آورد. لذا توجه به سخنان گوهر بار معصومین (علیهم‌السلام) راهگشا و راهنمای همیشگی انسانها در مسیر قرب به خدا است.
منابع
قرآن كريم، ترجمه سیدمحمدرضا صفوی

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1398-04-29] [ 11:38:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم