نرجس
 
   



جایگاه روزه در دین اسلام چگونه می باشد؟

روزه یکى از عبادتهاى مهمّ اسلامى است که در هر سال تنها به مدّت یک ماه، ماه مبارک رمضان، بر مسلمانان واجب مى شود. و یکى از بهترین روشهاى خودسازى و تهذیب نفس است. روزه از معدود عباداتى است که گناه بزرگ ریا و خودنمایى نمى تواند در آن نفوذ کند; زیرا شخصى که اهل روزه است و لیاقت بار یافتن به این ضیافت الهى را دارد هرگز به غیر از خدا به دیگرى فکر نمى کند، و شخصى که لیاقت این عبادت بزرگ را ندارد و اهل روزه نیست، بلکه اهل ریا و خودنمایى است، لازم نیست روزه بگیرد و تظاهر کند، بلکه بدون این که روزه بگیرد بدروغ خود را روزه دار نشان مى دهد! روزه از ارکان پنجگانه اسلام، ابزار رسیدن به تقوا، سپر آتش جهنّم، موجب سلامتى انسان، و خلاصه یکى از بهترین ابزار ترقّى و قرب الى الله است.

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-03-06] [ 08:20:00 ق.ظ ]




ایثار و از خود گذشتگی

 

 یکی از مهمترین اموری که موجب رشد شخصیت جوانان می گردد و آنها را برای رسیدن به بزرگی و آقایی مهیا می سازد ، ایثار است . ایثار ؛ واژه ای است که در زبان فارسی به « از خود گذشتگی » معنا می شود . انسان از خود گذشته ، کسی است که برای خانواده ، اطرافیان و جامعه خویش فداکاری می کند . او ، فردی است که تنها به خویشتن ، نمی اندیشد و اهل خودخواهی نیست .  این یکی از ویژگیهای پسندیده انسانی است که در هر جامعه و هر کشور و قاره ای مطلوب و مورد قبول است .

در فرهنگ دینی  ،ايثار و شهادت علاوه بر نيك نامی ،داراي ارزش معنوي و روحاني است.انسان فداكار،ازعلائق خويش در راه هدف هاي متعالي،مي گذرد،تا به معبود خویش دست یابد . « و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد »بعضي از مردم جان خود را در برابر خشنودي خدا مي فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است (سوره بقره 207 )

 ایثارگر ، در فرهنگ اسلام ، کسی است که حاضر باشد ، هستی و جان خود را برای دین خدا فدا کند و در راه رضای او از خواسته های خویش بگذرد . خداوند در قرآن درقسمتی از آیه 9 سوره حشر ، در مورد ایثار اهل مدینه در زمان پیامبر در پذیرش مهاجران مکه چنین می گوید : “… و آنها ( مهاجرین ) را برخود مقدم می دارند، هرچند خودشان بسیار نیازمند باشند . کسانی که از بخل و حرص نفس خویش بازداشته شده اند ، رستگارانند .”

نهضت امام حسین (ع) در روز عاشورای سال 61 هجری قمری به عالی ترین مفاهیم ارزشی و اعتقادی ، عینیت بخشید و نقشه راهی را ترسیم کرد که سرمنزل آن عزت در دنیا و آخرت بود. یکی از ارزشهایی که به زیباترین شکل در کربلا به ظهور رسید ، ایثار و گذشتن از خواسته ها و علاقه های شخصی است. در آئین جوانمردان، گذشتن از تمایلات خود به خاطر دیگری که ایثار نامیده می شود ، رسمی دیرینه است .

ایثار و از خود گذشتگی ، ریشه در عظمت روح و وارستگی انسان دارد. کربلا ، حکایت انسان هایی است که ایثارگرانه در راه حسین بن علی (ع) قدم گذاشتند تا به رضایت خدا برسند . در حوادث تاریخ اسلام ،نمونه های ایثار و پاکبازی ، فراوان است. اما رزمندگانِ هیچ نبردی به درجه ای از ایثار که یاران حسین از خود به جای گذاشتند ، نرسیدند .

امام حسین علی ( ع) فرزند شیر مردی است که او نیز فرهنگ ایثار را به حد کمال رساند . مفسر معروف اهل تسنن ثعلبي مي گويد: هنگامي كه پيغمبر اسلام تصميم گرفت مهاجرت كند، براي اداي دين هاي خود و تحويل دادن امانت هايي كه نزد او بود علي عليه السلام را به جاي خويش قرار داد و شب هنگام كه مي خواست به سوي غار ثور برود و مشركان اطراف خانه را براي حمله به او محاصره كرده بودند، از علي عليه السلام خواست تا در بستر او بخوابد و پارچه ي سبز رنگي كه مخصوص خود پيامبر صلي الله و عليه و آله بود روي خويش بكشد،

 در اين هنگام خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحي فرستاد كه من بين شما برادري ايجاد كردم و عمر يكي از شما را طولاني تر قرار دادم،كدام يك از شما حاضر است ايثار به نفس كند و زندگي ديگري را بر خود مقدم دارد؟ هيچكدام حاضر نشدند، به آنها وحي شد اكنون علي عليه السلام در بستر پيامبر من خوابيده و آماده شده  تا جان خويش را فداي او سازد، به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد

هنگامي كه جبرئيل بالا سر و ميكائيل پايين پاي علي عليه السلام نشسته بودند جبرئيل مي گفت: به به!! آفرين به تو اي علي خداوند به واسطه ي تو بر فرشتگان مباهات مي كند. در اين هنگام آيه ي فوق نازل گرديد و به همين دليل آن شب تاريخي به نام ليلة المبيت ناميده شده است . این واقعه  یکی از بارزترین نمونه ایثار بشمار میرود . 

نسل های فداکار ، چراغ تابناک مسیر تاریخ هستند . پرتوی که از عزم راسخ آنان برای ایجاد ملتی مرفه و خوشبخت و زندگی نوین حکایت دارد . نسل فداکار نسلی است که هیچ چیز را تنها برای خود نمی خواهد و به فکر آیندگان نیز هست . زندگی چنین نسلی در سخت کوشی و از خود گذشتگی خلاصه می شود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ق.ظ ]




وصیت حضرت خدیجه(س) هنگام رحلت/ دلداری پیامبر(ص) به فاطمه(س) در سوگ از دست دادن مادر

زمانی که خدیجه(س) رحلت کرد، حضرت فاطمه(س) که پنج سال بیشتر نداشت گِرد پدر می‌گشت، خود را به دامان ایشان می‌آویخت، بهانه مادر می‌گرفت و دل دردمند پدر را آتش می‌زد. پیامبر (ص) جز سکوت چیزی نداشت در این هنگام جبرئیل نازل شد.

 

 

 

 

 

 

در سال دهم بعثت حضرت خدیجه کبری(س) از شدت ضعف و ناراحتی در شعب ابی‌طالب، پیامبر را تنها می‌گذارد. حضرت خدیجه(س) در فاصله سی یا سی و پنج روز پس از رحلت عموی پیامبر، ابوطالب، از دنیا می‌رود و بدین ترتیب، هر دو یار رسول خدا، او را تنها می‌گذارند.

وصیت‌های خدیجه (س)

حضرت خدیجه(س) در آخرین لحظات زندگی وصایایی به شرح زیر به پیامبر اکرم نمود:

1ـ برای او دعای خیرکند.

2ـ او را به دست خود در خاک قرار دهد.

3ـ پیش از دفن در قبر او وارد شود.

4ـ عبایی را که به هنگام نزول وحی بردوش داشت، روی کفن او قرار دهد حضرت خدیجه که همه اموال منقول و غیرمنقولش را به حبیب خود بخشیده بود، در مقابل فقط یک عبا مطالبه نمود. حضرت خدیجه (س) در آن لحظات آخر در مورد حضرت زهرا (س) ابراز نگرانی کرد، اسماء بنت عمیس تعهد نمود که در شب زفاف او به جای خدیجه نقش مادری ایفا کند.

خوف خدیجه (س) از مرگ

حضرت خدیجه سلام‌الله علیها بیست و چهار سال با پیامبر اکرم(ص) زندگی کرد و سرانجام در بستر بیماری قرار گرفت. با اینکه حضرت خدیجه(س) نهایت فداکاری را برای اسلام نمود، و به طور مکرر از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله به او مژده ی بهشت داده شد، در عین حال خائف بود، و در آستانه ی مرگ، از ترس خدا هراسان بود، و خود را بنده ی کوچک و ناچیزی می‌دانست، و از درگاه خدا می‌خواست که در عالم قبر و برزخ خشنود شود، از پیامبر(ص) تقاضای دعا و طلب مغفرت نمودن داشت، و از آن حضرت می‌خواست که هنگام مرگ و خاک سپاری، او را مورد لطف خاص قرار دهد، در قبرش بخوابد، و با این کار، رحمت الهی را وارد قبر سازد و…. .

در آن هنگام فاطمه سلام‌الله علیها حدود پنج سال داشت، گویا خدیجه(س) شرم داشت از پیامبر(ص) تقاضای دیگر کند، فاطمه(س) را واسطه قرار داد، به او فرمود: «دختر جان! نزد پدر برو، و از او بخواه پیکرم را با یکی از روپوش‌های خود کفن نموده و بپوشاند.» 

فاطمه(س) واسطه شد و این تقاضای خدیجه(س) نیز روا شد. این تقاضای خدیجه(س) از اینرو بود تا آن لباس موجب نورهایی از رحمت الهی شود و او را در عالم برزخ و روز قیامت خشنود سازد.

حضرت رسول(ص) که بر بالین این بانوی بزرگوار حاضر بود، ضمن گفت‌وگوی با وی فرمود: خدا تو را با مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم برابری داده است. وقتی روح حضرت خدیجه(س) به سوی جهان جاودان پر کشید پیامبر(ص) سخت گریست.

چون در «حَجُون» قبری برای خدیجه کبری(س) کندند، پیامبر (ص) خود به راه افتاد؛ همچنان که اشک از چشمانش می‌بارید داخل قبر شد و خوابید، افزون‌تر از قبل گریست و او را دعا کرد. آنگاه برخاست و با دست خویش همسرش را در قبر گذاشت. حضرت فاطمه سلام الله علیها ، یادگار امّ‌المؤمنین حضرت خدیجه(س) گِرد پدر می‌گشت،

خود را به دامان ایشان می‌آویخت، بهانه مادر می‌گرفت و دل دردمند پدر را آتش می‌زد.

پیامبر (ص) جز سکوت چیزی نداشت؛ جبرئیل نازل شد و گفت: ای پیامبر، به فاطمه بگو خدا برای مادرت قصری از لؤلؤ ساخته که درونش آشکار است و در آنجا هیچ سختی و تلخی نیست. به این ترتیب فرشته الهی پایان رنج‌ها و محنت‌های حضرت خدیجه سلام‌الله علیها را اعلام کرد.

وفات حضرت خدیجه(س) به فاصله اندکی از رحلت اندوه‌بار حضرت ابوطالب(ع) رخ داد، پیامبر اکرم (ص) آن سال را «عام الحزن» نام نهاد و در واقع یک سال اعلام عزای عمومی نمود.

آرامگاه حضرت خدیجه(س) در قبرستانی در مکه است. رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد(ص) احترام می‌گذاشتند و از آزار ایشان خودداری می‌کردند.

فرزندان حضرت خدیجه(س)

ابن هشام می نویسد: «فرزندان خدیجه (س) از پیامبر (ص) عبارتند از: رقیه، زینب، ام کلثوم، فاطمه، قاسم، طیب و طاهر. پیامبر (ص) از همسران متعدد خود، تنها از خدیجه (س) دارای فرزند بود، و یک فرزند نیز به نام ابراهیم از همسر دیگرش «ماریه ی قبطیه» داشت.

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1397-03-05] [ 09:47:00 ق.ظ ]




وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد. اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا (ص) شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه  ای که جبرئیل  از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول  خدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می ریخت، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید. آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون » واقع است.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ق.ظ ]




 

 

پدر او: خو یلد بن عبد الغری بن قُصَی بن کلاب است.
مادر او: فاطمه دختر زائده بن أصَم است.
تولد: 68 سال پیش از هجرت
فرزندان: قاسم، عبدا…، زینب، ام کلثوم، فاطمه و رقیه می باشند.
لقب: طاهره، سیده نسوان[1]
وفات: در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب است.
پیغمبر(ص) او را در حجون دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت. سال وفات او عام الحزن یعنی سال اندوه نامیده شد. او به هنگام وفات 65 سال داشت.

 
شخصیت حضرت خدیجه :
حضرت خدیجه‏(س) که از زنان نامدار و ثروتمند قریش بود پانزده سال قبل از بعثت با پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. این بانوی بزرگوار اولین فردی بود که به رسالت پیامبر ایمان آورد و با تمام توان و ثروت خود به یاری دین اسلام برخاست. وجود حضرت خدیجه برای پیامبر اسلام به قدری اهمیت داشت که پیامبر اکرم(ص) رحلت این بانوی بزرگ را مصیبتی عظیم خواند و سال رحلت حضرت خدیجه و حامی بزرگ دیگر خود یعنی حضرت ابوطالب را عام الحزن یعنی سال اندوه نامید.

مقام حضرت خدیجه در پیشگاه خدا:
ابوسعید خدری می­گوید: رسول خدا فرمود: وقتی که در شب معراج ، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد، هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم : «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل گفت: « حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرابه خدیجه برسانی »پیامبر (صلی الله علیه وآله) وقتی که به زمین رسید ، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه ابلاغ کرد. خدیجه گفت «ان الله هو السلام ، وفیه السلام ، الیه السلام ، وعلی جبرئیل السلام ؛ همانا ذات پاک خدا سلام است، واز او است سلام ، وسلام به سوی او باز گردد و برجبرئیل سلام باد.»[2]
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
جبرئیل نزد من آمد و گفت : ای رسول خدا!این خدیجه است ، هرگاه نزد تو آمد، بر او از سوی پروردگارش و از طرف من ، سلام برسان:
« و بشرها ببیت فی الجنة من قصب لاصخب و لانصب»
«و او را به خانه­ای از یک قطعه (از زبرجد ) در بهشت که در آن رنج و ناآرامی نیست ، مژده بده »[3]

در کتاب «الخصائص الفاطمیه» نقل شده :
طبق روایت مشهور هنگامی که حضرت خدیجه رحلت کرد، فرشتگان رحمت از جانب خداوند کفن مخصوصی برای خدیجه نزد رسول خدا آوردند واین علاوه بر اینکه مایه برکت برای خدیجه بود،مایه تسلی خاطر رسول خدا گردید. وبه این عنوان تقدیر وتجلیل جالبی از طرف خداوند؟ حضرت خدیجه به عمل آمد.
پیامبر اکرم پیکر مطهرحضرت خدیجه را با آن کفن پوشانید.سپس جنازه او را با همراهان به سوی قبرستان معلی بردند تا در کنار مادرش حضرت آمنه به خاک بسپارند . درآنجا قبری برای حضرت خدیجه آماده کردند، رسول خدا درمیان آن قبر رفت و خوابید ، سپس بیرون آمد وآن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد.

مقام حضرت خدیجه در کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله :
این بانوى بزرگوار و الگوى ممتاز زن مسلمان، در نزد پیامبر اکرم (ص) از احترام و محبوبیت خاص برخوردار بود.
نویسندگان تاریخ و راویان حدیث در مورد تعریف و ستایش پیامبر از خدیجه وعلاقه ومحبت به او جملاتی نقل کرده‌اند که ما نمونه‌ای از آن را در اینجا می‌آوریم؛ عایشه که خود از همسران پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) پس از خدیجه (علیها السلام) می‌باشد، علاقه و محبت شدید آن حضرت نسبت به خدیجه کبری(علیها السلام) را این گونه توصیف می‌کند:

” من خدیجه را هرگز ندیده بودم، اما آنچنان که بر خدیجه حسد ورزیدم، بر هیچ یک از همسران پیامبر رشک نبردم، چرا که پیامبر او را بسیار یاد می کرد …[4]
او از خانه بیرون نمی آمد مگر آنکه خدیجه را یاد می کرد و او را به نیکی ستایش می نمود …[5]
و از ستایش او و استغفار برای او دل تنگ و خسته نمی‌شد …[6]
هرگاه رسول خدا گوسفندی را ذبح می کرد، می گفت آن را به دوستان خدیجه بفرستید. سر انجام روزی علت این کار را پرسیدم؛ فرمود: من دوست خدیجه را هم دوست دارم …[7]

مقام حضرت خدیجه در کلام حضرت امیرالمؤنین علیه السلام :
امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«سادات نساء العالمین اربع: خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد وآسیه بنت مزاحم ومریم بنت عمران ؛ »[8]
« سرور بانوان دو جهان چهار بانو است که عبارتند از :خدیجه ، فاطمه ، آسیه و مریم »

مقام حضرت خدیجه در کلام دیگران :
ابن حجر که از علمای برجسته اهل تسنن است، می‌گوید: «از امتیازات خدیجه آن است که او همیشه پیامبر را گرامی می داشت و سخن او را چه قبل از بعثت و چه پس از بعثت تصدیق می کرد.[9]»
یکی از ادبای مسیحی عرب(سلیمان الکتانی)، آنرا این چنین می ستاید:
«خدیجه دوستی خود را به همسرش بخشید؛ در حالیکه احساس بخشش نمی کرد، بلکه احساس می کرد که از او محبت و دوستی می­گیرد و همه سعادت را از او کسب می‌کند. ثروتش را به او بخشید و حال آنکه احساس نمی‌کرد که می‌بخشد، بلکه احساس او این بود که از او هدایت را که بر همه گنجهای روی زمین برتری دارد، کسب می‌کند…[10]»
شخصیت و مقام حضرت خدیجه سلام الله علیها بررسی وتحقیق بیشتری را می‌طلبد که در اینجا به همین مقدار بسنده می‌شود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم