نرجس
 
   



برگزاری مراسم 9 دی در مدرسه علمیه جوادلائمه آبدانان

به همت معاونت فرهنگی مدرسه علمیه مراسمی به همین  مناسبت با سخنرانی امام جمعه محترم شهرستان .برگزار گردید.همچنین در این مراسم طلاب مدرسه علمیه بیانیه در این رابطه قرائت نموده ومدعوین این مراسم طلاب و دانش آموزان دبیرستان حضور داشتند.

ادامه »

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-10-08] [ 08:46:00 ق.ظ ]




معامله ای که در ظاهر سودی ندارد!

این روزها هرجا که می نشینی و با هرصنفی که باب صحبت اقتصادی را باز می کنی می بینی که همه از این اوضاع ناراضی هستند و به قول معروف “ناله دارند".
بعضی ها در همین اوضاع خراب اقتصادی، کار بلد هستند و معاملاتشان برد برد است ؛ از همان ابتدا هم نفع می رسانند و هم نفع می برند … در همان اول می دانند چگونه شروع کنند که سود آور باشد، بعضی ها برعکس؛ نه تنها خودشان نمی توانند معامله ی سودآوری داشته باشند، بلکه به طبع، به دیگران هم نمی تواند سودی برساند.

عده ای دیگر هم هستند که وقتی از دور به کارهایشان نگاه می شود فکر می کنیم که کاربلد نیستند و سودی نخواهند برد اما در گذر زمان می بینیم که چه زیرکانه و سیاستمدارانه کار کرده اند و چه خوب سود و منفعت برده اند …
و عده ای نیز از هر طریق و به هر قیمت در پی بدست آوردن سود هستند و برایشان مهم نیست این سود از چه راهی بدست آمده است؛ حلال یا حرام.. به قیمت بی آبرو کردن دیگری یا ضایع کردن حق آن ها …
فهمی از گمراهی و هدایت در قالب یک تمثیل
فصل انار در جاده قم، سلفچگان یا جاده ساوه، دکه های فروش انار به فراوانی دیده می شود، و دیده اید روبروی هر دکه چندین صندوق قرار دارد و در هر کدام چندین ردیف انار درشت و سرخ رنگ چیده شده است، انارها به قدری از دور زیباست که اشتهای هر بیننده ای را تحریک می کند، و وسوسه خرید بسیاری را به آن دکه ها می کشاند، اما همین که نزدیکتر شده و به سراغ صندوق ها می روی می بینی که هیچکدام انار واقعی نیست، بلکه توپ های رنگ شده ای است که به شکل انار در آورده اند!
حال به نظر شما تمام آن توپ ها اگر در یک کفه باشند و فقط یک انار در کفه دیگر، آیا از جهت ارزش غذایی اصلاً قابل مقایسه اند؟
انار خون ساز است و مقوی قلب، مُفرّح و از بین برنده چربی و دفع کننده سموم داخلی و تنظیم کننده حرارت بدن؛ ولی آن توپ ها چه؟
این مثال و مثال ابتدای بحث در مقدمه را برای آن آوردیم تا تفاوت گمراهی و هدایت را روشن شود. گمراهی شبیه همان توپ هاست و هدایت شبیه انار.
تمامی پیامبران آمدند تا فرق توپ و انار را به ما بفهمانند.
آنان کسانی هستند که به بهای از دست دادن هدایت، خریدار ضلالت و گمراهی می شوند. اما این داد و ستد هیچ سودی برای ایشان نداشت و در شمار هدایت یافتگان راه نیافتند.
آمدند تا بگویند تو اگرچه از راه دروغ و رشوه و خیانت و … منافع و سودها فراوانی به چنگ می آوری و از راه صداقت و راستی چیزهایی را در ظاهر از دست می دهی یا به ظاهر چیزهای نازل و ناچیز به کف می آوری، اما این دو دستاورد هرگز با یکدیگر قابل مقایسه نیستند، و تفاوت از زمین تا آسمان است.
در قرآن کریم این مقایسه را در چهره ی منافقین به ترسیم کشیده است؛ بیان می کند که منافقین گوششان بدهکار این حرف ها نیست، انارها را داده و توپ ها را بر می دارند، و این معامله ای است که هیچ سودی به همراه ندارد، و سرانجام نیز ایشان را به سود و بهره ای هدایت نکرده و به منفعتی نمی رساند.
چون پاره ای از معامله ها همان طور که در مقدمه ذکر شده، در ظاهر و در مقدمه راه منفعتی در پی ندارند، اما سرانجام سودی فراوان حاصل می شود، مثل صیادی که تور خالی را به آب می اندازد اما دیری نمی گذرد که همان تور را با ماهی های فراوان به چنگ می آورد، اگر چه ممکن است تورش به ظاهر فرسوده و یا پاره شود، اما در برابر سود گزافی که به چنگ آورده است، هیچ است.
اما منافق نه اکنون سودی می برد، نه سرانجامش به سودی هدایت می شود تو گویی در حقیقت هم دام را از دست داده و هم ماهی را.
دام هرباره ماهی آوردی ماهی اینبار دام ببرد [سعدی]
از این رو قرآن کریم در این آیه کریمه می فرماید: اُولئک الّذین اشتروا الضلاله بالهدی فما ربحت تجرتهُم و ما کانوا مُهتدین
آنان کسانی هستند که به بهای از دست دادن هدایت، خریدار ضلالت و گمراهی می شوند. اما این داد و ستد هیچ سودی برای ایشان نداشت و در شمار هدایت یافتگان راه نیافتند

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:46:00 ق.ظ ]




افراد وسواسی عبد شیطان اند!

افراد وسواسی عبد شیطان‌اند!
________________________________________
فتنه های شیطان مشتمل بر سه قسم می باشد؛ دوستی با زنانی که سبب حرام می شوند؛ شمشیر شیطان هستند، شراب، دام شیطان و پول پرستی تیر شیطان می باشد.
________________________________________
خداوند متعال در آیات متعددی انسان را متوجه خطر بزرگ شیطان نموده و از او می‌خواهد تا وسوسه‌های شیطان، او را از راه بندگی و عبودیت بیرون نبرد و از چنین دشمنی که به هیچ کسی رحم نمی‌کند و قربانیانش در هر گوشه و کناری بر خاک هلاکت افتاده‌اند برحذر باشد.
می فرماید: «شیطان برای شما دشمن آشکار و عدوّ مبین است»[1] و «او را دشمن خود قرار دهید»[2] و «کسی که او را به جای من برگزیند چه بد جانشینی را انتخاب کرده است»[3]، «هر کس شیطان را دوست و سرپرست خود قرار دهد، زیان بسیار آشکاری کرده است»[4] و «جهنم وعده گاهش خواهد بود»[5]، «شیطان می خواهد شما را به گمراهی و بیراهه بسیار پرتی بکشاند»[6] و «شما را اهل آتش سوزان عذاب الهی قرار دهد»[7]، «چنانکه گروه فراوانی از پیشینیان شما را به گمراهی کشاند»[8]، «شیطان همنشین بدی است»[9]، «او با فریب و نیرنگ آدمی را به سمت خود کشانده و بعد او را سرگردان رها می کند و به دنبال کار خود می رود.»[10]

حدود زمامداری و نفوذ شیطان
از آیات قرآن استفاده می شود که حیطه تأثیرگذاری شیطان محدود به کسانی است که وارد حزب او شوند،[11] یعنی کسانی که به جای خداوند، تحت سرپرستی او و یارانش قرار گیرند[12] و از او تبعیت و پیروی کنند.[13]
وسوسه و تحریک شیطان هرگز آزادی و اختیار را از انسان نمی گیرد، بلکه او یک دعوت کننده بیش نیست[14] و این خود انسان است که با انحراف در عمل و آلوده شدن به کارهای شیطانی[15] زمینه های نامناسب روحی را فراهم کرده و نسبت به حق سخت و غیرخاضع می شود[16]، آنگاه با میل و اراده خویش دعوت شیطان را اجابت می کند و سرپرستی او را به جان می پذیرد[17]، بلکه دریچه های قلب خود را به روی ابلیس می گشاید و به او اذن ورود می دهد. گام های نخستین از طرف خود انسان برداشته می شود و تنها پس از موافقت خود انسان است که شیطان می تواند از مرزهای روح او بگذرد و وی را در پرتگاه گمراهی بر زمین زند.

راه های ورودی ولایت شیطان
امروز «وسوسه عملی» که یکی از راههای شیطان برای انحراف بشر است خطر بزرگ بوده و متأسفانه بیشتر افراد به آن مبتلا می باشند .
شیطان دام های فراوانی دارد که انسان باید هوشیار باشد تا در این دام ها و فخرها اسیر نگردد.
شیطان و نیروهای آن سیاست های مرحله به مرحله داشته و ممکن است با یک شبهه شروع و افراد را به سوی بی دینی سوق دهند.

وسوسه گام اول انحراف
وسوسه خود دارای سه بعد فکری، عملی و اجتماعی است که در نوع اول در اندیشه های انسان یکسری تفکرات غلط و گمراه کننده خطور می کند و به قدری خطرناک است که اگر کنترل نشود حتی سبب خروج افراد از دین می گردد.
سخن را با حدیثی از امام علی علیه السلام به پایان می بریم، ایشان در حدیثی بیان کردند : مبنی بر این که فتنه های شیطان مشتمل بر سه قسم می باشد ؛ دوستی با زنانی که سبب حرام می شوند؛ شمشیر شیطان هستند، شراب، دام شیطان و پول پرستی تیر شیطان می باشد
وسوسه عملی دومین نوع از وسوسه ها
این نوع در جامعه ما به عنوان وسواس معروف بوده و متأسفانه اکثر افرادی که به آن مبتلا می شوند و شاهد هستیم که این عمل ناشایست در جامعه، برخی معضلات از جمله طلاق و تزلزل خانواده ها را ایجاد کرده است.

افراد وسواسی عبد شیطان هستند
مسلمانان باید به خاطر داشته باشند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) با 750 گرم آب وضو می گرفتند اما امروز بسیاری از مردم در طهارت، غسل و نماز خود دچار وسواس شده اند، که این امر خطرناک بوده و ممکن است حتی تا حد سقوط و بیماری های جسمی و روانی پیش برود.

وسوسه اجتماعی
متأسفانه در جامعه امروزی بسیاری از آقایان و خانم ها بی جهت به همسران خود به دیگر افراد جامعه سوء ظن دارند و این یک وسوسه اجتماعی می باشد که دارای خطرات زیادی است.
فقر، خیانت در شراکت و … مراحل دیگری از انحرافات شیطان است که شیطان پس از گذراندن این مراحل، بشر را تحت ولایت خود درآورده و گمراه می کند .
کسی که تقوا داشته و به شیطان اجازه ورود را ندهد سعادتمند بوده و شیطان هرگز نمی تواند بر او مسلط شود.
سخن را با حدیثی از امام علی علیه السلام به پایان می بریم، ایشان در حدیثی بیان کردند: مبنی بر این که فتنه های شیطان مشتمل بر سه قسم می باشد؛ دوستی با زنانی که سبب حرام می شوند؛ شمشیر شیطان هستند، شراب، دام شیطان و پول پرستی تیر شیطان می باشد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:39:00 ق.ظ ]




تنها سخن راست شیطان

تنها سخن راست شیطان

اخلاص‌ در عبودیت‌
گاهی‌ اوقات شیطان هم حرف‌ راست‌ می‌زند . یكی‌ از حرفهای‌ راست‌ شیطان‌ این‌ جاست‌ كه‌ می‌گوید : من‌ همه ی بندگان‌ و مخلوقات‌ خدا را گول‌ می‌زنم‌ ، همه‌ گرفتار اغوای‌ من‌ می‌شوند . نقشه‌های‌ ما سیاه‌ و سفید و مرد و زن‌ را فرا می‌گیرد ؛ نقشه‌هایی‌ است‌ عمومی‌ . این‌ ادعای‌ شیطان‌ است‌ و مثل‌ این‌ كه‌ حقیقت‌ و واقعیت‌ دارد . شیطان‌ در این‌ كلام‌ راستگوست‌ ؛ مگر بندگان‌ با اخلاص‌ كه‌ مستثنا هستند . اخلاص‌ همان‌ توحید عملی‌ است‌ ؛ یعنی‌ در اعمالی‌ كه‌ برای‌ عبودیت‌ حق‌ انجام‌ می‌دهید ، غیر از خدای‌ تعالی‌ كسی‌ در آنها سهمی‌ نداشته باشد .
عبادتهای‌ اسلام‌ همه برای نفوس انسانی و الهی سازنده هستند . نماز و روزه‌ و حج‌ و جهاد…، همه‌ سازنده‌اند ؛ یعنی‌ نهاد انسان‌ را می‌سازند و باطن‌ او را اصلاح‌ می‌كنند . ولی باید این نکته را به خاطر داشت ،‌ عباداتی‌ سازنده‌ است‌ كه‌ اخلاص‌ در آنها باشد . اگر بشر در عملِ خود ، غیر خدا را شركت‌ ندهد ، عبادات ‌، او را از مرحلة‌ حیوانیت‌ به‌ مرحلة‌ انسانیت‌ نائل‌ خواهد کرد .
این شریک که باعث زایل شدن عمل می شود می تواند ‌مال ،مقام و هر آنچه که در کارهای ما شریک شود ، باشد .
مقدار كمی‌ از نماز با اخلاص‌ ، انسان را از محرمات‌ الهی‌ نهی‌ كند ، از غیبت‌ و تهمت‌ نهی‌ می كند . اگر می بینیم نماز می خوانیم اما نمازمان سازنده نیست ، باید بدانیم که نمازمان معیوب است . نشانه ی قبولی نماز و دیگر اعمال عبادی نیز همین است . اگر در ما اثر کند یعنی سازنده ومورد قبول است وإلّا …
عمل‌ را باید با اخلاص‌ انجام‌ داد . توحید عملی‌ همین‌ اخلاص‌ در عمل‌ است . برای‌ كارها نباید چند جور حساب باز کرد که هم بخواهیم خدا را راضی کنیم هم صاحب خانه و هم همسایه را . هیچ‌ كس‌ راضی‌ نمی‌شود . به‌ جای‌ مردم داری ‌، باید رضای‌ خدا را در نظر بگیریم
بركات‌ اخلاص‌
تظاهر به‌ عبادت‌ ، آن‌ نتایج‌ مطلوب‌ را نخواهد داشت . بزرگترین‌ نعمتهای‌ الهی که به انسان داده می شود ؛ حق‌ ، ایمان‌ و ورع‌ و تقوا و اخلاِص است‌ ؛ یعنی‌ آنچه‌ صالحان‌ و اولیا و انبیا داشته‌اند . باید بدانیم و یقین داشته باشیم که همه ی‌ نعمتهای‌ الهی ‌، اقتصاد نیست‌ ، همه ی‌ نعمتهای‌ الهی‌ ، جهان‌ مادی‌ نیست ‌. غیر از مادیات ‌، روحانیت‌ هم‌ وجود دارد ‌. بی‌خبری‌ از روحانیت‌ الهی ‌، محرومیت‌ است ‌. اگر بخواهید از این‌ محرومیت‌ الهی‌ نجات‌ پیدا كنید ، باید بندگی‌ خدا كنید ؛ بندگی‌ با اخلاص‌ كه‌ هیچ‌ موجودی‌ در كارها سهیم‌ خدا نباشد . این‌ چنین‌ عملی ‌، منشأ بركات‌ الهی‌ است ‌؛ نه‌ بركتی‌ كه‌ منحصر در اقتصاد باشد ؛ بلكه‌ بركاتی‌ كه‌ به‌ انبیا عطا شده‌ است ‌؛ بركات‌ علمی ‌، بركات‌ حكمت‌ الهی‌ ، قدرتهای‌ الهی‌ ، استجابت‌ دعا و امثال‌ اینها .
عمل‌ را باید با اخلاص‌ انجام‌ داد . توحید عملی‌ همین‌ اخلاص‌ در عمل‌ است . برای‌ كارها نباید چند جور حساب باز کرد که هم بخواهیم خدا را راضی کنیم هم صاحب خانه و هم همسایه را . هیچ‌ كس‌ راضی‌ نمی‌شود . به‌ جای‌ مردم داری ‌، باید رضای‌ خدا را در نظر بگیریم . اگر رضای‌ خدا را در نظر گرفتیم ، مردم‌ سراغ‌ ما می‌آیند ، البته این‌ در صورتی‌ است‌ كه‌ اخلاص‌ پیدا كنیم ، طهارت‌ باطن‌ پیدا كنیم ، زبانمان‌ در اختیارمان باشد ، مالكیت‌ نفس‌ پیدا كنیم ‌ ، دست‌ و چشم‌ و زبانمان‌ را دراختیارداشته باشیم . باید اقتصاد در حیطه ی مالکیت ما باشد نه ما در حیطه ی تسلط و مالکیت اقتصاد !

ندای شیطان را جدی بگیرید !
« فَبِعِزَّتِكَ لاَغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاّ” عِب"ادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ ». این‌ ندای‌ شیطان‌ است‌ كه‌ همه‌ را فریب‌ می‌دهیم ‌، مگر بندگان‌ با اخلاص‌ را كه‌ عبودیت‌ خدا را اختیار كنند و برای‌ غیر خدا در عبودیت‌ آنان‌ سهمی‌ نباشد . این‌ منشأ بركات‌ است‌ ، منشأ ایمان‌ و علوم‌ الهی‌ است‌ . اقتصاد هم‌ در دستگاه‌ خدا هست‌ . خدا هم‌ اقتصاد دارد: « وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا"یَحْتَسِبُ »
به همه ی بندگان می گوید ؛ غصه ی نان‌ و خوراک و رزقتان را نخورید . اگر تقوا پیدا كنید ‌، رزق خودش به در خانه تان می آید

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:37:00 ق.ظ ]




وسواس خناس چیست؟؟؟؟؟

وسواس خنّاس چیست؟
در آخرین سوره قرآن کریم سخن از وسواس خنّاس است که انسان از آن به خدا پناه می برد (قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ النَّاسِ … مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخَْنَّاسِ). اما این وسواس خناس یعنی چه؟
آیات بعد توضیح می دهد که خناس کیست و یا چیست؛ می فرماید: خناس همان كسى است كه در سینه هاى انسانها وسوسه مى‏كند (الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ)؛ وسوسه گرانى از جن و انسان (مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ).
اما برای توضیح بیشتر باید گفت: واژه «وسواس» در اصل صداى آهسته اى است كه از به هم خوردن زینت آلات برمى خیزد. بر این اساس به هر صداى آهسته نیز وسواس گفته می شود و بعد به خطورات و افكار بد و نامطلوبى كه در دل انسان پیدا مى‏شود و شبیه صداى آهسته اى است كه در گوش مى خوانند نیز اطلاق گردیده است. «وسواس» در آیه مورد بحث به معنى اسم فاعل (وسوسه‏گر) آمده است.
خناس همان كسى است كه در سینه هاى انسانها وسوسه مى‏كند (الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ)؛ وسوسه گرانى از جن و انسان (مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ).
«خَنّاس» هم از ریشه «خُنُوس» به معنى جمع شدن و عقب رفتن است و این برای آن است كه شیاطین هنگامى كه نام خدا برده مى‏شود عقب نشینى مى ‏كنند و از آنجا كه این امر غالباً با پنهان شدن توأم است ، این واژه به معنى «اختفاء» نیز آمده است.
بنابراین مفهوم آیات چنین می شود: بگو من از شر وسوسه گر شیطان صفتى كه از نام خدا مى گریزد و پنهان مى گردد به خدا پناه مى برم.
و این هشدارى است به همه رهروان راه حق كه منتظر نباشند شیاطین را در چهره و قیافه اصلى ببینند؛ یا برنامه هایشان را در شكل انحرافى مشاهده كنند؛ هرگز چنین نیست.
آنها وسواس خنّاسند و كارشان حقه و دروغ و نیرنگ و ریا كارى و ظاهرسازى و مخفى كردن حق.
اگر آنها در چهره اصلى، ظاهر شوند؛ اگر آنها باطل را با حق نیامیزند و اگر آنها صریح و صاف سخن بگویند؛ به گفته على علیه السلام «لم یخف على المرتادین؛ مطلب بر پویندگان راه خدا مخفى نخواهد ماند»؛ اما آنها همیشه قسمتى از این مى گیرند و قسمتى از آن و به هم آمیزند تا بر مردم مسلط شوند چنان كه امیر مۆمنان علیه السلام در ادامه همین سخن مى فرماید: «فهنالك یستولى الشیطان على اولیائه؛ و این چنین شیطان بر دوستان و پیروانش تسلط می یابد.[8] [9]
خداوندا ما را به نور معارف قرآن هدایت کن و توفیق پیروی تمام و کمال از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به ما عنایت فرما و ما را از شر وسواس خناس محفوظ بدار. آمین! یا رب العالمین

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:34:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم