در امتداد دفاع مقدس
دفاع مقدس یکی از مهم ترین مولفه های عینی است که مفهوم عینی - عملی مقاومت را شکل داده است. نظام جمهوری اسلامی زمانی توانست قدرت غالب عراق صدام را از بین ببرد که «مقاومت» را به عنوان مدل عملی سیاست ورزی خود تعریف کرد. اگر تمام جنگ تحمیلی در یک خرده گفتمان خلاصه شود، آن خرده گفتمان «مقاومت» است.
با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی و سی و هشت سال از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تحلیل های بسیاری در خصوص انقلاب اسلامی و مهم ترین رویدادهای تاریخی آن ازجمله دفاع مقدس صورت گرفته است.
بخشی از این رویدادها در انقلاب اسلامی، رویدادهایی هستند که قابل انفکاک از موجودیت گفتمان شکل گرفته در انقلاب اسلامی نیست. با توجه و تمرکز بر این که انقلاب اسلامی اساسا امری ایستا نبوده و از گفتمانی پویا برخوردار است، گفتمان آن همواره از فراروایت هایی همچون دفاع مقدس شکل گرفته است.
به همین دلیل، دستاوردهای دفاع مقدس را می توان امری حیاتی برای تداوم فلسفه این انقلاب عنوان کرده و بیان این دستاوردها را عاملی برای تحکیم موقعیت مردمی انقلاب، مبارزه با نظام سلطه و استکبار جهانی و حتی تحکیم موقعیت و توان استراتژیک ایران در حوزه منطقه ای و فرامنطقه ای و در پرتو عمق انقلاب، برای توان لجستیک ایران اسلامی در جغرافیای جهان اسلام و بلکه فراتر از آن برشمرد.
از همین روست که هرگاه با پدیده های نوظهوری در منطقه همچون حزب الله لبنان، حشدالشعبی عراق، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، انصارالله یمن، لشکرهای زینبیون و فاطمیون افغانستان و پاکستان و حتی مقاومت جانانه سربازان سوری در مقابل تروریست های تکفیری و… مواجه می شویم، تازه می فهمیم که دفاع مقدس ۸ ساله ملت ایران چه برکات بزرگی داشته است که امروز جغرافیایی به وسعت منطقه غرب آسیا را پوشش داده است که همه این ها که برشمرده شد قسمت کوچکی از کوه بزرگ یخی است که از دریای پر تلاطم جهان امروز بیرون زده و خودنمایی می کند که بخش زیادی از این کوه بزرگ در عمق دریای انقلاب خمینی کبیر پنهان است و همین باعث ترس و وحشت آمریکا و رژیم صهیونیستی که حیات خود را در خطر می بینند، شده است.
دفاع مقدس و مسأله نظام سلطه
یکی از مهم ترین ارمغان های دفاع مقدس، ایجاد فاصله و حد و مرز با نظام سلطه و استکبار جهانی بوده است.
از استکبار جهانی معانی متعددی تحصیل شده است که مصداق کامل آن را می توان در نگاه فرودستانه ای که آمریکا نسبت به سایر کشورها داشته است، تاویل کرد.
در این فضا، نگاه آمریکایی ها نسبت به ملت ایران را می توان یکی از نکاتی دانست که در طول انقلاب اسلامی خود را با نگاه تحقیرآمیز نسبت به انقلاب اسلامی، بی توجهی به خواست مردم ایران در مبارزه با نظام طاغوت و نهایتا تلاش برای غلبه عراق بر ایران در قالب جنگ تحمیلی عنوان کرد.
در طول دفاع مقدس علائم بسیاری وجود داشت که مصداقی برای حمایت آمریکا از عراق و متعاقبا تلاش این کشور و سایر کشورهای غربی برای شکست ایران قلمداد شده است.
دفاع مقدس نشان داد که ایران به لحاظ استراتژیک نبایستی برای تداوم وضعیت انقلابی خود، دل به کشوری خاص بسته و باید بر روی زانوهای خود بایستد.
بعد از جنگ تحمیلی بود که ایران به درستی الگوی دوستی و دشمنی خود را تعریف کرده و تلاش داشت تا مرز بین دوستان و دشمنان خود را مشخص کند.
برای ایران معین شد که دولتی به نام ایالات متحده آمریکا نه تنها نمی تواند دوستی برای ایران و انقلاب اسلامی باشد، بلکه به جهت آن که از نگاه منطقه ای ایران هراسان است، تا جایی که بتواند مانع از تداوم حیات انقلاب اسلامی می شود.
دفاع مقدس و استفاده از ظرفیت ملی
یکی از علل پیروزی های ایران در جنگ (علیه عراقی که توسط یک ارتش چند ملیتی حمایت می شد) این بود که ایران صحنه نبرد را صرفا به ارتش منظم دولتی محدود نکرد و توانست صحنه را به حوزه مردمی و مدل غیر ارتشی از جنگ نامنظم سوق دهد.
این مسأله در آن زمان توانست نیروهای بسیاری از مردم را به عنوان یاری برای ارتش منظم ایران تعریف کرده و سرنوشت جنگ تحمیلی را به نفع ایران و مردم ایران تغییر دهد.
اما این دستاورد تنها در آن زمان قابل تعریف نبود و تنها در سی و اندی سال بعد که ایران توانست این مدل نبرد را در صحنه منطقه ای و در دل نبردهای چریکی علیه نظام سلطه منتقل کند، به عنوان یک دستاورد مهم معرفی شد.
جنگ سال ۲۰۰۰ میلادی لبنان علیه صهیونیست ها، جنگ ۳۳ روزه، نبرد ۵۵ روزه، جنگ علیه داعش چند ملیتی و جنگ یمنی ها علیه ارتش های چند ملیتی که توسط سعودی اجیر شده اند (که یک نمونه آن سازمان مخوف بلک واتر آمریکا در یمن است)، همه و همه صحنه هایی بوده اند که با تجربیات گران سنگ ایران در زمینه نبرد چریکی پیش رفته اند. علت بسیاری از هراس های نظام سلطه از ایران همین مدل نبرد ایران است. اگرچه ایران در این چهل سال توانسته توان و ظرفیت های منظم خود را افزایش دهد و ارتش خود را کارآمدتر کند، اما این بُعد ناشناخته از ظرفیت ایران بیشتر هراس دشمن را به همراه داشته است.
انتقال تجربیات همین مدل به سایر کشورها و خصوصا به کشورهایی که در محور مقاومت هستند، موضوعی است که در بیست سال اخیر و خصوصا در یک دهه گذشته سرنوشت بسیاری از نبردهای غیرمنظم را تغییر داده است که یک نمونه آن شکست داعش است.
دفاع مقدس و مسأله منطقه گرایی ایران
بی توجهی نظام سلطه نسبت به فجایع دولت صدام علیه ایران، یارگیری عراق از دولت های بزرگ آن زمان و ممانعت کشورهای غربی از پذیرش مجروحان ایرانی جنگ عراق علیه ایران، همه و همه مصادیقی بودند که سبب شدند مدل «هویت گرای خود اتکا» و متعاقبا «مدل منطقه ای ایران» به تدریج نظم و نسق یابد.
اینک جمهوری اسلامی به راحتی می تواند از معرفی یک «مدل منطقه ای منحصر به فرد خود» در سطح بین المللی سخن بگوید.
منظور از مدل منطقه ای منحصر به فرد ایران چیست؟
یکی از مسائلی که کمتر توسط تحلیل گران مورد توجه قرار گرفته است، نوع نگاه منطقه ای ایران است.
مدل منطقه ای ایران را می توان منحصر به فردترین مدل منطقه ای دنیا معرفی کرد. بدین گونه که معیار ایران برای منطقه گرایی نه عامل اقتصاد و نه حتی عامل امنیت بوده است؛ بلکه مدل ایران در منطقه گرایی تنها مدل هویت گرایانه است. هویتی که می توان آن را پیامدی از گفتمان اصیل و معنادار انقلاب اسلامی، الگوهای دفاع مقدس برای دوستی و دشمنی و…عنوان کرد.
از سال ۲۰۰۰ میلادی و به خصوص از زمانی که ملت لبنان در تلاش بود تا اراضی خود را از دست رژیم غاصب صهیونیستی خارج کند، ایران به دنبال این بود تا با مدل هویت گرای خود، حس عزت ملی و اعتماد به نفس ملی را به ملت لبنان تزریق کرده و آن ها را به سمت تشکیل واحد سیاسی به نام لبنان با تمامیت ارضی و استقلال سیاسی که اینک شاهد آن هستیم و منشور سازمان ملل نیز آن را به رسمیت شناخته است، برساند. در آن زمان، نظام سلطه همان رفتاری را از خود نشان داد که در قبال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، آن را انجام داده بود.
نظام سلطه با تمام توان خود به میدان آمد تا صهیونیست ها را مبسوط الید معرفی کند. اما جمهوری اسلامی با رهبری حکیمانه حضرت آیت الله خامنه ای همان الگویی را که در دفاع مقدس در برابر این نظام پیاده کرد، در قبال لبنان هم عملیاتی کرد و لبنانی ها را به جایگاهی رساند که خود را به عنوان یک «ملت» معرفی کرده و صهیونیست ها را از جنوب خارج کرده و همان مدل در جنگ های سی و سه روزه نیز توسط لبنانی ها اتفاق افتاد و مدل مبارزه با نظام سلطه با تکیه صرف بر توان داخلی مورد توجه قرار گرفت.
اتفاق بعدی در جنگ هایی بود که علیه ملت مظلوم فلسطین افتاد، دقیقا همان سناریوی عزت آفرینی که در جنگ های صهیونیست ها علیه لبنانی ها به نیروهای مردمی لبنان منتقل شد، به فلسطینی ها نیز منتقل شد، تا جایی که بسیاری از مردم فلسطین نه تنها در نواز غزه، بلکه در کرانه باختری به این نتیجه رسیدند که راه حل مسأله فلسطین نه از طریق میز مذاکره و با تئوری های منسوخ و دیکته شده ای که نظام سلطه به جنبش فتح دیکته کرده بود، است، بلکه دستیابی به اهداف با منطق مبارزه و مقاومت محقق می شود.
مقاومت به عنوان مهم ترین معیار الگوی منطقه ای ایران
دفاع مقدس یکی از مهم ترین مولفه های عینی است که مفهوم عینی - عملی مقاومت را شکل داده است.
نظام جمهوری اسلامی زمانی توانست قدرت غالب عراق صدام را از بین ببرد که «مقاومت» را به عنوان مدل عملی سیاست ورزی خود تعریف کرد.
در قالب آن مدل مفهومی، ایران حتی از بازیگرانی که در داخل عراق نسبت به دولت وقت عراق ناراضی بودند نیز یارگیری کرد و این منطق فرادولتی مدل عینی - عملی مقاومت بود که پیاده شد.
بی تردید مدل مقاومت از دل دگرسازی انقلاب اسلامی نسبت به نظام سلطه شکل گرفته و به علت تداوم وضعیت یارگیری ایران در سطح منطقه ای و بین المللی و در سطحی فراتر، معیار تعریف یک بازیگر قدرتمند منطقه ای و سیستم منطقه گرایی شده است.
اگر تمام جنگ تحمیلی در یک خرده گفتمان خلاصه شود، آن خرده گفتمان «مقاومت» است. خرده گفتمانی که اینک بسیاری از تحولات منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا وابسته به آن است.
اینک نه تنها مقاومت یک مفهوم انتزاعی و ذهنی نیست، بلکه تبدیل به یک دکترین استراتژیک نیز شده است که بسیاری از معادلات را تعریف می کند و محدودیت هایی را برای توان منطقه ای و بین المللی نظام سلطه و بازیگران اصلی که در آن قرار دارند، ایجاد کرده است.
مقاومت یک مفهوم اساسی، حیاتی و تعیین کننده است که صهیونیست ها در بسیاری از مناسباتی که بناست آن را طراحی کنند، به آن توجه می کنند و آن را معیاری برای رفتار و نوع مواجهه با بازیگرانی که در این محور و ذیل آن مفهوم قرار دارند، می دانند.
یمن، عراق، لبنان، سوریه همه بازیگرانی هستند که در درون مدل منطقه مقاومت قرار می گیرند و مبدع و مبتکر آن ایران اسلامی و ا مامان انقلاب بوده اند.
- جنگ سال ۲۰۰۰ میلادی لبنان علیه صهیونیست ها، جنگ ۳۳ روزه، نبرد ۵۵ روزه، جنگ علیه داعش چند ملیتی و جنگ یمنی ها علیه ارتش های چند ملیتی که توسط سعودی اجیر شده اند (که یک نمونه آن سازمان مخوف بلک واتر آمریکا در یمن است)، همه و همه صحنه هایی بوده اند که با تجربیات گران سنگ ایران در زمینه نبرد چریکی پیش رفته اند.
- معیار ایران برای منطقه گرایی نه عامل اقتصاد و نه حتی عامل امنیت بوده است؛ بلکه مدل ایران در منطقه گرایی تنها مدل هویت گرایانه است. هویتی که می توان آن را پیامدی از گفتمان اصیل و معنادار انقلاب اسلامی، الگوهای دفاع مقدس برای دوستی و دشمنی و… عنوان کرد.