نرجس
 
   



 

پوشش و عفاف
بهره حقیقی هر مرد و زن با ایمان از زندگی، زیبا زیستن است. پروردگار می فرماید: مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُوءْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ. (1)
پدید آورنده : علی تقدیری
پوشش برتر
بهره حقیقی هر مرد و زن با ایمان از زندگی، زیبا زیستن است. پروردگار می فرماید:
مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُوءْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ. (1)
هر مرد و زنی که کردار شایسته انجام دهد و با ایمان باشد، آنان را زندگی نیکو و پاکیزه می دهیم و به بهتر از آنچه عمل کرده اند، می بخشیم. این شایستگی، برگرفته از درون پاک و خویشتن داری انسان است. حق تعالی دراین باره می فرماید:
یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباسًا یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشًا وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ. (2)
ای فرزند آدم، بر شما پوششی فرستادیم تا زشتی هایتان را بپوشانید و تن را بیارایید و پوشش تقوا، نیکوترین جامه است و این [لباس] از نشانه های خداست تا نعمت های پروردگار را یاد آورند.
خداوند کریم در ادامه می فرماید:
یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما… . (3)
ای فرزند آدم، مبادا شیطان شما را بفریبد چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون ساخت و جامه عفت از تن آنان به در آورد تا زشتی هایشان را نمایان سازد. در این آیات، از لباس ظاهری و باطنی سخن می رود که هر دو پوشش انسانند. تکرار واژه «سوآت» در آیات یادشده، نشانه آن است که لباس در پوشاندن اعضای بدن و عیب های آن و پوشاندن عضوهایی که آشکار بودن آن موجب شرمندگی انسان می شود، نقش بسیار مهمی دارد. حکایت حضرت آدم و حوا، فطری بودن نیاز به پوشش را اثبات می کند. زندگی آدم و حوا و غارنشینان نخستین که با برگ درخت و پوست حیوانات، خود را می پوشاندند، ثابت می کند که نیاز به پوشش، به مرور زمان و بر اثر پیدایش تمدن ها شکل نگرفته، بلکه از همان آغاز با بشر همراه بوده است.
استاد مطهری درباره انتخاب پوشش زن می نویسد: دقیق ترین آنها (نظریه ها) این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش، تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گران بها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. یکی از فایده های ارزشمند پوشش، حفظ اصالت خانواده است.

پیام متن:
1.لباس، وسیله ای برای پوشش و عفت ظاهری و باطنی است.
2.پوشش، نیاز فطری انسان هاست.

عفاف فردی
«عفاف» به معنای پارسایی و پاک دامنی و خودداری از کارهای حرام و زشت است و «عفت»، حالتی نفسانی است که بر شهوت غلبه کند. در عرب نیز به گُلی که در برگ هایش پوشیده شده باشد، «مُعفَّف» می گویند.
عفاف، روح پوشش است که سلامت روانی و جاذبه جسمانی را تضمین می کند. بانوی مسلمان، نماد عفت و حیا در جامعه است و پوشش زن، نگهبانی از نگاه های آلوده و پاسدار حرمت اوست. زیبایی صورت و سیرت از الطافی است که خداوند به رسم امانت در اختیار انسان قرار داده است و شکرانه نعمت زیبایی نیز حفظ عفت است. چنانچه علی علیه السلام می فرماید: «زَکاةُ الْجَمال العِفافُ؛ پاکیزگی زیبایی در عفت ورزی است.» این زیبایی به ویژه برای زنان سرمایه است و طبیعت هر سرمایه ای آن است که از یک سو سودمند و از سوی دیگر، فسادانگیز است که در حقیقت لطافت و زیبایی و جوانی با عفت پیشگی پاس داشته می شود. گفتنی است بی قید بودن در امور جنسی موجب پیری زودرس و گاه ناتوانی زودهنگام جنسی می شود و عفت پیشگی، جمال و جوانی را پایدارتر می سازد.
روح عفاف، کنترل کننده رفتار و متانت است که با حیا زیباتر می شود. خداوند در قرآن، دختران شعیب را نمادی از عفاف معرفی می کند و عفت ورزی آنان را با واژه «تَمْشی عَلَی اسْتِحیاءٍ» بیان می دارد و نجابت آنان به دلیل نوع راه رفتنشان را در حضور حضرت موسی تحسین می کند. دختر شعیب در بازگشت به پدر گفت: پدر، او را به خدمت گیر که او خدمت گزاری نیرومند و امانت دار است. حضرت شعیب علیه السلام گفت: نیروی وی را به کشیدن دلوها شناختم، ولی امانت داری او را چگونه شناختی؟ دختر گفت: موسی در بازگشت گفت راه را به من نشان بده و خودت از پشت سر بیا؛ زیرا ما دودمان یعقوب به پشت زنان نظر نمی افکنیم. بدین گونه او به خاطر پرواپیشگی، به امانت داری شناخته شد.
حضرت امام خمینی رحمه الله خطاب به بانوان می فرماید: «اسلام می خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند که بر دامن شما انسان های کامل تربیت شود. زن مربی جامعه است…»

پیام متن:
1.حقیقت عفاف، تنظیم کننده کردار آدمی است، و او را از لغزش ها باز می دارد و جمال و زیبایی او را پایدارتر می سازد.
2.عفاف در برابر رشد و پرورش فطرت و ایمان آدمی تأثیرگذار است.

عفاف عمومی
عفاف، بنیادی ترین عامل ایجاد امنیت اجتماعی است. بی پروایی در نگاه، بی توجهی در نوع پوشش و پرده دری در روابط جنسی، امنیت اجتماعی را به خطر می اندازد و تجاوزهای جنسی که بی شرمانه ترین نوع تجاوز به حقوق مردم است، رواج می یابد. بر این اساس عفت مداری از اصولی ترین پایه های حراست امنیت جامعه است.
«غیرتمندی، انسان را از فساد می رهاند. انسان غیور، نه بر خود آلودگی را می پذیرد و نه بی عفتی دیگران را برمی تابد. غیرت اجتماعی، به این معناست که مردان موظفند در برابر هرزگی ها و مرزشکنی ها بایستند و به حرمت شکنی ها نزدیک نشوند. تنها در چنین اجتماعی است که می توان به سلامت شخصیت زن و حرمت ناموس او امیدوار بود. عفاف بر همه بخش های جامعه اثرگذار است. و تنها زنان را در برنمی گیرد، بلکه مردان نیز موظف به رعایت محدودیت های اخلاقی هستند. وجود فضای سالم برای رشد مادی و معنوی، حق جامعه است. در جوامعی که مردم به راه های انحرافی کشیده می شوند، حفظ هویت اسلامی و حدود شرعی دشوارتر می شود و مسلمانی که از ایمان و اراده ای استوار برخوردار نباشد، هم رنگی با جماعت را می پذیرد و چون با ساختار درونی جامعه بیگانه است، دچار بی هویتی می گردد». بر این اساس، وقتی بنیادهای عفاف فرو ریخت، ارزش های اخلاقی نیز از زندگی انسان رخت برمی بندد.

پیام متن:
1.امنیت روانی جامعه، در گرو عفت همگانی است.
2.ارزش های اخلاقی با حفظ هویت و رعایت شرع مفهوم پیدا می کند.
3.غیرت مندی موجب می شود که آدمی، نه خود مرتکب آلودگی می شود و نه مرزشکنی های دیگران را برمی تابد.

فواید عفاف
از فایده های عفت، امنیت روان و درون و آراستگی به فضیلت هاست. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: «الْعِفَّةُ تَضعَفُ الشَّهوَةَ؛ پاک دامنی، شهوت را تضعیف می کند».
«ثَمَرَةُ الْعِفَّةِ القَناعَةُ؛ نتیجه عفت ورزی، قناعت است».
«ثَمَرَةُ العِفَّةِ الصِّیانَةُ؛ نتیجه عفت، حفظ سلامت است».
«مَن عَفَّ خَفَّ وِزرُهُ وَ عَظُمَ عِندَ اللّه ِ قَدرُهُ؛ هر که عفیف گردد، گناهش کم شود و نزد خدا بزرگ گردد».
«مَن عَفَّت اَطرافُهُ حَسُنَت اَوصافُهُ؛ کسی که نگاه هایش عفیف باشد، اخلاقش نیکو می گردد».
«بِالعِفافِ تُزَکُّوا الاَعمالُ؛ کردار با عفاف، پاکیزه می شود».
«مَن اتَّحَفَ العِفَّةَ وَالقَناعَةَ حالَفَهُ العِزُّ؛ هر که عفت ورزی و خودداری را ارزشمند داند؛ عزت او همیشگی شود».
در تربیت دینی، اعتقاد به قوانین الهی، مهم ترین عامل خودسازی و جهت ساز زندگی بشر است. اگر جوانان به این باور برسند که عفت و پاکی، زندگی آنها را بیمه می کند، خانواده گرم و پایدار می ماند و ارزش پاکی و مسئولیت پذیری نهادینه می شود.
در شرایطی که زمینه ازدواج برای جوانان فراهم نباشد، مناسب ترین شیوه، «عفت ورزی» است. خداوند دراین باره می فرماید: «آنان که وسیله ازدواج نیابند، عفت پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف خود بی نیاز گرداند.» (4)

پیام متن:
1.کنترل شهوت، گوهر قناعت، حفظ سلامت و عزتمندی، از ثمره های عفت ورزی است.
2.با عفاف، کانون خانواده، پایدار و ارزش پاکی و مسئوولیت در جامعه نهادینه می شود.

الگوی عفاف
عفت پیشگی و پرهیزکاری، انسان عفیف را بلندآوازه و ماندگار و مقدس می سازد. افرادی چون حضرت یوسف، ابن سیرین و شیخ رجب علی خیاط، از الگوهای برجسته عفاف و خویشتن داری هستند.نقل است شیخ رجب علی خیاط، مردی درست کار بود با پیشه خیاطی که از جوانی به دنبال کمالات انسانی رفته بود. زندگی او نمونه ای از توحید است. آقای میلانی از قول وی نقل می کند: در ایام جوانی، دختری زیبا از بستگان، دل باخته من شد و سرانجام در خانه ای خلوت، مرا به دام انداخت. با خود گفتم: «رجب علی، خدا می تواند تو را بسیار امتحان کند. بیا یک بار تو خدا را امتحان کن و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: خدایا، من این گناه را برای تو ترک می کنم. تو نیز مرا برای خودت تربیت کن». وی دارای نفس زکیه و تعبیرکننده خواب بود.
حضرت علی علیه السلام نیز می فرماید:
پاداش رزمنده شهید، بیشتر از کسی نیست که توان بر انجام دادن گناه دارد، ولی پاک دامنی می کند. همانا عفیف پاک دامن، فرشته ای از فرشته هاست.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه, حجاب  لینک ثابت
[شنبه 1395-08-15] [ 10:53:00 ق.ظ ]




حجاب وامام زمان

حجاب و امام زمان

 

بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟ گفت: آره! خیلی دوسش دارم گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟ گفت: آره! گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟ گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد گفت: چرا؟ براش یه مثال زدم: گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره. عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه: عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیشرستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله… دیدم حالتش عوض شده بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرترو باور می کنی؟ گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه گفتم: پس حجابت…. اشک تو چشاش جمع شده بود روسری اش رو کشید جلو با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم، حجاب که قابلش رو نداره از فردا دیدم با چادر اومده گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد! خندید و گفت: می دونم! ولی امام زمانمچــــــادر رو بیشتر دوست داره می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:50:00 ق.ظ ]




حجاب برتر، به زنان ما عفت، به مردان ما غیرت و به جامعه ما عزت می بخشد….. بر روی مسئله حجاب « کار هنری و کار زیبای تبلیغی » باید صورت گیرد تا این مسئله در ذهن جای گیرد. من فکر می کنم در وضع کنونی اگر در کنار میل طبیعی زن به حجاب شایسته، نوعی « تبلیغات صحیح » که بتواند نقطه نظر اسلام را هم تامین کند ارائه شود، زنان ما به حجاب اصیل اسلامی و شرعی رو خواهند آورد. در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که « هنر » را تمام عیار و با « قالبی مناسب » به میدان آورد تا اثرگذار شود.
(مقام معظم رهبری)

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 10:50:00 ق.ظ ]




برای محبت به فرزندتان شرط نگذارید..


برای محبت به فرزندتان شرط نگذارید
مجموعه: روانشناسی کودکان

اگر والدین اضطراب داشته باشند، آن را به کودک انتقال می‌دهند

محبت لازمه ارتباط موثر والدین با فرزندان است که گاهی با شرط همراه می‌شود. این حالت کودک را دچار اضطراب می‌کند و او به خاطر دوست داشتنی بودن، تن به خواسته‌های والدین می‌دهد.

خانم استکی روانشناس کودک درباره اضطراب شدید کودک که متعاقب درگیری و مشاجره لفظی والدین با کودک شده، اظهار داشت: گاهی کودک از خوردن غذا امتناع می‌کند و والدین برای ترغیب او به غذا خوردن از عبارت «اگر غذایت را نخوری من آن را می‌خورم» استفاده می‌کنند که این وسواس موجب اضطراب کودک نمی‌شود اما گاهی والدین به کودک می‌گویند که اگر کاری را انجام ندهد، او را دوست ندارند یا والدین او نیستند.

ایشان با تاکید بر داشتن محبت مثبت نامشروط والدین به کودک، تصریح کرد: اگر والدین برای محبت خود نسبت به فرزندشان شرط بگذارند کودک به خاطر دوست داشتنی بودن کاری را انجام می‌دهد و در واقع عمل او قابل قبول است نه خود او.

به کودک بگوئید از رفتار او ناراحت هستید نه خود او
این روانشناس کودک گفت: چنانچه کودک رفتار ناپسندی انجام داد والدین باید به او بگویند ما تو را دوست داریم ولی از رفتار تو ناراحت هستیم و باید در این رابطه با هم صحبت کنیم این رفتار موجب می‌شود که دوست داشتن کودک را مشروط نکنیم.

استکی با بیان اینکه والدین گاهی دنبال پر کردن خلاء‌های خود هستند، اظهار داشت: برخی والدین می‌‌خواهند آرزوهای تحقق نیافته خود را در کودک محقق کنند و اگر کودک با آنها راه بیاید رفتار خود را تا پایان عمر کودک ادامه می‌دهند.

والدین اضطراب خود را به فرزندان منتقل می‌کنند
این متخصص گفت: اضطراب والدین به کودک منتقل می‌شود اگر پدر و مادر نسبت به وضعیت تحصیلی فرزند خود اضطراب داشته باشند آن را به کودک انتقال می‌دهند و مانع از پیشرفت تحصیلی او می‌شوند. لازم است بدانیم تحصیل باید در کنار سایر سرگرمی‌ها باشد زیرا به تنهایی موجب دلزدگی می‌شود.

موفقیت تحصیلی با هوش اجتماعی ارتباطی ندارد
وی ادامه داد: گاهی دیده می‌شود دانش‌آموزان یا دانشجویانی که در تحصیل بسیار موفق هستند از نظر هوش اجتماعی رشد چندانی نداشته‌اند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-08-12] [ 09:53:00 ق.ظ ]




تفاوت های خلقی در کودکان.

تفاوت های خلقی در کودکان
مجموعه: روانشناسی کودکان

کودکان با خلق و خوهای متفاوت واکنش های متفاوتی از اطرافیان دریافت می کنند

هر مادر یا پدر و یا هر پرستار بخش نوزادان می داند که در میان کودکان تفاوت های آشکاری وجود دارد که از همان نخستین روزهای زندگی دیده می شود. بعضی بسیار گریه می کنند، بعضی ساکت اند، بعضی طبق برنامۀ منظمی می خوابند، بعضی مدام می جنبند.

البته می توان کاری کرد که کودکان تحریک پذیرتر و فعال تر شوند ولی باید قبول کنیم که بعضی از کودکان به خلق و خوی خاص و واکنش های خاصی گرایش دارند. این گرایش ها که اساس سرشتی دارند خلق و خو نامیده می شوند.

روانشناسان به دو دلیل به خصوصیات خلقی علاقه مند هستند. اول اینکه، اگر بعضی از خصوصیات خلقی اساس ارثی داشته و یا مربوط به عوامل پیش از تولد باشند در طول رشد کودک بدون تغییر باقی می مانند.

دوم اینکه، همان طور که والدین در کودک تاثیر می گذارند کودک نیز در والدین تاثیر می گذارد، بنابراین کودکان با خلق و خوهای متفاوت واکنش های متفاوتی از طرف والدین شان برمی انگیزند و با وجود رویارویی با تجارب یا روش های تربیتی مشابه، به شیوه های مختلف رفتار می کنند.

محققان با درجه بندی کودکان از لحاظ خصوصیات خلقی، آنان را به این صورت طبقه بندی کردند، بی دردسر، کژخو و کودکان با واکنش کُند.

کودکان بی دردسر که 75 درصد نمونه را تشکیل می دادند، مجموعاً شاداب بودند، خواب و خوراک شان مرتب بود و سازگاری بیشتری نشان می دادند و به این سادگی ها ناراحت نمی شدند.

کودکان کژخو (حدود 10 درصد) غالباً بداخلاق بودند از لحاظ خواب و خوراک نامرتب بودند، از مردم و موقعیت های جدید می ترسیدند و واکنش هایشان بسیار شدید بود.

کودکان با واکنش کُند (حدود 15 درصد) نسبتاً غیرفعال و بداخلاق بودند و در برابر چیزهای جدید واکنش منفی نشان می دادند یا از آن پرهیز می کردند ولی به تدریج در برابر تجارب جدید واکنش مثبت نشان می دادند.

کودکان کژخو در هفت سالگی بیش از دو گروه دیگر مشکلات عاطفی داشتند. احتمالاً والدین این گونه کودکان در برابر رفتار فرزندانشان برخورد تندی داشته اند و بدین ترتیب به تحریک پذیری کودک که در اصل یکی از مشخصه های او بوده است دامن زده اند.

جای تعجب نیست که به تدریج والدین با فرزندانی که کژخو هستند با راه و رسم خاصی برخورد می کنند. از گروهی از مادران خواستند توضیح دهند نگهداری از فرزندان چقدر دشوار است. سپس این گروه دو بار مشاهده شدند، یک بار وقتی فرزندشان 12 ماهه بود و بار دیگر در 18 ماهگی فرزندشان.

در ارزیابی اول به هر مادر تکالیف مختلفی داده شد. مثلاً از مادری خواستند به فرزندش بگوید همین که نام چیزی را برد آن را به او بدهد (مثلاً قاشق یا کلید). وقتی کودکان 18 ماهه بودند به مادران تکالیف دیگری داده شد. مثلاً به کودک در گذاشتن قطعات پازل در جای درست کمک کنند.

وقتی کودکان دوازده ماهه بودند رفتار مادران با کودکان کژخو و بی دردسر یکسان بود. ولی شش ماه بعد مادرانی که پسران کژخو داشتند به هنگام انجام تکالیف چندان مایه ای از خود نمی گذاشتند. گویی انتظارشان از کودک کمتر شده بود.

ظاهراً کودکان کژخو در نگرش مادرانشان در مورد توانایی خود تاثیر گذاشته بودند. اگر این گونه کودکان انتظار مادران را برآورده نکنند و این رفتارشان ادامه یابد رفتار شکست خواهانه آنان همچنان پابرجا می ماند.

دو خصوصیت خلقی که از ثابت ترین خصوصیات خلقی به حساب می آید خجالتی و ساکت بودن است

میزان فعال بودن
کودکانی که پر جنب و جوش و بی قرار هستند وقتی که بزرگتر شدند و به مدرسه رفتند لزوماً بچه های شیطان و جنجال برانگیزی نخواهند بود. هرچند نوزادانی که خیلی فعال اند در سال اول زندگی شان از سایر کودکان پرجنب و جوش تر خواهند بود ولی کمتر احتمال دارد که این خصوصیت را در دوران بعدی کودکی حفظ کنند.
تحریک پذیری
تفاوت بین کودکان از لحاظ خصوصیاتی مثل گریه کردن، بدخلقی و تحریک پذیری عمومی در شش ماه اول زندگی، تفاوت های پایداری نیست. ولی تحریک پذیری شدید در کودکان بالای 7 ماه معمولاً تا یک یا دو سال اول زندگی ثابت می ماند.

البته شواهد نشان می دهد بچه هایی که به شدت تحریک پذیرند در دو سالگی کمتر احتمال دارد اجتماعی باشند، زیرا چنین بچه هایی کمتر از بچه های دیگر لبخند می زنند یا می خندند.

واکنش در برابر وضعیت ناآشنا
دو خصوصیت خلقی که از ثابت ترین خصوصیات خلقی به حساب می آید خجالتی و ساکت بودن در وضعیت های نااشنا و خلاف آن یعنی اجتماعی بودن و خودانگیختگی است. این دو خصوصیت را والدین تشخیص می دهند.

در حدود ده درصد کودکان دو ساله وقتی در جای ناآشنا یا با غریبه ای هستند به شدت ساکت و خجالتی می شوند و به مدت ده تا 15 دقیقه از کنار مادرشان دور نمی شوند. به این گونه کودکان کم رو می گویند.

تعداد بیشتری از کودکان که خودانگیخته نامیده می شوند بلافاصله شروع به بازی می کنند و حالتی حاکی از کمرویی نشان نمی دهند.

کودکان گروه اول شبیه به بزرگسالان درون گرا هستند و کودکان گروه دوم حالاتی شبیه خصوصیات برون گرایان را از خود نشان می دهند.

این دو پروفایل انعکاسی از خصوصیت کلی تری است، مثلاً گرایش به خودداری به هنگام گفتگو و بازی و کناره گیری از فرد ناآشنا به هنگام مواجهه با افراد یا موقعیت های دشوار.

کلمات خوددار و آرام از خصوصیات کودک کمروست و کلمات آزاد، پر انرژی و خودانگیخته با خصوصیات کودک خودانگیخته هماهنگی دارد.

کودکانی که در سه سال اول زندگی به شدت ترسو و خجالتی بودند در سال های اول مدرسه هم همین خصوصیات را داشتند. از کارهای پرخطر اجتناب می کردند، حداقل پرخاشگری را داشتند، به درخواست های والدینشان عمل می کردند و از افراد و گروه های ناآشنا پرهیز می کردند.

نحوۀ فرزندپروری در میزان کمرو شدن کودکان تاثیر می گذارد. اگر کودکی که مستعد کمرو شدن است در محیطی مناسب پرورش یابد که رفتار برون گرایانه تشویق شود بعدها خجالتی و کمرو نخواهد شد. از سوی دیگر اگر محیط تنش زا باشد حتی کودکانی که با خلق و خویی اجتماعی متولد می شوند در آینده کمرو خواهند شد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم