نرجس
 
   



حضرت زینب (س)پرستار نهضت وانقلاب حسینی

حضرت زينب (س) پرستار نهضت وانقلاب حسينى
حضرت زينب (س) در سال پنجم هجري از مادري چون فاطمه زهرا (س) متولد شد و در دامان ايشان، پيامبر اسلام (ص) و حضرت علي (ع) پرورش يافت. يكي از سيره هاي عملي زندگي اين بانوي الهي، پرستاري و دست گيري از حال بيماران و درماندگان بود. اتفاقات سختي كه در طول حيات سراسر مرارت بار ايشان رخ داد؛ همچون بيماري مادر بزرگوارشان، ضربت خوردن پدر، مسموميت برادر و بالاخره حادثه بزرگ كربلا، زينب را به عنوان الگوي پرستاران معرفي كرد و سالروز ولادتش، به عنوان روز پرستار برگزيده شد.

پرستار بزرگ صحراي كربلا، در آن روز سخت، وظايف سنگيني به عهده داشت: تقويت روحيه مجروحان و خانواده شهيدان، رسيدگي به بازماندگان و كمك به اطفال. هم چنين ايشان به مراقبت از حضرت سجاد (ع) نيز كه در بيماري شديد به سر مي برد، مشغول بود.

حيف است زينب سلام الله عليها را تنها پرستار بيمار بخوانند زيرا پرستارى از بيمار يكى از كوچك‏ترين مسؤوليت ‏هاى حضرت زينب سلام الله عليها بود، و هر چند پرستارى وظيفه سنگين و ارزشمندى است و پرستار متعهد بايد با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملايمات براى انجام خدمتش ‏بنمايد و چنين كارى از عهده هر كس برنمى‏آيد ولى با اين حال ‏مقام زينب كبرى سلام الله عليها، آن‏قدر والا و عظيم است كه او را پرستار نهضت وانقلاب حسينى بايد بناميم، زيرا اين پرستارى به مراتب مهم‏تر و سرنوشت‏ سازتر از پرستارى بيمار بود. زينب نقش نگهدارى از قيام خون بار حسينى را بر عهده داشت كه ‏قطعا اگر او اين بار را بر دوش نمى‏گرفت، خون سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين صلوات الله عليه پايمال مى‏شد و بسيار دشوار بود كه نهضت ابى عبد الله عليه السلام به مردم‏ اعلام و ابلاغ گردد و شايد بدون اسارت خاندان رسول الله وپيش‏تازى عقيله بنى هاشمى عليها السلام در رسوا نمودن هيئت‏ حاكم، و تبليغ او از انگيزه قيام برادرش، يزيديان به هدف پليد خود نائل مى‏آمدند و نام رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم را نه تنها از مناره‏هاى مساجد بلكه از تاريخ، پاك و محو مى‏كردند و اين بود نيت ‏شوم آنان.

حضرت زينب عليها السلام با مجاهدت و قيام شجاعانه خويش در برابر زورگويان وهم‏چنين فريب ‏خوردگان زمانش، آن چنان از قيام امام حسين عليه السلام دفاع كرد كه ‏تا قيام رستاخيز، همانند او نه در مردان و نه در زنان، وجود ندارد و اين نام جاودان و مقدس براى هميشه با عظمت ‏بايد برده شود.

عقيله بنىهاشم عليها السلام در پس آن مصيبت ‏بزرگى كه «تصغر عندها المصائب‏» آن چنان ‏بار سنگين پرچم ولايت را بر دوش گرفت و در برابر كفر و زندقه‏ ايستاد و سخنرانى كرد و خطابه خواند و مردم را بيدار كرد و حركت را در مردگان آغاز نمود كه از آن جا حركت توابين و ديگر حركت‏هاى اسلامى آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار اين ‏حركت عظيم زينبى، هويدا است و به بركت اين بانوى بزرگوار و قيام مباركش، هم‏چنان بيرق‏هاى خونين عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم از ظالم، در سراسر جهان افراشته مى‏شود زيرا زينب كبرى سلام الله عليها بود كه پيام ‏خونين حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام را به تمام نسل‏ها و عصرها رساند.

در خاتمه شايسته است از پرستاران فداكار و بي توقعي ياد كنيم كه همواره از مهرباني و دلسوزيشان بهره مند بوده ايم: به مادراني كه همواره در زندگي به شير زناني همچون زينب (س) تاسي نموده اند تا دررويارويي با مصائب و دشواريهاي زندگي مرهمي بر دلهاي مجروحمان گذارند. لذا بخش آخر اين مقال به اين فرشتگان اختصاص يافته است .

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[جمعه 1395-11-15] [ 08:46:00 ق.ظ ]




پرستاری در فرهنگ اسلامی

پرستاري در فرهنگ اسلامي
در فرهنگ اسلامي و تعابير قرآني، آن هنگام كه پرستار براي ياري انسان نيازمندي تلاش مي كند و براي جلب رضاي پروردگار نيازهايش را برمي آورد، ‌مثل آن است كه او را از مرگ رهايي بخشيده و بدين كار، موجبات خرسندي خداوند را فراهم كرده است؛ زيرا پرستاري كه با تلاش خويش جان مجروح يا بيمار ناتواني را نجات مي دهد و براي بهبودي وي فعاليت مي كند، به يقين او را زنده كرده است و هر كه فردي را زنده كند و به جامعه پر تلاش انسان ها باز گرداند، مثل آن است كه خدمتي شايان به همه مردمان كرده است. قرآن كريم در آيه 32 سوره مائده در اين باره مي فرمايد: « وهر كس انساني را از مرگ رهايي بخشد، ‌چنان است كه گويي همه مردم را زنده كرده است».

نُسَيبه، پرستار با ارزش
تاكيد اسلام بر بزرگداشت كار پرستاري و سفارش به انجام آن، باعث شده بود كه بسياري از اصحاب رسول خدا اعم از زن و مرد، به اين كار اهتمام ورزند. «نسيبه» يكي از زنان صدراسلام است كه با پيامبر (ص) بيعت نمود. وي بيشتر روزها روزه دار بود و از عبادت خداوند غفلت نمي ورزيد. اين زن شجاع و با شهامت،‌ در جنگ هاي احد،‌ حنين، ‌حديبه و يمامه شركت داشت و همواره مشكي بر دوش مي كشيد و خورجيني نيز در برداشت و هر جا تشنه اي مي يافت و يا ناله مجروحي را مي شنيد، ‌بي درنگ بر بالينش حاضر مي شد. وظيفه او، ‌رساندن آب به سربازان و نيز مداواي زخميان بود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ق.ظ ]




روز باسعادت حضرت زینب کبری(س)

روز ميلاد باسعادت حضرت زينب كبري (س)


 پيدايش پرستاري
آنگاه كه رنج و درد بر كالبد انسان حمله ور گشت و سلامت وي را پايان داد، پرستاري به وجود آمد؛‌ يعني از زمان پيدايش بشر،‌ اين حرفه مقدس بر عرصه گيتي نمايان شده است. در مسير تاريخ، پرستاري همپاي پزشكي در خدمت انسان ها بوده است و به تدريج، اين دو در قالب علم پيشرفت نموده اند و در زمان هاي بحراني، مانند حوادث طبيعي و جنگ ها، خدمات شايان توجهي انجام داده اند.

 


پرستاري در اسلام
پرستاري از مجروحان و كمك به ناتوانان، در فطرت و نهاد هر انساني وجود دارد كه حاكي از اهميت آن در زندگي اجتماعي است. سيره رهبران الهي نيز همواره بر اين بوده كه در ميدان انجام كارهاي پسنديده، گوي سبقت را از همه انسان ها بربايند و انسان كامل عصر خويش و الگو براي آيندگان باشند تا بدين ترتيب، بزرگ ترين مشوق انسان ها در عمل به نيكي ها گردند. يكي از كارهاي نيك ،« پرستاري» از بيماران است و رهبران الهي نيز بدان همت مي گماردند.

پرستاري حضرت يوسف (ع)
زماني كه حضرت يوسف (ع) در زندان مصر بود،‌ به زندانيان خدمت مي كرد. خدمات او به زندانيان به گونه اي بود كه توجه آنان را به سوي خود جلب كرد،‌به طوري كه آن حضرت را از نيكوكاران مي دانستند. در اين مورد در تفسير آيه 36 سوره يوسف «ما تو را از نيكوكاران قرار داديم» از امام صادق (ع) نقل مي كنند كه حضرت يوسف (ع) در زندان از بيماران زنداني پرستاري و نيازهاي آنان را برآورده مي كرد

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]




ارتباط با عالم برزخ

ارتباط با عالم برزخ !!

رابطه کسانی که در برزخ هستند با دنیا چگونه است؟ آیا این رابطه قطع شده و هیچ اطلاعی از همدیگر ندارند یا انتظاری از اشخاص دنیایی ندارند یا اصلاً پرونده بسته شده؟  آیا مرحله تکامل هنوز وجود دارد؟

 

ارتباط برزخیان

کسانی که در عالم برزخ هستند در ارتباط با این عالم اشراف کلی دارند اگر مومن باشند همه خوبی های اهلشان را مشاهده می کنند و لذت می برند. اگر کافر باشند برعکس خوبیها را اجازه نمی دهند که مشاهده بکنند و بدی ها را فقط می بینند.
 اینکه می توانند به دیدن اهل دنیا بیایند بر حسب مقامشان هست. گاهی ممکن است هفته ای یک بار به آنها اجازه بدهند. آنجا مثل دنیا نیست که اختیار و آزادی داشته باشند بلکه باید تحت همان مقررات باشند. بنابراین بعضی ها ممکن است هفته ای یک بار اجازه داشته باشند. بعضی ها ممکن است ماهی یک بار ، بعضی ها سالی یکبار. به هر حال این امکان برایشان هست که بر خانواده اشراف پیدا بکنند یا حتی بر دوستانشان ، فرق نمی کند.

کسانی که در عالم برزخ هستند در ارتباط با این عالم اشراف کلی دارند اگر مومن باشند همه خوبی های اهلشان را مشاهده می کنند و لذت می برند. اگر کافر باشند برعکس خوبیها را اجازه نمی دهند که مشاهده بکنند و بدی ها را فقط می بینند

امکان ارتباط از دو طرف نیز وجود دارد یعنی انسان اگر تزکیه و تهذیب نفس کرده باشد می تواند به طور ارادی با افراد در عالم برزخ ارتباط داشته باشد. چون از این مسئله متأسفانه خیلی سوء استفاده می شود و خیلی ها ادعاهایی می کنند که دروغ هست باید گفت بیش از نود درصد کسانی ادعای ارتباط با ارواح و احضار ارواح و مسائلی از این قبیل می کنند دروغ می گویند ولی امکانش را هم عقلاً ، هم وجداناً و هم نقلاً قبول داریم .
امکان ارتباط بین این عالم و آن عالم ، بین انسان و ارواح که همان وجودهای برزخی است هم علم و تجربه تا حدی به آن رسیده  و هم درروایات و آیات مطلب داریم. اما سخن هر مدعی را نباید پذیرفت زیرا عده زیادی دروغ می گویند.
پس امکان ارتباط هست. از دو طرف هم امکان این ارتباط هست. آنها هم اجازه دارند گاهگاهی با افراد در دنیا  ارتباط برقرار بکنند حال یا در عالم رویا یا در عالم بیداری . پس از این طرف امکان ارتباط هست مشروط بر اینکه انسان تهذیب نفس کرده باشد  و روح قدرت ورود به عالم برزخ را داشته باشد و انسان چشم برزخی و گوش برزخی پیدا کرده باشد .
همه انسان ها وجود برزخی دارند. در باطن وجود ما این وجود برزخی الان موجود است. همان وجودی که در عالم رویا تحقق و تجلی پیدا می کند وجود برزخی انسان هست. منتها آن برزخ متصل هست.

همه انسان ها وجود برزخی دارند. در باطن وجود ما این وجود برزخی الان موجود است. همان وجودی که در عالم رویا تحقق و تجلی پیدا می کند وجود برزخی انسان هست

بحث در باره عالم برزخ منظور برزخ منفصل هست که کلاً انسان از عالم دنیا منفصل می شود. به هر حال یک مرتبه ای از مراتب وجود برزخی در وجود ما هست. به تعبیر دقیق تر انسان از مراتب چهارگانه هستی سه مرتبه را حائز است:
وجود مادی دارد که همان عالم ناسوتیش باشد، وجود ملکوتی یا وجود برزخی دارد که همان عالم ملکوتش باشد و وجود جبروتی یا وجود تجرد محض که عالم عقل و روح انسان است. بنابراین انسان هر سه مرتبه را دارد. این مرتبه در عالم رویا تجلی پیدا می کند وقتی انسان در حال خواب رویایی را می بیند در واقع با وجود برزخیش آن ادراکات را دارد.

حاصل اینکه:

 بین این عالم و آن عالم هم از طرف برزخیان امکان ارتباط هست هم از طرف انسان هایی که در دنیا زندگی می کنند. اما اینکه آیا آنها می توانند در ما و سرنوشت ما تأثیر بگذارند؟
 بله  مخصوصاً آنهایی که صاحب حقوق ما هستند ای بسا پدر و مادری در عالم برزخ دعا کنند و خدا دعای آنها  در حق فرزند را مستجاب بکند . لذا در روایات داریم یکی از جاهایی که انسان خوب است دعا بکند کنار قبر پدر و مادر است

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-11-11] [ 10:07:00 ق.ظ ]




چه کسانی هنگام مرگ فرشته را می بینند؟؟؟؟؟

چه کسانی هنگام مرگ فرشته را می بینند؟

پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رابطه بین عالم برزخ و دنیا را به رابطه دنیا و رحم مادر تشبیه کرد . مؤمن در حالت احتضار و ابتدای قبض روح فرشتگان الهی را می بیند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیتش جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند.

 

از زمانی که قرار است مؤمن از دنیا برود در حالت احتضار و ابتدای قبض روح فرشتگان الهی بر او نازل می شوند و با سلام و صلوات او را وارد عالم برزخ می کنند بهشت را به او نشان می دهند و با یک احترام خاصی مومن را از این عالم به آن عالم وارد می کنند برخلاف کافر که که با اهانت و ضرب وشتم و سرزنش وارد آن عالم می کنند. 
آیه ای از قرآن دلالت بر عزّت و احترام و خوشی مؤمن هنگام مرگ دارد :
 ” ألا إنّ اولیاءالله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون الذین امنوا و کانوا یتقون لهم البشری فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة ، آگاه باشید که اولیاء خدا نه ترسی دارند و نه غصّه و حزنی بعد می فرماید اولیاء خدا کسانی هستند که ایمان آوردند و در زندگیشان با تقوا بودند ” ، ” کانوا یتّقون ” تقوا جزء برنامه دائم زندگیشان بوده. اینها را هنگام مرگ مژده می دهند ، ” لهم البشری فی الحیاة الدنیا ” .

قبل از اینکه انسان از دنیا برود جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند و در آخرت هم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیتش آنجا را مژده می دهند که ما شفیع تو هستیم و جایگاهش را برایش معرفی می کنند

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که ” أن یبشِره بالجنة ” مژده ای که در حیات دنیا به آنها می دهند آن مژده ای است که به او می گویند تو بهشت 246006رفتی،  این بهشتی است که بناست بروید. 
قبل از اینکه انسان از دنیا برود جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند و در آخرت هم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیتش آنجا را مژده می دهند که ما شفیع تو هستیم و جایگاهش را برایش معرفی می کنند.
 از این آیه بر می آید که هنگام قبض روح و هنگام مرگ از طرف فرشتگان الهی به مؤمن مژده داده می شود آن چنان مژده ی که کاملاً مسرور می شود و اگر به او بگویند حالا دوست داری برگردی دیگر حاضر نیست برگردد .یعنی مژده طوریست که مؤمن آن سرا و رفتن به آنجا را بر هر چیزی ترجیح می دهد. 
آیات دیگری هم داریم که می فرماید این مژده در هنگام مرگ برای مؤمن است.
 آیه دیگری که باز دلالت بر رفع خوف و حزن مؤمن دارد :
 ” إنّ الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الاّ تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون ” کسانی که ایمان دارند و می گویند پروردگار ما الله است و این ایمان را هم ثابت نگه می دارند ومنحرف نمی شوند هنگام مرگ فرشتگان الهی 216586 نها نازل می شوند و مژده می دهند که دیگر نترسید و غصه نداشته باشید و مژده باد بر شما آن بهشتی که پیامبران به شما وعده داده بودند. 
باز مژده بهشت را فرشتگان در هنگام مرگ به مؤمن می دهند. 

مؤمن در حالت احتضار و ابتدای قبض روح فرشتگان الهی را می بیند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیتش جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند.

نکته ای که باید توجه کرد این است که به او می گویند غصه نخور و نترس. از آینده نترس ، آینده تو درست است و آینده ات اینجاست. غصه نخور برگذشته چون گذشته تو بخشیده شده. 
هم حزن داریم ، هم عدم حزن و هم عدم خوف. عدم خوف نسبت به آینده و عدم حزن نسبت به گذشته. این آیات یکی از نمونه های قرآن است که حاصلش این شد که مؤمن در هنگام مرگ فرشتگان الهی بر او نازل شده و به او مژده می دهند. 
نکته دیگر در این آیه این است که هنگام احتضار همه انسان ها فرشتگان الهی را می بینند. هم فرشتگان دنیا را می بینند و هم فرشتگان برزخ را. کسانی که به او مژده می دهند فرشتگان برزخ هستند که جایگاه برزخی او را نشان می دهند. 
از این آیات حیات برزخی هم ثابت می شود چون این مژده دادن ها در قیامت نیست بلکه هنگام مرگ و بلافاصله بعد از مرگ است. از این مژده ها و این آیات استفاده می کنیم که حیات برزخی یا همان حیات بعد از مرگ که بین مرگ و قیامت می باشد حق است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: همان گونه که بچه از ناراحتی ، غم و ظلمت رحم مادر خارج می شود و به دنیا می آید  دنیای وسیع، دنیای خیالی با صفاتر از رحم مادراست.
 مؤمن هم که از دنیا می رود از این عالم تنگ و تاریک و غمناک و غم آلود خارج می شود و وارد عالم روح  وریحان و با صفا و وسیع و بسیار با معناتر می شود. 
نکته ی این حدیث رابطه بین عالم بعد از مرگ ، عالم برزخ و عالم دنیاست. یعنی عظمت، بزرگی، معناداری، لذت ها، آلام و آنچه که در عالم برزخ هست در مقایسه با عالم دنیا همانند عالم دنیا با رحم مادرست . 
همان گونه که رحم مادر کوچک و تنگ و تاریک است ، ظلمتکده دنیا هم نسبت به برزخ تنگ و تاریک و ظلمتکده است. همون گونه که در عالم رحم غذای بچه خون آلوده و کثیف است ، غذای دنیا هم نسبت به عالم برزخ  آلوده و کثیف و تهوع آور است. 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:04:00 ق.ظ ]