نرجس
 
   




 
حق الناس یعنی حقی که مختص مردم بوده و جدای از حق الله است، رعایت این نوع حقوق در دین اسلام بسیار مورد تأکید قرار گرفته است، چون خداوند متعال اگر از حق خویش هم بگذرد از حق الناس و حقی مربوط به مردم است نخواهد گذشت. در صورتی که فردی حقوق مادی انسانی را تضییع کرده باشد باید صاحب حق را پیدا کرده و حق وی را ادا کند و اگر به آن شخص دسترسی نداشته باشد، می تواند مبلغ تضییع شده را از طرف صاحب حق به فقرا هدیه کند. در شرایطی که حقوق معنوی افراد را پایمال کرده است، اگر توان آن را دارد که آنان را پیدا کرده و از خود افراد حلالیت بطلبد، در نتجیه امر پسندیده ای بوده و می تواند حق الناس را جبران کند اما در شرایطی که به افراد دسترسی ندارد باید به درگاه خداوند توبه و استغفار کرده و دیگر مرتکب چنین گناهی نشود.
 

حق الناس فقط «خوردن مال مردم» نیست! همین که بخواهی در صف نانوایی بدون نوبت نان بگیری و یا ساده ترین قوانین ترافیکی را رعایت نکنی، حق الناس را پایمال کرده و خویشتن را در عقوبت قرار داده ای! برخی تصور می کنند که حق الناس فقط در اموال و دارایی مردم خلاصه می شود و این که «اموال یا پولی» از کسی در دین نداشته باشند، یعنی حق الناسی بر گردن ندارند! اما با مراجعه به روایات و احادیث و همچنین کلام عالمان دینی، به این نتیجه می رسیم که حق الناس وسعتی به گسترۀتمامی اعمال و رفتار بشری دارد.

حق الناس یعنی حقی که مختص مردم بوده و جدای از حق الله است، رعایت این نوع حقوق در دین اسلام بسیار مورد تأکید قرار گرفته است، چون خداوند متعال اگر از حق خویش هم بگذرد از حق الناس و حقی مربوط به مردم است نخواهد گذشت.

حق الله توسط خدای متعال مورد بخشش قرار می گیرد اما گذشت از حق الناس، جلب رضایت صاحبان حق را می طلبد، تضییع جان، مال، حیثیت و آبروی مردم، حقوق اجتماعی، سیاسی و. . . جزو حق الناس بوده و فردی که نسبت به تضییع این حقوق اقدام می کند، در پیشگاه خداوند متعال، مورد مواخذه قرار خواهد گرفت.

دل شکستن، رعایت نکردن حقوق اجتماعی، غیبت کردن، رعایت نکردن حجاب اسلامی، نگاه به ناموس دیگران، سوءظن و گمان بد داشتن به مردم و. . . از جمله مواردی است که در زمرۀ حق الناس است. زمانی که از حقوق مردم صحبت می شود، این حقوق صرفاً در مال مردم خلاصه نمی شود، بلکه همه اعمال و موارد را اعم از مادی و معنوی در برمی گیرد.

ایستادن در صف نانوانی از جمله مصادیق حق الناس بوده که افراد در صورت تخطی از نوبت خود، حق الناس بر گردن خواهند داشت هم چنین رعایت حق تقدم در قوانین راهنمایی و رانندگی نیز از جمله حقوق مردم بوده که تضییع آن، پایمال کردن حق الناس است. کسی که به ناحق، علیه شخص دیگر می نویسد حق الناس را پایمال کرده است! وقتی که کسی قلم به دست گرفته و به ناحق علیه شخص دیگر می نویسد در حقیقت حق الناس را پایمال کرده است، حق الناس هر آن چیزی را شامل می شود که مربوط به مردم و جزو حقوق آنان است.

حق الناس مربوط به مردم بوده و گذشت از آن نیز توسط خود مردم امکان پذیر است. حق الله نیز شامل همه حقوقی است که خداوند بشر را به اطاعت و عمل آن امر کرده است، عبادت، نماز، روزه، امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از دین و. . . از جمله حقوق خداوندی است.

در صورتی که فردی حقوق مادی انسانی را تضییع کرده باشد باید صاحب حق را پیدا کرده و حق وی را ادا کند و اگر به آن شخص دسترسی نداشته باشد، می تواند مبلغ تضییع شده را از طرف صاحب حق به فقرا هدیه کند.

در شرایطی که حقوق معنوی افراد را پایمال کرده است، اگر توان آن را دارد که آنان را پیدا کرده و از خود افراد حلالیت بطلبد، در نتجیه امر پسندیده ای بوده و می تواند حق الناس را جبران کند اما در شرایطی که به افراد دسترسی ندارد باید به درگاه خداوند توبه و استغفار کرده و دیگر مرتکب چنین گناهی نشود.

مصائبی در پاسخ به این که برخی فکر می کنند که خداوند حق الناس را هم می بخشد، با تأکید بر این که خداوند هرگز حق مردم را از آنان نمی گیرد، اضافه کرد: اگر بگوییم که خداوند حق انسان را نادیده گرفته و اختیار حق الناس را از آنان می گیرد، این موضوع از حکمت الهی خارج بوده و در نتیجه واژه «حقوق» در حق الناس بدون معنی خواهد بود! حق الناس را باید خود مردم مورد بخشش قرار دهند.  هر کجا و در هر شرایطی که حقوق مردم تضییع شود، آنجا حق الناس پایمال شده است، چه این موضوع در امور عادی مثل ایستادن در صف نانوایی باشد و چه در امور واجب و مستحبی مثل نماز و عزاداری و احسان! انجام فریضۀ نماز با ایجاد مزاحمت برای دیگران، مصداق تضییع حق الناس است. اگر فردی با ماشین خود مقابل ایستگاه های صلواتی ایستاده و ترافیک را مختل کرده و برای دیگران مشکل ایجاد کند در نتیجه حق الناس بر گردن وی خواهد بود، یا این که فرد برای انجام فریضۀنماز نسبت به ایجاد مزاحمت برای دیگران اقدام کرده و مسیر تردد مردم را بگیرد حق الناس را پایمال کرده است. باید همه اعمال و کارها با رعایت حق الناس انجام شود تا رضایت الهی را نیز در پی داشته باشد. همه مسائل از اعمال مستحب گرفته تا واجب، اگر موجب از میان رفتن حقوق مردم شود، مصداق بارز تضییع حق الناس بوده و باید جبران شود! حق الناس را باید در تمامی امور و مسائل مورد توجه قرار داده و رعایت کرد.

طبق فرمودۀ مولای متقیان، «عمل مستحب، انسان را به خدا نزدیک نمی کند، اگر به واجب زیان رساند»، از این رو انجام اعمال مستحبی در صورتی که منجر به پایمال کردن حق الناس که امری واجب است، شود، موجب تقرب انسان به خداوند متعال نمی شود! باید در هر امری، ابتدا حقوق مادی و معنوی مردم رعایت شود

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1398-09-16] [ 09:24:00 ق.ظ ]




حق الناس
 

 

حق الناس فقط زدن جیب مردم نیست!!

حق الناس فقط کلاهبرداری و اختلاس نیست!!

گرفتن آرامش روان و پاکی چشم وقلب مردان

گرفتن خاطر آرامش زنان ونابودی تعهد وعشق بین همسران

سرد شدن گرمای خانه ها و تنوع طلب کردن مردان،

افزایش نرخ طلاق و…

همه حق الناس هایی است که به واسطه بی حجابی و دلبری های خیابانی بر گردن ماست!!

خداوند هرگز حق الناس را نمی بخشد.

فراموش نکنیم!!

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:21:00 ق.ظ ]





 
 

برای نورانیت قلب راهکارهای مختلفی در قرآن واحادیث اهل بیت علیهم السلام بیان گردیده است که به اختصار به مواردی از آنها اشاره می گردد:

1- علم و حکمت:
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «احی قلبک بالموعظه. . . و نوره بالحکمة؛ دلت را با موعظه زنده گردان. . . و آن را با حکمت روشنایی بخش» (میزان الحکمة/ ج10/ ح17053) یکی از مهمترین عوامل نورانیت انسان علم است. در روایت هست که العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء من عباده. علم نوری است که خدای متعال در قلب هر بنده ای که بخواهد می اندازد. همچنین همنشینی با علما در این زمینه موثر است. چه خوب است که حداقل در هفته یک بار در مجلس سخنرانی وموعظه شرکت کنیم و گوش جان به آیات و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) دهیم و قلب خود را از تیرگی های جهل زدوده، آن را نورانی کنیم.

2- ایمان:
امام علی (علیه السلام) فرمودند: «ان الایمان یبدو لمظة فی القلب کلما ازداد الایمان ازدادت اللمظة؛ ایمان چون نقطه ای سفید در دل پدیدار می شود. هر چه ایمان زیادتر شود آن نقطه بزرگتر می گردد». (همان/ح17054)انسان می تواند با مطالعه در زمینه های اعتقادی و عمل به آنچه می داند و می آموزد، رفته رفته بر ایمان خود بیافزاید؛ در این صورت به نورانیت قلب خود افزوده است.

3- یقین:
امام علی (علیه السلام) فرمود: «الیقین نور؛ یقین، نور و روشنایی است». (همان/ ح17055) «جبرئیل نزد پیامبر (صلی الله علیه و اله) آمد و گفت: ای رسول خدا؛ خداوند تبارک و تعالی مرا با هدیه ای به سوی تو فرستاده که پیش از تو آن را به هیچ کس نداده است. رسول خدا (صلی الله علیه و اله) فرمود: آن هدیه چیست؟ جبرئیل گفت: صبر و بهتر ازن آن. . . رسول خدا فرمود: گفتم تفسیر یقین چیست؟گفت: شخصی که یقین دارد، برای خدا چنان کار می کند که گویی او را می بیند؛ زیرا اگر او خدا را نمی بیند، خدا که او را می بیند و به یقین می داند که آنچه به او رسیده، نمی شد که برسد و آنچه به او نرسیده، امکان نداشت که برسد.

 4- اندیشیدن و گریستن
 کسی که بخشی از روز خود را به تفکر در آیات انفسی و آفاقی بپردازد، و در خلوت خود بر گناهان خویش و از خوف خداوند بگرید، صفای دل یافته، قلبش نورانی می شود. امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «روشنایی دل را جستم و آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم. . . » (همان/ ج13/ ح20833). گریه از ترس وخوف الهی و عشق به خداوند و ائمه اطهار علیهم السلام به خصوص گریه برای سالار شهیدان حضرت حسین علیه السلام از منابع نورانیت انسان است.

 5- خواندن نماز، بویژه شب
 پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) فرمودند: «الصلاة نور؛ نماز نور است». و حضرت مسیح (علیه السلام) در اندرز به قوم خود فرمودند: «حقیقتی را به شما بگویم، خوشا به حال آنان که شب را به عبادت گذرانند. اینانند کسانی که روشنایی همیشگی را به دست می آورند؛ زیرا که در تاریکی شب برمی خیزند. (همان/ ح20836) خواندن نماز شب حتی چهرۀظاهر انسان را نورانی می کند! امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «نماز شب چهره را سفید و نورانی می کند، نماز شب انسان را خوشبو می کند، نماز شب روزی می آوردج

 6- کم حرفی
 امام علی (علیه السلام) فرمودند: «بسیار خموشی گزین تا اندیشه ات بارور شود و دلت روشنایی گیرد و مردم از دست تو در امان مانند». چه خوب است که حداقل در هفته یک بار در مجلس سخنرانی علما شرکت کنیم و گوش جان به آیات و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) دهیم و قلب خود را از تیرگی های جهل زدوده، آن را نورانی کنیم

 7- اعتقاد و باور به یگانگی خداوند و رسالت حضرت رسول (صلی الله علیه و اله) و معاد؛
 اینکه همۀخوبی ها را از خداوند بداند و در هنگام گناه، استغفار کند.  پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) فرمود: چهار چیز است که هر کس داشته باشد در نور اعظم خدا غوطه ور باشد: کسی که نگهبان کارش، شهادت دادن به این باشد که معبودی جز خدا نیست و من فرستادۀخدا هستم و کسی که هرگاه مصیبتی به او رسد، گوید: انا لله و انا الیه راجعون و کسی که هرگاه به خیر و نعمتی دست یابد، گوید: الحمد لله رب العالمین و کسی که هرگاه گناه و خطایی کند، گوید: استغفر الله و اتوب الیه

 8- وضو نور است.
 در روایات داریم که وضو گرفتن باعث نورانیت می شود و دائم الوضو بودن در این زمینه بسیار موثر است و حتی داریم که وضو علی الوضو نور علی نور. یعنی کسی که وضو دارد و روی آن دوباره وضو می گیرد این کار او نوری بر نور دیگر است.

 9- منبع نور خدای متعال است.
ذکر و یاد خدا و عبادت و انس با او بزرگترین عامل نورانیت قلب انسان می باشد. یاد خدا در خلوت وجلوت باعث آرامش نفس ونورانیت باطن می گردد، لذاتوصیه می شود بر این که سعی کنیم دائم الوضو باشیم و به نماز –بویژه نماز شب- و تلاوت قرآن اهمیت دهیم زیرا همۀعبادات نورند و همنشینی با آنها موجب نورانیت قلب می شود. تداوم در خواند سوره توحید و کم خوری و زیاد رفتن به مساجد و نماز جماعت خواندن، روزه گرفتن و استغفار کردن به خصوص در سحر ها از عوامل دیگر نورانیت قلب انسان است. به کار گیری این فرمایشات در زندگی انسان تاثیر مثبتی می گذارد وقدمی است برای اتصال به معبود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:17:00 ق.ظ ]






 

مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی در آخرین جلساتی که با شاگردان خاص خودشان داشتند فرموده بودند: «مردنم را به من نشان دادند، واضح واضح و هم اکنون نیز آن زمان برایم مشهود است، دیدم که انبیا و اولیای الهی(ع) در تشییع جنازه ام شرکت کرده اند و این به خاطر آن است که بنده چهل سال در وقت سحر با توجه، صد مرتبه سوره «قل هو الله احد» را می خواندم و به روح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر هدیه کرده ام.»(به نقل از سایت استاد علی فروغی از شاگردان ایشان)

درباره عظمت تلاوت سوره توحید، روایات عجیبی در میان فرمایشات معصومین علیهم السلام آمده است؛ از جمله:

از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «هر کس که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار ملک را بر او موکّل می‏نماید تا در آن شب حراستش کنند».(الکافی، ج 2، ص 620)

امیر المؤمنین علیه السّلام نقل می‏نماید که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «کسی که به هنگام خواب صد بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان پنجاه سال او را می‏بخشد.» (الکافی، ج 2، ص 539)

همچنین از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: «کسی که پس از نماز صبح، یازده بار «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بخواند، در آن روز گناهی از او سر نمی‏زند؛ گرچه شیطان خوار شود(یعنی شیطان هر چه تلاش کند، نتواند انسان را به گناه بکشاند و بدین ترتیب خوار شود).»(ثواب‏الأعمال و عقاب الاعمال، ص 277)

امام صادق علیه السّلام از پدرش روایت نموده که پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر جنازه سعد بن معاذ نماز گزارد و فرمود: «به راستی، نود هزار فرشته بر او نماز گزاردند که جبرئیل نیز در میان آنان بود. از جبرئیل علیه السّلام پرسیدم که او از چه رو استحقاق نماز شما را یافت؟ جبرئیل علیه السّلام گفت: از آن رو که در حال ایستاده و نشسته و سواره و پیاده و در حال رفت و آمد، سوره توحید را تلاوت می‏کرد.»(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه حسن زاده، صفحه 295)

امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هر که دچار مرض و یا گرفتاری شود و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ نخواند و در آن بیماری و شدّت بمیرد از اهل آتش است.»(وسائل‏الشیعه، ج 6، ص 224) و «هر که به بستر رود و (توحید) را یازده بار بخواند خانه او و همسایگانش مصون است.» (ثواب‏الأعمال و عقاب الاعمال، ص 128)

امام کاظم علیه السّلام از پدرش امام صادق علیه السّلام روایت نموده که امام علی علیه السّلام فرمود: «هر که نماز صبح را به جا آورد و پس آنگاه سوره توحید را یازده بار تلاوت کند، در آن روز گناهی مرتکب نشود هر چند شیطان بخواهد.»(مجلسی، بحارالأنوار، ج 83 ص 135)

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:58:00 ق.ظ ]




 

… وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ کلَّ شَی ءٍ…[1]

رحمت من همه چیز را در بر گرفته است.

او که خود را به صفت رحمانیت و رحیمیت معرفی نموده است، قطعاً به بندگانش نه به عدل بلکه به لطف و رحمت رفتار خواهد نمود.

«شعوانه بصریه» در غالب مجالس فسق و فجور حاضر بود، روزی با کنیزان خود از جایی می گذشتند، صدای خروش و ناله از خانه ای برمی آمد، شعوانه کنیزی فرستاد تا خبری بیاورد او رفت و برنگشت. دومی نیز روان شد اما باز هم نیامد. شعوانه سومی را بسیار سفارش کرد که زود برگردد. کنیز رفت و به سرعت برگشت و گفت واعظی موعظه می کند و مردم می گریند. شعوانه خود داخل شد، در همان وقت واعظ این آیات را تلاوت می کرد.

إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ سَمِعُوا لَها تَغَیظاً وَ زَفِیراً* وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَکاناً ضَیقاً مُقَرَّنِینَ دَعَوْا هُنالِک ثُبُوراً.[2]

هنگامی که آتش آنها را (اهل جهنم را) از مکانی دور ببیند، صدای خشمناک و وحشتناک که با نفس زدن شدید همراه است، می شنود و هنگامی که در جای تنگ و محدودی از آن افکنده شود در حالی که در غل و زنجیر هستند، فریاد وا ویلای آنها بلند می شود.

شعوانه به شدت دگرگون شد، تاثیر آیاتی که وصف اهل جهنم را می شمرد بر شعوانه بدان حد بود که با صدای بلند گفت: اگر من هم توبه کنم خداوند می بخشد؟ واعظ گفت:

آری اگر هم به اندازه شعوانه گناه کرده باشی باز هم خداوند می بخشد. گفت: ای شیخ شعوانه منم دیگر گناه نمی کنم. وی از زاهدان و تارکان دنیا شد و چنان می گریست که به او گفتند: کور می شوی. در پاسخ می گفت: کوری دنیا بهتر از کوری آخرت است.

وحی الهی به عزرائیل علیه السلام رسید که هنگام جان گرفتن، تا به حال دلت به حال کدام بنده ام سوخته است؟ عرض کرد: کشتی را بر دریا غرق نمودم همه هلاک شدند مگر زن و بچه ای که امر کردی آنها را بگذارم، سپس امر کردی مادر را قبض کنم. دلم به حال بچه سوخت. فرمود: می دانی به آن بچه چه کردم، موج دریا را امر کردم وی را به ساحل برساند، پلنگی را امر کردم شیرش دهد، محبّتش را در دل ناخدایی قرار دادم تا به شهر ببرد، راه سلطنت به او نشان دادم تا سلطان شود، اما او ادعای خدایی کرد و کرکس پرورش داد تا به آسمان بیاید، وقتی به اوج رسید به سوی آسمان تیر پرتاب می نمود، آری او نمرود است. در آن حال جبرائیل به خداوند گفت: نمرود به جنگ تو آمده است، خداوند پاسخ فرمود: ما به جنگ او نیامده ایم هر چه باشد بنده ماست.

مادری برای یاری رزمندگان اسلام از خانه بیرون آمد کودکش روانه کوچه شد و می گریست. مادر به یاد بچه اش افتاد، چون برگشت و او را بدان حال دید با شتاب او را بغل نمود و خود روی ریگ های سوزان خوابید و بچه را بر سینه گذاشت. رزمندگان این شدت علاقه را که دیدند، گریستند، پیامبر فرمود: خداوند نسبت به شما مهربان تر است از این زن نسبت به فرزندش.

 

 
چرا این همه دعا می کنیم و مستجاب نمی شود؟ از آقای بهجت سوال شد که چرا این همه دعا می کنیم و مستجاب نمی شود؟ بهجت عارفان و سالکان در پاسخ فرمودند: “زیرا استجابت دعا شرط اساسی اش توبه است، لذا ملائکه می گویند: این مشروط (دعا) را با شرطش (ت…

ائمه اطهار علیهم السلام دروازه های رحمت الهی ائمه دروازه های رحمت الهی میان خدا و خلق اند. اراده الهی بر آن تعلق گرفته است که صالحان بر زمین حکومت کنند و این اراده گرچه گهگاه تحقق یافته است، ولی تحقق کامل آن طبق صریح آیه با فراگیری و تداوم حکومت…

ترک توبه و پندار بی مورد نجات از آسیب های جامعة ایمانی، توهّم نجات بدون فراهم ساختن مقدمات و شرایط آن است. قرآن کریم این آفت را در میان اهل کتاب این گونه گزارش کرده است: ( وَ قالَتِ الْیهُودُ وَ النَّصاری نَحْنُ أَبْناءُ ا للهِ…
 
آثار گناه ترک گناه وجود مبارک رسول خدا(صلی اللّه علیه و آله و سلم)، از فرصت با عظمت ماه مبارک رمضان، به «فرصت و زمان توبه» تعبیر فرمود: «وَ هُوَ الشَّهْرُالتَّوْبَه»[1] علت آن هم این …

نازل شدن مغفرت در شب عید فطر حسن بن راشد گفت: خدمت امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم مردم می گویند: آمرزش و مغفرت بر کسی که ماه رمضان را روزه گرفته در شب قدر نازل می شود. آیا این کلام صحیح است؟ حضرت فرمودند: ای حسن، کارگر وقتی…
 
 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم