نرجس
 
   



رزق چیست ؟ و اقسام آن کدامست ؟ و فرمول جلب آن چیست ؟

اقسام رزق ( دنیوی ) :

 

1 – رزق مادی : این فبیل ارزاق موجب حیات و بقای جسم انسان است ، ماحصل این رزق محدود به حیات دنیاست و انسانها به فراخور تلاش و و تقدیر خود از این ارزاق بهره مند می شوند ، برخی کمتر و برخی بیشتر .
رزق مادی خود به دو دسته رزق ضروری و غیر ضروری تقسیم می گردد :

 

الف – به طور مثال در باب مأکولات و مشروبات ، آب و نان از ارزاق ضروری و بسیار مهم و استراتژیک محسوب می شوند ، که فقدان هر یک موجب فنا و نابودی بشر است . درطول تاریخ بشر و به خصوص در جهان کنونی هم کشمکش ها و جنگهای متعددی بر سر این دو رزق زندگی بخش رخ داده است . خدای متعال در اهمیت آب اینگونه می فرماید :

 

أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ .
انبیاء30

 

آيا كسانى كه كافر شدند، نديدند كه آسمان‏ها و زمين بسته بودند [و آب و گياه نمى‏دادند] و ما آنها را شكافتيم و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم؟ پس آيا ايمان نمى‏آورند .
و از این روست که رسول خدا در باب اهمیت نان نیز می فرماید :

 

لولا الخبز ما عبد الله . مشکاة الانوار فی غرر الاخبار .
اگر نان نبود خدا بندگی نمیشد .

 

2 – رزق معنوی : این نوع رزق موجب حیات و تعالی و ارزشمندی روح انسان است وجود این رزق است که به زندگی انسان معنا و مفهوم واقعی حیات را می دهد و جاودانگی و خلود در بهشت برین را به ارمغان می آورد و این همان چیزیست که جسم انسان حتی جسم مرده انسان را محترم و ارزشمند می کند . نگاهی به آیات قرآن کریم و احادیث وارده در خصوص حرمت زنده و مرده مؤمن و حقوقی که خداوند بر سایر مؤمنان در خصوص برادران و خواهران ایمانی خود مقرر فرموده انسان را به جایگاه و اهمیت ارزاق معنوی رهنمون می سازد .

 

مصادیق رزق معنوی :
درتفحص و جستجو درآیات قرآن کریم و هم احادیث و هم زبان زیبای دعا و مناجات معصومین علیهم السلام می توان به مصادیق فراوانی از ارزاق معنوی پی برد . از جمله :

الف – انفاق :
خداوند می فرماید : و مما رزقناهم ینفقون .
بقره 3
و از آنچیزهایی که روزیشان کردیم انفاق می کنند .

 

ب – اطعام :
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : الطعام قوة الاجسام و الاطعام قوة الارواح .
مشکاة الانوار ابن طبرسی .
خوردن طعام موجب تقویت جسم است و خوراندن و اطعام ( دیگران ) موجب تقویت روح است .

 

ج – مهربانی بر ایتام - آبادان کردن مساجد - هم نشینی با کریمان - دوری جستن از لئیمان .
دریکی از دعاهای کوتاه رمضان داریم که :

 

اللهم ارزقنی رحمة الایتام

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-12-08] [ 09:12:00 ق.ظ ]




ضرورت واسطه گری در روزی رسانی

درحقیقت شخص با انفاق و پرداخت زکات های مالی و معنوی به گونه ای عمل می کند که در نقش واسطه فیض ربوبی نشسته است و این واسطه گری موجب می شود تا خداوند عنایت ویژه ای به او داشته باشد و رزق بی حساب و همچنین آسان و ساده را در اختیار وی قرار دهد. از این رو خداوند در آیات 37 و 38 سوره نور و 3 و 4 سوره انفال بر نقش انفاق از روزی های خدادادی و پرداخت زکات به عنوان علل و عوامل برخورداری شخص از آمرزش و رزق های الهی و فضل و روزی های بی حساب تأکید می کند. همچنین عدم پرداخت حقوق واجب الهی و زکات و خمس و حقوق فقرا و مساکین از عوامل کاهش روزی به شمار می رود…

کمک و یاری به دیگران و بهره مند سازی دیگران از نعمت های خدادادی چون پناه دادن به مؤمنان و مهاجران (انفال آیه 72) و یاری کردن دین و دینداران (همان) در آیات قرآنی به همین سبب به عنوان علل و عوامل بهره مندی از روزی آسان و فراوان مطرح می شود.در کنار این عوامل، خودسازی و تقوای الهی داشتن (بقره آیه 212 و مائده آیه (88 و یونس آیه 31 و طلاق آیه 2 و 3)، توبه کردن از گناه و خطا (مریم آیات 60 و 62)، یاد خدا در همه احوال (نور آیه 37 و 38) و برپایی نماز (انفال آیه 3 و 4 و نور آیه 37 و 38) نیز بسیار موثر است؛ زیرا در راستای تقویت باورهای توحیدی است که خود عامل جذب و جلب روزی بی حساب و آسان است.

جهاد در راه خدا فرصتی است که زمینه بهره مندی نه تنها شخص بلکه جامعه از نعمت های خداوندی را فراهم می آورد. لذا در آیه 74 سوره انفال به عنوان یکی از علل و عوامل مهم در زمینه بهره مندی از روزی کریمانه الهی مطرح شده است. البته هر عملی هر چند نیک و صالح تنها زمانی می تواند جلب کننده نعمت و روزی باشد که برپایه اخلاص در عمل باشد. از این رو در آیات 40 و 41 سوره صافات بر اخلاص در کارها به عنوان جذب کننده روزی الهی تأکید می شود تا انسان ها در عمل صالح خویش به کلمه طیب و پاک یعنی نیت درست و خالص توجه یابند.

در تحلیل قرآنی هر چند که برای هر موجودی رزق معلومی (صافات آیات 40 و 41) معین شده ولی این گونه نیست که تغییراتی در کیفیت و یا چگونگی حتی دست یابی به آن به سبب رفتارها و پندارها پدید نیاید. از این رو در آیات قرآنی بیان می شود که چگونه برخی از بندگان رزق خویش را تباه می سازند و یا زمینه سهل الوصول بودن آن را دگرگون می سازند و حلال را حرام می کنند.

در داستانی آمده است که امیرمؤمنان علی(ع) روزی اسب خویش را به مردی می دهد تا به کاری در مسجد برسد. وقتی بازمی گردد می بیند که مرد افسار اسب را برداشته و رفته و اسب بی افسار در آن جا مانده است. برای خرید افسار می رود و اتفاقا همان افسار خود را در بازار به مبلغی می خرد. آن حضرت(ع) می فرماید من نیت کرده بودم که پس از بازگشت همان مقدار پول بابت حفظ اسب به وی بپردازم ولی او رزق حلال خویش را این گونه حرام می کند. به سخن دیگر شخص با دزدی کردن روزی کریمانه و حلال و آسان خویش را به روزی ذلت بار و حرام و سخت تبدیل می کند.

اگر جامعه ای در اندیشه رزق فراوان و آسایش باشد باید آن را در پرتو رفتارهای درست و عادلانه به دست آورد؛ زیرا امنیت و آرامش اجتماعی موجبات جلب و جذب روزی فراوان برای جامعه را فراهم می آورد. (نحل آیه 112)

انسانی که بخواهد از روزی کریمانه و پاک و پاکیزه برخوردار گردد می بایست افزون بر نیت صادق و خالص از همه ابزارهایی که موجب جلب و جذب رحمت الهی می شود بهره گیرد و این، زمانی امکان پذیر است که شخص باور داشته باشد که خداوند منشأ رزق و روزی است و فراوانی رزق نیز منوط به مشیت الهی است. (بقره آیه 212) آنگاه است که به سادگی و آسانی به روزی می رسد و یا در صورت نداری و تنگدستی، افزون بر صبرپیشگی، می کوشد تا با توبه و عبادت، رفع مانع نماید و محبت خداوندی را جلب و جذب کند تا از روزی بی حساب الهی بهره مند گردد.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ق.ظ ]




علل و عوامل رسیدن به رزق آسان و فراوان

هر کسی آرزو دارد تا به سادگی و آسانی به رزق فراوان مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی دست یابد و به گونه ای آسایش و امنیت خویش را تضمین کند.قرآن راه کارهایی برای بیان این مطلب مطرح کرده که می توان گفت ایمان به باورهای توحیدی بویژه توحید محض از مهمترین و اساسی ترین آن هاست.بسیاری از مردم به سبب نقصان در توحید و یا نوعی شرک خفی و اخفی دچار مشکلات روحی و روانی و جسمی در کسب روزی و رزق می شوند.

از این رو خداوند در آیات 25 و 212 سوره بقره و آیات 2 و 4 و 74 سوره انفال و آیه 50 حج و 40 غافر و آیات دیگر، ایمان را زمینه برخورداری از رزق های مختلف و متنوع الهی بیان می کند و از مردم می خواهد که بینش و نگرش خویش را تصحیح کرده و اجازه ندهند که باورهای باطل و شرک آلود، آنان را از رزق و روزی محروم سازد.

عامل مهم دیگر که در کنار ایمان توحیدی، نقش مهم و اساسی در جذب رزق و روزی ایفا می کند، اطاعت و عبادت عملی است که آیات 37 سوره آل عمران و نیز 30 و 31 سوره احزاب بر آن تاکید دارد؛ زیرا ایمان باید خود را به شکل عبادت نشان دهد تا محبت و مهر الهی را به سوی شخص جذب و جلب نماید. از این رو آیات 25 سوره بقره و 60 تا 62 سوره مریم و آیه 50 سوره حج، عمل صالح را زمینه ساز برخورداری از روزی معرفی می کند؛ زیرا عبادت و ایمان به خداوند به اشکال مختلف خود را نشان می دهد که عمل صالح از نمادها و نمودهای بارز آن است.

عمل صالح بویژه اگر به گونه ای باشد که بخشی از روزی و رزق های اعطایی خداوند را به دیگر موجودات خصوصاً نیازمندان برساند معنا و مفهوم دیگری می یابد؛ زیرا شخص نشان می دهد که خداوند را منشا رزق و روزی می داند و باور دارد که او نه تنها به همه اعمال آگاه است بلکه شخص را به عنوان خلیفه ربوبی در طول خویش می شناسد و اجازه می دهد که برخی از روزی ها از راه این سبب به دیگران منتقل شود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ق.ظ ]




رزق و روزی از دیدگاه قرآن

عواملی که موجب جذب و دفع روزی می شود

 

گستره معنایی رزق

در فرهنگ قرآنی، رزق همانند واژه خیر، دارای معنا و مفهومی وسیع و گسترده است به گونه ای که اختصاص به رزق مادی و دنیوی ندارد. از این رو زبان شناس معروف، راغب اصفهانی با توجه به فرهنگ قرآنی، رزق را به عطایای جاری دنیا و آخرت معنا می کند؛ (مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 351 ذیل واژه رزق) البته این واژه در کاربردهای متعارف و معمول به معنای غذا و طعام و قوت روزانه و ضروریات زندگی (لغت نامه دهخدا؛ ج 8؛ ص 10894 ذیل واژه روزی) و یا به تعبیر راغب هر آنچه وارد شکم می شود، به کار می رود. (مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 351)

خداوند در آیاتی چون 142 سوره انعام و 28 و 34 سوره حج و 19 سوره شورا و 10 و 11 سوره ق، چیزهایی چون شتر و گاو و گوسفند و خرما و مانند آن را به عنوان ارزاق بشر معرفی می کند که همان مفهوم متعارف از رزق است.

اما در آیات 87 و 88 سوره هود هنگامی که درباره نعمت خاص خداوند به شعیب سخن به میان می آورد، از مقام نبوت به عنوان رزق خاص و نیک یاد می کند که بیانگر آن است که در فرهنگ قرآنی، امور معنوی و غیرمادی مانند هدایت و راهیابی به معارف الهی و نبوت به عنوان رزق و روزی نیک و پسندیده به شمار می آید. (نگاه کنید به مجلد سوم المیزان صفحات 137 تا 138 که رزق حسن را در این آیه به نبوت و علم و دانش معنا کرده است.)

در آیات 28 و 29 سوره فاطر نیز به انفاق عالمان نسبت به روزی هایی که به ایشان داده شده اشاره کرده که بی گمان روزی معنوی و دانش های اعطایی به ایشان، مهمترین روزی و رزقی است که ایشان آن را انفاق می کنند. (تفسیر المیزان، همان پیشین)

همچنین آیات 26 و 27 سوره آل عمران، فرمانروایی و حکومت اعطایی خداوند به بندگان و عزت و سربلندی انسان را به عنوان روزی اعطایی خداوند برمی شمارد که خود این امر بیرون از دایره رزق و روزی مادی و متعارف می باشد. افزون بر این، آیه 82 سوره واقعه، قرآن را به عنوان روزی معنوی و عطای الهی به بندگان و همه انسان ها معرفی می کند که این خود بهترین گواه بر مفهوم گسترده رزق در فرهنگ قرآنی است که تنها اختصاص به چیزهایی ندارد که وارد شکم می شود.

البته این بدان معنا نیست که رزق در کاربردهای قرآن چنانکه گفته شد فقط منحصر به امور مادی و یا معنوی باشد بلکه شامل هر دو دسته از امور مادی و معنوی بلکه دنیوی و اخروی می شود. از این رو میوه ها (بقره آیه 22 و 25 و 126)، گزانگبین و م نّ (بقره آیات 54 و 57)، خرما (نحل آیه 67)، سلوی و بلدرچین (بقره آیه 54 و 57)، حبوبات و دانه های گیاهی (ق آیات9 تا 11)، باغ و بوستان (همان و سبا آیه 15)، انگور (نحل آیه 67)، چارپایان (انعام آیه 142 و حج آیه 28 و 34) و باران (غافر آیه 13 و جاثیه آیه 5) به عنوان رزق و روزی نیک و طیب معرفی شده است.

از اینکه خداوند در آیات 12 سوره شورا و نیز 22 بقره و 31 سوره یونس و آیات دیگر، آسمان را یکی از منابع تامین کننده روزی و رزق برمی شمارد و آب های نازل شده را در کنار نبوت و علم به عنوان ارزاق آسمانی معرفی می کند به روشنی دانسته می شود که رزق در کاربردهای قرآنی دایره معنایی گسترده ای دارد.

نگرش توحیدی و نقش آن در تفکر رزق خواهی

اگر در آیات قرآنی، سخن از منابع روزی چون آسمان و زمین در کنار کار و تلاش به میان می آید، در فرهنگ و بینش توحیدی قرآن این بدان معنا نیست که این امور خود دارای استقلال بوده و به عنوان موثر مستقل عمل می کند؛ بلکه نه تنها منابع رزق و روزی بشر و انسان ها تنها در دست خداست (ملک آیه 21) بلکه فراتر از آن، خداوند تنها تامین کننده رزق و روزی همه موجودات از جمله انسان ها از آسمان و زمین است. (یونس آیه 31 نحل آیه 73 و فاطر آیه 3 و غافر آیه 13 و آیات دیگر)

در تفکر توحیدی، هیچ چیز به طور استقلالی در مسیر تامین روزی و یا ایجاد منابع آن و یا تعیین مقدار و زمان ارسال روزی بشر و دیگر موجودات دخالت ندارد؛ بلکه همگی در مسیر مشیت و اراده الهی است که تاثیرگذاری محدودی خواهند داشت. این گونه است که پیامبران(ع) ماموریت داشته اند تا این مفهوم را در باورهای مخاطبان خویش بپرورانند که هیچ چیزی بیرون از دایره مشیت و اراده خداوند نیست و نمی تواند تاثیری در رزق و روزی بشر و یا دیگری داشته باشد.

به سخن دیگر نه تنها بتان و یا هر موجود دیگری (نحل آیه 56 و سبا آیه 24) دخالتی در رزق و روزی و تامین آن ندارد بلکه حتی منابع تامین روزی یعنی آسمان و زمین نیز در مسیر مشیت الهی و طول اراده الهی است که حرکت کرده و تاثیرگذار خواهد بود.

تفکر توحیدی بیان می کند که خداوند تنها منشاء رزق و روزی همه موجودات است و این که خداوند به سبب آگاهی و احاطه کامل علمی و قدرت در تقسیم و تعیین، بدرستی رزق هر کسی را مشخص کرده و در هنگام نیاز به وی می رساند. بنابراین آگاهی و علم همه جانبه خداوند منشأ تامین رزق همه موجودات هستی است. (عنکبوت آیه 60 و نیز شورا آیه 12) براساس تفکر توحیدی، خالقیت خداوند، منشأ روزی رسانی به انسان ها (روم آیه 40 و فاطر آیه 3) و مقام ربوبیت وی مقتضی اعطای رزق و روزی به بندگان است. (بقره آیه 21 و 22 و اسراء آیه 30 و سبا آیات 15 و 36)

براساس تفکر توحید محوری، نقش مشیت خداوندی در قبض و بسط رزق ها (رعد آیه 26 و اسراء آیه 30 و قصص آیه 82 و ده ها آیه دیگر) و همچنین در عطای رزق بی حساب نسبت به برخی از بندگان معنا و مفهوم می یابد. (بقره آیه 212 و آل عمران آیه 27 و 37 و نور آیه 38)این تفکر موجب می شود تا شخص به باوری راستین درباره روزی و رزق برسد و باور کند که نزول رزق و روزی به اندازه صلاح بندگان و موجودات است. (شورا آیه 27)

خداوند در آیه 31 سوره یونس و نیز 73 سوره نحل و 64 سوره نمل فروفرستادن رزق را نشانه ای برای معبود حقیقی بشر و آیتی بر وحدانیت می داند. (غافر آیه 13 و 14)اگر چنین تفکری در جامعه رشد پیدا کند و مردم به چنین باوری برسند می توان گفت که دیگر کسی نگران رزق و روزی خویش نخواهد بود چه برسد که براساس این نگرانی دست به کشتن دیگری و یا خودکشی بزنند و فرزندان را به خاطر ترس گرسنگی، به قتل رسانند. (انعام آیه 151 و اسراء آیه 31)

البته این بدان معنا نیست که انسان ها گرفتار گرسنگی نشوند و یا دچار قحطی و خشکسالی نگردند، زیرا علل و عواملی چون رفتارها و کردارهای بشر موجب می شود تا قحطی در کنار زلزله و حوادث مخرب و زیانبار دیگری رخ نماید و یا موجباتی فراهم آید که فساد و تباهی در رزق رخ دهد و روزی و رزقی که می بایست به سادگی در اختیار شخص قرار گیرد دور از دسترس وی باشد و یا به سختی بدان برسد. این همان چیزی که این نوشتار بر اساس بیان آن آغاز شده است. بنابراین لازم است که نگاهی به این علل و عوامل براساس تحلیل قرآنی شود و با شناسایی آن ها از آن پرهیز کرده و راه را برای بهره مندی بیشتر و بهتر و آسان تر از روزی فراهم آوریم

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:04:00 ق.ظ ]




مقام سازی در برابر مغضوبان وگمراهان

مقاوم سازی در برابر مغضوبان و گمراهان

 

آیه:

صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ[1]

ترجمه:

(خداوندا! ما را به) راه کسانی که آنها را مشمول نعمت خود ساختی، (هدایت کن) نه غضب شدگان و نه گمراهان!

نکته ها:

این آیه راه مستقیم را، راه کسانی معرّفی می کند که مورد نعمت الهی واقع شده اند و عبارتند از: انبیا، صدّیقین، شهدا و صالحین.[2] توجّه به راه این بزرگواران و آرزوی پیمودن آن و تلقین این آرزو به خود، ما را از خطر کجروی و قرار گرفتن در خطوط انحرافی باز می دارد. بعد از این درخواست، از خداوند تقاضا دارد که او را در مسیر غضب شدگان و گمراهان قرار ندهد. زیرا بنی اسرائیل نیز به گفته قرآن، مورد نعمت قرار گرفتند، ولی در اثر ناسپاسی و لجاجت گرفتار غضب شدند.

قرآن، مردم را به سه دسته تقسیم می نماید: کسانی که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند، غضب شدگان و گمراهان. مراد از نعمت در «أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ»، نعمتِ هدایت است. زیرا در آیۀ قبل سخن از هدایت بود. علاوه بر آنکه نعمت های مادی را کفّار و منحرفین و دیگران نیز دارند. هدایت شدگان نیز مورد خطرند و باید دائماً از خدا بخواهیم که مسیر ما، به غضب و گمراهی کشیده نشود.

مغضوبین در قرآن

در قرآن، افرادی همانند فرعون و قارون و ابولهب و امّت هایی همچون قوم عاد، ثمود و بنی اسرائیل، به عنوان غضب شدگان معرّفی شده اند.[3] بنی اسرائیل که داستان زندگی و تمدّن آنها در قرآن بیان شده است، زمانی بر مردم روزگار خویش برتری داشتند؛ «فَضَّلْتُکمْ عَلَی الْعالَمِینَ»[4] لکن بعد از این فضیلت و برتری، به خاطر رفتار خودشان، دچار قهر و غضب خداوند شدند. «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ»[5] این تغییر سرنوشت، به علّت تغییر در رفتار و کردار آنان بوده است؛ دانشمندان یهود، دستورات و قوانین آسمانی تورات را تحریف کردند، «یحَرِّفُونَ الْکلِمَ»[6]و تجّار و ثروتمندان آنان نیز به ربا وحرام خواری و رفاه طلبی روی آوردند، «أَخْذِهِمُ الرِّبَوا»[7] و عامّه مردم نیز در برابر دعوت به جهاد و مبارزه، از روی تن پروری و ترس، از رفتن به جبهه نبرد و ورود به سرزمینِ مقدّس، سر باز زدند. «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّک فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ»[8]به خاطر این انحرافات، خدا آنان را از اوج عزّت و فضیلت، به نهایت ذلّت و سرافکندگی مبتلا ساخت. ما در هر نماز، از خداوند می خواهیم که مانند غضب شدگان نباشیم. یعنی نه اهل تحریف آیات و نه اهل ربا و نه اهل فرار از جهاد در راه حقّ، و همچنین از گمراهان نباشیم، آنان که حقّ را رها کرده و به سراغ باطل می روند و در دین و باور خود غلوّ و افراط کرده و یا از هوی و هوس خود و یا دیگران پیروی می کنند.[9] انسان در این سوره، عشق و علاقه و تولّای خود را به انبیا و شهدا و صالحان و راه آنان، اظهار و ابراز داشته و از مغضوبان و گمراهان تاریخ نیز برائت و دوری می جوید و این مصداق تولّی و تبرّی است.

ضالّین در قرآن

«ضلالت» که حدود دویست مرتبه این واژه با مشتقاتش در قرآن آمده است. گاهی در مورد تحیر بکار می رود، «وَ وَجَدَک ضَالًّا»[10]و گاهی به معنای ضایع شدن است، «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ»[11]ولی اکثراً به معنای گمراهی و همراه با تعبیرات گوناگونی نظیر: «ضَلالٍ مُبِینٍ»*، «ضَلالٍ بَعِیدٍ»*، «ضَلالٍ کبِیرٍ» به چشم می خورد. در قرآن افرادی به عنوان گمراه معرّفی شده اند، از جمله: کسانی که ایمان خود را به کفر تبدیل کردند،[12]مشرکان،[13]کفار،[14] عصیان گران،[15] مسلمانانی که کفّار را سرپرست و دوست خود گرفتند،[16]کسانی که مردم را از راه خدا باز می دارند، کسانی که به خدا یا رسول خدا توهین می کنند، آنان که حقّ را کتمان می کنند و کسانی که از رحمت خدا مأیوسند. در قرآن نام برخی به عنوان گمراه کننده آمده است، از قبیل: ابلیس، فرعون، سامری، دوست بد، رؤسا ونیاکان منحرف. گمراهان خود بستر و زمینۀ انحراف را فراهم و گمراه کنندگان از این بسترها و شرایط آماده، استفاده می کنند. بسترهای انحراف در قرآن عبارتند از: 1- هوسها،[17] 2- بت ها،[18] 3- گناهان[19]، 4- پذیرش ولایت باطل،[20] 5- جهل و نادانی.[21]

پیام ها:

1- انسان در تربیت، نیازمند الگو می باشد. انبیا، شهدا، صدّیقین وصالحان، نمونه های زیبای انسانیت اند. «صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ»

2- آنچه از خداوند به انسان می رسد، نعمت است. قهر و غضب را خود به وجود می آوریم.[22]«أَنْعَمْتَ، الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ»

3- ابراز تنفّر از مغضوبان و گمراهان، جامعه اسلامی را در برابر پذیرش حکومت آنان، مقاوم و پایدار می کند. «غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ»[23]
پی نوشت

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم