نرجس
 
   



علت قضاوت کردن درباره دیگران چیست و چگونه قضاوت نکنیم؟

 

 

 

قضاوت کردن بر رفتار و گفتار دیگران از زشت‌ترین و آزاردهنده‌ترین ناهنجاری‌های رفتاری ما است

 

اگر لازم است قضاوت کنی ، درباره چیزی قضاوت کن که در مسئولیت تو است. وقتی که خارج از مسئولیت خود قضاوت می کنی اگر درست بگویی، کار تو دخالت و زیاده روی است و اگر اشتباه کنی، بار نتایج این نظر اشتباه هم به آن اضافته می شود.

چرا با این‌که همه ما می‌دانیم قضاوت کردن بر رفتار و گفتار دیگران از زشت‌ترین و آزاردهنده‌ترین ناهنجاری‌های رفتاری ما است؛ اما بیشتر اوقات آگاهانه یا ناآگاهانه مرتکب آن می‌شویم؟ درحالی که اگر هر یک از ما به درستی خود را بشناسد و تاثیر قضاوت‌های نادرست خود را بر زندگی افراد ببیند و این نکته را درک کند که گاهی قضاوت‌های نادرست می‌تواند مسیر زندگی دیگران را تغییر دهد، به طور قطع در قضاوت عجله نکرده و بسیاری از اوقات ترجیح می‌دهد از قضاوت بپرهیزد و انجام این موضوع مهم را به افراد دارای صلاحیت بسپارد.

قضاوت به معنای داوری بین دو نفر، یا به معنای انتخاب بین دو موضوع یا انتخاب یک راه حل از بین راه‌حل‌های متفاوت برای یک مشکل بین فردی یا اجتماعی است و به طور معمول قضاوت از فرهنگ و آگاهی فرد نسبت به موضوع مورد بحث، تفکرات، ‌اندیشه‌ها و اعتقادات وی نشأت می‌گیرد .

 

گاهی قضاوت‌های نادرست می‌تواند مسیر زندگی دیگران را تغییر دهد

 

بیشتر قضاوت های دیگران از یکی از سه علت زیر ریشه می گیرد:

۱. آن رفتار و خصوصیت تان برای خودتان هم قابل تحمل نیست.
بعنوان مثال، ممکن است خجالتی باشید و با فردی بسیار اجتماعی برخورد کنید. قضاوت شما چیزی شبیه به این خواهد بود: چقدر خودنما، خیلی پرسروصدا و آزاردهنده است. چون خودتان نمی توانید آنطور رفتار کنید، به کسی که اینطور هست کینه می ورزید.
این نوع قضاوت مشخص می کند که شما به طور کامل خودتان را بروز نمی دهید و درنتیجه از کسانیکه اینکار را می کنند نفرت دارید، حتی اگر اینکار غیرعمدی باشد.آگاه شدن از واقعیت این واکنش و تلاش برای ابراز احساساتتان باعث می شود بسیار بهتر خود را بروز دهید.

۲. شما همان رفتار را نشان می دهید و از آن آگاهی ندارید، به همین علت وقتی آن را در کسی می بینید دوست ندارید.
همه ما با این وضعیت روبه رو شده ایم. یک نفر درمورد یکی از دوستان یا آشنایان شکایت می کند و شما با خودتان فکر می کنید، «خنده دار است، اون خودش همین رفتاری که فکر می کنه اشتباهه رو انجام میده!».
نگاهی صادقانه به خودتان بیندازید شاید خیلی از خصوصیاتی که در دیگران دوست ندارید، در خودتان باشد. اگر اینطور بود ممکن است باعث تعجبتان شود و به این ترتیب خود را بهتر پذیرفته و احساس درک و دلسوزی بیشتری نسبت به دیگران پیدا خواهید کرد.

۳. فردی حسود هستید و به همین دلیل به داشته های دیگران حسد می ورزید و آنها را قضاوت می کنید.
کسیکه در زمینه ای به موفقیت رسیده باشد ممکن است شما را یاد عدم موفقیت خودتان در آن زمینه بیندازد. به موفقیت بالاتر او حسادت کرده و بعد سعی می کنید اشکالی در او پیدا کنید تا حس کمبود خودتان را جبران کنید.

هیچ کدام از این دلایل سبب نمی گردد قضاوت کردن حس مناسبی برای انسان ایجاد نماید زیرا اساساً قضاوت کردن دارای بار منفی است. و تنها راه رسیدن به آرامش عشق ورزیدن به دیگران و قبول کردن آنهاست همان طور که هستند و بهترین نقطه شروع از خویشتن است یعنی انسان به خود عشق بورزد و به خود احترام گذارد.

ما از درون انسان ها و نیت آنها آگاه نیستیم. تنها خداوند حکیم است که می داند در دل هر انسانی چه می گذرد و هم اوست که بر اساس آنچه می داند قضاوت می کند و جزای عمل انسان را می دهد. پس بدانیم و آگاه باشیم که قضاوت در مورد خوب و بد دیگران و نیت اعمالشان در حوزه صلاحیت ما نیست لذا ما انسان ها به جای خداوند متعال حق نداریم در مورد خوبی و یا بدی کسی نظر داده و

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-12-13] [ 09:32:00 ق.ظ ]




 

ملاقات با امام زمان و توصیه رجبعلی خیاط

 

شیخ رجبعلی خیاط برای رسیدن به توفیق دیدار امام زمان(عج) بر اختصاص قلب به خدا، دعابرای تعجیل فرج، کار برای امام زمان(عج)، انس باقرآن و قرائت آیه ۸۰ سوره اسراء شبی ۱۰۰ مرتبه تا ۴۰ شب تاکیدمی کرد.

.
رجبعلی نکوگویان مشهور به شیخ رجبعلی خیاط از عارفان مشهور است. پدرش مشهدی باقر، پیشه‌ور بود. رجب علی نکوگویان در روز دهم شهریور 1340 هجری شمسی و در سن 78 سالگی درگذشت. او را از عارفان و اهل باطن دانسته‌اند و گفته شده که توانایی شناسایی باطن افراد «در اصطلاح شیعی: چشم برزخی» را داشته است. قبر او در ابن‌بابویه تهران است.
در ادامه به بیان روایتی از توصیه شیخ برای ملاقات با امام زمان(عج) می پردازیم:
شیخ رجبعلی خیاط همواره به آشنایان خویش تذکر می داد که چیزی جزء فرج امام زمان(عج) از خداوند تقاضا نکنند. خود آن جناب نیز هیچ خواسته مهمی جز فرج حضرت ولی عصر(عج) در دل نداشت. حالت انتظار در وی تا حدی قوت داشت که هرگاه از فرج ولی عصر(عج) صحبت می کرد، به شدت منقلب می شد و می گریست.
جناب شیخ برای رسیدن به توفیق دیدار با امام زمان(عج) بر 3 امر تأکید می کرد.

اختصاص قلب به خدا
دعا برای تعجیل فرج و کار برای امام زمان(عج)
انس با قرآن و قرائت آیه 80 سوره اسراء شبی 100 مرتبه تا چهل شب

جناب شیخ بر تلاوت قرآن، به ویژه تلاوت سوره صافات در صبح و تلاوت سوره حشر در شب تأکید می کرد.
رجبعلی خیاط برای تشرّف به محضر حضرت ولی عصر(عج) قرائت آیه «ربّ ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانًا نصیراً» را تا 40 شب، شبی 100 مرتبه توصیه می کرد.
فرزند شیخ در مورد آخرین لحظات عمر پربرکت پدرش می گوید:
«… وضو گرفت و وارد اتاق شد و رو به قبله نشست. به ناگاه از جا برخاست و با لبی خندان گفت: آقاجان! خوش آمدید! دست داد و دراز کشید و در حالی که خنده بر لب داشت، جان به جان آفرین تسلیم کرد.»

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-12-09] [ 09:47:00 ق.ظ ]




حکایت کفاشی که کفش امام زمان(عج) را پینه نمی زد

 

روزی حضرت به حجره سید عبدالکریم کفاش تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی؟

 به گزارش مشرق، سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی؟»

 سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم. حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد.

 پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»

سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید “کفش مرا پینه می زنی” داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!

 حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.»

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:45:00 ق.ظ ]




گزيده هايي كوتاه از سخنان آموزنده شیخ رجبعلی خیاط


1). سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود. خداوند كريم است ،شما هم كريم باشيد .رحيم است ،رحيم باشيد ستار است ،ستار باشيد…

2). اي انسان خودت را بشناس و با اوباش رفاقت نكن ،ملكوت و ملائكه دوستان تواند.

3). عمل ،فقط و فقط بايد براي رضاي باري تعالي و با اخلاص باشد.

4). اگر ما به قدر ترسيدن از يك عقرب از عقاب خدا بترسيم ،همه كارهاي عالم اصلاح مي شود.

5). تو براي خدا باش ،خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود ،من كان لله كان الله له.

6). مقدسها همه كارشان خوب است ، فقط «من» شان را بايد با خدا عوض كنند.

7). دعا كنيد كه خداوند از كري و كوري نجاتتان بدهد ، و تا هنگامي كه انسان غير از خدا بخواهد ،هم كور است و هم كر.

8). دل جاي خداست . صاحب اين خانه خداست؛ آن را اجاره ندهيد.

9). دل آيينه است . غير خدا را در آن راه ندهيد ، كه اگر يك لكه كوچك پيدا كند زودنشان مي دهد.

10). كار را فقط براي خدا انجام دهيد ؛ نه براي ثواب ، يا ترس از جهنم.

11). دلت را انبار پنبه مكن ، سعي كن دلت خدا را نشان دهد.

12). اگر انسان بخواهد راحت شود ، بايد عمر خود را به خدا واگذار كند و هر چه او مي خواهد .

13). حد كمال انسان اين است كه به خدا برسد ، يعني مظهر صفات حق شود.

14). حال انسان بايد همچون فرهاد باشد، تيشه اي هم كه مي زد به ياد شيرين مي زد.

15). اگر انسان ، خودش علاقه اي به غير خدا نداشته باشد، نفس و شيطان زورشان به او نمي رسد.

16). اگر طالب زرق و برق دنيا هستي ، آن را دير يا زودبه دست مي آوري ، ولي چيزي در آن نيست . اما اگر بخواهي وجود حق تعالي ترا صدا كند و دستت را بگيرد مقداري معرفت پيدا كن و با او معامله كن.

17). اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدارا در آن راه ندهيد ، آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد، و آنچه را ديگران نمي شنوند شما مي شنويد.

18). اگر كسي براي خدا كار كند ، چشم دلش باز مي شود.

19). خداوند بقدري مهربان است كه گويا فقط همين يك بنده را دارد كه دائم به او مي گويد : اين كار را بكن و آن كار را مكن ،تا درست بشوي.

20). كسي كه دنيا را از راه حرام بخواهد ، باطنش سگ مي شود . آن كه آخرت را بخواهد خنثي است و آن كه خدا را بخواهد مرد است.

21). هر كس هر كاري مي كند ، بايد آن ار خوب انجام دهد و محكم كارباشد ، خياط بايستي از كوكهاي ريز و نخ محكم استفاده كند . پيامبر اكرم (صلي الله و عليه و آله )فرموده است : “و لكن الله يحب عبدا اذاعملا احكمه”.

22). انسان كسي را كه دوست داشته باشد برايش پول خرج مي كند . ما هم اگر مي گوييم خدا را دوست داريم ، بايد در راه او خرج كنيم.

23). اين چرخ خياطي سينگر را ببينيد ؛ همه قطعات ريز و درشتش مارك مخصوص كارخانه را دارد. مي خواهندكوچكترين پيچ هم نشان اين كارخانه را داشته باشد . انسان مؤمن هم ، همه كارهاي بزرگ و كوچكش بايد نشان خدا را داشته باشد.

24). هر كاري را مي كنيد ، نگو ييد من كردم . بگوييد :مولا مرحمت فرمود و همه را از خدا بدانيد .

25). پيش از آنكه منزل را عوض كنيد ، آرزوهاي مرده ها را عملي كنيد . آنان آرزو مي كنند كه حتي براي يك لحظه به دنيا برگردند و عملي مورد رضايت خداوند انجام دهند .

26). دين حق همين است كه بالاي منبرها گفته مي شود، ولي دو چيز كم دارد : عشق به خداوند متعال واخلاص .

27). اين عبادات ما ، چيزي نيست كه در آخرت روي آن حساب كنند و دست ما را بگيرد . كاري كه براي ثواب است به درد خودم مي خورد ، كار اربراي خدا انجام دهيد.

28). انسان هر مقدار كه به دستورهاي پروردگار خود عمل كند ، به همان اندازه نزديك به حق مي شود و به تشكيلات سلطنت او در مي آيد.

29). هر نفسي كه مي كشي امتحان است . در آن نفس ببين كه نفست با رحمان شروع مي شود يا با نيات شيطان شروع و مخلوط مي شود . مواظب باش شيطان و نفس كلاهت را برندارند .

30). در پاسخ كسي كه نصيحتي خواسته بود ، گوشش را گرفت و فرمود : خدمت به خلق ،خدمت به مردم .

31). اغلب مردم در حين مرگ يا پس از آن اقرار مي كنند كه :‹‹صدق الله و رسوله و…؛كه فايده ندارد ، بلكه بايد پيش از موت و هنگام حيات اقرا داشت.

32). غصه روزي را نخوريد . من نصيحتي مي كنم كه شما خدا را فراموش نكنيد ؛ زيرا خداوند سهم هر كسي را نوشته است .

33). من با خدا متعال انسي داشتم ، التماس كردم كه سر خلقت را به من بفرمايد . خطاب آمد :احسان ،احسان به خلق . آن مسأ له اي كه انسان را بعد از فرائض به حالت بندگي خداوند تبارك و تعالي مي رساند، احسان به خلق است.

34). بدبخت ترين شخص ، كسي است كه دچار بليه اي شود و در آن واقعه و حادثه ،از حق غافل گردد.

35). به سادات احترام بگذاريد و آنان را در هر مرتبه و منزلتي كه هستند گرامي داريد.

36). بارها ديده شده است كه خود شيخ در ميان جمع ، دست و پاي سادات را مي بوسد.

37). اين مكتب براي نتيجه نيست ، مكتب محبت است ، مكتب عاشق سازي لست ، واقعا مكتب خدا خواهي است.

38). علوم غريبه به درد نمي خورد . جز وبال چيز ديگري نيست . اسم اعظم هم به درد انسان نمي خورد .

39). نفس اماره را مهار بزنيد و با آن مخالفت كنيد .

40). شيطان را ديدم ، بر جايي كه انسان در نماز مي خاراند بوسه مي زند .

41). خدايا ! اين دروغگو را درست كن و اين قراضه را جا بيندازو به من توفيق بندگي بده ، تا عبادتهاي تو زمين نماند و زحمتهاي تو هدر نرود .

42). تاثير روزي حلال و حرام آن قدر زياد است كه ممكن است حلال زاده بخورد و مثل حرام زاده شود ، و يا حرام زاده بخوردو حلال زاده شود.

43). در مكاشفات يقين نداشته باشيد و هيچ وقت بر مكاشفه تكيه نكنيد ، هميشه بايد رفتار و گفتار امامان را الگو قرار دهيد .

44). قاشق براي غذا خوردن است و فنجان براي چاي نوشيدن … انسان هم تنها براي آدم شدن خوب است.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ق.ظ ]




۱۵توصیه حاج آقا دولابی برای سبک زندگی

استاد اخلاق میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه ۱۵ دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است.

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از آنا، استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

6.اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

7.تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

8.هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.

10.با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

11.خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.


13.ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

14.دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است…شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند.”

15.هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-12-07] [ 11:40:00 ق.ظ ]