نرجس
 
   



چگونه با وابستگی کودک‌ به وسایلش کنار بیاییم؟

مجموعه: روانشناسی کودکان

 

 

کودکانی که به استرس حساس هستند، سعی می کنند با وسایلشان استرس خود را کاهش دهند

 

 آیا فرزند شما به یک شیئ خاص علاقه زیادی دارد و هرجا که می رود آن را همراه خود می برد؟ آیا این عادت فرزندتان شما را ناراحت می کند؟ در این گزارش به شما راهکارهایی ارائه می کنیم تا بهتر بتوانید با این وسواس کودکانه کنار بیایید.

شاید کودک دو ساله شما دوست داشته باشد همیشه تی شرت میکی موزی اش را بپوشد و اصلا حاضر نباشد حتی برای یک ساعت هم که شده لباسش را عوض کند. هرچقدر که شما لباس به دست اصرار می کنید این تی شرت رنگ و رو رفته را از تنش در بیاورد و دنبال او راه می روید، کوچولوی شما در حالی که با دستانش لباس تنش را  می فشارد از دست شما فرار می کند و اصلا حاضر نیست لباش را از تن در بیاورد تا جایی که حتی در مهمانی ها هم اگر بتواند همان را می پوشد. چنین رفتاری در کودکان طبیعی است اما اگر این رفتار تا بزرگسالی ادامه پیدا کند به نوعی بیماری وسواس گونه تبدیل می شود.

گاهی اوقات ممکن است کودک به پوشیدن لباس هایی با یک رنگ خاص مثلا صورتی یا آبی اصرار داشته باشد یا اینکه دوست داشته باشد هر شب یک داستان را برایش بخوانید و یا هر وقت بیرون می روید حاضر نباشد از عروسک پشمالوی خود جدا شود. نگرانی شما در این موارد بسیار طبیعی است . اما به گفته دکتر دانیل سیگل روان شناس  در واقع تمامی این اشیا به فرزند شما احساس آرامش و امنیت می دهد و طبیعی است که اگر آنها اشیا مورد علاقه شان را در ماشین لباسشویی ببینند ناراحت شوند. اما برای مقابله با این رفتارها راهکارهایی وجود دارد که هم به والدین و هم به کودک کمک می کند تا راحت تر با این موقعیت کنار بیایند.

بهتر است والدین پتو یا هر وسیله دیگری را که به کودک آرامش می دهد، قبول کنند: کودکان نوپا به داشتن اشیایی که بتوانند آن را به این طرف و آن طرف ببرند علاقه خاصی دارند و به آنها احساس اطمینان می دهد. داشتن چنین حسی مرحله ای و گذرا است بنابراین مهم است که فرزند شما بداند که خواسته او برای شما اهمیت دارد و شما او را می فهمید.

مسائلی که باعث تنش او می شود را شناسایی کنید: کودکان نوپا به فضاها و رفتارهای پر از استرس حساس هستند بنابراین با کمک اشیا سعی می کنند استرس خود را کاهش دهند زیرا آنها نمی توانند با کلمات نگرانی و احساس خود را بیان کنند. به عنوان مثال اگر صبح زود برای بیرون رفتن از خانه عجله دارید ممکن است فرزندتان اصرار کند که حتما عروسک خرگوش خود را همراه داشته باشد. یا شب ها موقع خواب وقتی شما به اجبار از او می خواهید به تخت خواب برود او دوست داشته باشد لباس خاصی بپوشد. با شناسایی مسائلی که به او استرس می دهد شما می توانید قدم بزرگی بردارید . به عنوان مثال صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید تا برای بیرون رفتن از خانه عجله نداشته باشید.

شما به عنوان والدین باید برای هر چیزی برنامه ریزی داشته باشید. مطمئنا روزی می رسد که بشقاب  مورد علاقه فرزندتان بشکند یا اینکه شما فراموش کنید عینک مرد عنکبوتی اش را با خود به مسافرت ببرید.

بهترین رفتاری که در چنین موقعیتی می توانید داشته باشید این است که سعی کنید با اسباب بازیها یا وسایلی که او آنها را دوست دارد حواسش را پرت کنید . اگر این روش نتیجه نداد و فرزندتان شروع به گریه و داد و بیداد کرد بهتر است با رفتار منطقی ا حساس  او را تایید کنید

 

کودکان نوپا به داشتن اشیایی که بتوانند آن را به این طرف و آن طرف ببرند علاقه خاصی دارند

 

مثلا بگویید:"می دانم که آن عینک را بسیار دوست داشتی اما اکنون عینک همراهمان نیست و دلیل ناراحتی ات را می فهمم” سپس مکالمه را پایان دهید و اجازه دهید او با این موقعیت کنار بیاید و آرام شود.اگر پرخاشگری فرزندتان ادامه داشت اجازه دهید هر چقدر دلش می خواهد داد و بیداد کند. کودکان باید احساسات خودر ا نشان دهند تا به تعادل برسند. علاقه کودک شما به یک شیئ خاص با گذشت زمان از بین می رود . البته چندان خوشحال نباشید و بهتر است خود را برای مرحله جدیدی از رفتارهای عجیب و غریب او آماده کنید

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-12-08] [ 10:18:00 ق.ظ ]




عواقب فرق گذاشتن بین فرزندان!

مجموعه: تعلیم و تربیت

 

 

در بسیاری از موارد خانواده ها بین فرزند کوچک و بزرگ و یا فرزند پسر و دختر  فرق می گذارند

  

در میان فرزندان خود عدالت را مراعات کنید. همان گونه که دوست دارید در نیکی و لطف به شما، به عدالت رفتار کنند. پیامبر اکرم (ص)

رقابت امری است که همیشه بین بچه های یک خانواده وجود دارد. اما ممکن است والدین نیز، با رفتارهای ناخودآگاه خود، به آن دامن بزنند. ما همگی مصرانه بر این باوریم که بین فرزندان خود تفاوتی قائل نیستیم و از صمیم قلب می گوییم: «ما همه بچه هامون رو یک جور دوست داریم.» اما چه طور می توان بچه هایی را که به طور طبیعی با هم تفاوت دارند به یک شکل و یک اندازه دوست داشت؟ چنین چیزی محال است.

تولد هر کودک در مقطع خاصی از تاریخچه زندگی زناشویی رخ می می دهد. به عنوان مثال فرزند اول ثمره عشق والدین و بچه سوم شاید نجات بخش زندگی زوج در حال فروپاشی است. رابطه ای که شخص با فرزندانش ایجاد می کند، در اکثر وارد تحت تاثیر رابطه ای است که با همسر خود دارد.
 
 مثلا در دوره خوش و خرم عشق و عاشقی، مادر از این که می بیند چهره پسرش مو به مو به چهره پدر شباهت دارد به وجود می آید و دلباخته او م شود. کافی است زوج دچار مشکل شود تا این قبیل روابط زیر و رو شود. مادر از این که می بیند پسرش شبیه شوهری است که این همه او را اذیت می کند دل چرکین می شود و به همین دلیل نیز او را پس می زند.

با وقوع طلاق، تبعیض بین بچه ها تشدید می شود گاه شکل اغراق آمیزی به خود می گیرد. به عنوان مثال مرد یا زن دیگر تحمل فرزندی را ندارد که شبیه همسر سابقش است. این گونه است که همسر سابق نیز از همین شباهت فرزند با خود استفاده می کند و او را وا می دارد تا موضع خود را مشخص کند.

در جوامع سنتی تفاوت گذاشتن بین فرزندان بیشتر دیده می شود.در این گونه از جوامع، مرد به عنوان «نان آور خانواده» محسوب شده که به دنبال این تفکر وقتی خانواده ای صاحب فرزند پسر می شود برایشان بسیار خوشایندتر است از اینکه دارای فرزند دختر شوند.

در جامعه دارای فرهنگ مردسالارانه، مرد از آزادی عمل بیشتری در برقراری ارتباطات، انتخاب همسر، فعالیت های خارج از خانه و غیره برخوردار است. این عوامل بر روند رشد شخصیتی دختران و پسران تاثیر بسزایی می گذارد. برای مثال در این فرهنگ پسر حق دارد تا پاسی از شب بیرون از منزل و در میان گروه دوستان حضور داشته باشد و همچنین به سرگرمی های مورد علاقه خود بپردازد اما دختر باید بسیاری از مسائل را رعایت کند. این اعطای آزادی عمل بیشتر به پسران در خانواده به مرور دختران را به نگرش نارضایتی از جنسیت خود وا می دارد و ایجاد عقده های روانی خاص خود را مهیا می سازد.

 

فرق گذاشتن بین کودکان، ضربه های روحی زیادی به آنها  وارد می کند

 
اشکال تبعیض طبقه بندی علمی خای ندارد. در بسیاری از موارد خانواده ها بین فرزند کوچک و بزرگ، فرزند پسر و دختر، فرزندی که تحصیلات بهترین دارد و فرزندی که در این امر ضعیف تر است، فرق می گذارند. تبعیض، رفتاری ناخودآگاهانه است که همیشه آثار مخربی دارد و باعث می شود کسی که مورد سرزنش قرار می گیرد دچار بی اعتمادی و کمبود محبت شده و در زندگی به خوبی پیشرفت نکند. این رفتار می تواند ریشه در کودکی خود والدین داشته باشد. از دیگر دلایل آن وجود تعصبات و باورهای غلط در جامعه است که متاسفانه براساس آن برخی خانواده ها به فرزند پسر بیشتر از فرزند دختر اهمیت می دهند.

شکل ظاهری افراد نیز یکی از عوامل بروز این رفتار است. ادعای برخی والدین در این خصوص که هیچ تفاوتی بین بچه ها نیست و همه مثل هم بوده، اغلب تظاهر است و متاسفانه تبعیض بین خانواده ها بسیار دیده می شود.

مخصوصا توجه ناعادلانه به فردی که از لحاظ ظاهری زیباتر و سالم تر است، حس حسادت و کینه را در دل کودکی که این ویژگی ها در او کمتر است، بر می انگیزد و باعث می شود در آینده، فردی اجتماعی نباشند.
 
این رفتار، ضربه های روحی زیادی به کودکان وارد می کند. فردی که پایین نگاه داشته می شود، دچار حس حقارت شده و احساس بی ارزشی می کند. او اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و احساس شکست می کند.

برعکس، افرادی که خیلی به آنها توجه شده، دچار اعتماد به نفس کاذب می شوند و همین عامل باعث می شود رفتارهایی را مرتکب شوند که از دید اطرافیان خوشایند نبوده و در نهایت در اجتماعی از احترام زیادی برخوردار نباشند. 

 

تبعیض بین فرزندان موجب کاهش اعتماد به نفس، منزوی شدن و کینه ورزی در آنها می شود

 
حتی ممکن است به دلیل طرفداری بی جای والدین، آنها نتوانند در جامعه به خود متکی بوده و در آینده در برخی شرایط نتوانند از خود دفاع کنند.

ناهنجاری های اخلاقی در پی تبعیض های غیرمنطقی والدین
گاهی والدین به دلایل منطقی یا غیرمنطقی بین فرزندان شان تبعیض قائل می شوند. اعمال تبعیض بین فرزندان موجب کاهش اعتماد به نفس، منزوی شدن و کینه ورزی در آنها می شود. بسیاری از هنجاری های دوران کودکی، نوجوانی و به خصوص جوانی، ریشه در تبعیض والدین نسبت به فرزندان شان دارد. به این صورت که هرچه تبعیض ها شدیدتر شود، ضربات و صدمات روحی منتقل شده به فرزند مهلک تر و جبران ناپذیرتر می شود و به جهت ظهور کینه و حسد در یک فرزند نسبت به فرزند دیگر، زمینه برای بروز خصوصیات نامطلوب اخلاقی و رفتاری او و حتی تنفر از خواهر یا برادر او را فرهم می کند. چه بسا ناهنجاری های رفتاری و اخلاقی که طی آن، نه تنها خود فرد بلکه خانواده و اجتماع هم آسیب می بیند.

مقایسه فرزندان با هم، ممنوع
یکی از اشکال شایع تبعیض بین فرزندان و والدین ناشی از مقایسه کودکان و نوجوانان چه در جمع خانواده و چه با اعضای همسن و سال فامیل است که منجر به بروز سرخوردگی می شود.

یعنی شکل ظاهری و هوش و استعداد کودکان گاه با هم مقایسه می شود و معمولا تعدادی از فرزندان متهم به کم هوشی و بی استعدادی می شوند و این زمینه ساز مشکلات جدی است که آینده فرزند را ممکن است تخریب کند.

 

فرق گذاشتن بین فرزندان باعث می شود که یکی نسبت به دیگری و والدینش تنفر و کینه پیدا کند

  
پیامدهای تبعیض بین فرزندان
کینه توزی و انتقام: توجه والدین به یکی از فرزندان باعث می شود که یکی نسبت به دیگری و والدینش تنفر و کینه پیدا کرده و درصدد انتقام جویی برآید. لذا تبدیل به شخصی خشمگین و عصبانی می شود که درپی بهانه است. فرد خشمناک بر اثر رفتارهای ناپسند و ناهنجار، از جامعه طرد شده و به فردی گوشه گیر و منزوی تبدیل می شود.

ترس و اضطراب: ترس و اضطراب های مرضی معمولا ریشه در دوران کودکی افراد دارد. اتفاق و حادثه ای در آن دوران و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه کودک منشا چنینترس ها و اضطراب هایی است. از این رو کودکی که در معرض تبعیض والدین است، نوعی احساس تنهایی ترس آور و نداشتن پشتیبان و تکیه گاه مطمئن در او به وجود می آید.

عدم اعتماد به نفس: اعتماد به نفس مهم ترین حالت عاطفی برای رشد کامل شخصیت است اگر فرزندی در دوران کودکی موفق به کسب آن شود، اعتماد به نفس جای خود را به حس حقارت و سرخوردگی می دهد.


تبعیض بین فرزنداناز طرف والدین حس ناتوانی و عدم اعتماد به نفس را در فرزند به وجود می آورد و به کلی ناامید و مایوس می شود.

ایجاد فاصله: تبعیض در بین فرزندان از طرف والدین باعث می شود که فرزند احساس کند، پدر و مادرش او را دوست ندارند. از این لحاظ سعی می کند زیاد همراه والدین خود نباشد تا کم تر دیده شود و مورد سرزنش قرار نگیرد و هر روز فاصله او با والدینش بیشتر می شود. بنابراین فرزند برای یافتن پناهگاه برای محبت و دوستی جایی غیر از خانواده و والدین را جستجو می کند والدین باید آگاه باشند که ایجاد فاصله آنان و فرزندان شان با وجود این که زیر یک چت و در یک خانه هستند، چه اثرات منفی برای فرزندان آنان دارد.

پس نباید اجازه هیچ گونه فاصله ای را بدهند و دوستان خوبی برای فرزندان شان باشند.

کمبود محبت: کودکی که در معرض تبعیض والدین است، نوعی احساس تنهایی ترس آور و نداشتن پشتیبان و تکیه گاه مطمئن در او به وجود می آید.
 
محبت همچون آب که در رشد و نمو جانداران حیاتی است، در پرورش آدمی ضروری است. کودک ما برای رشد عاطفی و هیجانی خویش باید سیراب محبت شود.

اما متاسفانه تبعض والدین این حق حیاتی را از او سلب می کند و او را تشنه محبت، تحویل اجتماع می دهد. چه بسا در آینده برای جبران این کمبود دست به سوی هر آب گل آلودی دراز کند و با محبت های کاذب خیابانی جبران مافات نماید.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ق.ظ ]




زمان جویدن ناخن در کودکان

مجموعه: روانشناسی کودکان

 

 

جویدن ناخن عادت بسیاری از مردم، از کودکان تا بزرگسالان است 

 

کودکی با چشم های نگران، بدون اینکه متوجه باشد، یکسره در حال جویدن ناخن هایش است! این تصویر برای والدین چندان ناآشنا نیست چون تعداد زیادی از آنها با این معضل مواجه اند. موضوعی بی اهمیت که کم کم بزرگ می شود تا تمام ذهن شما را از «چرا» و «چه کنم» پر می کند. مسائل بهداشتی مثل آلودگی هایی که ممکن است در زیر ناخن جمع شود و احتمال ابتلا به بیماری از طریق آنها وجود دارد به کنار؛ دیدن منظره ناخن جویدن یک کودک بیشتر به این خاطر که اضطراب و عصبی بودن او را به شما منتقل می کند، آزاردهنده است. شاید به همین دلایل، این رفتار بچه ها خیلی زود به معضل بزرگی برای والدین تبدیل می شود و حتی باعث بروز خشم و عصبانیت آنها می شود.
 
نوجوانان بیشتر از بقیه ناخن می جوند
دکتر الهام روحی، روانپزشک کودک و نوجوان درباره این موضوع می گوید:

جویدن یا تمیز کردن زیر ناخن عادت بسیاری از مردم، از کودکان تا بزرگسالان، است. از میان عادت های عصبی، ناخن جویدن معمول ترین آنهاست که در صورت عدم درمان احتمال تداوم آن تا نوجوانی و بزرگسالی وجود خواهد داشت. ناخن جویدن ممکن است از سنین پایین (حتی یک سالگی) شروع شود و میزان بروز آن تا 12 سالگی افزایش می یابد.به صورت تخمینی حدود یک سوم کودکان دبستانی و نیمی از نوجوانان و حتی یک چهارم دبیرستانی ها ناخن می جوند.

نوع دیگری از رفتار که کمتر جلب توجه می کند، پاک کردن مکرر زیر ناخن ها با دندان یا با سایر ناخن هاست که البته به اندازه ناخن جویدن آشکار نیست. معمولا تمام ناخن ها به یک نسبت جویده می شوند ولی توجه به تعداد ناخن های درگیر، دست زدن به دور ناخن، جویدن تا ته ناخن یا فقط سر آن در تجزیه و تحلیل شدت مشکل مهم است و مورد توجه قرار می گیرد. در موارد شدید صدمه ناخن ها جدی و ممکن است منجر به عفونت انگشتان و بستر ناخن شود.

معمولا ناخن جویدن در موقعیت های اضطراب آور و ناکامی ها تشدید می یابد و گاهی صرفا عادتی است که در مکان های خاصی مثل جلوی تلویزیون یا مانند آن رخ می دهد. شدیدترین انواع ناخن جویدن در برخی کودکان عقب مانده ذهنی شدید یا مبتلایان به اسکیزوفرنی دیده می شود اما برخی از افراد نیز بدون وجود هیچ نوع اختلال روانی، صرفا به علت یک عادت عصبی به این اختلال مبتلا هستند.

دارو درمانی لازم نیست؛ رفتارتان را اصلاح کنید!
درمان این مشکل به دو شیوه انجام می شود: 1. رفتاری و اقدامات اطرافیان، 2. دارو درمانی.

دارو درمانی صرفا در موارد بسیار شدید و در کودکان بالای 7 سال صورت می پذیرد که با داروهای ضد اضطرابی مثل فلوکستین یا داروی هالوپریدول درمان صورت می گیرد. برای اینکه بفهمید کودک شما نیاز به دارو درمانی دارد و به چه میزان و چه داروهایی باید مصرف کند حتما باید به روانپزشک کودک مراجعه کنید.

صحبت ما در این مطلب بیشتر پیرامون شیوه اول درمان است که به رفتار و اقدامات اطرافیان در مواجهه با کودک برمی گردد و در بسیاری از موارد با رعایت یکسری نکات می توان این مشکل را کنترل و درمان کرد و نیازی به استفاده از دارو وجود نخواهد داشت. در خصوص روش های رفتاری درمان ناخن جویدن، چندین توصیه وجود دارد که آنها را به تفکیک مراحل درمانی برای شما توضیح می دهیم؛

مرحله اول: والدین چه کنند؟
در مرحله اول توصیه هایی به والدین این کودکان می شود؛ شامل:

1. تا جایی که ممکن است از نادیده گرفتن رفتار استفاده کنند. به طوری که در خصوص آنها هیچ گونه اظهار نظری نکنند، از صحبت کردن یا تلاقی نگاه با کودکی که در حال جویدن ناخن است خودداری کنند. وقتی کودک در حال انجام آن است او را در آغوش نگیرند و حتی به او نزدیک نشوند.

2. کودک را تنبیه نکنند.

3. محیط امنی برای کودک فراهم کنند تا نیاز او به کسب آرامش از این راه را از بین ببرند. مسلما خانه های پر تنش، درگیری ها و مشاجرات والدین جلوی کودکان، تنبیه های بدنی و شماتت های مکرر کودک به دلایل مختلف در ایجاد محیط پر استرس و ناامن برای کودک نقش بسیار مهمی خواهد داشت.

4. کودک را به ویژه هنگام خواب سرگرم نگه دارند (مثلا با یک اسباب بازی) تا حواس او از این عادت به فعالیت دیگری منحرف شود.

 

معمولا ناخن جویدن در موقعیت های اضطراب آور و ناکامی ها تشدید می یابد

 
مرحله دوم: با کودک چه باید کرد؟
در مرحله دوم آموزش هایی به کودک لازم است، شامل:

1. فهرستی از زمان و مکان هایی که او به ناخن جویدن دست می زند با کمک کودک و خانواده تهیه کنیم.

2. کودک را به آگاهی از وضعیت ظاهری اش هنگام ناخن جویدن تشویق کنیم. مثلا هنگام جویدن ناخن به خود در آینه نگاه کند.

3. یک مشغولیت دیگر برای دست کودک فراهم کنید. مثلا شی کوچک و قابل حملی در اختیارش بگذارید که هر کجا خواست با خود ببرد. مثل یک توپ لاستیکی، یک تکه خمیر یا… در صورت نیاز، جویدن ناخن، تشویق کنید تا با آن شی بازی کند. گرچه جایگزین برای ناخن توصیه نمی شود ولی گاهی می توان از نی پلاستیکی برای جایگزینی نیاز دهانی کودک استفاده کرد.

4. در موقعیت های مرتبط با این عادت تغییراتی بدهید. مثلا تنها در صورتی قادر به تماشای تلویزیون است که دست هایش مشغول کاری باشد.

5. می توان یک عمل رقابتی نیز به کودک آموخت. مثلا در هنگام میل به جویدن ناخن، دست هایش را مشت کند، دسته های صندلی را سه دقیقه محکم بگیرد و ناگهان دستش را شل کند.

در ضمن والدین لازم است ناخن های کودک را مرتب با ناخن گیر بگیرند و سوهان بکشند، پیشرفت کودک را مورد توجه و تشویق قرار دهند. ناخن های بلندش را از نظر زیبایی مورد تعریف و تمجید قرار دهند. گاهی وعده هدیه دوست داشتنی مثل لاک یا دستکش زیبا یا انگشتر و ناخن گیر زیبا یا ذره بین برای بررسی وضعیت ناخن ها هم توصیه می شود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ق.ظ ]




چگونه به كودكان كمرو کمک کنیم؟

من احساس تو را به خوبی درک می کنم.من هم خودم گاهی چنین احساسی داشتم هنگامی که مطمئن نبودم چکار باید بکنم و دیگران مرا تماشا می کردند.
 
کمرویی متضمن اضطراب و بازدارندگی رفتاری در موقعیت های اجتماعی است. کودکان کمرو اغلب برای دیدن دیگران ظاهراً اشتیاق نشان می دهند امّا برای صحبت کردن یا پیوستن به دیگران اکراه دارند. برای مثال،کودکان کمرو ممکن است در جمع افراد ناآشنا، ساکت و بی صدا باقی بمانند، حتی هنگامی که مورد خطاب قرارگیرند،آن ها ممکن است از وارد شدن و حضور در یک مکان جدید، مثل کلاس درس، بدون همراهی پدر یا مادرشان سرباز زنند.کودکان کمرو ممکن است در فعالیت های ورزشی یا تفریحی مشارکت نکنند و هنگامی که درجمع افراد ناآشنا قرار گیرند فقط نگاهشان را به زمین بدوزند و از هر حرکتی که باعث جلب توجه دیگران به آن ها شود اجتناب نمایند.بنابراین درك نوع كمرویی فرزندتان به شما در برنامه ریزی برای توجه به نیازهای خاص او كمك خواهد كرد.توصیه های زیر می تواند برای شروع به شما كمك كند:

1) هنگامی که کودکان از تعامل با دیگران واهمه دارند با آن ها همدلی نشان دهید:
یک روش برای کمک به کودکان در زمینه کنترل ترسشان از برخی موقعیت های اجتماعی، نشان دادن همدلی با آن ها هنگامی که از تعامل با دیگران واهمه دارند است. بنابراین، اگرمثلاً کودکی به دلیل کمرویی ازرفتن به زمین ورزش و بازی کردن با دیگران سرباز زد، پدر و مادر می توانند به او بگویند ” من احساس تو را به خوبی درک می کنم.من هم خودم گاهی چنین احساسی داشتم هنگامی که مطمئن نبودم چکار باید بکنم و دیگران مرا تماشا می کردند” با نشان دادن همدلی، پدر و مادر به کودک کمک می کنند که حس کند او را درک کرده و پذیرفته اند و نیز به او کمک می کنندکه هیجاناتش را بشناسد و درباره آن ها صحبت کند و شروع به جستجوی راهی برای کنترل آن ها نماید.

2) فرزندتان را كمرو معرفی نکنید :
مطالعات نشان داده اند كه اغلب یك كودك همانطور رشد خواهد كرد كه به او برچسب می زنند. فشارهای والدین بر بچه های كمرو، می تواند باعث اضطراب و عدم امنیت وی گردد كه خود مشكلی بدتر از خجالتی بودن است. فرزندتان را مجبور نكنید كه بیشتر از سطح شخصی اش پیشرفت كند. اگر شما مجبورید كه از واژه كمرو برای توصیف فرزندتان استفاده كنید همیشه آن را با نكته ای مثبت جبران كنید، مثلاً ” پسرم در حضور دیگران اندكی خجالتی است ولی او یك ورزشكار فوق العاده است.”

3)در خانه با او تمرین كنید:
 بازیهای مختلفی خارج از فعالیتهای روزمره فرزندتان انجام دهید؛ مانند ملاقات با یک شاگرد جدید در مدرسه، کارها و بازیهائی ترتیب دهید تا او بتواند به طور یکسان همه موقعیتهای اجتماعی را تجربه کند. به فرزندتان کمک کنید که آنچه را انجام می دهد،تجربه کند. به عقیده روانشناسان تکرار بعضی از بازیها و نقشها کمک می کند تا فرزندانتان کمتر احساس ترس و نگرانی کرده و راحتتر دوستی صمیمانه ای با دیگران داشته باشند.

4) موقعیت هایی را كه باعث خجالت فرزندتان می شود را شناسایی كنید:
برخی از بچه ها فقط در جاهای خاصی خجالتی هستند مثلاً بعضی از آنها ممكن است هنگامی كه در گروه قرار می گیرند خجالتی اند. برخی دیگر وقتی خجالت می كشند كه از آنها خواسته شود چیزی را در جلو كلاس برای همكلاسی ها ارائه دهند.سعی كنید مهارت های خاصی را كه فرزندتان نیاز دارد تا در موقعیت های اجتماعی احساس راحتی نماید شناسایی كنید.

5) برای رفتارهای اجتماعی کودک هدف گذاری کنید و پیشرفت او را بسنجید:
پژوهش های زیادی بر ارزش هدف گذاری در بهبود عملکرد صحّه گذاشته اند. برای بسیاری از کودکان کمرو، یک هدف واقعی و چالش انگیز، گفتن حداقل یک جمله به یک آدم جدید در هر روز است. هدف های مناسب دیگر می تواند صحبت کردن در مقابل کلاس، شرکت کردن در بازی با دیگر کودکان(حتی بدون حرف زدن)، یا سوال کردن از معلم باشد. پدر و مادر می توانند پیشرفت کودک را با قرار دادن جدول یا نموداری در خانه و مثلاً گذاشتن یک ستاره در جلوی هر روزی که کودک به هدف مورد نظر دست یافته است، پیگیری کنند.کودکان معمولاً دوست دارند خودشان ستاره ها را در جدول قرار دهند.

6) رفتارهای مثبت كودك خود را پاداش بدهید:
از كارهایی كه كودكان به صورت مثبت آنها را انجام می دهند پاداش بدهید.به عنوان مثلا وقتی كودكان تكالیفشان را خوب انجام می دهند در حضور دیگران آنها را تشویق كنید.یا به آنها یاد بدهید كه وقتی به مجلسی وارد می شوند سلام كنند و وقتی این كار را انجام دادند كودك خود را با گفتن تشكر یا آفرین تشویق كنید.در واقع گفتن جنبه های مثبت كودك به دیگران می تواند مفید باشد.

7) رفتار اجتماعی دیگران را در جلوی فرزند خود تحسین کنید:
پدر و مادر با اظهار نظر مثبت درباره رفتار اجتماعی دیگران می توانند به کودک کمرو در ارزش گذاری بر رفتارهای اجتماعی کمک کنند.برای مثال، پدر ومادر می توانند به فرزندشان بگویند” من از شیوه ای که آن پسر بچه نزد ما آمد و اسم ما را پرسید خوشم آمد” و یا این که مستقیماً به تعریف از آن بچه در مقابل فرزند خود بپردازید.البته مواظب باشید که از اظهار نظرهایی از قبیل این که “چرا تو نمی توانی مثل او عمل کنی؟” پرهیز نمائید.

8) برای هر کودک کمرو در هر موقعیت مهم، یک جفت پیدا کنید:
یک کودک کمرو که بتواند در یک موقعیت جدید حتی یک دوست هم پیدا کند، احساس آسایش بیشتری خواهد یافت و نهایتاً با کودکان بیشتری به تعامل خواهد پرداخت. پدر و مادر یا معلم می توانند با درخواست از دو بچه برای بازی کردن با یکدیگر و سپس صبحت کردن با هر دوی آن ها در مورد فعالیت ها و علایق مشترک، این فرایند را تسهیل کنند.پدر و مادر یا معلم همچنین می توانند به آن دو کودک کاری را تخصیص دهند(مثل سر هم کردن یک پازل) و از آن ها بخواهند با هم آن را انجام دهند.

9) جلوی تمسخر کودکان را بگیرید :
طرد اجتماعی و مسخره کردن می تواند به شکل گیری کمرویی کمک کند.بنابراین، کودکتان را مسخره نکنید و به دیگران نیز اجازه ندهید که چنین کنند. در صورت لزوم، کودکتان را از جمع کودکانی که او را مسخره می کنند خارج نمائید. با کودکانتان صحبت کنید و به آن ها بگوئید که حرف دیگران اهمیتی در زندگی آن ها ندارد. برای آن ها از مواردی که در گذشته خودتان مورد تمسخر دیگران قرار گرفته بودید صحبت کنید. خود افشاگری شما به فرزندتان کمک می کند که احساس ناراحتی کمتری از مسخره شدن توسط دیگران پیدا کند.

10) بدبینی كودك خود را از بین ببرید:
خجالتی بودن معمولاً از الگوها و تفکرهای منفی که باعث بدبینی می شود نشأت می گیرد مانند” بچه ها مرا دوست ندارند". از آنجا که کودکان خجالتی آمادگی زیادی در گوشه گیری دارند، پس بهتر است بزرگسالان مواظب رفتار خود باشند و به کودکشان اجازه دهند تا نظاره گر کارهای اجتماعی آنها به عنوان بخشی از زندگی روزمره شان باشند. با این وجود، بهتر است که صبور باشید. با تقویت و جایگزین کردن افکار مثبت به فرزندتان در از بین بردن بدبینی و تفکرهای منفی ذهن او کمک کنید، مثل “شما خیلی خوب با او بازی کردی” و او را تشویق کنید که خود را باور کند و بداند که او هم می تواند مثل دیگران خوب بازی کند و کاری را انجام دهد.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ق.ظ ]




دخترانمان را چطور با حجاب آشنا کنیم؟

مجموعه: تعلیم و تربیت

 

 

 

یکی از دغدغه های مادران، آشنا کردن دختران با حجاب است، در این یادداشت چند پیشنهاد برای مادران در نظر گرفته شده است که امیدواریم سازنده باشد چرا که به نظر کارشناسان علوم دینی و روانشناسان برای عملی شدن این رفتار الهی می باید قدم های حساب شده برداشت تا شاهد اثرات زیبا و ماندگاری باشیم.


دخترانمان را چطور با حجاب آشنا کنیم؟
1- وجوب حجاب بر اساس نظر مراجع اتمام نه سال قمری است اما این سن برای شروعرعایت حجاب، بسیار دیر است. دختری که تا قبل از این سن آزادانه هر لباسی را می پوشید با رسیدن به این سن قطعا نخواهد توانست حجاب را در معنای مطلوبش رعایت کند پس آشنایی تدریجی با این امرضروری است مثلا در شش سالگی آستین حلقه ای یا دامن کوتاه نپوشد در هفت سالگی با پوششی مانند کلاه یا روسری های کوتاه و فانتزی موهایش پوشانده شود. حجابی که دست و پای او را نگیرد اما او را به پوشش نزدیک کند. مثلا خانواده ها باید به یاد داشته باشند که یکی از اشکالاتی که دختران در هنگام پوشیدن روسری دارند، احساس خفگی زیر گلو است که باید به آرامی وی را عادت داد.


عادت دادن کودک به حجاب بسیارمهم است ما نمی توانیم حجاب را به صورت فشرده اعمال کنیم ملایمت و لطافت و عادت دادن او بسیار اهمیت دارد.


 2- در این سنین کودکان در برابر حوادث و رفتار دیگران تاثیر پذیرترند، حجاب شرعی مادر، خاله، عمه و خانم های نزدیک به کودک و دوستانی که با آن ها روابط نزدیک داریم می تواند زمینه را برای محجبه بودن دختران فراهم کند.


یکی دیگر ازعوامل مخرب در این جا استفاده خانواده از شبکه های ماهواره ای است که به صورت مستقیم بر روح معنوی کودک اثرگذار است و یقینا بر روند مطلوب دینی خانواده موثر خواهد بود.


 3- بیان محاسن و فواید حجاب و مستور بودن زیبایی ها، رضایت خدا، سلامت فرد و اثرات زیان بار بدحجابی می تواند ما را در حصول نتیجه یاری کند.


 4- استفاده از آیات معرفی زنان صالح و برتر اسلام و بیان زندگانی ایشان به عنوان الگو

 5- همزمان با تکلیف دختران، بلوغ جسمانی هم اتفاق می افتد. این امر او را درگیر ظاهرش خواهد کرد. براین اساس او بیشتر از گذشته به فکر نمایاندن زیبایی ها و پوشاندن بدشکلی های موقتی اش خواهد افتاد. والدین آگاه باید با تهیه لباس های زیبا و شاد و متفاوت با رنگ های متنوع و استفاده ازخلاقیت، میل به آراسته بودن او را درک کنند به طوری که موجبات محدودیت او را فراهم نکنند و آزادی و شور و شوق کودکی او را مد نظر قرار دهند. مثلا از انواع چادرهای رنگی آذین شده با تور و روبان یا مانتو های زیبا با دکمه های رنگارنگ استفاده کنند تا دختر بداند، حجاب زیبایی های او را کم نکرده است.


می توانید برای انتخاب رنگ لباس و یا چادر، از او نظر خواهی کنید. دختر بچه ها لباس های چین دار و دنباله دار را بسیار دوست دارند. سعی کنید در حجاب و پوشش آنچه را که او دوست دارد انجام دهید و تنها شرط شما، پوشش اسلامی باشد. سلیقه خود را به هیچ عنوان بر فرزندتان تحمیل نکنید.

 

6- یکی از روش های تشویق، دادن پاداش است به طوری که روانشناسان بر این باورند که تقویت های بیرونی مانند جایزه موجب ایجاد تقویت های درونی مانند میل به داشتن حجاب خواهد شد. بر این اساس برای رعایت حجاب فرزندتان هدیه های هر چند کوچک اما مستمر تهیه کنید.


7- هر سال، روزجشن تکلیف کودکتان مراسمی کوچک به پا کنید چون آن روز تولدی دیگر است و به او یادآوری کنید درطول سالی که گذشت در چه زمینه هایی قوت یا ضعف داشته و قرار است چگونه باشد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:39:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم