نرجس
 
   



جوانان و علل بی میلی به نماز


 

کودکی دوران تکوین است و نوجوانی دوران انتقال که در نهایت به جوانی منجر می شود.این دوران ،دوران مهم و به گفته بسیاری از روانشناسان دوران سربه مهر زندگی است.بلوغ در این مرحله از عمر اتفاق می افتد و فرد از مرحله طفولیت و وابستگی وارد دنیای استقلال،مرحله پختگی،یافتن توان تصمیم گیری و تحقق خواسته های خود می شود.با ورود کودک به دنیای نوجوانی و بلوغ،ولادتی تازه و مرحله ای ویژه و مستقل از دوره های قبل و بعد پدید می آیدکه آن را مرحله انتقال، مرحله نجات از کودکی،دوران تحولات همراه با دگرگونی های سریع و غافلگیر کننده، مرحله طوفانی حیات و مرحله نجات از طفیلی گری نیز می نامند.
دوره بلوغ،دورانی مبهم از نظر شناخت خصایص و دوران تمایلات متضاد است.فرزندان ما وارد دنیای خاص مردانه و زنانه می شوند و این ورود در مواردی همراه با ناشی گری ها و اضطراباتی است که برخی از افراد در آن احساس گیجی و دستپاچگی دارند.افراد در این دوران احیاناً با ترس و بیم هایی مواجه می گردند که رفع و تعدیل آن نیازمند حمایت والدین و مربیان از آنهاست.
دوران نوجوانی به ویژه مرحله بلوغ، سن خواستن، سن طرد و تمکین، سن حمله و سرکوب، سن نفی و انکار، سن به شگفت آمدن و به شگفت آوردن، سن بروز احساسات گرم وآتشین، سن خودنمایی و غرور، سن خواب و خیال و رویا، سن بی قراری و اضطراب، سن استقلال طلبی، سن در خواست آزادی های بی حد و مرز، سن طغیان و عصیان، سن بی باکی ، سن تحریک پذیری، سن تقلید از الگوهای جدید و مدرن،سن آشفتگی و فشار، سن آمادگی برای بروز و پایه گذاری انحرافات و لغزش ها و در عین حال سن آمادگی برای تربیت پذیری است.
در دوران نوجوانی استعداد تحلیل منطقی و توان برهان آوری و استدلال در نوجوان رشد می یابد به طوری که می تواند معنویت ارزش ها و خیر اندیشی ها را درک کند و خود را با الگوهای معرفی شده همانند سازد.در این دوران،عواطف و احساسات در جهت رشد و اوج گیری هستند و هوش و استعداد در خط رشد و کمال. تماس و ارتباط مداوم نوجوان با افراد خردمند و بزرگسال می تواند
زمینه را برای خیر و سعادت او فراهم کرده و در عین حال از سقوط او به دام لغزش ها و انحرافات جلوگیری نماید.(1)

انواع بلوغ
 

آدمی را در عرصه حیات بلوغ های متعددی است که بسیاری از آنها تابع شرایط سنی نیستند.

الف) بلوغ در ابعاد وجودی:
 

1- بلوغ زیستی- جسمانی: غرض از آن بلوغی است که در آن آدمی به آخرین حد رشد خود دست یافته باشد و این خود تابع قوانین رشد است و هم برای زن و مرد و هم برای نژادهای گوناگون متفاوت است و آب و هوا، شرایط غذایی و جغرافیایی در آن موثر است.اوج کمال این رشد در اندام را در حدود 25-23 سالگی دانسته اند.
2- بلوغ جنسی: همان رشد و بیداری غدد است و تظاهر آن قاعدگی در دختران و احتلام در پسران است که در واقع نوعی اعلام آمادگی برای همسری،پدری و مادری می باشد.برای بلوغ جنسی سن ویژه ای را نمی توان ذکر نمود اما معمولا در دختران از 18-10 سالگی و در پسران از 18-11 سالگی است.گرچه درصدی خارج از این سن به صورت موارد استثنایی و غیر قابل ذکر در آمار وجود دارد.
3- بلوغ عاطفی: عبارت است از خروج کودک از انگیزه های کودکانه و نشان دادن عواطف خود به شکل بزرگترها،آن چنان که عاطفه اش جهت دار و در خط تعدیل و کنترل باشد. همچنین بلوغ عاطفی زمانی است که فرد بتواند خود ودیگران را به شکلی مناسب دوست داشته باشد و واکنش های معقولی را جایگزین واکنش های هیجانی نماید.
4- بلوغ ذهنی: زمانی است که در آن رسائی و کمال در هوش،عقل،حافظه،تصور و تخیل و … و توان برهان پذیری و برهان آوری(استدلال) شکل می گیرد.نوجوان باید در شرایطی قرار گیرد که
بتواند برای گفته ها و اعمال و رفتار خود دلایلی قانع کننده عرضه نماید و یا برای اقدام به امری بیندیشد. صاحب نظران سنین 16-14 سالگی را سنین کمال هوش دانسته اند.
5- بلوغ روانی: که در آن مساله رشد ادراک و هویت یابی مطرح است و فرد می تواند بدون اتکا به دیگران به خود متکی باشد و از آزادی و استقلال به گونه ای مشروع و مشروط استفاده کند.
زیبا دوستی،حقیقت طلبی و معنی خواهی در زندگی او جایگاهی داشته باشد وبتواند خود را از تعلق های شدید و وابستگی های گوناگون آزاد نماید.

ب)بلوغ شرعی:
 

شکل دیگری از بلوغ آدمی، بلوغ شرعی است که در ارتباط با انجام واجبات و رعایت تکالیف دینی برای پسران و دختران مطرح می گردد و این امر برای دختران پس از گذشت 9سال قمری و ورود به 10 سالگی است و برای پسران بروز حالت احتلام یا گذشت 15سال قمری است.بدین ترتیب هر کدام از این دو حالت که زودتر بروز کند پسر بالغ و مکلف خواهد شد.البته در زمینه بلوغ شرعی نظریات دیگری نیز از سوی فقها ابراز شده است.به عنوان مثال در روایتی آمده است که پسر پس از ورود به سن 14سالگی مکلف است چه محتلم شده باشد و چه نشده باشد.حسنه و سیئه برای او ثبت می شود و برای او حق تصرف در امور پدید می آید،مگر آنکه سفیه یا ضعیف باشد.بر اساس تحقیقی که در مورد بلوغ دختران صورت گرفته است (2) ،بالغ بر 200 روایت وجود دارد که در اکثر آنها سن بلوغ شرعی دختران 9سال تمام ذکر شده است والبته برخی از آنها سنین بالاتری چون 10 و 13 سالگی را نیز ذکر می کنند.شرط رفع یتیمی از دختر، رشدی است که منجر به امکان ازدواج و زناشویی باشد و آن در سن کمتر از 9سال تمام نیست.در این صورت خرید و فروش برای او مجاز و حدود الهی درباره اش قابل اقامه است.(

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-12-03] [ 09:00:00 ق.ظ ]




 

·         خودسازى موفق

نخست بايد دانست كه كسب هر موفقيتى آميخته با تلاش و تحمل سختى است. اما سختى ها وقتى قابل تحمل و حتّى شيرين مى شوند كه پاداش هاى فراوان در برابر سختى ها داده شود.

·         خودسازى و جوانى

لطافت روحى جوان زمينه بسيار مناسبى براى ارتباط با خداوند و انس با او است و چون هنوز حب دنيا و وابستگى به لذت‏هاى مادى در دل جوان رسوخ نكرده، در اين سنين راحت‏تر مى‏تواند خود را از دوستى دنيا دور نمايد

·         خودسازى و شهوت

نخست بايد دانست هر مجموعه نظام مندى تابعى از هدفمندى ها و ابزارهاى لازم براى رسيدن به آن اهداف است.

·         اخلاق فردی و اجتماعی

اخلاق و خُلق به معنای مجموعه‌ای از سرشت و صفات باطنی است.[1] چنان‌که خلقت و خَلق به معنای شکل و اندام ظاهر می باشد.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز برای هر دو جنبه دعا می کردند:

·         خودسازى و سختى ها

علت و عوامل گوناگونى مى تواند سبب سختى شود؛ نظير گناهان يا توجه  نكردن به مهارت هاى زندگى يا سوء مديريت شغلى و اقتصادى كه در اين صورت انسان بايد پاسخگو باشد اما در هر حال در صورتى كه در هنگام سختى ها

·         توصیه های اخلاقی رهبر انقلاب به جوان مؤمن انقلابی

توصیه های اخلاقی رهبر انقلاب به جوان مؤمن انقلابی برای پیشرفت کشور

·         خودشناسى تا خداشناسى

منظور ما از خودشناسى، آگاهى به قدر و منزلت آدمى است.

·         اهمیت علم از دیدگاه پیامبر

در گفتار و رفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اهمیت به علم چگونه بوده است؟

·         پرحرفي مانع خودسازي

يکي از موانع خودسازي که ناشي از هواي نفس است، پرگويي است. مشکل پرگويي اين است که باعث مي شود انسان به انواع گناهان زباني آلوده گردد.

·         تنبلي و راحت طلبي مانع بزرگ خودسازي

واژه تنبلي که گاهي به جاي واژه هاي ديگري مانند: کسالت، تن پروري، راحت طلبي، بطالت، سستي وفتور به کار مي رود، از رذايل اخلاقي است ونشانگر کراهت از کار، کاهلي، تن آسايي، طفره رفتن واز کار در رفتن و مشابه آنها است.
تنبلي و راحت طلبي يکي از مصداق هاي بزرگ هواي نفس و مانع بزرگي براي خودسازي و پيشرفت در زندگي است. شما اگر بخواهيد خودسازي کنيد، بايد بدانيد که با راحت طلبي و تنبلي هرگز به اين کار موفق نمي شويد. حتما بايد با راحت طلبي جهاد کنيد و اين مانع بزرگ را از سر راه خود برداريد.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ق.ظ ]




اثار شوم بی نمازی

7- اگر اقامه کنندگان نماز نبودند بی نمازها در دنیا هلاک می شدند .

امام صادق  (علیه السلام) : « َ إِنَّ اللَّهَ لَیَدْفَعُ بِمَنْ یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْکِ الصَّلَاةِ لَهَلَکُوا»( الکافی ج : 2 ص : 451) ؛ « همانا، خداوند به وسیله شیعیان نمازگزار ما از شیعیان بی نماز ما (بلا را) دفع می کند، ولی اگر همه تارک نماز بودند هر آینه همه هلاک می شدند.»

 

8 - لعن خدا بر تارک الصلوة

حضرت علی - علیه السلام -: « اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدا»( مستدرک‏الوسائل ج : 3 ص : 91) ؛ « خدایا لعنت کن کسی را که عمدا نماز را ترک کند.»

 

9- مطرود اسلام و مسلمین

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من اعان تارک الصلوة بلقمة او کسوة فکانما قتل سبعین نبیا اولهم ادم و اخرهم محمد»( جامع‏الأخبار ص : 74) ؛ « کسی که ترک کننده نماز را به دادن طعامی یا لباسی یاری کند، مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته ، که اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد (ص ) است .»

 

10 - بدست آوردن زیان و خسران آخرت

عبید بن زرارة می گوید : از امام صادق (ع ) از سخن خدای عز و جل «هر کس به ایمان کافر شود به تحقیق عملش نابود شده و او در آخرت از زیانکاران است »( المائدة (5)، آیه 5) پرسیدم ، فرمود: ترک کردن نماز است چنان نمازی که به آن اقرار کرده است .»( بحارالأنوار ج : 79 ص : 219)

امام صادق  (علیه السلام) : « َ إِنَّ اللَّهَ لَیَدْفَعُ بِمَنْ یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْکِ الصَّلَاةِ لَهَلَکُوا؛ همانا، خداوند به وسیله شیعیان نمازگزار ما از شیعیان بی نماز ما (بلا را) دفع می کند، ولی اگر همه تارک نماز بودند هر آینه همه هلاک می شدند»

11- بی بهره از اسلام

امام صادق - علیه السلام -: « َ لَا حَظَّ فِی الْإِسْلَامِ لِمَنْ تَرَکَ الصَّلَاة»( بحارالأنوار ج : 79 ص : 232) ؛ « تارک نماز، حظ و بهره ای از اسلام ندارد.»

 

12- از بین رفتن دین

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « فَمَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَه» (بحارالأنوار ج : 79 ص : 202) ؛ « کسی که عملا نمازش را ترک کند، به تحقیق که دینش را منهدم کرده است .» 

 

نتیجه :

 با توجه به روایات گفته شده به راحتی می توان این نتیجه را گرفت که عاقبت شومی در انتظار بی نماز می باشد و از این نکته نیز نباید غافل شویم که همه ما بسیاری از ساعت های متمادی عمر خود را به خاطر کارهای بیهوده ای تلف می نمائیم ؛ کارهایی که انجام دادن و یا رها نمودن آنها تأثیر چندانی در زندگی مادی و معنوی ما ندارد پس چرا باید از عبادت ساده ای همچون نماز که وقت چندانی از انسان نمی گیرد و چنین بر سرنوشت مادی و معنوی انسان تأثیر گذار است غافل شویم .

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ق.ظ ]




اثار شوم بی نمازی

خوب است بدانید بی نمازی آثار و نتایج شوم فراوان مادی و معنوی را به دنبال دارد؛ گوشه هایی از این آثار شوم می پردازیم :

1-  دور ماندن از امان خدا و رسولش

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من ترک الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله »( عیون‏أخبارالرضا(ع) ج : 1 ص : 285) ؛ « کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود.»

عبید بن زرارة می گوید: از امام صادق (ع ) از سخن خدای عز و جل «هر کس به ایمان کافر شود به تحقیق عملش نابود شده و او در آخرت از زیانکاران است» پرسیدم ، فرمود: ترک کردن نماز است چنان نمازی که به آن اقرار کرده است»

2- سبب تسلط شیطان

امام صادق (علیه السلام ) از پدرش از پدرانش از امیر مؤمنان (ع) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: «شیطان همواره از پسر آدم وحشت دارد و فاصله می گیرد تا زمانی که نمازهاى پنجگانه‏اش را در وقتش به جا می آورد . پس هرگاه آنها را ضایع کرد بر او جرأت پیدا می کند و او را بر گناهان بزرگ وارد می سازد .»( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ص 230)

نقل شده زنی ، دیوانه وار و فریاد کنان خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرض کرد : ای رسول خدا ! به یارانت بگو از نزد شما بروند که من با شما کاری دارم . اصحاب رفتند آن زن خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست و عرض کرد : یا رسول الله ! گناه بسیار بزرگی مرتکب شده ام . حضرت فرمودند : رحمت پروردگار بزرگ تر از گناه توست . آن گاه سؤال کردند : گناهت چیست ؟ زن گفت : شوهردار بوده ام ، مرتکب زنا شدم و از نطفه ی حرام حامله شدم ، بچه به دنیا آمد ، او را در خمره ی سرکه خفه کردم و سرکه ی نجس را به مردم فروختم ! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حکم گناه آن زن را بیان کردند و سپس فرمودند : آیا می خواهی بدانی که چرا درون این چاه افتاده ای و این گناهان را مرتکب شده ای ! من گمان می کنم که تو نماز عصر نمی خوانی (تفسیر روح البیان، ج‏10، ص: 505)

 

3 نابود شدن اعمال خوب

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ » (بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)؛ « کسی که نمازش را بدون عذر ترک کند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، عمل او نابود شده است .»

چهار- از بین رفتن فاصله کفر و ایمان

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ الْکُفْرِ تَرْکُ الصَّلَاةِ »( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)؛ «فاصله کفر و بندگی ترک نماز است .»

 

4- مورد لعن تمامی کتب آسمانی و ملائکه و پیامبر خدا (صل الله علیه و آله )

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« تارک الصلاة ملعون فی التوراة ملعون فی الانجیل ملعون فی الزبور ملعون فی القران ملعون فی لسان جبرئیل ملعون فی لسان میکائیل ملعون فی لسان اسرافیل ملعون فی لسان محمد»( الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص: 294) ؛ «ترک کننده نماز در تورات و انجیل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و محمد (ص ) ملعون است .»

 

5- مردن به دینی غیر از دین اسلام

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « مَنْ تَرَکَ صَلَاةً لَا یَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لَا یَخَافُ عِقَابَهَا فَلَا أُبَالِی أَ یَمُوتُ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً أَوْ مَجُوسِیّا»( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202) ؛ « کسی که نماز را ترک کند، در حالی که امید به پاداش نماز نداشته و از عذاب آن نیز نمی ترسیده ، پس باکی نیست که یهودی بمیرد، یا نصرانی ، یا مجوسی .»

 

6- ترک نماز برابر است با کفر

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« من ترک الصلوة متعمدا فقد کفر»( عوالی‏اللآلی ج : 2 ص : 224) ؛ « هرکس عمدا نمازش را ترک کند، کفر ورزیده است .»

در روایت دیگرى آمده است: عبید بن زرارة مى‏گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: گناهان کبیره کدام اند؟ آن حضرت فرمود: گناهان کبیره در نوشتار على‏بن ابى طالب (ع)، هفت چیز است: کفر به خداوند، کشتن انسان، عاق پدر و مادر شدن، ربا گرفتن، خوردن مال یتیم به ناحق، فرار از جهاد و تعرب بعد از هجرت.

عبید مى‏گوید: از امام پرسیدم: یک درهم از مال یتیم خوردن، بزرگ‏تر است یا ترک نماز؟ حضرت فرمود: ترک نماز. عرض کردم: شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید. حضرت فرمود: اولین چیزی که از گناهان کبیره برایت گفتم چه بود؟ عرض کردم: کفر به خداوند. فرمود: همانا تارک نماز کافر است.( الکافی ج : 2 ص : 278)

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من ترک الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله؛ کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ق.ظ ]




عقاب وعذاب بی نمازی

عقاب و عذاب بی نماز ! 

 


 کسی که ترک کننده نماز را به دادن طعامی یا لباسی یاری کند، مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته ، که اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد (صلی الله علیه و آله ) است


در مورد اهمیت نماز و نقش آن در بازدارندگی از گناهان بسیار سخن گفته‌ایم  و شاهدیم که مردم ما، مردمی هستند که مقید به اقامه نمازند. و در این بین عده‌ای هم هستند که نماز را ترک کرده اند و یا هرگز نخوانده اند که اکنون بخواهند ترک کنند .

با این حال و به ظاهر، در روند زندگی اینان با نمازگزاران تفاوتی احساس نمی‌شود. پس فرق میان افراد نمازگزار با کسانی که تارک نمازند چیست ؟

ترک نماز، کوتاهی در مهم‏ترین دستور الهى و انجام ندادن بزرگ‏ترین وظیفه و برنامه زندگى است و این مساوی است با ناشکرى، ناسپاسى و کفران نعمت‏هاى الهى و برداشتن عمود و ستون دین؛ زیرا نماز پایه و ستون اصلی دین است.

در حالى‏که عبادت است که انسان را به هدف آفرینش رهنمون مى‏شود. بی نمازی، باعث مى‏شود که آفرینش و زندگى انسان، بیهوده و لغو جلوه کند؛ ترک نماز و نیایش، موجب ترک لذت بخش‏ترین حالات انسان است. 

اگر گاهی می بینیم این افراد می گویند «کدام لذت، ما که لذتی ندیدیم و به خاطر همین هم نمی خوانیم» باید گفت اینان حق دارند چون هرگز لذتش را احساس نکرده اند که بخواهند بخاطر از دست ندادنش تلاش کنند. باید در پاسخ این ها بگوییم که برای رسیدن به لذت نماز باید در امر نماز مداومت داشت مقدماتش را فراهم کرد آدابش را رعایت کرد بعد دم از لذت بخش بودن یا نبودنش زد .

نمازی که از سر بی رغبتی و به چشم یک کار دست و پا گیر و بی فایده دیده شود چه لذتی میتواند داشته باشد. این ها که از تمام این مجموعه هستی فقط طالب مادیات و لذات زودگذرشان هستند میدانند و باز هم بدانند که لحظات عمر در شتابند و دیر یا زود همه مهمان خانه خاک خواهیم شد و وقت پاسخگویی . الان که وقت نماز خواندن ندارید دقایقی چند به این فکر کنید که در پاسخ اینکه چرا نماز نخوانده اید چه خواهید گفت ؟ آیا زمان مضحکه است و باز می توانید بگویید :"ما قرصش را خورده ایم و یا به سن تکلیف نرسیده ایم “

 

ادامه »

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم