نرجس
 
   



 

* تأثیر تجمل گرایی بر صله ارحام
تجمل گرایی می تواند از عوامل قطع رحم باشد. تجمل گرایی موجب می شود تا شخص نتواند با خویشاوندان خود ارتباط داشته باشند؛ در این عرصه قرآن می فرماید «ان الله لا یحب المسرفین». بیان این نکته ضروری است که تجمل گرایی با جمال گرایی تفاوت دارد. انسان به صورت فطری جمال گراست و خدا نیز نه تنها این مسئله را مزمت نکرده، بلکه می فرماید که «خضوا بزینتکم»؛ انسان باید با زیبایی به مسجد رود؛ خداوند خود زیبای مطلق است و بندگانی که دنیال زیبایی معنوی و مادی هستند، دوست دارد.

آنچه در اسلام مزمت شده، تجمل گرایی است که یکی از مصادیق آن اسراف می باشد. خانواده هایی هستند که مقید به زینت هایی خاصی بوده و جوری خانه های خود را زینت می دهند که این کار برای دیگران دشوار است؛ بر این اساس زمانی که خویشانشان وارد خانه آنها می شوند، افسرده خاطر شده و چه بسا خجالت می کشند که به خانه او بیاید. این وضعیت موجب قطع رحم می شود.

انسان اگر آنچه که خدا فرموده را در زندگی خود رعایت کند، می داند که زیبایی حقیقی در دوری از زینت های رقابتی است. زینت زیبای زندگی این است که انسان در فضایی آرام زندگی کند؛ اگر دنیا از انسان سلب آرامش کند، وی به زیبایی دست نمی یابد. اگر خدا به ما توفیق دهد که از تجمل گرایی دوری کنیم و به حد وسع خود از جمال و زیبایی دنیا بهره مند شویم، به زیبایی حقیقی دست پیدا می کنیم.

* پدر و مادر، بهترین ارحام
از منظر قرآن و آموزه های دینی، پدر و مادر در بالاترین مرتبه ارحام هستند؛ مسئله ای که در مباحث فقهی نیز به آن توجه زیادی شده است که از جمله مصادیق آن تقسیم ارث است.

* شیوه برقراری صله ارحام
انسان باید این مسئله را با خود حل کند که به عنوان مسلمان موظف است به دستورات خدا جامه عمل بپوشاند؛ یعنی، همان گونه که مسلمان موظف به عبادت خداست، نسبت به دستور خدا درباره صله رحم نیز وظیفه دارد. البته ما باید ببینیم شیوه درست صله رحم، چگونه است؟ اگر فردی دارای مشکل اعتقادی، سیاسی، فکری و… است، لازم نیست با او صله رحم برقرار کرد. البته اگر فردی می داند که می تواند از این ظرفیت استفاده کرده و بر خویشاوند خود تأثیر داشته باشد، لازم است که با او ارتباط داشته باشد. اگر رحم انسان، جزو اعداء الله به شمار می آید، انسان این وظیفه را ندارد که با او ارتباط داشته باشد؛ ما باید در چارچوب تفکر دین، رفتار کنیم تا هم به وظیفه شرعی خود عمل کنیم و هم تأثیر مثبتی بر ارحام خود داشته باشیم.

البته در این حوزه پدر و مادر استثنی هستند؛ انسان باید همواره رابطه خود را با پدر و مادر حفظ کند و حالت خدمت گزاری به آنها داشته باشد؛ هرچند لازم است مراقب باشد که تحت تأثیر آنها قرار نگیرد.

* دشمنان خدا چه کسانی هستند؟
یک قِسم از دشمنان خدا، کافران هستند؛ گاهی ممکن است مسلمانی دشمن خدا باشد، به این معنی که مسلمان جاسوس است، با ارزش های دینی تعارض دارد و در حلقه های فکری و رفتاری دشمنان خدا قرار دارد. ممکن است که شما نسبت به دشمن بودن او تصریح نداشته باشید، ولی حرف زدن و رفتار او، حرف ها و رفتارهای دشمنان اسلام و خداست؛ این فرد مواضع آنها را تبیین می کنند. آنها منافقان هستند، منافقان با دشمنان خدا هم پیمان هستند. دشمن خدا کسی است که کاری را انجام دهد که کفار و مشرکان انجام می دهند. ربا خواران، مفسدان جامعه و کسانی که فسق را در جامعه ترویج می دهند دشمنان خدا هستند.

* سخن پایانی:
مقام معظم رهبری درباره سبک زندگی اسلامی تأکید دارند، این مسئله اهمیت زیادی در پیشرفت جامعه و سعات مندی آن دارد. آنچه در صله رحم می تواند مورد توجه قرار گیرد، سبک زندگی اسلامی است. در تعالیم اسلامی، بر خلاف افکار و مکاتب و اندیشه های دیگر که بعضاً بر فاصله گرفتن از ارحام تأکید دارد، صله رحم اهمیت زیادی دارد.

از جمله عرصه هایی که در مسئله صله ارحام باید به آن توجه داشت، تأثیرگذاری فکری و اندیشه ای بر ارحام است. ما باید بدانیم که چه کنیم سبک زندگی اسلامی صله ارحام را برنامه ریزی نماید.

باید سبک زندگی اسلامی در مقام نظر و فکر تنظیم شود و در تفکر دین نیز نوع صله رحم تبیین شود. از سوی دیگر صلح رحم در تعمیق سبک زندگی اسلامی تأثیر بسیاری دارد، البته به شرطی که این صله رحم برگرفته از روش و منش قرآن و دین باشد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-04-11] [ 08:17:00 ق.ظ ]




* آسیب های انجام صله رحم!
ممکن است در صورت بی توجهی در صلح ارحام، در برخی موارد گرفتار گناه و انحراف شویم؛ خداوند می فرماید که گاهی اوقات ممکن است ارحام، انسان را از راه رسیدن به خدا باز دارد و موجب تمایل انسان به سمت دشمنان شود. درست است که در اسلام بر صله ارحام تأکید شده، ولی گاهی می بینیم که برخی با ارزش های دینی و اسلامی مشکل دارند و اگر با او رفت آمد کنیم، یقیناً بر ما تأثیر می گذارد. در آیه «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کفَرُوا بِمَا جَاءَکمْ مِنَ الْحَقِّ یخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیاکمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکمْ إِنْ کنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ یفْعَلْهُ مِنْکمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ (ممتحنه، آیه١»

خداوند می فرماید: دشمنان من و دشمنان خود را اوالیا انتخاب نکنید؛ (اولیا به معنی دوست و سرپرست است) و با آنها رابطه مودت آمیز برقرار نکنید. در آیه سوم همین سوره خداوند می فرماید: «لَنْ تَنْفَعَکمْ أَرْحَامُکمْ وَلا أَوْلادُکمْ یوْمَ الْقِیامَةِ یفْصِلُ بَینَکمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (ممتحنه، آیه ٣)» اگر ارحام شما از دشمنان خدا بودند، مراقب باشید تا این رحم بر شما تأثیرنگذارد که این عیاق شدن موجب شود فرد گمان کند می تواند بر شما تأثیربگذارد.

انسان باید از برقراری ارتباط با افرادی که با راه خدا و ارزش های دینی همسو نیستند، اجتناب کند و انسان نباید تحت تأثیر قرار گیرد چون در این مورد نهی خدا قرار دارد.

* بی عدالتی، خطری که در پی صله ارحام می آید، باید مراقبت آن بود
از آسیب های دیگر که در صله ارحام ممکن است بروز یابد، بی عدالتی است؛ انسان ممکن است به وسیله ارحام به بی عدالتی گرفتار شود. در تاریخ افرادی زندگی می کردند که به دلیل ارحام خود به جامعه ظلم کردند و پایه گذاران ظلم در جامعه شدند، درحالی که از رهبران جامعه نیز به شمار می رفتند؛ آنها برای ارحام و خویشان خود سهمیه و حقوق بی جا، آن هم از بیت المال مسلمین قرار داده بودند و بذل و بخشش های بی مورد از بیت المال داشتند.

سوره انعام آیه 152 به این مسئله اشاره دارد: «وَلا تَقْرَبُوا مَالَ الْیتِیمِ إِلا بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ حَتَّی یبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْکیلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لا نُکلِّفُ نَفْسًا إِلا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کانَ ذَا قُرْبَی وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِکمْ وَصَّاکمْ بِهِ لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ (انعام، آیه ١٥٢)» خدا می فرماید که انسان از آنچه گفته می شود باید عدالت را رعایت کند، ولو این که شخص از ارحام و خویشاوندان شما باشد. خداوند ما را به قسط امر می کند و بیان می دارد که وقتی می خواهید سخنی بگویید، عدالت را رعایت کنید. تا چه رصد به این که انسان برای ارحام، در بیت المال تصرف کند.

از جمله چیزهایی که محل لغزش است، این است که کسی مسئول باشد، دستش برسد و حق عموم مردم را پایمال کرده و این حق را به ارحام خود دهد. بنابراین، اگر نتیجه رعایت عدالت این باشد که ذی القربی ما را ترک کنند، نه تنها اشکال ندارد، بلکه خوب هم است.

* آثار سوء ترک صله رحم
یکی از آثار ترک صله رحم خسارت در ابعاد معنوی، مادی، کوتاه شدن عمر و… است. در سوره بقره آیه 27 این مسئله تأکید شده است: «الَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأرْضِ أُولَئِک هُمُ الْخَاسِرُونَ» یکی از آثار مهم قطع رحم، این است که انسان در روز قیامت به عذاب الهی گرفتار می شود.

در آیه 25 سوره مبارکه رعد نیز آمده است: «وَالَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأرْضِ أُولَئِک لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»؛ این آیه هشدار می دهد که قطع رحم نکنید، بعد بیان می دارد که این ها، کسانی هستند که به لعنت خدا گرفتار می شوند. انسان هایی که خود و بدون دلیل ترک صله رحم کند، لعنت خدا بر آنها شامل می شود و عاقبت بدی در روز قیامت بر آنها است.

نکته ای که در این آیه وجود دارد، این است که نفرین خدا برای این دنیاست؛ چون خداوند جداگانه نسبت به «وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» هشدار داده است؛ این افراد در همین دنیا گرفتار لعنت و نفرین خدا می شوند.

از دیگر آثار قطع رحم، نشناختن حقایق است؛ انسان با قطع رحم با حقایق آشنا نمی شود. همین که انسان ارتباط خود را با خویشان، خدایی تعریف کند، بصیرت او بیشتر شده و حقایق بیشتری در پیش روی او گشوده می شود. در سوره مبارکه محمد (ص)، بیان می دارد که کسانی که ترک صله رحم کنند، خدا آنها را مورد لعن قرار داده و کَر می کند تا حقایق را نشنوند، چشمانشان را نیز کور می کند. البته منظور از کر و کور شدن به این معنی نیست که در دنیا گوش و چشم خود را از دست دهند، بلکه چشم و گوش دل را از دست می دهند و نمی توانند حقایق را ببینند و بشنوند.

آسیب دیگر در قطع صله رحم، نفاق است. افرادی که بی جهت قطع رحم می کنند، دچار نفاق می شوند. در آیه 22 سوره محمد (ص) به بحث نفاق نیز تأکید دارد.

* موانع صله ارحام
از نظر قرآن کریم، دو مورد مهم ترین موانع صله رحم است که در آیه 36 سوره نساء، این مسئله مورد تأکید قرار دارد، خداوند در این آیه می فرماید: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلا تُشْرِکوا بِهِ شَیئًا وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَی وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکتْ أَیمَانُکمْ إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتَالا فَخُورًا» خداوند در ابتدای این آیه بر تقوا تأکید کرده و در ادامه به احسان کردن به والدین و ذی القربی تأکید دارد و در ادامه بیان می دارد که «إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتَالا فَخُورًا» باید بدانیم که خداوند در این آیه مختالا و فخوراً را بیان می دارد. مختال کسی است که تکبر می ورزد و فخور کسی است که حالت فخر فروشی دارد و دارای روحیه خود برتر بینی است؛ خداوند این دو را دو عامل قطع رحم می داند.

انسانی که دارای تکبر باشد، نمی تواند با فامیل ارتباط داشته باشند؛ این که یکی بر کسی دیگر فخرفروشی کرده و تکبر ورزد، موجب می شود انسان با ارحام قطع رابطه کند؛ چراکه خویشان می فهمند که آنها از موضع ارحام با آنها سخن نمی گوید.

گاهی فخرفروشی و تکبر را یکی می دانیم، ولی این دو با هم تفاوت دارد، ممکن است فردی در ظاهر متواضع باشد ولی فخر فروشی نماید، اما متکبر کسی است که دیگران را در اندازه خود نمی بیند و این روحیه او در رفتار و گفتارش مشخص است. اگر انسان افتخارات خود را برای دیگران بیان می کند و خویشان خود را تحقیر کند؛ موجب قطع رحم می کند. کسی که در کنار برادر و خویشان خود است، نباید احساسی غیر از ارحام داشته باشد؛ در غیر این صورت موجب بر هم خورد ارتباط با خویشان می شود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 07:32:00 ق.ظ ]




صله ارحام هم تراز عدالت و احسان
خداوند در آیه 90 سوره مبارکه نحل، می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَی وَ ینْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکرِ وَالْبَغْی یعِظُکمْ لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ» خداوند در این آیه صله رحم را در کنار رعایت عدالت و احسان قرار می دهد که نشان دهنده جایگاه و اهمیت صله ارحام و رسیدگی به ذی القربی است. ترتیب آورده شدن این مسائل نیز در این آیه قابل توجه است؛ خداوند انسان ها را ابتدا به عدالت و بعد از آن به احسان و ایتای ذی القربی امر می کند. از این آیه این نکته بر می آید احسان و رسیدگی به ذی القربی در مقام اهمیت، در کنار عدالت هستند, ولی در مقام عمل، در رتبه پایین تر نسبت به عدالت است؛ یعنی است که صله ارحام نباید جلوی عدالت در جامعه را بگیرد.

این که خداوند متعال انسان ها را به عدل، احسان و رسیدگی به ذی القربی امر کرده؛ یعنی عدالت که مهم ترین شاخصه جامعه مطلوب است و این که گفته می شود امام زمان (عج) ظهور کرده و عدالت مطلوب خداوند را در جامعه اجرا می کند؛ در کنار صله ارحام مورد تأکید خداوند است. همچنین «ینْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکرِ» نیز در این آیه به معنای ارتباط صله رحم با ترک فحشا و منکر و جلوگیری از بروز آن در جامعه است.

* گروه هایی که دچار خسران می شوند
خداوند در آیه 27 سوره مبارکه بقره نسبت به مسئله صله رحم هشدار می دهد و می فرماید: «الَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأرْضِ أُولَئِک هُمُ الْخَاسِرُونَ». چند گروه از افراد هستند که دچار خسارت می شوند؛ می دانیم که خسارت با زیان تفاوت دارد، به این معنی که خسارت به معنای از دست دادن اصل سرمایه است؛ این که انسان عمر خود را مصرف می کند و در قبال آن چیزی به دست نیاود، خسارت کرده است، چون عمر خود را که سرمایه اوست، از دست داده است. بر اساس این آیه، نخستین گروه، کسانی هستند که پیمان خود را با خدا (پیمان بندگی و اطاعت از خدا) می شکنند. در ادامه می فرماید: «وَ یقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ»؛ برخی افراد جایی را که خدا فرموده ارتباط برقرار کنید نادیده می گیرند که از مصادیق بارز آن صله رحم است. پس وقتی صله رحم را قطع می کنند، دچار خسران می شوند. البته این خسارت اعم از خسارت مادی، معنوی، روحی و… است؛ «وَیفْسِدُونَ فِی الأرْضِ» و کسانی که در زمین فساد می کنند. وقتی خداوند صله رحم را در ردیف عمل نمودن به عهد خدا قرار داده، بیانگر اهمیت این مسئله است.

* برخی مکاتب انسان را از ارحام دور می کند
مکتب اسلام بین پیمان بستن با خدا و صله ارحام پیوند زده است و این امر یکی از مهم ترین روش های استراتژیک تفکر دینی در اسلام می باشد که میان این دو جمع کرده است. اما متأسفانه، برخی که به مکتبی وابسته می شوند، از پدر و مادر و ارحام خود می برند، همان گونه که دیده شد، منافقان وقتی در کمپ های خود در عراق مستقر شدند، به طور کلی از پدر و مادر خود بریدند. ولی در تفکر دین اسلام و قرآن، نه تنها ارتباط افراد ترک نمی شود، بلکه مورد امر و تأکید خداوند نیز قرار می گیرد و کسانی هم که صله رحم را ترک می کنند، مورد تهدید و توبیخ قرار می گیرد.

* تقوای الهی، رعایت حقوق الهی و ارحام است

در آیه اول سوره مبارکه نساء خداوند می فرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا کثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا»؛ خداوند در این آیه ابتدا انسان ها را به تقوا امر می کند. تقوا در این آیه هم می تواند معنای لغوی که پرهیز از آنچه انسان را از عقلانیت و خدا دور می کند و هم معنای خاص آن مورد نظر باشد که پرهیز از آنچه محرم الهی و تعهد به آنچه واجب خداست.

«وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ» از خدایی پرهیز کنید که مورد سؤال واقع می شوید؛ «وَالأرْحَامَ» و ارحام. بر اساس این آیه، انسان نسبت به حقوق خداوند و نیز نسبت به حقوق ارحام مورد سؤال قرار می گیرد. این آیه معنای تقوا که رعایت حقوق خدا و ارحام است را بیان می کند.

در ادامه آیه، خداوند می فرماید که «إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا» خداوند مراقب شماست. نباید از مراقبت خدا نسبت به تقوای الهی و حفظ حقوق ارحام غفلت کنیم.

* آثار مثبت و برکات صله رحم
صله ارحام آثار شرعی و قانونی ای دارد که در جوامع بشری رعایت می شود، ساز و کار خاصی نیز از نظر فقهی و حقوقی در اسلام دارد؛ مسئله ای مانند ارث، که ممکن است افراد صله ارحام را هم قطع کنند، ولی با احکام مربوطه، از یکدیگر ارث می برد. این مسئله هم آثار تکوینی و هم آثار تشریعی ارحام است.

اثر دیگر صله رحم در آیه «قَالُوا یا شُعَیبُ مَا نَفْقَهُ کثِیرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاک فِینَا ضَعِیفًا وَلَوْلا رَهْطُک لَرَجَمْنَاک وَمَا أَنْتَ عَلَینَا بِعَزِیزٍ (هود، آیه ٩١)» مطرح شده است؛ بر اساس این آیه، زمانی که قوم شعیب، او را تهدید می کنند، به او می گویند که اگر خویشاوندان تو نبودند، ما تو را سنگ سار می کردیم و امنیت و آرامش را از تو می گرفتیم. این نشان می دهد که انسان در پناه خویشاوندان صالح و خوب در آرامش قرار می گیرد.

زمانی که انسان با خویشان خود ارتباط دارد، امنیت روحی و اجتماعی به دست خواهد آورد. همان طور که ارحام صالح نبی اکرم صلی الله علیه و آله، از او حمایت کردند و این موجب ثبات قدرت ایشان شد و پیامبر از آن برای تبلیغ و ترویج اسلام استفاده نمود. همچنین وقتی انسان با خویشان خود ارتباط داشته باشد، می تواند از خانه های آنها استفاده کند؛ در آیه 61 سوره مبارکه نور خداوند بیان داشته است: «لَیسَ عَلَی الأعْمَی حَرَجٌ وَلا عَلَی الأعْرَجِ حَرَجٌ وَلا عَلَی الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَلا عَلَی أَنْفُسِکمْ أَنْ تَأْکلُوا مِنْ بُیوتِکمْ أَوْ بُیوتِ آبَائِکمْ أَوْ بُیوتِ أُمَّهَاتِکمْ أَوْ بُیوتِ إِخْوَانِکمْ أَوْ بُیوتِ أَخَوَاتِکمْ أَوْ بُیوتِ أَعْمَامِکمْ أَوْ بُیوتِ عَمَّاتِکمْ أَوْ بُیوتِ أَخْوَالِکمْ أَوْ بُیوتِ خَالاتِکمْ أَوْ مَا مَلَکتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِکمْ لَیسَ عَلَیکمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْکلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیوتًا فَسَلِّمُوا عَلَی أَنْفُسِکمْ تَحِیةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَکةً طَیبَةً کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمُ الآیاتِ لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ؛ بر اساس این آیه، انسان می تواند از خانه های خویشان خود که در این آیه از آن نام برده است، استفاده کند.

همچنین بر اساس آیه 18 سوره فاطر که می فرماید: «وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَی حِمْلِهَا لا یحْمَلْ مِنْهُ شَیءٌ وَلَوْ کانَ ذَا قُرْبَی إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَنْ تَزَکی فَإِنَّمَا یتَزَکی لِنَفْسِهِ وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ» و همچنین بر اساس آیه 49 سوره مبارکه نمل، خداوند بیان می داد: «قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَیتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِک أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ» نشان می دهد که انسان با صله ارحام و رفت و آمد می تواند از حمایت آنها بهره مند شود.

* هشدار خداوند!
ما نقطه طلاقی در دستورات دینی و رعایت صله ارحام داریم؛ در بسیاری از عرصه ها عمل به دستورات الهی و صله رحم در تعارض با هم نیستد، به این معنی که پدر و مادر، خواهر و برادر و خویشان از مؤمنان هستند و نسبت به ارزش های الهی پایبندند، در چنین شرایطی انسان مشکلی در انجام صله ارحام ندارد، ولی گاهی ممکن است ارتباط با خویشان و انجام تکلیف الهی با هم تعارض پیدا کند. حال باید دید وظیفه چیست؟

در عین این که خداوند ما را به صله ارحام امر می کند، به ما هشدار می دهد که صله رحم ما را از مسیر درست منحرف نسازد. از یک سو، امر می کند به پدر و مادر و ذی القربی احسان کنید اما نسبت به مراقبت از شرک ورزی به خدا نیز هشدار می دهد؛ یعنی این که این احسان بر شما تأثیر نگذارد.

در صدر اسلام، بسیاری از خانواده ها، به دلیل مسلمان شدن فرزندشان و رفتاری که این فرزند در برخورد با والدین و خانواده نشان می داد، موجب می شد که آنها نیز به اسلام ایمان آورند؛ از جمله آنها جناب عمار یاسر بود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ق.ظ ]




تاثیر یاد خدا و بی رغبتی به دنیا در رسیدن به آرامش
 



ذکر و یاد خدا  یکی از بهترین و مؤثرترین روشها برای رهایی از ترس و نگرانی است

 

تاثیریاد خدا و بی رغبتی به دنیا در رسیدن به آرامش
ما با یاد خدا و توجه به وجود مقدس الهی، خود را به منبعی متصل می کنیم که از هر قدرتی بالاتر و برتر است. لذا ترس از هر قدرت دیگری معنی پیدا نمی کند، خود را به منبعی متصل می کنیم که توانایی حل هر مشکلی و شفای هر دردی و باز کردن هر گره ای را دارد.


ذکر و یاد خدا و به تعبیر بهتر توجه به خداوند متعال، یکی از بهترین و مؤثرترین روشها برای رهایی از ترس و نگرانی و دغدغه و اضطراب و متقابلاً کسب طمأنینه و آرامش روحی و حتی جسمانی است. قرآن کریم می فرماید: «… أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یعنی «آگاه شوید که تنها یاد خدا آرام بخش دلهاست».


براستی چرا روح و روان آدمی با یاد و نام خدا آرامش می گیرد؟

پاسخ روشن است. ما با یاد خدا و توجه به وجود مقدس الهی، خود را به منبعی متصل می کنیم که از هر قدرتی بالاتر و برتر است. لذا ترس از هر قدرت دیگری معنی پیدا نمی کند، خود را به منبعی متصل می کنیم که توانایی حل هر مشکلی و شفای هر دردی و باز کردن هر گره ای را دارد. پس یأس و ناامیدی و احساس ضعف و شکست در زندگی، دیگر مفهوم خود را از دست می دهد. با توجه به خدا، خود را به منبعی وصل می کنیم که از همه چیز و همه کس و هر راز و رمزی آگاهی مطلق و کامل دارد، پس دیگر غصه نمی خوریم که کسی درد ما را نمی فهمد، یا راز خود را به که بگوییم که بتواند ما را کمک کند.

 در واقع از کسی یاری می جوییم که از همه مشکلات و علت و معلولها و رابطه های پشت پردۀ بین پدیده های جهان، آگاهی کامل دارد. با یاد خدا به منبعی وصل می شویم که معامله گر و منفعت طلب نیست و ما را برای خودش نمی خواهد، بلکه خیرخواه، مهربان و دلسوزی است که صرفاً خیر ما را می خواهد و ما را برای خودمان دوست دارد و می خواهد. بنابراین طبیعی است وقتی با ذکر و یاد خدا به چنین پناهگاه مطمئن و قدرتمندی وصل می شویم، هر گونه نگرانی و دغدغه از ما رفع شده و به راحتی و آرامش روحی و روانی برسیم.


به همین جهت خداوند متعال ما را تشویق می کند تا دائماً به یاد او باشیم. قرآن کریم می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً» یعنی «ای کسانی که به خدا ایمان آورده اید، ذکر حقّ و یاد خدا بسیار کنید» آری ذکر و یاد خدا نه تنها راه و روشی مطمئن برای رسیدن به آرامش روحی و قلبی است، بلکه بالاتر از آن، هر گونه اعراض از ذکر الهی و دور شدن از خداوند متعال، زندگی و معیشت را برای ما سخت و زجرآور می کند و در نتیجه آرامش از ما سلب خواهد شد. خداوند متعال می فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی » یعنی «و هر کس از یاد من اِعراض کند، همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامت نابینا محشورش کنیم».


منظور از یاد و ذکر خدا
 نکته مهمی که در پایان این بحث باید به آن اشاره کنیم این است که منظور از یاد و ذکر خدا، صرفاً ذکر زبانی نیست، بدون تردید کسی با صرف ذکر زبانی نه می تواند توجهی به خدا پیدا کند، و نه از ثمرات اتصال به منبع الهی بهره ببرد و آرامش کسب کند. مقصود از یاد و ذکر الهی، همانا توجه قلبی به خدا همراه با هوشیاری و آگاهی به مفاهیم ذکری است که گفته می شود.


برخی علمای اخلاق مراتبی را برای ذکر برمی شمارند:
مرتبۀ اوّل، ذکر لفظی و لسانی است.


مرتبۀ دوم، ذکر معنوی است. یعنی در حالی که انسان مشغول ذکر لفظی است، به معانی الفاظ هم توجه کند و آن را بفهمد.


مرتبۀ سوم، ذکر قلبی است. یعنی توجه از دل بجوشد و احیاناً به زبان جاری شود.

البته لازم نیست حتماً به زبان جاری شود بلکه چه بسا در مراحلی سکوت، خود بهترین بیان برای اظهار مکنونات قلبی و معطوف گردانیدن دل به آستان قدس الهی باشد. از مراتب فوق، آنچه که می تواند آدمی را از نگرانی و اضطراب رهایی بخشیده و آرامش و راحتی روح و اطمینان قلبی را برایش به ارمغان آورد، مرتبۀ سوم، یعنی توجه قلبی و هوشیارانه به ساحت قدس الهی است.

 

بدیهی است کسی که می خواهد همیشه آرامش روحی و اطمینان قلبی داشته باشد، باید ذکر و توجه قلبی او نیز همیشگی و مستمر باشد. با یکی دو بار ذکر و توجه و یا صرفاً در زمان مشکلات به یاد خدا بودن، چندان کارگشا نخواهد بود. به تعبیر امام علی علیه السّلام: «مُدَاوَمَةُ الذِّکْرِ قُوَّةُ الْاَرْواحِ» یعنی «استمرار در ذکر، نیروبخش و تقویت کننده روح و روان است».


بی رغبتی به دنیا
اگر به دنبال کسب آرامش و راحتی روح و روان خود هستید، تلاش کنید میل و رغبت خود را به زخارف و جلوه های فریب انگیز دنیا کاهش بدهید. البته منظور نداشتن زندگی مناسب و مال و منال مورد نیاز و منطقی نیست، به هیچ وجه شما را به فقر و نداری تشویق نمی کنیم. از مال و اموال دنیا و از زخارف و جلوه های دلفریب دنیا مانند پول، ریاست، خانه، اتومبیل، همسر و فرزندان، آثار قدیمی و عتیقه، طلا و جواهر، وسایل خانه و… در حدی به دنبالش باشید که تأمین کننده نیازهای منطقی و طبیعی شما باشد.


علاقه به اینها باید در حدی باشد که آرام بخش روح و روان شما بوده و زندگی را به کام شما شیرین و گوارا سازد. اگر تعلق به آنها از حد طبیعی خارج شود، نه تنها آرامش بخش شما نخواهند بود، بلکه سوهان روح بوده و وسیله ای در جهت آزار روح و روان شما خواهند شد. حتی عشق و مَحبّت به همسر و فرزندان که از ضروریات زندگی است، اگر از حد طبیعی خود خارج شود، تبدیل خواهد شد به غل و زنجیری که مانع حرکت شما شود. دلبستگی و علاقه افراطی به زخارف دنیا، موجب دل مشغولی و سرگرم شدن به آنها می شود، و همۀاینها ناآرامی و ناراحتی را به دنبال دارد.


دلبستگی افراطی باعث می شود وقتی شما به خطر از دست دادن این تعلقات فکر می کنید، همیشه مضطرب و نگران بشوید که مبادا اینها را از دست بدهید، و اگر هم روزی بخشی از آنها را از دست دادید، ترس و نگرانی شما، عملاً تبدیل به غم و اندوه و ناراحتی عمیق خواهد شد. چه بسا کسانی که نه تنها به زخارف دنیوی مثل ریاست و پول و ثروت و طلا و جواهر یا خانه و اتومبیل دل می بندند، بلکه گاهی به چیزهای کم اهمیت نیز چنان وابسته می شوند که هر گونه راحتی و آرامش را از آنان سلب می کند.

 

یکی شدیداً به یک پرنده دل می بندد، دیگری عاشق آلبوم تمبر با عکس می شود، یکی شیفتۀ کلکسیون اسکناسهای قدیمی می شود. فردی عاشق عتیقه جات و اشیاء قدیمی است و خلاصه هر کدام به نوعی دلبند جلوه ای از زخارف دنیوی می شوند. این تعلقات و وابستگیها، فرد را به ورطه ناآرامی و اضطراب و نگرانی می کشاند.


بی رغبتی به دنیا در روایات
امام صادق علیه السّلام می فرماید: «اَلرَّغْبَةُ فِی الدُّنْیا تُورِثُ الْغَمَّ وَ الْحُزْنَ وَ الزُّهْدُ فِی الدُّنْیا راحَةُ الْقَلْبِ وَ الْبَدَنِ» یعنی «میل و رغبت به دنیا موجب غم و اندوه و ناراحتی می شود و بی میلی به دنیا باعث راحتی و آرامش روح و قلب و بدن آدمی می شود».


حضرت علی علیه السّلام نیز بی رغبتی به دنیا را عامل دستیابی به بزرگترین راحتی و آرامش معرفی کرده و می فرماید: «اَلزُّهْدُ فِی الدُّنْیا اَلرّاحَةُ الْعُظْمی» یعنی «بی رغبتی نسبت به دنیا، بزرگترین راحتی و آرامش است». دلخوشی به حیات دنیوی و راضی شدن به جلوه ها و زخارف دنیا، نه تنها انسان را سیر و اشباع نمی کند و او را به آرامش نمی رساند، بلکه آینده ای تاریک و زجرآور را برای او ترسیم می کند.


خداوند متعال می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ * أُولئِکَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ». یعنی «البته آنهایی که به لقاء ما دل نبسته و امیدوار نیستند و به زندگی حیوانی پست دنیا دلخوش و دل بسته اند و آنهایی که از آیات و نشانه های ما غافلند * هم اینان هستند که عاقبت به کردار زشت خود در آتش دوزخ مأوی گیرند». براستی که دنیا همانند آب شور دریاست که هر چه آدمی از آن بنوشد، بر عطش او افزوده شده و به دنبال نوشیدن آب بیشتری خواهد بود تا این که به مرز هلاکت برسد، و هرگز سیراب نشود و آرامش نگیرد.

 

امام صادق علیه السّلام می فرماید: «مَثَلُ الدُّنْیا کَمَثَلِ ماءِ الْبَحْرِ کُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشانُ ازْدادَ عَطَشاً حَتّی یَقْتُلَهُ» یعنی «دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر بیاشامد، تشنگی اش بیشتر شود تا او را بکُشد».

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1397-04-09] [ 09:47:00 ق.ظ ]




دعایی که امام سجاد (ع) برای رفع غم و اندوه می خواند

 


دعایی از امام سجاد (ع) برای رفع گرفتاری  

امام سجاد(ع) برای رفع غم و اندوه این دعا را می‌خواند
صحیفه سجادیه به «زبور آل محمد(ص)» معروف بوده و شامل زمزمه‌های عارفانه و نیایش‌های امام چهارم شیعیان، حضرت زین‌العابدین(ع) با خداوند یکتا است.

 

دعای پنجاه و چهارم صحیفه سجادیه:
1. يَا فَارِجَ الْهَمِّ، وَ كَاشِفَ الْغَمِّ، يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْرُجْ هَمِّي، وَ اكْشِفْ غَمِّي.


2. يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ‏ «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ»،[۱] اعْصِمْنِي وَ طَهِّرْنِي، وَ اذْهَبْ بِبَلِيَّتِي. وَ اقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، وَ قُلْ:


3. اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ، وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ، وَ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ، سُؤَالَ مَنْ لَا يَجِدُ لِفَاقَتِهِ مُغِيثاً، وَ لَا لِضَعْفِهِ مُقَوِّياً، وَ لَا لِذَنْبِهِ غَافِراً غَيْرَكَ، يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ أَسْأَلُكَ عَمَلًا تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، وَ يَقِيناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَيْقَنَ بِهِ حَقَّ الْيَقِينَ فِي نَفَاذِ أَمْرِكَ.


4. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِي، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْيَا حَاجَتِي، وَ اجْعَلْ فِيمَا عِنْدَكَ رَغْبَتِي شَوْقاً إِلَى لِقَائِكَ، وَ هَبْ لِي صِدْقَ التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ.


5. أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِ كِتَابٍ قَدْ خَلَا، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ كِتَابٍ قَدْ خَلَا، أَسْأَلُكَ خَوْفَ الْعَابِدِينَ لَكَ، وَ عِبَادَةَ الْخَاشِعِينَ لَكَ، وَ يَقِينَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ، وَ تَوَكُّلَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْكَ.


6. اللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِي فِي مَسْأَلَتِي مِثْلَ رَغْبَةِ أَوْلِيَائِكَ فِي مَسَائِلِهِمْ، وَ رَهْبَتِي مِثْلَ رَهْبَةِ أَوْلِيَائِكَ، وَ اسْتَعْمِلْنِي فِي مَرْضَاتِكَ عَمَلًا لَا أَتْرُكُ مَعَهُ شَيْئاً مِنْ دِينِكَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ.
7. اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَتِي فَأَعْظِمْ فِيهَا رَغْبَتِي، وَ أَظْهِرْ فِيهَا عُذْرِي، وَ لَقِّنِّي فِيهَا حُجَّتِي، وَ عَافِ فِيهَا جَسَدِي.


8. اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ أَوْ رَجَاءٌ غَيْرُكَ، فَقَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَنْتَ ثِقَتِي وَ رَجَائِي فِي الْأُمُورِ كُلِّهَا، فَاقْضِ لِي بِخَيْرِهَا عَاقِبَةً، وَ نَجِّنِي مِنْ مَضَلَّاتِ الْفِتَنِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.


9. وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِينَ.

ترجمه دعای پنجاه و چهارم صحیفه سجادیه:
1. ای زداینده‌اندوه و برطرف کننده غم،‌ای رحمن دنیا و آخرت و رحمت آورنده در دو دنیا، بر محمد و آلش درود فرست، و اندوه مرا برطرف ساز، و غم دلم را بزدای،‌

 

2. ای یگانه،‌ ای یکتا،‌ ای بی‌نیاز،‌ای کسی که نزاده‌ای و زائیده نشده‌ای و کسی همتای حضرت تو نیست، مرا حفظ کن و به پاکی آر، و گرفتاریم را برطرف کن. - و آیةالکرسی و معوّذتین (سوره‌های فلق و ناس) و قل هوالله را بخوان و بگو:


3. خداوندا، از تو می‌خواهم همچون خواهش کسی که نیازش سخت، و نیرویش سست است، و گناهانش افزایش یافته، همچون خواهش کسی که برای نیاز خود فریادرسی، و برای ضعفش نیرودهنده‌ای، و برای معصیتش آمرزنده‌ای جز تو نمی‌یابد،‌ ای صاحب جلال و اکرام، از تو درخواست عملی دارم که هرکه آن را بجای آورد دوستش داری، و یقینی که هر کس در مسیر قضای تو به آن آراسته به حقّ یقین گردد او را بدین خاطر نفع رسانی.


4. خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و جان مرا در حال - ثبات و استواری بگیر، و نیازم را از دنیا قطع کن، و رغبتم را به رحمتت برانگیز تا شوق لقایت در سر داشته باشم، و مرا صدق توکل بر خودت مرحمت فرما.


5. از تو بهترین سرنوشت گذشته را مسئلت دارم، و از بدترین سرنوشت گذشته به تو پناه می‌برم، پروردگارا، ترس بندگان، و عبادت خاشعان، و یقین توکل کنندگان، و توکل مؤمنان را از تو درخواست دارم.


6. خداوندا رغبت و شوق مرا در گدایی‌ام مانند رغبت عاشقانت در گدایی‌شان، و ترسم را مانندترس اولیائت قرار ده، و مرا در رضای خود چنان به کار‌دار که با وجود آن چیزی از دین تو را به خاطر وحشت از آفریده‌ای ترک نکنم.


7. خداوندا این نیاز من است، پس رغبتم را در آن عظیم کن، و عذرم را در آن آشکار فرما، و حجتم را در آن بر زبانم گذار، و جسمم را در آن سلامت بخش.


8. خداوندا هر کس روز کند در حالی که به غیر تو اعتماد و امیدی داشته باشد، پس من روز کردم در حالی که در همه کارها اعتماد وامیدم تویی، پس - برایم برنامه‌ای مقدّر فرمای که پایان آن از همه فرخنده‌تر باشد، و از فتنه‌های گمراه‌کننده رهایی‌ام بخش، به حق مهربانیت‌ای مهربانترین مهربانان

9. و درود و برکات خداوند بر سرور ما محمّد فرستاده و برگزیده حق، و بر خاندان پاکش باد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم