نرجس
 
   




توبه چيست؟

توبه در لغت به معني بازگشت است.وقتي گفته مي شود که فلاني توبه کرد.يعني از گناهي که کرده بود بازگشت و پشيمان شد.(1)
زيباترين و گوياترين تعريف را در کلام گهربارعلي (ع) مي توان يافت که فرمود: «توبه عبارت است از پشيماني قلبي ،آمرزش خواستن با زبان ؛ترک کردن گناه و تصميم به اينکه ديگرآن گناه را انجام ندهد.»(2)
توبه معراج آدمي است.نشان عروج انسان و راز بندگي و دل به حق دادن است.راهي است که سرمنزلش وصال محبوب و فاني شدن درذات اوست.
ازنکته هاي مهمي که علماي اخلاق بدان توجه ويژه دارند.توبه ازمعصيت است و توبه و معصيت قرين هم هستند.شکي نيست که همه ي انسان ها معصوم نيستند.جاذبه هاي گناه افراد زيادي را هميشه و برخي ديگررا گاهگاهي به دام خود مي کشد.آنگاه که خداوند آدم را آفريدو شيطان را از درگاهش راند .اين موجود رانده شده.قسم ياد کرد که همه ي بندگان را گمراه مي کند و مگرمؤمنان واقعي را و خداوند در رحمت توبه را بربندگانش گشود.
رسول اکرم(ص) نيز در بيان اين حقيقت که انسان ها درمعرض خطا هستند .مي فرمايند :«کل بني آدم خطاء و خيرالخطانين التوابون»(3)
«تمامي فرزندان آدم در معرض خطا هستندو بهترين خطاکاران کساني هستند که توبه کنند.»
ازمجموع روايات و احاديث بر مي آيد که گناه نوعي مرض است و بر مريض لازم است که علاج مرض خود نمايد.اگر شخصي خواسته يا ناخواسته مقداري سم بخورد .همه عاقلان مي گويند که براو واجب است دارو مصرف نمايد تا اثر سم را ازبين ببرد و اگراين کار را انجام ندهد گرفتارهلاکت مي شود.گناه براي روح و جسم هرانساني به منزله ي سم است.همانطورکه سم بدن بيمار را فاسد مي کند.گناه هم روح آدمي را تباه مي سازد.
قال علي (ع):«بئس القلاده الاثام »(4)«بد قلاده اي است قلاده ي گناه».
گناه به گردنبندي مي ماند که هميشه به گردن انسان آويزان است و به وسيله ي توبه است که آدمي ازدام گناه رهايي مي يابد.

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-09-24] [ 10:51:00 ق.ظ ]




پاي درس اخلاق آيت‌الله مجتهدي تهراني - 5
موارد مجاز دروغ‌گفتن /‌دروغ حضرت قاسم(ع) در ميدان‌جنگ
از پای صحبت‌های حاج آقا مجتهدی تهرانی به این مساله مي‌رسیم که دروغ گفتن در 3 جا جایز شمرده شده است.

آیت‌الله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوریکه فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیه‌شان حاکم بود.

این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه می‌داد که در دل می‌نشست و این به صورتی است که حتی هم‌اکنون نیز پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان نشستن خالی از لطف نیست.

دروغ گفتن در کجا جایز است؟

از پای صحبت‌های حاج آقا مجتهدی تهرانی به این مساله مي‌رسیم که دروغ گفتن در 3 جا جایز شمرده شده است: 1- اصلاح بین دو نفری که قهرند؛ 2- دروغ در جنگ؛ 3- دروغ به زن

ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم

ما باید یک کاری کنیم مردم با هم رفیق بشوند. اگر یک کاری کنیم که مردم با هم قهر کنند، سخن‌چینی کنیم یا اختلاف بیندازیم بین افراد این خوب نیست، تا می‌توانید یک کاری کنید مردم را به هم آشتی بدهید.

دروغ گفتن براي آشتی دادن 2 نفر

اگر کسانی با هم قهرند شما می‌توانید دروغ بگویید. جایز است آدم دروغ بگوید دو نفر را با هم آشتی بدهد. امام صادق(ع) فرمودند: برو به فلانی اینطور بگو. راوی می‌گوید: من خودم کمی رويش بگذارم به دروغ ایرادی ندارد؟ فرمود: نه، بگو تا اینها با هم آشتی کنند.

دو نفر با هم قهرند برو بگو فلانی از تو خیلی تعریف می‌کرد با اینکه فحش می‌داد، شما بگو تعریف می‌کرد. به دیگری هم بگو فلانی از این کدورتی که بین شما پیدا شده خیلی ناراحت است همه‌اش می‌گوید کاش یک جوری می‌شد و صلح می‌شد بین ما.

قدیم‌ها امثال حاج محمد حسین سعیدیان‌ها اگر بین زن و شوهری اختلاف بود چهار تا از فامیل‌های زن چهارتا از فامیل‌های مرد می‌رفتند و صلح می‌دادند به طلاق کارشان نمی‌کشید، اما الان نه؛ سریع طلاق می‌گیرند.

باید چهار تا بزرگ دنیا دیده بشینند بین اینها را آشتی بدهند. ببینند رمز اختلاف چیست؟ از کجا این‌ها با هم اختلاف دارند آن را اصلاح کنند. اگر مثلا زن می‌گوید شوهرم پول ندارد کمکش کنید بگویید مثلا کرایه خانه‌ات را من می‌دهم، یه کاری کنید اینها طلاق ندهند همدیگر را.

طلاق عرش خدا را به لرزه می‌آورد

در روایت داریم که طلاق عرش خدا را به لرزه می‌آورد. غالب اینهایی که معتاد شدند، غالب اینهایی که فراری شدند، غالب اینهایی که پناهنده به ممالک خارج شدند اینها برای همین است که زن و شوهر طلاق گرفتند بچه‌ها هم غالبا خراب شدند.

با اینکه دادگاه خانواده خیلی هم کمک می‌کنند که این‌ها طلاق نگيرند اما قدیمی‌ها بهتر بودند. اداری نبودند، خود مردم این‌ها را آشتی می‌دادند کار به دادگاه خانواده و دولت نمی‌کشید. بیشتر زن‌ها از نداری شوهرشان، از بی‌خانگی شوهرشان می‌روند شکایت می‌کنند طلاق می‌گیرند. مردمی که تمکن مالی دارند زیر بغل اینها را بگیرند.

دروغ حضرت قاسم(ع) در ميدان جنگ

در میدان جنگ ازرق شامی از شجاعان نامدار بود. به او گفتند برو به جنگ حضرت قاسم(ع)، به او برخورد، به یک سرلشگر بگویند برو به جنگ یک بچه 13 ساله. چهار تا پسر داشت، یکی از پسرانش رفت، حضرت قاسم(ع) او را به جهنم فرستاد. دومی را فرستاد او هم برنگشت، سومی، چهارمی هم برنگشت.

عصبانی شد، خودش آمد مقابل حضرت قاسم(ع). حضرت قاسم یک دروغ اینجا گفت. فرمودند که عجب شجاعی هستی به جنگ من آمدی چرا تک اسبت را نبستی. تک اسب چیزی است که زین را روی آن می‌بندند. رویش رو برگرداند ببیند که تک اسبش را بسته یا نه شمشیر را زد.

ما طلبه بودیم می‌رفتیم منبر می‌گفتند آقا از شجاعت بگو امام حسین را نکش بیا پایین. این داستان را که من گفتم خیلی خوششان می‌آید.

دروغ گفتن به زن برای جلب محبت او

به زنش هم آدم می‌تواند دروغ بگوید. می‌گوید طلا می‌خواهم بگو چشم. چادر می‌خواهم، چشم. مشهد می‌خواهم، چشم. امریکا می‌خواهم، چشم. برای این که چشمش را به دست بیاوری هی دروغ بگو. او هم که نمی‌داند تو دروغ می‌گویی محبت شما می‌رود در دلش.

بعضی‌ها ناشی‌اند زن که می‌گیرند همه‌اش راست می‌گویند. می‌گویند ندارم. مگر پدرت کیست؟ مادرت کیست؟ مگر تو نمی‌دانستی من ندارم چرا زن من شدی؟ دروغ بگو تا محبتت در دل زنت برود.

براي اصلاح امر دروغ بگوييد نه براي فساد در زمين

پس کاری که سبب فساد است نکنید، یک کاری کنید که اصلاح کنید بین مردم را، کاری نکنید که مردم با هم قهر کنند. لذا اوایل انقلاب یک دسته را به عنوان مفسد فی‌الارض اعدام می‌کردند. می‌گفتند اینها مفسد فی‌الارض‌اند یک کاری می‌کنند که انقلاب را بکوبند.

در مذمت کسانی که در زمین فساد می‌کنند حالا یا در بین افراد یا در خود مملکت بین مسلمان‌ها. این یکی از کارهای زشت است که آدم یک کاری کند که مردم با هم اختلاف پیدا کنند اما هرچه می‌توانید یک کاری کنید مردم با هم دوست بشوند.

چرا انقدر به صله رحم سفارش شده است؟

چرا اینقدر سفارش شده به صله رحم برای اینکه با هم بروید و بیایید؟ چرا سفارش شده به دید و بازدید؟ دیدن مومن بروید. دیدن زوار بروید. ما بچه بودم حتی از قم کسی می‌آمد می‌رفتند دیدنش.

قدیم‌ها مادرم می‌گفت ما با کجاوه یک هفته می‌رفتیم ده روز هم قصد می‌کردیم. حالا آقا می‌رود مشهد بر می‌گردد به خانم می‌گوید ناهار بیاور می‌گوید ناهار هنوز دم نکشیده.

اینها همه برای این است که مسلمان‌ها همه با هم دوست بشوند. حالا همه با هم قهرند. برادر با خواهر قهر است. غالب فامیل‌ها با هم قهرند. غریبه که هیچ. این دستور اسلام نیست.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-09-22] [ 09:32:00 ق.ظ ]





پاي درس اخلاق آيت‌الله مجتهدي تهراني - 5
موارد مجاز دروغ‌گفتن /‌دروغ حضرت قاسم(ع) در ميدان‌جنگ
از پای صحبت‌های حاج آقا مجتهدی تهرانی به این مساله مي‌رسیم که دروغ گفتن در 3 جا جایز شمرده شده است.
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ ملا محمد علی مجتهد، معروف به مرحوم آيت‌الله احمد مجتهدي تهراني از علماي به نام تهران بود که در سال 86 بدرود حيات گفت، اما سخنراني‌ها و پندهاي عرفاني و اخلاقي وي به يادگار مانده است و مي‌توانيم هرچند به صورت مجازي هم كه شده پاي درس اين استاد اخلاق تلمذ كنيم.

آیت‌الله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوریکه فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیه‌شان حاکم بود.

این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه می‌داد که در دل می‌نشست و این به صورتی است که حتی هم‌اکنون نیز پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان نشستن خالی از لطف نیست.

دروغ گفتن در کجا جایز است؟

از پای صحبت‌های حاج آقا مجتهدی تهرانی به این مساله مي‌رسیم که دروغ گفتن در 3 جا جایز شمرده شده است: 1- اصلاح بین دو نفری که قهرند؛ 2- دروغ در جنگ؛ 3- دروغ به زن

ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم

ما باید یک کاری کنیم مردم با هم رفیق بشوند. اگر یک کاری کنیم که مردم با هم قهر کنند، سخن‌چینی کنیم یا اختلاف بیندازیم بین افراد این خوب نیست، تا می‌توانید یک کاری کنید مردم را به هم آشتی بدهید.

دروغ گفتن براي آشتی دادن 2 نفر

اگر کسانی با هم قهرند شما می‌توانید دروغ بگویید. جایز است آدم دروغ بگوید دو نفر را با هم آشتی بدهد. امام صادق(ع) فرمودند: برو به فلانی اینطور بگو. راوی می‌گوید: من خودم کمی رويش بگذارم به دروغ ایرادی ندارد؟ فرمود: نه، بگو تا اینها با هم آشتی کنند.

دو نفر با هم قهرند برو بگو فلانی از تو خیلی تعریف می‌کرد با اینکه فحش می‌داد، شما بگو تعریف می‌کرد. به دیگری هم بگو فلانی از این کدورتی که بین شما پیدا شده خیلی ناراحت است همه‌اش می‌گوید کاش یک جوری می‌شد و صلح می‌شد بین ما.

قدیم‌ها امثال حاج محمد حسین سعیدیان‌ها اگر بین زن و شوهری اختلاف بود چهار تا از فامیل‌های زن چهارتا از فامیل‌های مرد می‌رفتند و صلح می‌دادند به طلاق کارشان نمی‌کشید، اما الان نه؛ سریع طلاق می‌گیرند.

باید چهار تا بزرگ دنیا دیده بشینند بین اینها را آشتی بدهند. ببینند رمز اختلاف چیست؟ از کجا این‌ها با هم اختلاف دارند آن را اصلاح کنند. اگر مثلا زن می‌گوید شوهرم پول ندارد کمکش کنید بگویید مثلا کرایه خانه‌ات را من می‌دهم، یه کاری کنید اینها طلاق ندهند همدیگر را.

طلاق عرش خدا را به لرزه می‌آورد

در روایت داریم که طلاق عرش خدا را به لرزه می‌آورد. غالب اینهایی که معتاد شدند، غالب اینهایی که فراری شدند، غالب اینهایی که پناهنده به ممالک خارج شدند اینها برای همین است که زن و شوهر طلاق گرفتند بچه‌ها هم غالبا خراب شدند.

با اینکه دادگاه خانواده خیلی هم کمک می‌کنند که این‌ها طلاق نگيرند اما قدیمی‌ها بهتر بودند. اداری نبودند، خود مردم این‌ها را آشتی می‌دادند کار به دادگاه خانواده و دولت نمی‌کشید. بیشتر زن‌ها از نداری شوهرشان، از بی‌خانگی شوهرشان می‌روند شکایت می‌کنند طلاق می‌گیرند. مردمی که تمکن مالی دارند زیر بغل اینها را بگیرند.

دروغ حضرت قاسم(ع) در ميدان جنگ

در میدان جنگ ازرق شامی از شجاعان نامدار بود. به او گفتند برو به جنگ حضرت قاسم(ع)، به او برخورد، به یک سرلشگر بگویند برو به جنگ یک بچه 13 ساله. چهار تا پسر داشت، یکی از پسرانش رفت، حضرت قاسم(ع) او را به جهنم فرستاد. دومی را فرستاد او هم برنگشت، سومی، چهارمی هم برنگشت.

عصبانی شد، خودش آمد مقابل حضرت قاسم(ع). حضرت قاسم یک دروغ اینجا گفت. فرمودند که عجب شجاعی هستی به جنگ من آمدی چرا تک اسبت را نبستی. تک اسب چیزی است که زین را روی آن می‌بندند. رویش رو برگرداند ببیند که تک اسبش را بسته یا نه شمشیر را زد.

ما طلبه بودیم می‌رفتیم منبر می‌گفتند آقا از شجاعت بگو امام حسین را نکش بیا پایین. این داستان را که من گفتم خیلی خوششان می‌آید.

دروغ گفتن به زن برای جلب محبت او

به زنش هم آدم می‌تواند دروغ بگوید. می‌گوید طلا می‌خواهم بگو چشم. چادر می‌خواهم، چشم. مشهد می‌خواهم، چشم. امریکا می‌خواهم، چشم. برای این که چشمش را به دست بیاوری هی دروغ بگو. او هم که نمی‌داند تو دروغ می‌گویی محبت شما می‌رود در دلش.

بعضی‌ها ناشی‌اند زن که می‌گیرند همه‌اش راست می‌گویند. می‌گویند ندارم. مگر پدرت کیست؟ مادرت کیست؟ مگر تو نمی‌دانستی من ندارم چرا زن من شدی؟ دروغ بگو تا محبتت در دل زنت برود.

براي اصلاح امر دروغ بگوييد نه براي فساد در زمين

پس کاری که سبب فساد است نکنید، یک کاری کنید که اصلاح کنید بین مردم را، کاری نکنید که مردم با هم قهر کنند. لذا اوایل انقلاب یک دسته را به عنوان مفسد فی‌الارض اعدام می‌کردند. می‌گفتند اینها مفسد فی‌الارض‌اند یک کاری می‌کنند که انقلاب را بکوبند.

در مذمت کسانی که در زمین فساد می‌کنند حالا یا در بین افراد یا در خود مملکت بین مسلمان‌ها. این یکی از کارهای زشت است که آدم یک کاری کند که مردم با هم اختلاف پیدا کنند اما هرچه می‌توانید یک کاری کنید مردم با هم دوست بشوند.

چرا انقدر به صله رحم سفارش شده است؟

چرا اینقدر سفارش شده به صله رحم برای اینکه با هم بروید و بیایید؟ چرا سفارش شده به دید و بازدید؟ دیدن مومن بروید. دیدن زوار بروید. ما بچه بودم حتی از قم کسی می‌آمد می‌رفتند دیدنش.

قدیم‌ها مادرم می‌گفت ما با کجاوه یک هفته می‌رفتیم ده روز هم قصد می‌کردیم. حالا آقا می‌رود مشهد بر می‌گردد به خانم می‌گوید ناهار بیاور می‌گوید ناهار هنوز دم نکشیده.

اینها همه برای این است که مسلمان‌ها همه با هم دوست بشوند. حالا همه با هم قهرند. برادر با خواهر قهر است. غالب فامیل‌ها با هم قهرند. غریبه که هیچ. این دستور اسلام نیست.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ق.ظ ]




انسان‌ها در هنگام جان دادن، به چهار دسته تقسیم می‌شوند:

1) مومنانی که راحت جان می‌دهند
حضرت علی (ع) می‌فرمایند:
هنگام مرگ مؤمنان، بشارتی به آنان داده می‌شود که چشمشان روشن شده و به مرگ علاقه پیدا کرده و راحت جان می‌دهد.[1]

2) مومنانی که به سختی جان می‌دهند
گاهی ممکن است یک مؤمن هم مراحل جان دادن سختی داشته باشد. این امر به این خاطر است که جان دادنش، کفّاره‌ی گناهانش شود.
پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید:
مرگ (و سختی‌های آن) سبب جبران گناهان مؤمنین است[2]

3) کافرانی که راحت جان می‌دهند!
شاید قبول این امر برای ما سخت باشد که فرد مؤمنین به سختی جان به دهد اما یک شخص کافر جان دادن راحتی داشته باشد. با این حال باید بدانیم که این امر در آموزه‌های دینی ما آمده است. اما دلیل آن را هم برای ما توضیح داده‌اند.
امام کاظم (ع) در این رابطه می‌فرمایند:
راحت مردن کافر، به خاطر تسویه حسابی است که خداوند نسبت به کارهای نیک آنان انجام می‌دهد و این آخرین لذت یا راحتی است که برای آنان است و آخرین ثواب حسنه‌ای است که برای آنان بوده است.[3]

4) کافرانی که به سختی جان می‌دهند
برای این دسته از کافران، جان دادن سخت در حقیقت شروع عذابی است که برایشان مهیا شده است

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ق.ظ ]




ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ( ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ) ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻧﺼﯿﺤﺘﯽ ﮐﻦ!
ﺑﺮﺩﻣﺶ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﻃﻼ و ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺋﻮﻑ ﺍﺳﺖ،
ﺍﺯ ﺭﺃﻓﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﯾﮏ ﺫﺭﻩ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ،
ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﺍﻟﺴّﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﺍﯾّﻬﺎ ﺍﻻﻣﺎﻡ ﺍﻟﺮﺋﻮﻑ
ﺑﻌﺪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ ﻭ ﺑﺪﺍﺧﻼﻕ ﺑﺎﺷﯽ

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:14:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم