- رفتاردرمانی (تکنیک حساسیتزدایی): هر بار که برای نمونه نیاز به شستن، آبکشیدن و یا حتی شمردن داشتیم، چند ثانیه صبر میکنیم و بعد آن کار را انجام میدهیم و به خود میگوییم: «3ثانیه توانستم آن را به تعویق بیندازم.» و در روزهای بعدی، سعیمیکنیم این زمان را طولانیتر کنیم. بدین شکل پس از مدتی، کنترل امور را بهدست خواهیم گرفت.
- استفاده از شیوهی تداعی: در این شیوه، سعی میشود آنچه را که در ذهن داریم، عرضه کرده و احساسات و افکار خود را از دوران کودکی تاکنون نسبت به خانواده، محیط، والدین و… بهخاطر آورده و بیان کنیم. بدین شکل، خاطرات تلخ بیماری که سبب پیدایش وسواس و… شدهاند، بیرون ریخته و آشکار میگردند و سرانجام، از شر آنها خلاص میشویم.
- انجام مراسم دینی و مذهبی: انجام عبادتها و گفتن ذکر، در از بین بردن غیرارگانیکهای منفی، بسیار مؤثر است.
- درمان با خواب: چون وسواس بر اثر احساس ناامنی و اضطراب پدیدمیآید، خوابیدن میتواند عامل آرامشبخشی باشد و بسیاری از ناراحتیها را تخفیف دهد.
- رفع تعارضات روانی که زاییدهی محرومیتها، فقرها، بیعدالتیها و تبعیضهاست.
- از خود فراروندگی: خود را به کاری مفید، مثمرثمر و خیر، مشغول کردن
- رفع احساس حقارت: شاید بهدلایل فردی یا خانوادگی، احساس حقارت میکنیم. با بهیادآوری موفقیتها، نعمتها و خوشبختیهای خود، باید بدانیم که هیچکس، حقیر نیست زیرا روح خداوند در همهی ما وجود دارد. شاید پول، ثروت، مقام و شأن، زیبایی و… نداشتهایم اما مطمئناً چیزی داشتهایم که هیچکس دیگر نداشته است؛ پس بهدنبال یافتن آن باشیم تا احساس حقارت در ما بشکند. ضمن اینکه اگر هم نیافتیم، مهم نیست زیرا ما از نظر معنوی، میتوانیم از همه بهتر باشیم.
- تقویت بدن با استفاده از مصرف املاح و ویتامینها - ایجاد وحدت در ابعاد وجودی: با انجام مدیتیشن، میتوانیم تمام ابعاد وجودی خود (جسم، ذهن، فکر، احساس، روح و روان) را دوباره به وحدت برسانیم تا همه، یکپارچه و هماهنگ با هم در خدمت ما کار کنند.
- تغییر محیط زندگی: باید محیطی دور از اغتشاش، بگومگو و فشار برای فرد بیمار فراهم گردد؛ محیطی که در آن به او عشق، محبت و تأیید و احترام داده شود.
- تغییر آبوهوا و حتی تغییر فشار جو و شرایط اقلیمی نیز در ایجاد سلامتی، دخیل است.
- تغییر محیط کار و یا نوع کار و کاستن از فشار یا بار کار اضافی چه در منزل و چه در محیط کار
- ایجاد اشتغال و سرگرمی بدون ایجاد فشار و یا خستگی
- دوری از تنهایی و بودن با جمع مانند حضور در مسافرتهای جمعی، مهمانیها، کلاسها، گردهماییها و…
- تنگ کردن وقت: انجام کار زیاد در زمان کم با برنامهریزی ولی بدون فشار، برای مثال اگر قبلاً 45دقیقه حمام میکردیم، حال سعیکنیم در 40دقیقه حمام کنیم و کمکم این زمان را نیز کاهش دهیم. هر چهقدر کارهایمان را با سرعت بیشتری انجام دهیم،میگناir انرژی بیشتری دریافت خواهیم کرد.
- دیدن دیگران چگونه زندگی میکنند. (همهی آنان اشتباه نمیکنند، پس من اشتباه میکنم)
- ضبط کردن، نوشتن افکار، دوباره شنیدن و یا خواندن آنها، بیمعنی بودن آنها را بهتر آشکار میسازد.
- بهیادآوری موفقیتها، تردیدها را خارج میکند و وسواس را کاهش میدهد.
- تکنیک رفع عصبانیت
فرد وسواسی در هیچ مکانی احساس رضایت خاطر پیدا نمیکند و رنگ آسایش را به خود نمیبیند، طوری که در درازمدت افسردگی نیز به این بیماری افزوده میشود و اخـتلال افسردگی، مشکلات را مضاعف خواهد کرد.
افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، حتی اگر در حد یک فکر ساده باشد، دارای یک طرز تفکر زمینهای هستند که باعث اختلال آنها در روابط با دیگران خواهد شد. این افراد بسیار ریزبین بوده و معیارهای مخصوص به خود را دارند.
اصولاً خط قرمزهای این افراد بیشتر از دیگران است و گذشت آنها کمتر.
افراد نزدیک به آنها قدرت مانور زیادی ندارند، زیرا کوچکترین رفتار معمول آنان، ممکن است حرکت روی پهنای «باند قرمز» افراد وسواسی باشد که این باعث عصبانیت آنان خواهد شد.
در صورت عدم درمان صحیح، معمولاً علائم یا تشدید میشوند یا شکلشان عوض میشود و استرسها و اتفاقات ناگوار باعث تشدید اختلال میشود.
اساس درمان در روان درمانی، فایق شدن بر اضطراب و پرهیز از عمل وسواس گونه یا انحراف توجه و فکر قـبل از بـه وجـود آمدن فکر مزاحم یا وسواس گونه است.
خوشبختانه هر روزه داروهای متنوع و متعددی برای درمان این بیماری به بازار میآید که درصد بالایی از بیماران را به خوبی درمان کرده و علائم آنها را کنترل میکند، اما متأسفانه درصد بسیار کمی از آنها نیز مزمن و غیر قابل درمان است.
موضوعات: آیات وروایات
لینک ثابت