نرجس
 
   




دروغ نابود کننده سرمایه اطمینان است
می‏دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومی است، و مهمترین چیزی که این سرمایه را به نابودی می‏ کشاند دروغ و خیانت و تقلب است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویی و ترک دروغ در تعلیمات اسلامی همین موضوع است.

در احادیث اسلامی می‏ خوانیم که پیشوایان دین از دوستی با چند طایفه از جمله دروغگویان شدیدا نهی کردند، چرا که آنها قابل اطمینان نیستند.

علی( ع ) در کلمات قصارش می‏فرماید:
«ایاک و مصادقة الکذاب فانه کالسراب، یقرب علیک البعید، و یبعد علیک القریب»(15)
” از دوستی با دروغگو بپرهیز که او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را دور می‏سازد” .

خدا نکند کسی معروف شود به دروغگویی که هیچ چیز شاید بیشتر از این به حیثیت انسان لطمه نمی زند.(16)

البته سخن در باره زشتیهای دروغ و فلسفه آن و همچنین علل پیدایش دروغگویی از نظر روانی و طرق مبارزه آن بسیار زیاد است که باید آن را در کتب اخلاق جستجو کرد.

سوگند دروغ
یکی از موارد رواج دروغ ، سوگند دروغ است. این عمل از زشت ترین گناهان و فاحش ترین عیوب است.

پیامبر اکرم(ص) فرمودند:« هر کس سوگندی به خدا یاد کند که به اندازه بال پشه ای دروغ در آن باشد نقطه ای سیاه در قلبش پدید می آید و تا روز قیامت باقی می ماند»

حضرت رسول(ص) فرمودند:« چه خیانت بزرگی است که به برادرت چیزی بگویی که تو را تصدیق کند و تو به او دروغ گفته باشی»

پیامبر(ص)فرمودند:« سه گروهند که فردای قیامت خدا با آنها سخن نمی گوید و به آنها توجه نمی کند و آنها را از گناهانشان تزکیه نمی کند اول کسانی که چون چیزی ببخشند منت می گذارند دوم کسانی که کالای خود را با سوگند دروغ به فروش می رسانند و سوم انسانهای متکبر.»

 


دروغ در ردیف شرک به خدا
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند:« آیا شما را از بزرگترین گناهان خبر ندهم ؟بزرگترین گناه شرک به خدا و درفتاری نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است»(17)

دروغ از پستی انسان است
پیامبر(ص) می فرمایند:« دروغ گو دروغ نمی گوید مگر به سبب پستی نفسش» (18)

دروغ هم گناه است و هم مقدمه فتنه‏ها
علی(ع):« دروغ انسان را به سوی بدیها هدایت می کند و بدیها نیز به سوی آتش جهنم»(19)

تمام انبیاء دروغ را تحریم کردند
امام صادق(ع) فرموده اند:« خدای عزوجل انبیاء را مبعوث نکرد مگر به راستی سخن و اداء امانت به نیک و فاجر» (20)

دروغ سبب خرابی ایمان می شود
امام باقر(ع) می فرماید« دروغ ویران کننده ایمان است».

دروغ بدترین بیماری
حضرت علی (ع) می فرماید« بیماری دروغ ، زشت ترین بیماری است» (21)

روزی انسان در ارتباط با خدا
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند:« دروغ روزی انسان را کم می کند»

دروغ بدترین رباها
رسول خدا(ص) فرمودند:« بدترین و بالاترین رباها دروغ است» (زیرا در ربای اقتصادی سرمایه افراد از میان می رود لکن در دروغ اصل ایمان خدشه دار می شودو ربا خوار مالی دارد و آن را زیاد می‏کند و دروغ گو از هیچ، چیزی درست می‏کند). أَرْبَی الرِّبَا الْکذِبُ(22)

دروغ فراموشی می آورد
امام صادق(ع) فرمودند:« خداوند فراموشی را بر دروغ پردازان مسلط می سازد که انسان علاوه بر اینکه لازم است خود از دروغ گفتن بپرهیزد بایستی از همنشینی و دوستی با افراد دروغگو خودداری کند». قَالَ الصَّادِقُ(ع):إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللَّهُ بِهِ عَلَی الْکذَّابِینَ النِّسْیانَ (23)

از امام صادق(ع) نقل شده که امیرالمومنین علی(ع) مکرر بالای منبر می فرمود« سزاوار است انسان مسلمان از دوستی با سه کس دوری کند:پر روی بی باک و تبه کار – احمق و دروغگو سپس درباره دروغگو فرمود زندگی کردن با دروغگو برای تو سزاوار نیست چون سخنان تو را برای دیگران و سخنان دیگران را برای تو بازگو می کند و هرگاه داستانی را به پایان رساند ، داستان دیگری به آن می افزاید تا آنجا که اگر راست گوید کسی باور نکند».

امیرالمومنین علی(ع) در ضمن حدیثی به امام حسن مجتبی(ع) فرمود« از دوستی با دروغگو برحذر باش زیرا او مانند سراب است که در نظرت دور را نزدیک و نزدیک را دور می سازد»

امام باقر(ع) می فرماید:« خدای تعالی بر بدی ها قفل های فراوانی زده و شراب را کلید آن قرار داده است اما دروغ از شراب بدتر است».

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند:« خیانت بزرگی است که با برادرت سخنی بگویی که او تو را تصدیق کند و تو به او دروغ گفته باشی (24) و نیز می فرماید:دروغ روزی را کم می کند و ممکن است مومن هر خصلتی پیدا کند و حتی با همان خصلت بمیرد اما به خیانت و دروغ آلوده نمی شود».

امیرالمومنین(ع) فرمودند:«بزرگترین کژی ها و لغزشها نزد خدا زبان دروغ پرداز است».

امام باقر(ع) می فرمایند:« دروغ مایه ویرانی ایمان است».

مواردی که دروغ گفتن جایز است
چنانچه گفته شد دروغ بالطبع از کارهای زشت و ناپسند و عادت به آن از رذایل اخلاق و گناهان کبیره است و تا ضرورت و مصلحت مهمی در کار نباشد گفتن دروغ جایز نیست.

مقام ضرورت و ناچاری
قرآن کریم تقیه را در مقام اکراه و اضطرار جایز دانسته و بدیهی است که تقیه از مصادیق دروغ و خلاف واقع است و انسان در مقام اضطرار می تواند عقیده خود را پنهان کند و بر خلاف عقیده و ایمانش گواهی دهد.

از رسول خدا(ص) نقل شده است که:« ما من شیء إلا و قد أحله الله لمن إضطر ألیه»(25) هیچ کاری نیست جز آنکه خداوند آنرا برای کسیکه ناچار شده باشد حلال کرده است.

در باب رفع ضرر احادیثی به تواتر رسیده که انسان به خاطر جلوگیری از ضرر مالی و جانی و عرضی و… می تواند سوگند دروغ یاد کند.


اصلاح میان مردم
یعنی در صورتی که انسان برای ایجاد الفت و محبت و رفع کینه و کدورت دروغ بگوید و بدین وسیله میان آنها صلح و صفا و صمیمیت برقرار کند که در این موارد دروغ حرام نیست.

در وصیت پیانبر(ص) به علی (ع)آمده است که ای علی خداوند دروغ مصلحت آمیز را دوست دارد و از راست فتنه انگیز بیزار است»(26)

خدعه و نیرنگ
شک نیست که جنگ یک ضرورت دینی و اجتماعی است که به دلایل مختلف عقیدتی، سیاسی و اقتصادی و… بر ملتها و جوامع بشری الزام یا تحمیل می گردد و معمولا برای خروج از این تحمیل و رهایی از این مخمصه و سرعت بخشیدن به شکست دشمن از وسایلی استفاده می شود که در مواقع عادی جایز نیست. یکی از این موارد مهم غافلگیری دشمن است که در این راستا عنصر خدعه و نیرنگ می تواند وسیله خوبی باشد. در وصایای رسول(ص)به علی(ع)آمده است:« ای علی سه چیز است که دروغ بر آنها نیکوست:خدعه و نیرنگ در جنگ – وعده به همسر و اصلاح میان مردم»(27)

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-01-20] [ 10:45:00 ق.ظ ]




دورغ از گناهان کبیره می باشد

ابزار بسیاری از گناهان دروغ است


معنای دروغ
کذب بر وزن وِزر و کَتِف به معنی دروغ گفتن می باشد. صحاح و قاموس و اقرب و … هر دو وزن را مصدر گفته اند ولی استعمال قرآن نشان میدهد که کذب بر وزن وزر مصدر است.(3)

کذب بر وزن کَتِف اسم مصدر است به معنی دروغ مثل « یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِب‏» (4) چون کذب مفعول به یفترون است لذا اسم است نه مصدر یعنی بر خدا دروغ می بندند.

تکذیب آن است که دیگری را به دروغ نسبت دهی و بگویی دروغ می گوید.

کذّاب مبالغه است یعنی بسیار دروغگو« إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّاب(5)» .

کاذبه مصدر است مثل عاقبه ، عافیه و باقیه« إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ - لَیْسَ لِوَقْعَتِها کاذِبَة»(6)

کذب در لغت به معنای عدم مطابقت است و همانگونه که سخن به دروغ متّصف می شود اعتقاد و عمل هم به آن متّصف می گردد. گمان و اعتقاد مخالف با واقع دروغ است ، همانگونه که عمل مخالف با سخن و وعده نیز دروغ است.(7)

دروغ از منظر آیات و روایات:
آیات و روایات بسیاری در زمینه زشتی دروغ سخن می گویند و آیات تکان دهنده ای حتی دروغگ را در ردیف کافران و منکران آیات الهی می شمارند.

« إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُون‏»(8) گرچه در این آیه دروغ و افترا بر خدا و پیامبر است ولی به هر حال زشتی دروغ اجمالا در این آیه مجسم شده است و در تعلیمات اسلام به مساله راستگویی و مبارزه با کذب و دروغ فوق العاده اهمیت داده شده است که نمونه های آن را در زیر می آوریم.

دروغ سرچشمه همه گناهان
در روایات اسلامی دروغ به عنوان ” کلید گناهان” شمرده شده است، علی (ع) می‏ فرماید:«الصدق یهدی الی‏ البر، و البر یهدی الی الجنة»(9) ” راستگویی دعوت به نیکوکاری می‏ کند، و نیکوکاری دعوت به بهشت".

در حدیثی از امام باقر( ع) می‏خوانیم:« ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب، و الکذب شر من الشراب» “(10) خداوند متعال برای شر و بدی، قفلهایی قرار داده و کلید آن قفلها شراب است (چرا که مانع اصلی زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الکلی عقل را از کار می‏اندازد) سپس اضافه فرمود:دروغ از شراب هم بدتر است” .

امام حسن عسکری (ع) می‏فرماید:«جعلت الخبائث کلها فی بیت و جعل مفتاحها الکذب»(11)” تمام پلیدیها در اطاقی قرار داده شده، و کلید آن دروغ است” .

رابطه دروغ و گناهان دیگر از این نظر است که انسان گناهکار هرگز نمی ‏تواند، راستگو باشد، چرا که راستگویی موجب رسوایی او است، و برای پوشاندن آثار گناه معمولا باید متوسل به دروغ شود. و به عبارت دیگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد می‏کند، و راستگویی محدود.

اتفاقا این حقیقت در حدیثی که از پیامبر (ص) نقل شده ،کاملا تجسم یافته، حدیث چنین است:

شخصی به حضور پیامبر( ص) رسید، عرض کرد نماز می‏ خوانم و عمل منافی عفت انجام می‏ دهم، دروغ هم می‏ گویم! کدام را اول ترک گویم؟! پیامبر( ص) فرمود:دروغ، او در محضر پیامبر( ص) تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید:هنگامی که خارج شد، وسوسه‏ های شیطانی برای عمل منافی عفت در دل او پیدا شد، اما بلافاصله در این فکر فرو رفت، که اگر فردا پیامبر( ص) از او در این باره سؤال کند چه بگوید، بگوید چنین عملی را مرتکب نشده است، اینکه دروغ است و اگر راست بگوید حد بر او جاری می ‏شود، و همین گونه در رابطه با سایر کارهای خلاف این طرز فکر و سپس خود داری و اجتناب برای او پیدا شد و به این ترتیب ترک دروغ سرچشمه ترک همه گناهان او گردید.

دروغ سرچشمه نفاق است
چرا که راستگویی یعنی هماهنگی زبان و دل، و بنا بر این دروغ ناهماهنگی این دو است، و نفاق نیز چیزی جز تفاوت ظاهر و باطن نیست.

در آیه 77 سوره توبه می‏خوانیم:فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِی قُلُوبِهِمْ إِلی‏ یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ:"(12)اعمال آنها نفاقی در دلهایشان تا روز قیامت ایجاد کرد، به خاطر اینکه عهد خدا را شکستند و به خاطر اینکه دروغ می ‏گفتند".

دروغ با ایمان سازگار نیست
این واقعیت نه تنها در قرآن بلکه در احادیث نیز ثابت می شود:در حدیثی چنین می‏ خوانیم:سئل رسول اللَّه (ص) یکون المؤمن جبانا؟ قال نعم، قیل و یکون بخیلا؟ قال نعم، قیل یکون کذابا؟ قال لا!"(13) از پیامبر پرسیدند آیا انسان با ایمان ممکن است (گاهی) ترسو باشد فرمود:آری، باز پرسیدند آیا ممکن است (احیانا) بخیل باشد فرمود:آری، پرسیدند آیا ممکن است کذاب و دروغگو باشد؟ فرمود نه"!

چرا که دروغ از نشانه‏ های نفاق است و نفاق با ایمان سازگار نیست.

و نیز به همین دلیل این سخن از امیر مؤمنان (ع)نقل شده است:

«لا یجد العبد طعم الایمان حتی یترک الکذب هزله وجده»(14)
” بنده ای مزه ایمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخی باشد و چه جدی” .

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ق.ظ ]




 

دروغ گفتن از دیدگاه قرآن واحادیث

 

 

دروغ از بدترین معایب، زشت ترین گناهان و منشأ بسیاری از مفاسد است و بالطبع از کارهای زشت و ناپسند و عادت به آن از رذایل اخلاقی و از گناهان کبیره است

دروغ گفتن از دیدگاه قرآن واحادیث

دروغ گفتن یکی از محرمات و آفت های خطرناک زبان، است و دروغ از گناهان کبیره می باشد.

دروغ در دنیا و آخرت انسان را از رحمت الهی محروم می کند و در میان مردم بی اعتبار می نماید و اعتماد عمومی را سلب و جامعه را به بیماری نفاق دچار می سازد و از آفات زبان و خراب کننده ایمان است.

علت اصلی دروغ ، عقده حقارت و خود کم بینی انسان دروغگو است و این یکی از نکات روانی است که به عنوان روانشناسی اخلاقی در کلمات معصومین به آن اشاره شده است.

سرچشمه دروغ نیز گاهی به خاطر ترس از فقر، پراکنده شدن مردم از دور او ، از دست دادن موقعیت و مقام و زمانی نیز به خاطر علاقه شدید به مال و جاه و مقام و …است که شخص از این وسیله نامشروع برای تامین مقصود خود کمک می گیرد.

ابزار بسیاری از گناهان دروغ است اینکه افراد دروغگو بدبینی و سوء ظن خاصی نسبت به همه کس و همه چیز دارند ، با دروغ خود را بزرگ جلوه می دهند، با دروغ هزار گونه تملق می گویند و یکی از راههای درمان دروغ این می باشد که قبل از هر چیز باید مبتلایان را به عواقب دردناک و آثار سوء معنوی و مادی آن متوجه ساخت و نیز باید باید متوجه ساخت که اگر چه دروغ در پاره ای از موارد نفع شخصی دارد ولی نفعش بسیار آنی و زودگذر است و یکی دیگر از موثرترین راههای درمان دروغ پرورش شخصیت در افراد و کوشش برای تقویت پایه های ایمان در دل آنان است و باید محیط های تربیتی و معاشرتی مبتلایان را از وجود افراد دروغگو پاک کرد تا تدریجا طبق اصل محاکات و تاثیرپذیری محیط وجود آنها از این رذیله پاک گردد.

در سراسر جهان هستی قانون صداقت و صراحت و حقیقت جاری است . هر چند به حسب ظاهر در عالم هستی تضادها و تعارض هایی دیده می شود ولی دروغ و خیانت در طبیعت اصلا وجود ندارد. اصولا حقایق ناب را در طبیعت و هستی باید جستجو کرد و از زبان آفرینش باید شنید. مگر جز این است که تمام قوانین علمی و فلسفی برداشتی است نسبی از جهان هستی و قوانین حاکم بر آن و طالبان حقیقت همه و همه در اسرار هستی می اندیشند و از آن الهام می گیرند و جز با هستی و قوانین حاکم بر آن سروکاری ندارند؟

خلاصه کلام آنکه بنای خلقت و طبیعت بر حقیقت و راستی استوار است ، لکن این انسان ظالم و ستمکار است که حق را با باطل به هم آمیخته و آن را وارونه جلوه می دهد، زیرا باطل محض را نمی شود به مردم ارائه داد که طبع حقیقت جوی مردم خود به خود آن را دفع می کند.

خداوند سبحان چه با زبان تکوین و چه با زبان تشریع با صداقت و راستی با بندگانش سخن می گوید و می فرماید که صداقت برای شما بهتر است. علی(ع) در نهج البلاغه می فرمایند « ولکن یُوخَذُ مِن هذا ضِغثٌ و من هذا ضغث فَیُمزجان …»(1) مردم قسمتی از حق و قسمتی از باطل را گرفته و در هم می آمیزند و از این راه ، باطل را به خورد مردم می دهند

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:21:00 ق.ظ ]




ذکر یونسیه چیست؟

 

 

حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان قومش به ارشاد مردم پرداخت ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد و خداوند به او وعده داد که در فلان تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد  یونس از شهر خارج شد اما یکی از دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند و از آنها خواست توبه کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند  از ترس عذاب توبه و ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان بر گرداند یونس به امید اینکه مردم نابود شده اند به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان مشغول  عصبانی شد و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی دریا شد.

در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد و به خواست خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید حضرت یونس وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد و با ناله و تضرع به درگاه خداوند توبه کرد که توبه او در قرآن آمده است و بخشی از آیه به عنوان ذکر یونسیه مشهور شده است که علما و عرفا خواص بیشماری را برای آن نقل میکنند .

 قرآن میفرماید : «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»1 ؛ ذوالنون 2 را ، آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم و در تاریکی ندا داد : هیچ خدایی جز تو نیست ، تو منزه هستی ومن از ستمکاران هستم.

ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»
 
آثار و برکات ذکر یونسیه
1- پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله وسلم : هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبودى نیافت و) مرد پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .

2-. رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم : آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن ادعا را بخوانید گشایش ‍ حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین»

3- امام صادق علیه السلام : عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید: ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم .

4- مرحوم کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در ربذه به امام صادق علیه السلام برخود و عرضه داشت : فدایت شوم من تا کنون فرزند دار، نشده ام ، چه کنم ؟حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى آیه ( 78 سوره انبیا) را بخوان انشاء الله فرزند دار خواهی شد .


برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-01-19] [ 10:21:00 ق.ظ ]




نمازی که ثواب چهل‌ مرتبه قرآن خواندن را دارد

 

 

 

 

 

در بحارج ۸۹ از حضرت‌صادق(ع) روایت نموده: هر کس پیش از ظهر روز جمعه دو رکعت نماز بکند در هر رکعت یک مرتبه سوره(حمد) و شصت‌مرتبه سوره (قُل هُوَ اللّه) را بخواند و در سجودش بگوید( بعد از ذکر سجود):

 

سَجَدَ لَکَ سَوادی وَ خیَالی وَ آمَنَ بِکَ فُؤادی وَ أبُوءُ إلَیْکَ وَ‌ أعْتَرِفُ لَکَ بِالذِّنْبِ الْعَظیم عَمِلْتُ سُوءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرلی ذُنُوبی فَإنِّهُ لا یَغْفِرُ الذِّنُوبَ إلاّ أنْتَ أعوذُ بِعَفْوکَ مِنْ عُقُوبِتَکَ وَ‌ أعوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ وَ أعوذُ بِکَ مِنْکَ لا أبْلُغُ مِدْحَتَکَ وَلا اُحْصی نِعْمَتَکَ وَلا الثّناءَ وَ عَلَیْکَ أنْتَ کَما أثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ وَ‌عَمِلْتُ سُوءً وَ‌ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْلی ذُنُوبی إنِّهُ لا یَغْفِرَ الذِّنُوبَ إلاّ أنْتَ.

 

پس کسی که این کار را بکند ثواب آن را دارد که چهل‌مرتبه قرآن را قرائت نموده.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:18:00 ق.ظ ]