نرجس
 
   



آخرالزمان به دورانی گفته می‌شود که وقایعی عظیم و عجیب در آن رخ می‌دهد

 

‹‹آخرالزمان›› یا پایان دوران همانگونه که از نام آن برمی‌آید به انتهای یک دوره اطلاق می‌شود و مقطعی از زمان است که در آن تغییر از یک دوره به دوره‌ای جدید رخ می‌دهد. از آنجا که اکنون دوره دنیا برپاست آخرالزمان به انتهای دوره دنیا مربوط می‌شود.

آخرالزمان از دیدگاه ادیان به دورانی گفته می‌شود که وقایعی عظیم و عجیب در آن رخ می‌دهد و حاکی از انتهای زندگی به شیوه فعلی بر روی زمین است. انتظار می‌رود با سپری شدن آخرالزمان دوره جدیدی فرا برسد که بسیار با وضعیت پیشین آن متفاوت باشد. همچنین در این زمان است که ادیان الهی به ظهور مردی بشارت داده اند که ظلم و جور را از زمین بر می‌چیند و آن را پر از عدل و داد می‌سازد٫ نمونه چنین بشارت هایی در کتب آسمانی آمده است.

علائم آخرالزمان :

“در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است. حرمت پدران و مادران سبک شمرده می شود. فرزند به پدرش تهمت می زند، پدر و مادرش را نفرین می کند و از مرگ آنها مسرور می شود. در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانواده ها بسیار خواهد شد. در آن زمان، فتنه ها چونان پاره های شب تاریک، شما را فرا می گیرد و هیچ خانه ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی ماند؛ مگر اینکه فتنه ها در آن داخل می شوند."( الملاحم و الفتن، ص 38.)


در روایات اسلامی برای دوره ی آخر الزمان علایم و نشانه هایی ذکر شده است. اینک به برخی از این علایم و نشانه ها اشاره می کنیم :

 

1- گسترش ترس و ناامنی
امام باقر علیه السلام می فرماید : « لایقوم القائم إلا علی خوف شدید ….» ؛ « حضرت قائم علیه السلام قیام نمی کند مگر در دورانی پر از بیم و هراس .» و نیز فرمود : « مهدی علیه السلام هنگامی قیام می کند که زمام کارهای جامعه در دست ستمکاران باشد . »

 

2- حرام خوری و آلودگی های اقتصادی
در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود می رسد، خانواده ها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگی های اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوه خواری و گران فروشی غوطه ور می گردند: “هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاه برداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین می شود که گویی آن روز عمرش تباه شده است و می بینی که زندگی مردم از کم فروشی و تقلّب تأمین می شود. در آن زمان ربا شایع می شود، کارها با رشوه انجام می یابد، مقام و ارزش دین تنزّل می نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا می کند.”


3- تهی شدن مساجد از هدایت
پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی وضعیت مساجد در آخر الزمان می فرماید : « مساجدهم عامره و هی خراب من الهوی » ؛ « مسجدهای آن زمان  آباد و زیباست،  ولی از هدایت و ارشاد  در آن خبری نیست . »

 

 مردان و زنان در دوره ی آخرالزّمان، دچار نوعی قحطی غیرت می شوند

 

4- مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان
از دیگر نشانه های آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانع تراشی برای علم آموزی دینی و گرایش های الهی آنان است: “وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمی دهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان می کنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.” (جامع الأخبار، ص 106، فصل 62) 

 

5- سردی عواطف انسانی
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید « فلا الکبیر یرحم الصغیر و لا القوی یرحم الضعیف ، و حینئذ یأذن الله له بالخروج »(5) ؛ « در آن روزگار ، بزرگترها به زیر دستان و کوچکترها ترحم نمی کنند و قوی بر ضعیف ترحم نمی نمایند. در آن هنگام خداوند به او [ مهدی علیه السلام ] اذن قیام و ظهور می دهد . »

 

6- آشناگریزی و همسایه آزاری
از دیگر نشانه های آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایه آزاری به شیوه های گوناگون است: “هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند… همسایه به همسایه اش آزار و اذیّت می کند و کسی جلوگیری نمی کند.  و همسایه را می بینی که همسایه اش را از ترس زبانش اکرام و احترام می کند.”

 

7- گسترش فساد اخلاقی
رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرمایند : « قیامت بر پا نمی شود تا آن که زنی را در روز روشن و به طور آشکار گرفته ، در وسط راه به او تعدی می کنند و هیچ کس این کار را نکوهش نمی کند ».

محمد بن مسلم می گوید : به امام باقر علیه السلام عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد ؟ امام فرمود : « إذا تشبه الرجال بالنساء، و النساء بالرجال، و اکتفی الرجال و بالرجال ، و النساء بالنساء » ؛ « هنگامی که مردها خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان کنند . آن گاه که مردان به مردان اکتفا کرده و زنان به زنان اکتفا کنند .»

 

8- زن پرستی
یکی ناهنجاری های دوره آخرالزّمان، زن سالاری تا سر حدّ زن پرستی و قبله قرار دادن زنان است: “(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبله اش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود. مرد از همسرش اطاعت می کند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی می کند. در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می کند، آنچه را که او نمی خواهد، انجام می دهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج می کند.

 

9- بی غیرتی خانوادگی
مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی “قحط غیرت” می شوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانواده های خود دچار نوعی بی حسّی و بی میلی می گردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار می دهند و حتّی به بی عفّتی ها و خودفروشی ایشان رضایت می دهند: “مرد از همسرش انحرافات جنسی را می بیند و اعتراضی نمی کند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست می آورد، می گیرد و می خورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فراگیرد، اعتراض نمی کند، به آنچه انجام می شود و در حقّش گفته می شود، گوش نمی دهد. پس چنین فردی دیّوث است(که بیگانگان را بر همسر خود وارد می کند). ( إلزام الناصب، ص195.)

 

پیش از ظهور امام زمان علیه السلام کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد

 
10- آرزوی کمی فرزند
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود : « رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند . و آن که چهار فرزند دارد می گوید : کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد . و آن که دو فرزند دارد ، آرزوی یک فرزند بنماید . وکسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت » . (فردوس الاخبار ،ج 5،ص227)

 

11- شهوت گرایی و لذّت جویی
عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: “همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟! (اصول کافی، ج8، ص42)

زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد. آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند. خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند. درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد. آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند.


12 - مرگ های ناگهانی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : « قیامت برپا نمی گردد ، تا این که مرگ سفید ظاهر شود . گفتند : ای رسول خدا ! مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی ». (الفائق ، جلد 1 ،ص141)

13 - جنگ و کشتار
امام رضا علیه السلام فرمود : « پیش از ظهور امام زمان علیه السلام کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد » .(الغیبه نعمانی ص271

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-05-29] [ 10:17:00 ق.ظ ]




کرامت از منظر احادیث

وی در ادامه سخنانش با اشاره به احادیثی در مورد کرامت انسانی گفت: امام علی(ع) در غررالحکم می فرماید: «لَیْسَ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ أَکْرَمُ عَلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ مِنَ النَّفْسِ الْمُطِیعَةِ لِأَمْرِه» در این روایت کلمه «اکرم» به کار برده شده است که از ماده کرامت است، حضرت می فرمایند: بر روی زمین هیچ موجودی کریم تر و بزرگوارتر و ارزشمندتر نزد خداوند متعال از انسانی که مطیع امر پروردگار باشد نیست.  این تعبیر دیگری از آیه «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» است. انسانی که در مسیر ایمان و عمل صالح قرار گرفته است کرامت جدید و مازادی را کسب می کند.

وی افزود: در روایت جالب دیگری به نحوی کرامت اکتسابی را می توان مشاهده کرد، گرچه لفظ کرامت در آن به کار نرفته است. در بحارالانوار، جلد ۵۷، ص ۲۹۹ روایت شده که عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) پرسیده که ملائکه برترند یا انسانها و امام پاسخ داد: امام علی(ع) فرمود: خداوند به فرشتگان فقط عقل داد بدون شهوات، در حیوانات شهوت بدون عقل آفریده و در انسانها عقل و شهوت را به هم آمیخته است. هر کسی که عقلش بر شهوتش غلبه کند از فرشتگان برتر و هر کسی که شهوتش بر عقلش غلبه کند از حیوانات پائین تر است.

کرامت، ارزش و اصالت و مرتبه وجودی یک موجود را نشان می دهد

عبداللهی در پایان سخنانش گفت: خلاصه کلام اینکه کرامت، ارزش و اصالت و مرتبه وجودی یک موجود را نشان می دهد و انسانها دو نوع کرامت ذاتی و اکتسابی دارند. کرامت ذاتی خاص همه انسانهاست و همه از یک مرتبه وجودی خاصی برخوردارند اما غیر از کرامت ذاتی عام، انسان می تواند با اختیار خودش کرامت افزوده ای برای خود کسب کند. در مقابل افرادی که از اختیار، استعداد و توانایی های وجودی که خداوند به آنها داده به درستی استفاده نکنند می توانند کاملا برعکس مسیر پسرفت و نزولی را طی کند و به تعبیر قرآن کریم تا جایی پسرفت کند که پائین تر از چهارپایان و بدترین جنبندگان روی زمین شود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ق.ظ ]




کرامت از منظر قرآن

وی بیان کرد: آیات متعددی در قرآن کریم، دال بر کرامت ذاتی عموم انسانها دارد که به چند تا از این آیات اشاره می کنم. در سوره اسراء آیه ۷۰ خداوند می فرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا» خداوند می فرماید: ما نوع آدم را (انسانها) را کریم (بزرگ) داشتیم که ما نوع انسانی را بر بسیاری از مخلوقات برتری دادیم. در آیه ۱۴ سوره مؤمنون خداوند متعال وقتی مراحل خلقت انسان را از نطفه تا دمیده شدن و نفخ روح می‌‍‌فرماید و وقتی به مرحله آخر می رسند «ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ» پس از این مرحله می فرمایند: «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» همان طور که قبل از آن فرموده بودند «أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ»، یعنی سنخ دیگری از خلقت در این مرحله به وجود می آید به خاطر مرتبه وجودی و بلندمرتبه و عالی بودن این مرتبه از خلقت، خداوند متعال به خودشان أحسن می فرمایند و خودشان را برای این نحوه از خلقت می ستایند. یا در آیه ۴ سوره تین می‌فرمایند: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ: [که] براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.»

این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: این آیات و آیات دیگری از این سنخ، اشاره به کرامت ذاتی عام انسانی دارد یعنی این دسته از آیات دلالت بر این امر دارند که خداوند انسان را به گونه ای آفرید که در مقایسه با بسیاری از مخلوقات و موجودات دیگر از لحاظ مرتبه و نوع وجود برتر از سایر موجودات است و از امکانات وجودی بیشتری برخوردار است. این امر به روح خاص انسانی بر می گردد که در همان آیه ۱۴ سوره مؤمون که فرمود: «أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ». انسان به واسطه روح جاودانه و فراحیوانی که دارد دارای استعدادها و ویژگیهایی است ازجمله دو ویژگی بسیار مهم عقل و اختیار، که این دو ویژگی در اکثر موجودات به این نحو وجود ندارد، لذا انسان به ما هو انسان به مقتضای خلقت و آفرینش دارای مرتبه ای از وجود است که در بسیاری از موجودات این مرتبه وجودی محقق نیست لذا انسان برتر از آنهاست.

وی افزود: قاعدتا این نوع از کرامت به جهت اینکه اکتسابی نیست و خدادادی است لذا انسان به واسطه این نوع کرامت مستحق ستایش دیگران یا خودستایی نیست، یعنی هیچ انسانی نمی تواند به مقتضای این نوع کرامت فخرفروشی بکند یا خودش را مستحق ستایش بداند چرا که این نوع بهره مندی وجودی به اختیار خود انسان نبوده است به همین جهت هست که خداوند متعال وقتی انسان را آفرید، انسان را نستود و به انسان آفرین نگفت بلکه خالق انسان را که خود حق تعالی باشند مورد ستایش قرار دادند. پس این نوعی از کرامت انسانی است که ذاتی عام است.

حجت الاسلام عبداللهی در ادامه سخنانش اذعان کرد: اما در قرآن کریم با آیات دیگری هم مواجه هستیم که مفادی متفاوت از دسته اول دارند. غیر از دسته اول آیات که کرامت نوع انسانی مطرح بود، دو دسته دیگر آیات هم وجود دارد که مفادشان کرامت اکتسابی انسان است و قاعدتا آیاتی که مفادشان کرامت اکتسابی است مفادشان دو دسته است بعضی ها آیاتی هستند که اثبات کننده کرامت اکتسابی است یعنی مفادشان این گونه است که برخی از انسانها کرامتی مازاد بر کرامت ذاتی کسب می کنند. در مقابل آیاتی هستند که تعابیر بسیار تندی راجع به برخی از انسانها به کار می برند مثل آیه ۱۷۹ سوره اعراف که می فرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ» در این آیه بسیاری از انسانها پائین تر چهارپایان قرار داده شده اند. یا در آیه دیگری آمده است: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ: قطعا بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانی‏ اند که نمی‏ اندیشند»(آیه ۲۲ سوره انفال) یا شبیه همین آیه «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ: بی‏ تردید بدترین جنبندگان پیش خدا کسانی‏ اند که کفر ورزیدند و ایمان نمی ‏آورند».(انفال/۵۵)

وی با بیان اینکه در این آیات خداوند پاره ای از انسانها را بدترین جنبندگان می‌شمارد، گفت: فرمایش خداوند متعال و آیات قرآن مثل سخنان ما انسانها که نیست در آن مبالغه و تعارف باشد خداوند بدون تعارف و بدون مبالغه خبر از واقعیتی می‌دهد که برخی از انسان‌هایی که اهل تعقل نیستند و کفر می‌ورزند و ایمان نمی‌آورند بدترین جنبندگان هستند. این انسانها همان انسانهایی هستند که خداوند در مورد آنها فرموده بود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» پس چگونه در این آیات چنین تعابیری را به کار می‌برد.  خداوند در سوره تین پس از آن که فرمود: «لَقَد خَلَقنَا الإنسانَ فی أحسَنِ تَقویمٍ» می فرماید: «ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ: سپس او را به پست‌ترین [مراتب] پستی بازگردانیدیم *إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ: مگر کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏ اند که پاداشی بی‏ منت‏ خواهند داشت.»

وی تأکید کرد: تعابیر کاملا مخالف و متضادی با تعابیری که در سه آیه دسته نخست اشاره شده داشتیم در مورد انسان به کار بردند، «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»(عصر/۲) خُسر با زیان تفاوت دارد. خُسران، ضرری است که به قول بازاری‌ها به اصل سرمایه می‌خورد. در سوره عصر خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ» با چندین تأکید می فرمایند: همه انسانها در خسران هستند چون سرمایه اصلی و حیات دنیوی خود را که باید با آن سعادت اخروی و ابدی خود را تأمین کنند، لحظه به لحظه دارند از دست می دهند.

همه انسانها در خسران هستند «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ: مگر کسانی که به حق تعالی گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کرده‏ اند.»

این محقق و نویسنده کشورمان اظهارداشت: حاصل سخن آن که، دسته دوم و سوم آیات ناظر به کرامت اکتسابی است، یعنی غیر از کرامتی که همه انسانها به اقتضای آفرینش دارند. چون انسان دارای اختیار و اراده است افزون بر کرامت ذاتی خود می تواند ارزش و مرتبه وجودی خودش را بالاتر ببرد و کرامت مازاد و افزوده ای برای خودش کسب کند که اینها همان کسانی هستند که «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» یا اینکه با سوء اختیار خودش و با به کار گرفتن اختیار خودش در سیر نزولی بیاید آن انسانی که بر کثیری از مخلوقات برتری داده بود «کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا» به مرتبه ای برسد که پائین تر از چهارپایان شود. در اینجا می توان با استناد برخی از مباحث فلسفی مثل حرکت جوهری نفس نشان داد که این دست تعابیر قرآنی بیانات استعاری یا مبالغه‌آمیز نیستند، بلکه این تعابیر به درستی واقع نمایی دارند و خبر از متن واقعیت می‌دهند که برخی از انسانها واقعا به مرتبه ای پایینتر از چهارپایان می رسند.

عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران تصریح کرد: پس به طور کلی آیات قرآن کریم در مورد کرامت انسانی را می توان به سه بخش تقسیم کرد: دسته اول بر کرامت ذاتی همه انسانها دلالت می کند. دسته دوم و سوم ناظر به کرامت اکتسابی انسانهاست که دسته ای از انسانها در اثر و در پرتو ایمان و عمل صالح و در یک کلام در پرتو عبودیت می توانند مرتبه وجودی خودشان را بالاتر ببرند. دسته سوم آیات ناظر به انسانهایی است که با سوء اختیار خودشان و با به کارگیری اختیار در مسیر نادرست و نزولی مرتبه وجودی خودشان را پائین تر می برند و پائین تر از موجوداتی می شوند که در ابتدای خلقت خداوند آنها را بالاتر از دیگران آفریده بود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ق.ظ ]




اگر میخواهید برکاتی نصیبتان شود نماز اول وقت را فراموش وترک نکنید

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-05-16] [ 10:26:00 ب.ظ ]




اگر میخواهید برکاتی نصیبتان شود نماز اول وقت را فراموش وترک نکنید

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1397-05-13] [ 11:55:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم