نرجس
 
   



علوم ملائکه و انبیا و آثار آنان نزد ائمه (علیهم السلام ) جمع است

برای خداوند عزوجل دو علم است؛ یک علم مخزون و م رای ده و ائمه صلوات الله علیهم تمام آن را می دانند.

در کتاب کافی به سند خود از ابوبصیر از امام صادق (علیه السلام ) نقل کرده که فرمود: به درستی که برای خدای عزوجل دو علم است. یکی علمی است مکنون و مخزون که احدی نمی داند آن را مگر خودش جل و علا. و از او می باشد بدا. و علمی است که تعلیم فرموده به ملائکه و انبیا و مرسلین، پس ما می دانیم آن را.

و در باب آنکه ائمه می دانند جمیع علومی که به ملائکه و انبیا رسیده، پنج روایت نقل کرده که دلیل بر این است.

و در بصائر به سند خود از جعفر بن بشیر از امام جواد صلوات الله علیه نقل کرده که فرمود: برای خداوند دو علم است؛ علمی است مبذول، و علمی است مکنون. پس اما مبذول، پس نیست چیزی که می دانند آن را ملائکه و رسولان مگر آنکه ما می دانیم آن را. و اما مکنون پس آن نزد خداوند است. . . [1]

علم رسول الله و ائمه صلوات الله علیهم زیاد می شود

پیغمبر و ائمه صلوات الله علیهم شب و روز علم آنها زیاد می شود و برای آنها حادث می شود علمهایی که نمی دانستند؛ خصوص شب و روز جمعه. هر چه به امام وقت تعلیم می شود، اول به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام قبل تعلیم می شود، بعد به امام متاءخر. خلاصه روز به روز و ساعت به ساعت در ترقی و ازدیاد هستند.

قال تعالی: ((و قل رب زدنی علما)) - الایه. یعنی: بگو ای پیغمبر: ای پروردگار من، زیاد کن علم مرا.

در کتاب کافی در باب آنکه اگر ائمه (علیهم السلام ) زیاد نشود علم آنها، هر آینه تمام خواهند نمود علم را، پنج روایت نقل فرموده از امام باقر و امام صادق صلوات الله علیهما که فرمودند ((لولا انا نزداد لاءنفدنا)) یعنی: اگر در ما زیاد نشود، هر آینه تمام می کردیم.

زراره عرض کرد. خدمت امام باقر (علیه السلام ): زیاد کرده می شوید چیزی را که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نمی داند؟ وقت زیاد شدن عرضه می شود به پیغمبر پس به ائمه ای که قبل از ما بودند، بعد به ما می رسد.

فرمود امام صادق (علیه السلام ): خارج نمی شود چیزی از نزد خداوند تعالی تا آنکه ابتدا می شود به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم پس به امیرالمؤ منین (علیه السلام ) پس به امام بعد از امام، تا آنکه امام آخر اعلم از امام قبل نشود.

در کافی در باب دیگر که ائمه (علیهم السلام ) شبهای جمعه زیاد می کنند، سه روایت نقل کرده که: شبهای جمعه ارواح طیبه طاهره پیغمبر و ائمه صلوات الله علیهم به عرش می روند و طواف می کنند هفت مرتبه و نزد هر قائمه از قائمه های عرش دو رکعت نماز می خوانند، پس برمی گردند با علمی زیاد شده. و اگر این نبود تمام می کردند علم را. [2]

و از مطالب گذشته که از مسلمات روایات متواترات می باشد و شک و شبهه ای در او نیست و هر یک شاهد و مؤ ید دیگری است، استفاده می شود که:

پیغمبر ما صلی الله علیه و آله و سلم و خلفای او ائمه هادین مهدیین صلوات الله علیهم اجمعین داناترین کل مخلوقات آسمانی و زمینی و تواناترین کل موجودات می باشند. و تمام کمالات در علم و قدرت جمع است و این هر دو صفت در آنها به نحو اتم و اکمل و اوفی می باشد. و در مخلوق خلقی نیست، هر کس و هر چه باشد، مگر آنکه به درجه آنها نمی رسد، بلکه علم جمیع خلایق به علم آنها مثل نسبت قطره است به دریا؛ همان طوری که آن ملک به خضر پیغمبر (علیه السلام ) فرمود. [3]

پس ایشانند اعلم کل مخلوقات و افضل و اشرف کل موجودات. و هیچ چیز بر آنها مخفی نیست. و واجب است اطاعت آنها بر کل ممکنات. و تمام موجودات رعیت آنها می باشند و خداوند آنها را ریاست داده بر تمام مخلوقات.

و خداوند اجل است که ریاست تامه و خلافت عامه به کسی بدهد و حالات افراد رعیت را بر آنها مخفی گذارد و لغات آنها را به او نفهماند. لذا در روایات زیادی وارد شده که ملکوت آسمانها و زمینها بر آنها عرضه داشته شده و عالمند به آنچه گذشته و آنچه بیاید تا روز قیامت و تمام لغات افراد بشر و حیوانات را می دانند و هیچ صوتی بر آنها مخفی نیست.

و ایشانند خزانه علم خداوند و حمله عرش پروردگار. و نزد آنها کتابهایی می باشد که در آن اسامی پادشاهان روی زمین تا آخر دنیا می باشد. و اسامی اهل بهشت و جهنم را می دانند. و هر کس را می دانند که اهل ایمان است یا اهل کفر و مقدرات او چیست و کی می میرد و بعدا چه می کند.

و شهدای خداوند تعالی می باشند بر خلق خداوند جل جلاله. و ارکان خلقند و علامتهای حق و حقیقت و میزان عدالت و سعادتند. و اهل ذکرند که خداوند در قرآن امر به سوال از آنها فرموده که فرمود:

فاساءلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون.

و آنهایند ملجاء و پناهگاه کل مخلوقات و صاحبان شب قدر که ملائکه و روح بر آنها نازل می شوند. و ایشانند صاحبان انوار الهی.

و تمام اینها که به عرض خوانندگان رساندم، مفاد روایات متواترات است.

علم همه چیز در امام (علیه السلام ) احصا شده است

قال تعالی ((و کل شی احصیناه فی امام مبین )).

و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر در آن خطبه مفصله فرمود: ای جماعتهای مردم، هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند عزوجل احصا کرده آن را در من. و هر علمی که من عالم شدم، احصا و ضبط کردم من آن را در متقین از اولاد امیرالمؤ منین (علیه السلام ) و هیچ علمی نیست مگر آنکه تعلیم کردم علی (علیه السلام ) را و اوست امام مبین.

و در روایت معانی الاخبار از امام باقر (علیه السلام ) از پدرش از جدش صلوات الله علیهم نقل است که فرمود: وقتی که این آیه نازل شد ابوبکر و عمر حرکت کردند و عرض کردند: یا رسول الله، آن تورات است؟ فرمودند: نه عرض کردند: انجیل است؟ فرمود نه. عرض کرند: قرآن است؟ فرمود: نه. پس امیرالمؤ منین (علیه السلام ) ظاهر شد، پس فرمود رسول الله: این است آن امامی که احصا کرده خداوند عزوجل در او علم هر چیزی را.

و در کتاب تفسیر قمی از ابن عباس نقل کرده از مولا امیرالمؤ منین (علیه السلام ) که فرمود: منم والله امام مبین؛ بیان می کنم حق را از باطل. . . [

برای خداوند عزوجل دو علم است؛ یک علم مخزون و م رای ده و ائمه صلوات الله علیهم تمام آن را می دانند.

در کتاب کافی به سند خود از ابوبصیر از امام صادق (علیه السلام ) نقل کرده که فرمود: به درستی که برای خدای عزوجل دو علم است. یکی علمی است مکنون و مخزون که احدی نمی داند آن را مگر خودش جل و علا. و از او می باشد بدا. و علمی است که تعلیم فرموده به ملائکه و انبیا و مرسلین، پس ما می دانیم آن را.

و در باب آنکه ائمه می دانند جمیع علومی که به ملائکه و انبیا رسیده، پنج روایت نقل کرده که دلیل بر این است.

و در بصائر به سند خود از جعفر بن بشیر از امام جواد صلوات الله علیه نقل کرده که فرمود: برای خداوند دو علم است؛ علمی است مبذول، و علمی است مکنون. پس اما مبذول، پس نیست چیزی که می دانند آن را ملائکه و رسولان مگر آنکه ما می دانیم آن را. و اما مکنون پس آن نزد خداوند است. . . [1]

علم رسول الله و ائمه صلوات الله علیهم زیاد می شود

پیغمبر و ائمه صلوات الله علیهم شب و روز علم آنها زیاد می شود و برای آنها حادث می شود علمهایی که نمی دانستند؛ خصوص شب و روز جمعه. هر چه به امام وقت تعلیم می شود، اول به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام قبل تعلیم می شود، بعد به امام متاءخر. خلاصه روز به روز و ساعت به ساعت در ترقی و ازدیاد هستند.

قال تعالی: ((و قل رب زدنی علما)) - الایه. یعنی: بگو ای پیغمبر: ای پروردگار من، زیاد کن علم مرا.

در کتاب کافی در باب آنکه اگر ائمه (علیهم السلام ) زیاد نشود علم آنها، هر آینه تمام خواهند نمود علم را، پنج روایت نقل فرموده از امام باقر و امام صادق صلوات الله علیهما که فرمودند ((لولا انا نزداد لاءنفدنا)) یعنی: اگر در ما زیاد نشود، هر آینه تمام می کردیم.

زراره عرض کرد. خدمت امام باقر (علیه السلام ): زیاد کرده می شوید چیزی را که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نمی داند؟ وقت زیاد شدن عرضه می شود به پیغمبر پس به ائمه ای که قبل از ما بودند، بعد به ما می رسد.

فرمود امام صادق (علیه السلام ): خارج نمی شود چیزی از نزد خداوند تعالی تا آنکه ابتدا می شود به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم پس به امیرالمؤ منین (علیه السلام ) پس به امام بعد از امام، تا آنکه امام آخر اعلم از امام قبل نشود.

در کافی در باب دیگر که ائمه (علیهم السلام ) شبهای جمعه زیاد می کنند، سه روایت نقل کرده که: شبهای جمعه ارواح طیبه طاهره پیغمبر و ائمه صلوات الله علیهم به عرش می روند و طواف می کنند هفت مرتبه و نزد هر قائمه از قائمه های عرش دو رکعت نماز می خوانند، پس برمی گردند با علمی زیاد شده. و اگر این نبود تمام می کردند علم را. [2]

و از مطالب گذشته که از مسلمات روایات متواترات می باشد و شک و شبهه ای در او نیست و هر یک شاهد و مؤ ید دیگری است، استفاده می شود که:

پیغمبر ما صلی الله علیه و آله و سلم و خلفای او ائمه هادین مهدیین صلوات الله علیهم اجمعین داناترین کل مخلوقات آسمانی و زمینی و تواناترین کل موجودات می باشند. و تمام کمالات در علم و قدرت جمع است و این هر دو صفت در آنها به نحو اتم و اکمل و اوفی می باشد. و در مخلوق خلقی نیست، هر کس و هر چه باشد، مگر آنکه به درجه آنها نمی رسد، بلکه علم جمیع خلایق به علم آنها مثل نسبت قطره است به دریا؛ همان طوری که آن ملک به خضر پیغمبر (علیه السلام ) فرمود. [3]

پس ایشانند اعلم کل مخلوقات و افضل و اشرف کل موجودات. و هیچ چیز بر آنها مخفی نیست. و واجب است اطاعت آنها بر کل ممکنات. و تمام موجودات رعیت آنها می باشند و خداوند آنها را ریاست داده بر تمام مخلوقات.

و خداوند اجل است که ریاست تامه و خلافت عامه به کسی بدهد و حالات افراد رعیت را بر آنها مخفی گذارد و لغات آنها را به او نفهماند. لذا در روایات زیادی وارد شده که ملکوت آسمانها و زمینها بر آنها عرضه داشته شده و عالمند به آنچه گذشته و آنچه بیاید تا روز قیامت و تمام لغات افراد بشر و حیوانات را می دانند و هیچ صوتی بر آنها مخفی نیست.

و ایشانند خزانه علم خداوند و حمله عرش پروردگار. و نزد آنها کتابهایی می باشد که در آن اسامی پادشاهان روی زمین تا آخر دنیا می باشد. و اسامی اهل بهشت و جهنم را می دانند. و هر کس را می دانند که اهل ایمان است یا اهل کفر و مقدرات او چیست و کی می میرد و بعدا چه می کند.

و شهدای خداوند تعالی می باشند بر خلق خداوند جل جلاله. و ارکان خلقند و علامتهای حق و حقیقت و میزان عدالت و سعادتند. و اهل ذکرند که خداوند در قرآن امر به سوال از آنها فرموده که فرمود:

فاساءلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون.

و آنهایند ملجاء و پناهگاه کل مخلوقات و صاحبان شب قدر که ملائکه و روح بر آنها نازل می شوند. و ایشانند صاحبان انوار الهی.

و تمام اینها که به عرض خوانندگان رساندم، مفاد روایات متواترات است.

علم همه چیز در امام (علیه السلام ) احصا شده است

قال تعالی ((و کل شی احصیناه فی امام مبین )).

و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر در آن خطبه مفصله فرمود: ای جماعتهای مردم، هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند عزوجل احصا کرده آن را در من. و هر علمی که من عالم شدم، احصا و ضبط کردم من آن را در متقین از اولاد امیرالمؤ منین (علیه السلام ) و هیچ علمی نیست مگر آنکه تعلیم کردم علی (علیه السلام ) را و اوست امام مبین.

و در روایت معانی الاخبار از امام باقر (علیه السلام ) از پدرش از جدش صلوات الله علیهم نقل است که فرمود: وقتی که این آیه نازل شد ابوبکر و عمر حرکت کردند و عرض کردند: یا رسول الله، آن تورات است؟ فرمودند: نه عرض کردند: انجیل است؟ فرمود نه. عرض کرند: قرآن است؟ فرمود: نه. پس امیرالمؤ منین (علیه السلام ) ظاهر شد، پس فرمود رسول الله: این است آن امامی که احصا کرده خداوند عزوجل در او علم هر چیزی را.

و در کتاب تفسیر قمی از ابن عباس نقل کرده از مولا امیرالمؤ منین (علیه السلام ) که فرمود: منم والله امام مبین؛ بیان می کنم حق را از باطل. . . [

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-06-27] [ 10:40:00 ق.ظ ]




آثار و برکات مؤ منان

 
 امام باقر(ع ) فرمود: همانا خدا به واسطه یک مؤ من نابودی را از یک قریه دفع می کند. (1)

 

و فرمود: به منطقه ای که هفت مؤ من در آن باشند، عذاب نرسد. (2)

 

 امام صادق (ع ) فرمود: مؤ من (فرد نیکوکاری است که ) مورد ناسپاسی قرار می گیرد. (3)

 

امام باقر(ع ) فرمود: هرگاه مؤ من بمیرد به شماره ربیعه و مضر (دو قبیله بزرگ عرب ) شیاطینی که به او مشغول بوده اند بر همسایگانش راه یابند. (یعنی مؤ من سنگر استوار و مقاومی در برابر شیاطین است و با رفتن او این سنگر و سد دفاعی شکسته می شود. )(4)

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ق.ظ ]




1. تقویت مؤمنان
امربه معروف و نهی ازمنکر، سبب تقویت مؤمنان و عقاید و ارزشهای دینی آنها می شود.

امام علی (ع) می فرماید:

فَمَن امَر بالمعروف شَدَّ ظهور المؤمنین[1]

کسی که امر به معروف کند، مؤمنان را تقویت نموده است.

2. برپایی فرایض و واجبات
امام حسین (ع) در زمینه نقش امر به معروف و نهی از منکر می فرماید:

إِذَا أُدِّیتْ وَ أُقِیمَتِ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ کلُّهَا هَینُهَا وَ صَعْبُهَا[2]

هرگاه امر به معروف و نهی از منکر برپا شود، همه واجبات الهی از ساده و دشوار آن، برپا داشته خواهد شد.

3. تثبیت ارزش ها و ریشه کنی مفاسد
اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه حاکم شود، ارزش ها تثبیت می شوند و فساد در ابعاد مختلف از بین خواهد رفت.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ق.ظ ]




آثارسجده شکر

 

از امام ششم (علیه السلام): حضرت موسی (علیه السلام) وقتی نماز می خواند از جا برنمی خاست تا آن که گونه راست و چپ خود بر زمین می نهاد.

و امام باقر (علیه السلام) می فرماید: خداوند متعال به موسی خطاب کرد آیا می دانی چرا تو را برای سخن گفتن با خود برگزیدم و دیگری را انتخاب نکردم، موسی (علیه السلام) گفت: خداوندا! نه، خداوند فرمود: ای موسی! من به همه بندگان خود نظر کردم، از تو متواضع تر و ذلیل تر نسبت به خودم نیافتم، ای موسی تو پس از نماز صورت بر خاک می نهی.

از امام ششم (علیه السلام): بنده اگر در سجده به قدر یک نفس بگوید: (یا رب یا رب یارب ) خداوند متعال به او می گوید: (لبیک، حاجتت چیست؟ ).

از امام ششم (علیه السلام): سجده شکر بر هر مسلمانی واجب است نماز را به آن پایان دهید و با این کار خداوند را خشنود سازید، و فرشتگان را به شگفت آرید، و بنده چون پس از نماز سجده شکر بجا آرد، خداوند پرده بین او و فرشتگان را کنار زند، و بگوید: ای فرشتگان من! به بنده ام بنگرید، که نماز واجب مرا انجام داد، و بر این نعمتی که به او دادم سجده شکر نمود اینک چه چیز می تواند پاداش او باشد؟ فرشتگان گویند: خداوندا! رحمتت، باز خداوند می پرسد دیگر چه؟ ملائکه گویند: بهشتت، باز می پرسد دیگر چه؟ ملائکه گویند: برآوردن حاجات مهم او، باز می پرسد دیگر چه؟ . . . و به همین ترتیب هیچ خوبی نماند مگر آن که ملائکه همه را برای او ذکر می کنند و باز خداوند می پرسد دیگر چه؟ فرشتگان می گویند دیگر چیزی سراغ نداریم خداوند می فرماید: پاداش او این است که من از او تشکر کنم، چنان که او از من سپاسگزاری کرد، و به فضل خود به او روی آورم و جمال و عظمت خود را به او بنمایم.

حضرت سجاد (علیه السلام) در سجده عرض می کرد: خداوندا! اگر من گناه کردم ولی در محبوب ترین چیزهای در نزد تو، یعنی ایمان به تو، تو را اطاعت نمودم البته در این نعمت ایمان هم تو بر من منت داری، نه من بر تو و به آن چه بیش از هر چیزی مبغوض توست یعنی شریک فرزند برای تو معتقد نشدم و در این مطلب هم تو بر من منت داری نه من بر تو.

خداوندا! اگر در چیزهایی تو را عصیان کرده ام، انگیزه من دشمنی و یا تکبر نسبت به تو و انکار خداوندی تو یا گردنکشی از بندگی تو نبوده، بلکه صرفا پیروی از تمایل نفسانی بوده، و شیطان مرا لغزانید پس از آن که بر من اتمام حجت کرده ای پس اگر مرا به گناهم عذاب کنی ستمکار نیستی و اگر ببخشی و بیامرزی سزاوار جود توست ای ارحم الراحمین.

از حضرت صادق (علیه السلام): به مردی فرمود: چون اندوهی تو را رسد دست برجای سجده ات بمال، بعد دستت را از طرف گونه چپ بر صورت بمال و از جانب گونه راست به پیشانی مرور ده و سه بار بگو: (به نام خدایی که جز او خدایی نیست و بر هر پنهان و آشکار عالم است، خداوند رحمان و رحیم، خداوند اندوه را از من بردار).

و روایت است که هر کس در سجده بگوید: یا رباه یا سیداه بقدری که نفسش قطع شود (یعنی قدر یک نفس ) پاسخ داده شود: که حاجتت را بخواه.

یکی از امامان (علیه السلام): در سجده می فرمود: خداوندا! تو را سجده می کنم در حالی که ثواب تو را می جویم، و از عقاب تو می گریزم، و از خشم تو ترسانم بعد می گفت: یا الله، یا رباه، یا رباه و ادامه می داد تا نفسش قطع می شد بعد حاجت خود رامی خواست.

از امام ششم (علیه السلام): پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مردی گذشت که در سجده بود و می گفت: خداوندا! چه مانعی دارد که افرادی که به آنها مدیونم از من راضی کنی و گناهانم را ببخشی و به بهشتم درآوری، که عفو تو برای گناهکاران است و من گناهکارم، پس سایه رحمتت را بر سرم قرار ده ای ارحم الرحمین!

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ق.ظ ]




از جمله اثرات اکرام والدین، بخشش گناهان است.

امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: شخصی نزد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله آمد و گفت: هیچ عمل زشتی نیست که مرتکب نشده باشم، آیا من توبه دارم؟

حضرت فرمود: آیا از والدین تو زنده اند؟ گفت: پدرم در قید حیات است.

حضرت فرمود: برو و به او نیکی کن. وقتی او رفت، حضرت فرمود: اگر مادرش زنده بود (زودتر به مقصد می رسید).[1]

البته در روایت مذکور، تقدم احترام به مادر نسبت به پدر نیز بیان شده است.

اثر دیگر احترام به والدین افزایش عمر می باشد.

قال الباقر علیه السلام:

«البِرُّ وَ الصَّدَقَةُ ینْفِیانِ الْفَقْرَ وَ یزیدانِ فِی الْعُمُرِ وَ یدْفَعانِ تِسْعینَ مِیتَةَ السَّوءِ»[2]

نیکی و صدقه پنهانی، فقر را می زدایند و عمر را می افزایند و شصت یا هفتاد مرگ بد را مانع می شوند.

اثر سوم احترام، افزایش روزی می باشد.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:

«مَنْ یضْمَنْ لی بِرَّ الْوالِدَینْ وَصِلَةَ الرَّحِمِ، اضْمَنْ لَهُ کثْرَةَ الْمالِ وَ زِیادَةَ الْعُمُرِ وَ الْمَحَبَّةَ فی الْعَشیرَةِ»[3]

کسی که نیکی به والدین و صله رحم را برای من ضامن شود، من کثرت مال، زیادی عمر و محبت در میان عشیره اش را برای او ضامن می شوم.

ثواب اعمال واجب و مستحب دیگر نیز از جمله آثار اکرام به والدین شمرده می شود. در روایت ذیل ثواب حجّ به عنوان نتیجه اکرام بیان شده است.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:

«ما مِنْ وَلَدٍ بارٍّ ینْظُرُ الی والِدَیهِ نَظَرَ رَحْمَةٍ الّا کانَ لَهُ بِکلِّ نَظْرَهٍ حَجَّةٌ مَبْرُورَةٌ»[4]

هیچ فرزند نیکوکاری نیست که به والدین خود به عطوفت بنگرد، مگر اینکه هر نگاهش ثواب حجّی مقبول دارد.

پنجمین اثر اکرام والدین، مقابله بمثل فرزندان آینده با اکرام کننده است.

قال الصادق علیه السلام:

«بَرُّوا آبائَکمْ یبَرَّکمْ ابْنائُکمْ»[5]

به پدران خود نیکی کنید، تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.

سهولت جان دادن و قبض روح اثر ششم اکرام به پدر و مادر است.

قال الصادق علیه السلام:

«مَنْ احَبَّ انْ یخَفِّفَ اللَّهُ عَنْهُ سَکراتُ الْمَوْتِ فَلْیکنْ لِقَرابَتِهِ وُصولًا وَ بِوالِدَیهِ بارّاً»[6]

کسی که می خواهد خداوند سکرات مرگ را بر او تخفیف دهد، به اقربای خود صله کند و به والدینش نیکی نماید.

و در نهایت، بهشت از آثار اکرام به والدین شمرده می شود.

قال رسول اللَّه علیه السلام:

«بَینَ الْانْبِیاءِ وَ الْبارِّ دَرَجَةٌ وَ بَینَ الْعاقِّ وَ الْفَراعِنَةِ دَرَکةٌ»[7]

فاصله بین انبیاء و نیکوکاران، یک رتبه است. و فاصله بین عاق شدگان و فرعون ها یک مرتبه است.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:30:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم