|
دعا در طينت و سرشت امام حسين(ع) وجود داشته است. جد آنحضرت لحظهاي از دعا غافل نبوده است. اين دعاها پس از آغاز نهضت امام حسين عليهالسلام شدت بيشتري پيدا كرده، كيفيتش تغيير مييابد. امام حسين(ع) بارها و بارها خدا را ميخواند تا در مشکلات پناهگاه او باشد و او را تنها نگذارد: «اي قدرت و توان من هنگام شدت مشکلات، و اي فريادرس من هنگام سختي! مرا به چشمت که خواب در آن راه ندارد حفظ فرما و به پناهت که مورد تجاوز قرار نمي گيرد پناهم ده.»1
امام(ع) در ادعيه خود تنها نيازهاي روحي و جسمياش و نيز همه خواستهاي مشترک مسلمانان بلکه همه انسانها را مطرح ميکرد و خداوند را ميخواند تا آنها را اجابت کند. عموم دعاهاي امام حسين(ع) را در موارد ذيل ميتوان خلاصه کرد:
1-در مواقع سختي و بروز مشکلات. امام در اين مواقع از خدا ميخواهد تا به او شکيبايي عنايت کند و از لغزش او جلوگيري کند.2
2-دعا براي بارش باران. يکي از موضوعات دعا بارش باران است. باران به قدري براي حيات بشر مهم است که معصومان (اعم از پيامبران وامامان)، هم براي بارش دعا ميکردند و هم نماز مخصوص آن را بهجا ميآوردند از جمله امام علي(ع) براي خواندن نماز استسقا اهتمام ميکرد وخطبهاي به نام استسقا ايراد کرده است. امام حسين عليهالسلام نيز چنين دعاهايي داشته است. از جمله در جايي فرمود: «پروردگارا باراني گسترده و فراگير، و بدون ضرر بر ما بفرست.»3
3-هدايتخواهي. امام حسين(ع) بهرغم اين که مؤمن و فرزند رسول خدا(ص) است همچنان از خدا ميخواهد تا بر هدايتش افزوده شود.4 روشن است که هدايت در اينجا، هدايت مناسب امام حسين(ع) است.
4-طلب بخشش گناهان. «خدايا اگر مرا به گناهانم بازخواست کني من تو را به کرم و بخششت ميخوانم، اگر مرا با خطاکاران قرار دهي دوستيام نسبت به تو را به اطلاع آنان خواهم رساند.»5
امام حسين(ع) از بدو حرکت خود از مدينه تا کربلا هر جا فرصت پيدا ميکرد و هر زمان اقتضا مينمود دعا ميکرد و از ماوقع خود و آنچه در نظر داشت با خدا در ميان ميگذاشت. دعاهاي امام حسين(ع) همانند ساير ادعيه از چند بخش تشکيل شده بود. بخش اول توصيف و بيان جايگاه والاي خداوند است. در بخش دوم از وضع خود گزارش ميدهد و نابساماني روزگارش را بيان ميکند(مناجات) و در بخش سوم خواستههاي خود را طرح ميکند. به تعبير ديگر امام حسين(ع) در صدد بود تا در دعا از وضع موجود حرکت کرده، به وضع مطلوب دست يابد. اين روند در تمام دعاهاي آن حضرت طي شده است. البته در دعاهاي امام حسين(ع) درود بر پيامبر (ص) نيز جايگاه والايي داشته است. ضمن اينکه آن حضرت در لابلاي دعاهاي خود اهداف و انگيزههاي خود را نيز بيان مي کرد. از اين نظر ادعيه امام يکي از منابع شناخت زواياي مختلف قيام عاشورا شمرده ميشود.
از جمله دعاهاي حضرت سيدالشهدا دعاي معروف عرفه است که بنا بر آنچه مرحوم شيخ عباس قمي در مفاتيحالجنان ذکر نموده، بشر و بشير، پسران غالب اسدي نقل کردهاند که عصر روز عرفه در عرفات خدمت آن حضرت بودهاند. پس حضرت از خميه بيرون آمد و با گروهي از اهل بيت و فرزندان و شيعيان با نهايت تذلل و خشوع بر جانب چپ کوه ايستادند و روي خود را مقابل کعبه گردانيدند و دستها را برابر رو، بالا گرفتند؛ مانند مسکيني که طعام طلبد و اين دعا را خواندند.6
امام حسين(ع) در دعاي عرفه موضوعات مختلفي را مورد توجه قرار داده است. اولين نکته که مورد توجه قرار گرفته مدح و ثناي پروردگار است، زيرا چنين آغازي براي ايجاد رابطه ميان او و خدايش بسيار مناسب است. به تعبير ديگر کليد دعا مدح خدا است. چه، خداوند از اين طريق ادب و احترام و تذلل و خداشناسي بندهاش را ميستايد. پس از اينکه چنين مرحلهاي سپري شد بنده امکان آن را مييابد که از رنجهاي خود با خداوند سخن بگويد و سفره دلش را پيش او بگشايد. امام اوج و شدت رغبت خود را به خدا را مطرح کرده است:خداي من! اشتياق به شهود جمال و جلالت دارم و به خداوندي تو شهادت داده و به ربوبيت تو اقرار ميکنم و اعتراف به رجوع به سوي تو مينمايم. آنکس که اشتياق به ديدار تو در نهادش نيست، از هستي خود بهرهاي نخواهد برد. آنکس که ميل به بارگاه تو ندارد، هيچ حقيقتي نتواند او را به خود جذب نمايد.
جان بي جمال جانان ميل جهان ندارد
هر کس که اين ندارد حقا که آن ندارد
يعني انساني که رغبت به خداوند ندارد مسلماً حرکت و پويايي و نشاط و لذت نيز نخواهد داشت زيرا همه اينها در سايه ذوق و شوقي پديد ميآيد که در نهاد آدمي وجود دارد و شخص توانسته است آنها را احيا و شکوفا کند.
به هر حال دعاي عرفه صحيفهاي است که خداشناسي، انسانشناسي و رابطه انسان و خدا را در خود جاي داده است. بيشک خواننده اين دعا خواهد دانست که امام حسين(ع) به تمام اين موضوعات از نقطهنظر عرفاني نگريسته است. براي سهولت فهم اين دعا بخشهاي آن را مورد توجه قرار دادهايم.
-اشاره به توحيد و صفات باري تعالي، اين بخش در واقع قسمتي از مناجات است زيرا در مناجات هم وضع مطلوب خدا گزارش ميشود و هم وضع ناگوار دعاکننده.
حضرت اباعبدالله(ع) دعاي عرفه را با حمد خداوند بدين صورت شروع ميکند: «حمد و ستايش مخصوص خداوندي است که از قضاي او براي کسي سرپيچي نيست و مانعي نيست که بتواند او را از عطا منع کند و صنعت هيچ صنعتگري به پاي صنعت او نميرسد و او بخشنده بيپايان است.»
آنچه در اين قسم بدان اشاره شود شروع دعاي عرفه، با حمد و ثناي الهي است که اباعبدالله الحسين(ع) بدان اشاره کرده و امام صادق(ع) ثناي بر خداي متعال و مدح او و صلوات بر پيامبر اکرم(ص) را از آداب دعا بر ميشمارد:
امام صادق(ع) ميفرمايد: بر شما باد هر گاه يکي از شما اراده دارد چيزي از حوائج دنيا و آخرت را، [پس] به ثنا از خداوند ابتدا کند و حمد خداي متعال و صلوات بر پيامبر اکرم (ص)، سپس از خداوند حوائج خود را بخواهد.»7
امام حسين(ع) به نيکي آداب دعا را ميداند و در دعاي خويش همه آنها را به کار مي برد. از اين جهت است که آن حضرت پيش از هر کاري و بيان هر خواستهاي به مدح و وصف خدا اهتمام ميورزد.
-هدايتخواهي از خداوند: امام حسين (ع) بر اين نکته پافشاري مي کند که هدايت از آن خداوند است و جز او کس نميتواند رهگمکردهها را به راه آورد. البته اين هدايت پس از طلب تحقق مييابد زيرا تا زماني که شخص به اين معرفت نرسد که او نيازمند هدايت الهي است، هرگز هدايت نخواهد يافت. امام حسين(ع) مهدي به هدايت الهي است. لذا جهت قدرداني از خدا به اظهار نعمت (شکر) ميپردازد.
اين قسمت از دعا اشاره به الطاف الهي نسبت به خويش و هدايت الهي است که آن حضرت ميفرمايد:
«خدايا! لطف و احسان تو به من در دولت طاغوت و کفر، آن کساني که نقص عهد با تو کردهاند و تکذيب پيامبرانت نمودهاند، آن که تو مرا به رأفت خود از آن دسته خارج ساختهاي و چشم مرا به سوي هدايت گشودي و راه هدايت را برايم آسان نمودي و مرا در هدايت پرورش دادي.»
امام (ع) در اين فراز به آن بخش از الطاف خدا ميپردازد که خدا او را از نقضکردن عهد و پيمانش که ديگران مرتکب آن شدهاند نگه داشته است و طي طريق هدايت را بروي آسان کرده است.
-خويشتنشناسي و مراتب رحمت الهي: امام حسين(ع) نيک واقف است که راه هدايت انسان خويشتنشناسي است، زيرا کسي که خود را شناسد به يقين راههاي نعمت را نيز نخواهد شناخت.
بنابراين براي بهرهمندي از نعمت الهي بايد خود را شناخت. به دنبال اين خودشناسي مشخص ميتواند به مراتب رحمت الهي نيز واقف شود.
امام حسين(ع) در فراز زير به اين دو مقوله پرداخته است. امام در ابتدا به نحوه خلقت خود و به دنبال آن به نعمتهاي مختلف خداوند پرداخته است:
«و قبل از هدايت مرا با صنع زيبايت مورد رأفت و نعمتهاي بيکرانت قرار دادي، پس آفرينشم را از آبي جهنده پديد آوردي و مرا در ظلمتهاي سهگانه قرار دادي، ميان گوشت و خون و پوست. و مرا شاهد آفرينش خود نگردانيدي و هيچ يک از امورم را به خودم واگذار نکردي. از اين هنگام بود که براي انتخاب طرق «حيات طيبه» (حيات معقول قابل استناد به مقام ربوبي تو)، با دليل و جهت روشنگر، الزامم فرمودي تا در کجراهههاي هوا و هوس و نادانيهاي ظلماني سردرگم نگردم و معرفت خود را به من الهام و با مشاهده حکمتهاي خويش مرا شگفتزده و مدهوشم فرمودي و به احساس مخلوقات باعظمتي که در آسمان و زمين به وجود آوردهاي وادارم ساختي. با اين آمادگيها و تواناييها که عقل از درکش عاجز و زبان از بيانش قاصر است، به لزوم سپاس و ذکر مقام اقدست، آگاهم فرمودي. اي خداي عزيزم! تويي که براي نايل ساختن من به هدف اعلاي زندگانيام، اطاعت و عبادت را براي من مقرر ساختي و آنچه را که پيامبران تو براي تکامل ما آوردهاند، تفهيم نموده و پذيرش عوامل رضايت را تسهيل فرمودي. آيا به راستي، اين ذکر و سپاس و اطاعت و عبادت و حتي اين دريافت از وجود و صفات اقدس ربوبي، ساخته اين خاک بيمقدار و اين ماده ناچيز و طبيعت ناتوان ماست؟ نه، سوگند به خدا!8»
موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه
لینک ثابت