نرجس
 
   



ذکری از آیه الله بهجت برای رفع گرفتاریها
چند سال است که در کارهایم دچار مشکل می شوم که راهها به رویم بسته می شود، از جمله در زمینه اشتغال و ازدواج، و هر چه از خدا طلب یاری می کنم، راه مساعدی گشوده نمیشود؟
ج: بسمه تعالی
زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید؛ و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید. والله العالم.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-07-26] [ 08:09:00 ق.ظ ]




آیه الله بهجت و سئوالاتی در مورد نماز شب
1- برای توفیق نماز شب چه کنیم؟
ج: با قرائت آیه آخر «کهف» و اهتمام به این امر اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف می شود. [: قبل از نیمه شب به جا آورده می شود.]
2- در نماز شب و سحر خیزی قدری کسل هستم، لطفاً راهنمایی فرمایید؟
ج: بسمه تعالی- کسالت در نماز شب به این رفع می شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق (به خواندن آن) نشدید، قضای آن را بجا بیاورید.

3- برای توفیق نماز شب، نماز صبح «به جماعت» در اول وقت و توجه داشتن به ذات اقدس حضرت ربوبی چه کنیم؟
ج: در اوقات توفیق، مسامحه نکنید، در سایر اوقات موفق می شوید.

موضوعات: آیت الله بهجت  لینک ثابت
 [ 08:08:00 ق.ظ ]




 

مصاحبۀ عرفانی با حضرت آیت الله بهجت

اولین مرحلۀ سیر و سلوک به سوی خدا چیست ؟
آیت الله بهجت : این که حلال خدا را حلال بدانیم و حرام خدا را حرام.

کمال و رشد حقیقی انسان در چیست ؟…
(به ادامه مطلب رجوع کنید)

موضوعات مرتبط: سخنان آیت الله بهجت
برچسب‌ها: مصاحبۀ عرفانی با آیت الله بهجت


ذکری جهت لذت بردن از نماز
ذکری جهت لذت بردن از نماز

شخصی از حضرت آیت الله بهجت پرسید :
نماز برایم مانند جریمه دادن است چه کنم ؟
ایشان فرمودند : زیاد بگویید :
« وَ رَبُکَ الغَنیُّ ذوالرّحمه – سورۀ انعام،آیۀ 133 » ،
یعنی : « و پروردگار تو بی نیاز و رحمتگر است ».

منبع : گوهرهای حکیمانه،ص17 و ذکرهای نجات بخش،ص45-44
تهیه و تنظیم : یار آشنا

موضوعات مرتبط: ذکرهای شگفت عارفان ، سخنان آیت الله بهجت

درمان شهوت با تغذیه
آیت الله بهجت در مورد درمان شهوت فرموده اند :
از غذای خود از نظر کم و کیف کم کنید و
از خوردن غذاهای محرک بپرهیزید،
خصوصأ شب ها و بین الطلوعین مقداری قدم بزنید،
ورزش در هوای آزاد نمایید،
از فکر و نظر در مناظر مهیج خودداری نمایید

منبع : پرسش و پاسخ های بهجت،ص۱۰۷
تهیه و تنظیم : یار آشنا

موضوعات مرتبط: سخنان آیت الله بهجت ، نکاتی اخلاقی از عرفا

دستوری از حضرت آیت الله بهجت در خصوص ازدیاد حبّ الهی و بالا رفتن مرتبه
حضرت آیت الله بهجت در خصوص ازدیاد حبّ الهی و بالا رفتن مرتبه فرموده اند :

موضوعات مرتبط: ذکرهای شگفت عارفان ، سخنان آیت الله بهجت ، دستورالعمل های عرفانی از عرفای بزرگ


برای حفظ انسان
صبح و شام سه بار گفته شود :
« اللهم اجعلنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید »

موضوعات مرتبط: ذکرهای شگفت عارفان ، سخنان آیت الله بهجت ، دستورالعمل های عرفانی از عرفای بزرگ

نماز (درس هایی از آیه الله بهجت)
در این قسمت به گفته هایی از آیه الله بهجت در مورد نماز می پردازیم
ارزش نماز اول وقت

آقاى مصباح مى گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقاى قاضى رحمه اللّه نقل مى كردند كه ایشان مى فرمود: ((اگر كسى نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن كند!و یا فرمودند: به صورت من آب دهان بیندازد.))
اول وقت سرّ عظیمى است (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ)(1)
موضوعات مرتبط: سخنان آیت الله بهجت ، نماز


سئوالاتی از آیه الله بهجت در مورد درمان رذائل اخلاقی
1- ما آلوده به پستیهای درونی و بیرونی هستیم، ما را طبابت کنید و در پیمودن این طریق ما را راهنمایی بفرمایید.
ج: بسمه تعالی- زیاد بگوئید «استغفر الله» و خسته نشوید، و خاطر جمع باشید این علاج است. « داؤکم الذنوب و دواؤکم الاستغفار ». ( کنز العمال، ج 1، ص 479 ).

موضوعات مرتبط: سخنان آیت الله بهجت

ا
درمان خواب بد و کابوس
سئوالی از آیه الله بهجت :
برای خوابهای بد و کابوس چه مرقوم می فرمایید؟
ج. بسمه تعالی- سوره هایی که با « قل» شروع می شود در وقت خواب بخواند و علاوه بر آن دعایی که در جنات الخلود نقل کرده اند. که اولش این است:
« سبحان الله ذی الشأن دائم السلطان … » را بخواند.

موضوعات: آیت الله بهجت  لینک ثابت
 [ 08:08:00 ق.ظ ]




معنای «حیا» با توجه به لغت، اخلاق، آیات و روایات چیست؟
پرسش
حیا را با توجه به لغت، اخلاق و آیات و روایات معنا کنید.
پاسخ اجمالی
در لغت، سه معنا برای حیا وجود دارد: «تغیّر و انکسار (اثرپذیرى) درونى»؛ «انقباض(گرفتگی) نفس از زشتی‌ها»؛ «عامل بازدارندگی در برابر گناه».
در منابع اخلاقی در تعریف حیا از تعبیرهاى گوناگونی استفاده شده است؛ مانند این‌که حیا، عبارت است از محصور شدن نفس و انفعال آن در ارتکاب حرام‌هاى شرعى، عقلى و عرفى، به جهت ترس از سرزنش و نکوهش مردم.
روایات درباره شرم و حیا دو رویکرد دارند. دسته‌ای از روایات، به نظارت خداوند می‌پردازند؛ جهان را در محضر خداوند معرفی می‌کنند و مردم را به حیا کردن از خداوند، فرا می‌خوانند. دسته‌ای دیگر، مردم را به حضور و نظارت فرشتگان توجّه می‌دهند و از این راه آنان را به حیا دعوت می‌کنند.

پاسخ تفصیلی
یکی از عوامل مؤثر در حفظ پاک‌دامنى انسان، صفت شرم و حیا است. انسان به همان میزان که از این صفت پسندیده بهره‌مند است، از کارهاى زشت و نامشروع دورى می‌کند. در این زمینه‏ به پاسخ پرسش مطرح شده بر اساس بخش‌های ذیل می‌پردازیم.
الف. حیا از نگاه لغت‌شناسان‏
مطالعه دیدگاه لغت‌شناسان در تعریف حیا، نشان می‌دهد که تقریباً همه آنان در یک مسیر حرکت کرده و تعریف‌هاى نزدیک به هم ارائه کرده‌اند. در این‌جا به برخی از این تعریف‌ها اشاره می‌شود:
1. حیا، عبارت است از دگرگونى حال و اثرپذیری که به جهت ترس از آنچه عیب شمرده و نکوهش می‌شود، حاصل می‌گردد.[1]
2. حیا، انقباض(گرفتگی) نفس از زشتی‌ها و ترک آن به جهت زشت بودن.[2]
3. حیا، عبارت است از انقباض (گرفتگى) و انزوا (دوری‌گزینى) از کار زشت، به جهت ترس از مذمّت مردم.[3]
خلاصه این‌که؛ در تعاریف اهل لغت، سه محور وجود دارد: 1. «تغیّر و انکسار (اثرپذیرى) درونى»؛ 2. «انقباض نفس»؛ 3. حیا «عامل بازدارنده». لذا می‌توان گفت: این سه محور، بیانگر جنبه‌هاى مختلف حیا می‌باشند که به ویژگی‌هاى روانى و کارکرد و خودنگه‌داری حیا پرداخته‌اند.
ب. حیا از منظر علماى اخلاق‏
در منابع اخلاقی در تعریف حیا از تعبیرهاى گوناگونی استفاده شده است، که در این‌جا نمونه‌هایی از آنها را می‌آوریم:
1. «حیا، عبارت است از حصر(محصور شدن) نفس و انفعال(درماندگى) آن در ارتکاب حرام‌هاى شرعى و عقلى و عرفى، به جهت ترس از سرزنش و نکوهش مردم»؛[4] یعنى ترس از سرزنش مردم موجب می‌شود که انسان در مواجهه با امور سه‌گانه حرام شرعى، عقلى و عرفى، منفعل شده، از نظر روانى دچار حصر و تنگنا گردد.
2. «حیا، ملکه‌اى نفسانى است که موجب انقباض نفس از فعل قبیح(کار زشت) و انزجار(بیزاری) آن از کار خلاف ادب می‌گردد. این کار به جهت ترس از سرزنش صورت می‌گیرد».[5]
در این تعریف از واژه انقباض استفاده شده است. روان انسان هنگام مواجهه با امورى که خوشایند ارزیابى می‌شوند، منبسط (گشوده و باز) می‌گردد و در مقابل، هنگام مواجهه با امورى که ناخوشایند ارزیابى می‌شوند، منقبض (گرفته و بسته) می‌گردد. هنگام حیا، روان انسان منقبض می‌گردد؛ از این‌رو در این تعریف از این واژه استفاده شده که بیانگر حقیقت یاد شده است. همچنین از واژه انزجار نیز استفاده شده که غیر از انقباض است و نشان می‌دهد که از دیدگاه این تعریف؛ حیا، همراه با انزجار و نفرت از موضوع حیا نیز هست.[6]
3. «حیا، نورى است که جوهرش صدر ایمان است و تفسیرش توقّف در هر چیزى که مخالف توحید و معرفت باشد».[7]
در این تعریف، فقط به جنبه بازدارندگى حیا اشاره شده و از بیان حالت‌هاى روانى آن و همچنین ویژگی‌هاى موضوع حیا، چیزى به چشم نمی‌خورد.
4. «حیا، خصلتى است که انسان را بر ترک کردن فعل قبیح و جلوگیرى از کوتاهى کردن در حقّ دیگران بر می‌انگیزد».[8]
در این تعریف، به جنبه بازدارندگى اشاره شده و به یکى از مصادیق آن نیز تصریح شده است.
از مجموع تعریف‌هاى اخلاقی چند نکته به دست می‌آید:
یکم. حیا، هنگام مواجه شدن با یک فعل قبیح رُخ می‌دهد.
دوم. در این حالت، روان انسان، حالت انکسار، انفعال، انقباض، انزجار و انحصار پیدا می‌کند.
سوم. این نوع برانگیختگى در عمل، هم موجب انجام دادن یک کار است و هم موجب ترک یک کار که از آن به عنوان تنظیم رفتار یاد می‌شود.
چهارم. حیا، زیر مجموعه ترس است؛ زیرا علّت برانگیختگى هنگام مواجهه با یک کار زشت؛ یا ترس از سرزنش و نکوهش مردم است، و یا ترس‏ از ارتکاب آن.
پنجم. منشأ زشت دانستن یک عمل، یا شرع است یا عقل و یا عرف و آداب یک جامعه.[9]
ج. حیا از منظر آیات و روایات‏
روایات درباره شرم و حیا دو رویکرد دارند. الف. دسته‌ای از روایات، به نظارت خداوند می‌پردازند و جهان را در محضر خداوند معرفی می‌کنند و مردم را به حیا کردن از خداوند، فرا می‌خوانند. ب. دسته‌ای دیگر، مردم را به حضور و نظارت فرشتگان توجّه می‌دهند و آنان را به حیا فرا می‌خوانَد.
در این‌جا به برخی از آیات و روایات در دو دسته اشاره می‌شود:
الف. دسته اول:
1. قرآن مجید، هنگام طرح داستان خلوت کردن زلیخا با حضرت یوسف(ع)، در بیان علّت امتناع حضرت یوسف(ع) می‌فرماید: «آن زن قصد او کرد؛ و او (یوسف) نیز، اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وى می‌نمود».[10]
در این آیه شریفه، از «برهان پروردگار»، به عنوان عامل بازدارندگى از گناه اشاره شده است. امام زین ‏العابدین(ع) در تفسیر «برهان پروردگار» می‌فرماید: «زن عزیز مصر به سوى بُت رفت و پارچه‌اى بر روى آن انداخت. یوسف از او پرسید: “براى چه این کار را کردى؟". پاسخ داد: شرم دارم از این‌که این بت، ما را ببیند! در این هنگام، یوسف به وى گفت: “آیا تو شرم می‌کنى از چیزى که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه می‌فهمد و نه می‌خورد و نه می‌نوشد؛ ولى من شرم نکنم از کسى که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است؟!". این، معناى سخن خداوند است که می‌فرماید: اگر بُرهان پروردگارش را ندیده‏ بود».[11]
آنچه باعث حیاى زلیخا شد، ناظر بودن بُت بود، هر چند نظارت او بر اعمال‏ بشر، خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف(ع) شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است.
2. با توجه به تحلیل ماهیت و معنای حیا؛ آیه شریفه «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللهَ یَرى‏»[12] (مگر ندانسته که قطعاً خدا [همه کارهایش را] می‌بیند؟) با موضوع حیا رابطه تنگاتنگ دارد و بیانگر آن است؛ بدون این‌که از واژه حیا استفاده شده باشد.
در آغاز رسالت پیامبر اکرم(ص)، هنگامى که ایشان مورد آزار یکى از مشرکان قریش قرار گرفتند، خداوند، وى را به حیا فراخواند و فرمود که آیا نمی‌داند که خدا او را می‌بیند؟![13]
3. پیامبر اکرم(ص): «شرم کنید امروز از این‌که خداوند از تمام امور شما آگاه است».[14]
4. امام على(ع): «از خدایى پروا داشته باشید که در دید او هستید و زمام شما به دست اوست و حرکات شما در اختیار او است: اگر پنهان سازید، آگاه است و اگر آشکار سازید، می‌نگارد. براى این کار، نگهبانان و مراقبان ارجمندى قرار داده که هیچ حقّى را فرو نمی‌گذارند و هیچ چیزى را به باطلْ ثبت نمی‌کنند».[15]
5. امام زین العابدین(ع): «از خداوند متعال بترس، چون بر تو قدرت دارد، و از او شرم کن، چون به تو نزدیک است».[16]
6. امام باقر(ع): «از خدا شرم کن، به آن اندازه که به تو نزدیک است، و از او بترس، به اندازه‌اى که بر تو قدرت دارد».[17]
7. امام صادق(ع): «بدان که تو در پیشگاه کسى هستى که تو را می‌بیند، هر چند تو او را نمی‌بینى».[18]
ب. دسته دوم:
امام صادق(ع) با اشاره به نظارت فرشتگان بر اعمال آدمى می‌فرماید: «هر کسی که در خلوت، زمینه گناه برایش فراهم شود و خداوند متعال را مراقب خود بداند و از فرشتگان نگهبان، حیا کند، خداوند، همه گناهان او را می‌آمرزد، هر چند به اندازه گناهان جنّ و انس باشد».[19]
همچنین از دیدگاه امام صادق(ع) اساساً فلسفه ناظر قرار دادن فرشتگان، همین است که مردم با توجّه به وجود و حضور آنان، دست از گناه بردارند.[20]
جمع‌بندی از این دسته احادیث
یک. توجّه به دیدن خداوند و درک حضور او، حیا را بر می‌انگیزد. در حقیقت، خداوند پیش از آن‌که مردم را به ترس فرا بخوانند، به حیا فراخوانده است و این، جایگاه و اهمّیت حیا را در نظام تربیتى اسلامى می‌رساند.
دو. در این احادیث؛ به دو صفت از صفات خداوند، اشاره شده است: یکى قدرت خداوند و دیگرى نزدیکى خداوند که نشان از آگاهى و اطّلاع خداوند از رفتار بشر دارد. آن‌گاه، قدرت، عامل ترس دانسته شده و نزدیک بودن و اطّلاع خداوند، عامل حیا و شرم. بنابر این، عامل برانگیختن ترس، توجّه قدرت خداوند است و عامل برانگیختن حیا، آگاهى و نظارت خداوند.
سه. از دیدگاه روایات، فصل مُقَوّم و وجه تمایز حیا از دیگر بازدارنده‌ها، عنصر «نظارت» است؛ یعنى آنچه حیا را بر می‌انگیزد، حضور و نظارت ناظر است. معمولاً رفتار انسان در جمع، با رفتار او در خلوت، تفاوت می‌کند. تفاوت رفتار در خلوت و جلوت، به جهت تفاوت در حضور و عدم حضور است. آن‌جا که تنها باشد و حضور هیچ‌کس را حس نکند و هیچ چشمى را ناظر رفتار خود نداند، کارهایى را به راحتى انجام می‌دهد که ممکن است در حضور دیگران، حاضر به انجام دادن آن نباشد. اگر در تنهایى و خلوت خود، آماده انجام دادن کارى شده باشد که به نظر نادرست می‌آید و ناگهان متوجّه شود کسى وارد شده و ناظرى وجود دارد، دست از آن کار می‏کشد. یا اگر بعداً بفهمد کسى ناظر اعمال او بوده است، سرافکنده می‌شود و عرق شرم بر پیشانى او می‌نشیند

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:04:00 ق.ظ ]




استاد فاطمی نیا..

 

1- هر ماه نوری دارد و هر روز نوری دارد که مجانی به در خانه آدم میایند. این ما هستیم که باید این نورها را حفظ بکنیم.

شیعیان امیرالمومنین نزد خدا عزیز هستند. اینها اگر بر نمازها مراقبت کنند، مساله والدین، مساله غیبت و حسن خلق و…. را رعایت کنند، این انوار هر روز به در خانه شان می آید.

منتها ما چه می کنیم؟ این انوار را حفظ نمی کنیم. از یکی از بزرگان علما که با آشیخ حسنعلی(نخودکی اصفهانی) محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب داد: “ایشان هرچه بدست می آورد نگه می داشت.” ولی ما انوار را ضایع می کنیم. شب بلند می شود نماز شب می خواند، صبح می نشیند غیبت می کند. نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین می رود.

2- من تعجب می کنم از بعضی ها! یک خانم مومن 20 بار به عمره رفته. بار 21 به او می گویند بیا این پول عمره را بده برای یک دختر یتیم، می گوید: “نه من نمی توانم. دوستان همه دارند می روند عمره. من چطور نروم؟”

حالا به این خانم بگو شما این همه عمره رفتی، مساله اخلاق رو در خانه رعایت می کنی؟ مگر دین خدا مسخره است؟ هر سال عمره می روی یک عیب و بدی را از خودت دور نکردی؟ یا آقا؛ فرقی ندارد. آقا بداخلاق بشود، عبادتش ضایع می شود. خانم بداخلاق بشود، عباداتش ضایع می شود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم